✅کمک در کارهای خانه
در پاریس یک روز که هوا برف و بارانی بود، امام از اتاقشان بیرون آمدند که وضو بگیرند. من قبلاً رفته بودم و محوطه دستشویی را تمیز کرده بودم. قبل از اینکه امام وارد شوند، حسین آقا (فرزند شهید حاج آقا مصطفی خمینی) از بیرون آمد و رفت به محوطه دستشویی. چون کف کفششان گِلی بود ، آن جا گِلی شد. بعد که بیرون آمد و امام وارد دستشویی شدند، حسین آقا مرا صدا زد و گفت: خواهر بیا ببین امام دارد چه کار می کند. نگاه که کردم، دیدم امام تی را برداشته اند و دارند کف دستشویی را تمیز می کنند. بدنم شروع به لرزیدن کرد. امام که بیرون آمد، عرض کردم: امام! واقعاً! من از این کار شما خجالت کشیدم. فرمودند: «نه شما اینجا را تمیز کرده بودید». بعد رو به حسین کرده و گفتند، شما رعایت حال این خانم را بکنید، ایشان که اینجا وظیفه ای ندارد؛ ولی شما باید رعایت بکنید...
#همسرداری
#امام_خمینی
#سیره_بزرگان
#سیره_بزرگان
✍#شیخ_مرتضی_انصاری مادرش را بر روی شانه می گذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و مجدد بر روی شانه می گذاشت و به منزل می آورد.
🔹مردم از او می پرسیدند :
در منزل قاطر یا الاغی نداری که او را روی آن بگذاری؟
فرمود: دارم.
نمی دانید از وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار به ظاهر سنگین چه گره هایی برایم باز شد.
🔸وقتی #مادر ایشان از دنیا رفت، به پهنای صورت گریه می کرد.
چون سن و سالی از مادرش گذشته بود از گریه ی سختِ او اشکال کردند.
در جواب فرمود:
🔸گریه ام برای این است که از امروز به بعد، به چه شخصی خدمت کنم که خدا این همه گره هایم را باز کند؟
مگر در عالم از #مادر، سنگین وزن تر برای رسیدن به #خدا داریم؟
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/basirat113_110🌷