eitaa logo
بصیرت
59 دنبال‌کننده
978 عکس
587 ویدیو
14 فایل
عمار می خواهد این زمین
مشاهده در ایتا
دانلود
بصیرت
💠گناهی که دین را نابود می کند. 🌷 امام صادق عليه السلام: مردى از امام صادق عليه السلام درباره آيه
♥️ 💠✨داستان قضاوت حضرت علی(ع) ✍🏻روزی نزد عمر دو طفل را آوردند ڪه به هم جزیی چسبیده بودند. یڪی از آن دو مرده بود. از عمر پرسیدند، عمر گفت: با آهنی مرده را از زنده جدا کنید. ✍🏻قضاوت را نزد امیرالمومنین(ع) آوردند. امام فرمودند: اگر چنین کنید توان کنترل خونریزی نداشته باشید و احتمال مرگ طفل زنده نیز هست. ✍🏻امام در چاره امر فرمودند: طفل مرده را دفن کنید و زنده را مرتب همان جا سر قبر مرده شیر دهید. پس از 3 روز مرده از زنده جدا خواهد شد. چنین کردند و فرزند زنده سالم از مرده جدا شد. علیه السلام کانال علیه السلام343 یاعلی: 🔰مثل علی باش…! شخصی به نزد عالمی آمد و پرسید: با کدام استدلال، باور کنم وقتی در نماز، تیر از پای علی(ع) بیرون کشیدند، متوجه نشد؟ آن عالم به آیه 31 سوره یوسف اشاره کرد و گفت: چگونه زنان مصری با دیدن یوسف، دست خویش را بریدند و از خود غافل ماندند، در حالی که یوسف را ـ که بشری بیش نبود ـ می دیدند. علی (ع) در نماز، محو تماشای خدای یوسف آفرین است. چگونه از خویشتن باخبر باشد؟ دانایان راز به شکوه نقاش می نگرند، نه زیبایی نقش علیه السلام کانال علیه السلام 🔰داستانک 💠امام صادق (ع) در بازار مدینه بودند که از کنار مردی رد شدند.آن مرد قصد خرید کرد و دست در جیب برد تا مبلغ آن کالا را بپردازد که ناگاه دید کیسه زرش همراهش نیست. به امام مشکوک شد و سراغ او دوید و به امام تهمت دزدی زد. امام پرسید چه قدر در کیسه داشتی؟ مرد گفت هزار دینار. امام به معطب فرمودند هزار دینار این مرد را بده. مرد کیسه زر را گرفت و رفت و پس از لحظه ای با شرم برگشت و گفت: ای مرد کریم مرا ببخش تمام ثروت من در کیسه ای بود و آن را یافتم. حال از تو می خواهم اسائه ادب مرا بپذیری و کیسه زر خودتان را پس بگیرید. امام تبسمی کردند وفرمودند: ما اهل بیت چیزی را که دادیم هرگز پس نمی گیریم، آن را ببر و خرج خود و عایله ات کن. وبدان ما خاندان وحی، همیشه کسانی را که به ما ستم کنند با عفو گذشت با آنان روبه رو می شویم.
حدیث (17) امام باقر عليه السلام: اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ ؛ كار خير و صدقه، فقر را مى ‏بَرند، بر عمر مى ‏افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى ‏كنند. من لا یحضر الفقیه ج 2 ، ص 66 ، ح 1729
💠 آثار فردی لقمه حرام ۴- مورد لعن فرشتگان قرار گرفتن ✍ از دیگر آثار مال و لقمه حرام این است که فرشتگان الهی خورنده این مال را لعنت می‌کنند و از خدای منان محروم شدن از حلال‌های بی‌شمارش را برای او طلب می‌نمایند. 🌷رسول خدا (ص) فرمودند: «اِذَا وَقَعَتِ اللُّقْمَةُ مِنْ حَرَامٍ فِی جَوْفِ الْعَبْدِ لَعَنَهُ کُلُّ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَ فِی الْاَرْضِ؛ 🌹 هرگاه لقمه‌ای حرام در شکم بنده‌ای از بندگان خدا قرار گیرد تمام فرشتگان زمین و آسمان او را لعنت می‌کنند.» 📚 مکارم الأخلاق، ج1، ص150
💠 دو صد من استخوان باید از دنیا رفت برادرش خواست قائم مقام او شود، با مادرش د ر این مورد مشورت کرد. 🔸مادر گفت: هرگز کار حاتم از تو ساخته نیست . ولی برادر حاتم به سخن مادر اعتنا نکرد، بلکه جانشین برادرش شد و بر مسند برادر که در میان قبه و تالاری که هفتاد در داشت، نشست (علت اینکه حاتم برای این تالار هفتاد درب درست کرده بود این بود: تا بینوایان از هر دری که بخواهند وارد شوند و عرض حاجت نمایند- گرچه مکرر باشد – حاجت آنها را بر آورد) ❣مادر خواست پسرش (برادر حاتم) را آزمایش کند ، با لباس مبدل به طوری که پسرش او را نشناسد از دری وارد شد و عرض حاجت کرد پسر به حاجت او رسیدگی نمود. ❣بار دوم مراجعه کرد و نتیجه گرفت بار سوم از درب دیگر وارد شد و عرض حاجت نمود، برادر حاتم از دیدن آن زن ناشناس که سومین بار به او مراجعه کرد ، سخت ناراحت شد و گفت: «ای عورت» ! امروز دو نوبت از من چیزی گرفتی باز از درب دیگرآمدی؟! برو – برو 🌤مادر خود را پیش پسر ظاهر کرد و گفت: پسرم! برادرت حاتم را به همین قیافه ناشناس امتحان کردم و از هفتاد درب در یک روز بر او وارد شدم و عرض حاجت کردم، برادرت حاجتم را برطرف کرد 🍶در آن هنگام که شما بچه بودید، حاتم به یک پستان قناعت میکرد و پستان دیگر را برای تو می گذاشت ولی تو در یک پستان شیر می خوردی و پستان دیگر را با دست نگاه می داشتی!!
محمد سرور اخلاقی: 📚 حکایات و سخنان زیبا 📚: 💠⚜🔹⚜💠⚜👳⚜💠⚜🔹⚜💠 در زمان پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله و سلم مردی هميشه متوكل به خدا بود و برای تجارت از شام به مدينه می آمد. روزی در راه دزد شامی سوار بر اسب، بر سر راه او آمد و شمشير به قصد كشتن او كشيد. تاجر گفت: ای سارق اگر مقصود تو مال من است، بيا بگير و از قتل من درگذر. سارق گفت: قتل تو لازم است، اگر ترا نكشم مرا به حكومت معرفی می كنی. تاجر گفت: پس مرا مهلت بده تا دو ركعت نماز بخوانم؛ سارق او را امان داد تا نماز بخواند. مشغول نماز شد و دست به دعا بلند كرد و گفت: بار خدايا از پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم تو شنيدم هر كس توكل كند و ذكر نام تو نمايد در امان باشد، من در اين صحرا ناصری ندارم و به كرم تو اميدوارم. •✾📚 @dastanhayeziba📚✾• چون اين كلمات بر زبان جاری ساخت و به دريای صفت توكل خويش را انداخت، ديد سواری بر اسب سفيدی نمودار شد، و سارق با او درگير شد. آن سوار به يك ضربه او را كشت و به نزد تاجر آمد و گفت: ای متوكل، دشمن خدا را كشتم و خدا تو را از دست او خلاص نمود. تاجر گفت: تو كيستی كه در اين صحرا به داد من غريب رسيدی؟ گفت: من توكل توام كه خدا مرا به صورت ملكی در آورده و در آسمان بودم كه جبرئيل به من ندا داد: كه صاحب خود را در زمين درياب و دشمن او را هلاك نما. الان آمدم و دشمن تو را هلاك كردم، پس غايب شد. تاجر به سجده افتاد و خدای را شكر كرد و به فرمايش پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم در باب توكل اعتقاد بيشتری پيدا كرد. پس تاجر به مدينه آمد و خدمت پيامبر صلی الله عليه و آله رسيد و آن واقعه را نقل كرد، و حضرت تصديق فرمود. 👌آری توكل انسان را به اوج سعادت می رساند و درجه متوكل درجه انبياء و اولياء و صلحاء و شهداء است. 📗 ، ص 679 ✍ حاج شیخ علی اكبر نهاوندی •┈••✾🔹📍📚📍🔹✾••┈• @dastanhayeziba 💐حکایات و سخنان زیبا: 🔴 اهمیت پوشاندن عیب دیگران و حفظ آبرویشان در اسلام! ✳️ روزي پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم با جمعي از اصحاب خود نشسته بودند. ناگهان شخصي خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رسيد و عرض كرد: ♦️يا رسول‌الله در فلان خانه مردي و زني به فساد مشغولند. 🌺پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: اين خبر تو را بايد بررسي كنم و آنها را بخواهم ببينم مطلب چيست؟ 🍀چند تن از صحابه كه آنجا بودند اجازه احضار آنها را خواستند، اما پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به علي (عليه‌السلام) فرمود: 🌷«يا علي تو برو و ببين اين ماجرا كه مي‌گويند راست است يا نه» 🌟اميرالمؤمنين علي (عليه‌السلام) آمد تا رسيد به در خانه، آنگاه چشمان خود را بست و وارد خانه شد و دست بر ديوار داشت تا وقتي كه گرد خانه گرديد و بيرون آمد. 🌹 چون خدمت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم رسيد عرض كرد: يا رسول‌الله صلي الله عليه و آله و سلم من گرد آن خانه گشتم ولي هيچ كس را آنجا نديدم. 🌸پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به نور نبوت مطلب را يافت كه علي (عليه‌السلام) نمي‌خواهد آن دو را رسوا نمايد لذا فرمود: 🌹يا علي تو جوانمرد این امتی..🌹 ?♻️🔅♻️🔅♻️🔅♻️🔅♻️🔅 📒 وسائل الشیعه،ج12،ص129 @dastanhayeziba محمد سرور اخلاقی: 📚 حکایات و سخنان زیبا 📚: 💠🔸😁🔸💠🔹😡🔹💠🔸😁🔸💠 هارون الرشید به همراه مهمانانش عیسی بن جعفر برمکی و مادر جعفر برمکی در قصر نشسته بود و حوصله اش سر رفته بود از سربازان خواست بهلول را بیاورند تا آنها را بخنداند سربازان رفتند و بهلول را از میان کودکان شهر گرفته و نزد خلیفه اوردند هارون الرشید به بهلول امر کرد چند دیوانه برای ما بشمار بهلول گرفت : اولین دیوانه خودم هستم و با اشاره دست به سمت مادر جعفر برمکی گفت این دومین دیوانه هست عیسی با حالتی عصبی فریاد زد : وای بر تو برای مادر جعفر چنین حرفی می زنی ؟ بهلول خندید و گفت : صاحب اربده سومین دیوانه هست هارون از کوره در رفت و فریاد زد : این دیوانه را از قصر بیرون کنید آبرویمان را برد بهلول در حالی که روی زمین کشیده می شد گفت : تو هم چهارمی هست هارون ! •┈••✾🔹📍📚📍🔹✾••┈• @dastanhayeziba 📚 حکایات و سخنان زیبا 📚: 💠⚜🔹⚜💠⚜🔸⚜💠⚜🔹⚜💠 وقتى عُمر از على عليه السلام مى گويد! ابووائل نقل مى كند روزى همراه عمربن خطاب بودم عُمر برگشت ترسناك به عقب نگاه كرد. گفتم : چرا ترسيدى ؟ گفت : واى بر تو! مگر شير درنده ، انسان بخشنده ، شكافنده صفوف شجاعان و كوبنده طغيان گران و ستم پيشگان را نمى بينى ؟ گفتم : - او على بن ابى طالب است . گفت : - شما او را به خوبى نشناخته اى ! نزديك بيا از شجاعت و قهرمانى على براى تو بگويم ، نزديك رفتم ، گفت : - در جنگ احد، با پيامبر پيمان بستيم كه فرار نكنيم و هر كس از ما فرار كند، او گمراه است و هر كدام از ما ك
شته شود، او شهيد است و پيامبر صلى الله عليه و آله سرپرست اوست . • هنگامى كه آتش جنگ ، شعله ور شد، هر دو لشكر به يكديگر هجوم بردند ناگهان ! صد فرمانده دلاور، كه هر كدام صد نفر جنگجو در اختيار داشتند، دسته دسته به ما حمله كردند، به طورى كه توان جنگى را از دست داديم و با كمال آشفتگى از ميدان فرار كرديم . در ميان جنگ تنها ايشان ماند. ناگاه ! على را ديدم ، كه مانند شير پنجه افكن ، راه را بر ما بست ، مقدارى ماسه از زمين بر داشت به صورت ما پاشيد، چشمان همه ما از ماسه صدمه ديد، خشمگينانه فرياد زد! زشت و سياه باد، روى شما به كجا فرار مى كنيد؟ آيا به سوى جهنم مى گريزيد؟ ما به ميدان برنگشتيم • بار ديگر بر ما حمله كرد و اين بار در دستش اسلحه بود كه از آن خون مى چكيد! فرياد زد: - شما بيعت كرديد و بيعت را شكستيد، سوگند به خدا! شما سزاوارتر از كافران به كشته شدن هستيد. به چشم هايش نگاه كردم ، گويى مانند دو مشعل زيتون بودند كه آتش از آن شعله مى كشيد و يا شبيه ، دو پياله پر از خون يقين كردم به طرف ما مى آيد و همه ما را مى كشد! من از همه اصحاب زودتر به سويش شتافتم و گفتم : - اى ابوالحسن ! خدا را! خدا را! عرب ها در جنگ گاهى فرار مى كنند و گاهى حمله مى آورند، و حمله جديد، خسارت فرار را جبران مى كند. گويا خود را كنترل كرد و چهره اش را از من برگردانيد. از آن وقت تاكنون همواره آن وحشتى كه آن روز از هيبت على عليه السلام بر دلم نشسته ، هرگز فراموش نكرده ام _______________ «داستانهاى بحارالانوار» الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ
ماجرای شعر مشهور '' با آل علی هر که در افتاد ور افتاد '' چیست ود این اثر از کیست؟ این شعر را سید اشرف الدین حسینی ( مدیر نشریه نسیم شمال) خطاب به نیکلای اول تزار روسیه سروده است؛ بعد از اینکه نیکلای فرمان داد که حرم مطهر رضوی (ع) گلوله باران شود. شعر کامل بدین شرح است: دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریح شه والا گهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد: با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد این قبر غریبُ الغُربا، خسرو طوس است این قبر مُعین الضعفا، شمس شموس است خاک در او ملجأ ارواح و نفوس است باید ز ره صدق بر این خاک درافتاد با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد حوران بهشتی زده اندر حرمش صف خیل ملَک از نور، طبق‌ها همه بر کف شاهان به ادب در حرمش گشته مشرف اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد با آل علی هر که درافتاد، ورافتاد اولاد علی شافع یوم عرصاتند دارای مقامات رفیع الدرجاتند در روز قیامت همه اسباب نجاتند ای وای بر آن کس که به این آل درافتاد با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد کام و دهن از نام علی یافت حلاوت گل در چمن از نام علی یافت طراوت هر کس که به این سلسله بنمود عداوت در روز جزا جایگهش در سقر افتاد با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد هرکس که به این سلسله پاک جفا کرد بد کرد و نفهمید وغلط کرد و خطا کـرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه‌ها کرد آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد ای قبله هفتم که تویی مظهر یاهو ای حجت هشتم که تویی ضامن آهو ما جمله نمودیم به سوی حرمت رو از عشق تو در قلب و دل ما شرر افتاد با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد
عصر غیبت 🌹زراره مي گويد به امام صادق عليه السلام عرض کردم: قربانت گردم، اگر من زمان غيبت ولي عصر را درک کردم چه عملي انجام دهم؟ 🌹حضرت فرمودند: مداومت کن بر اين دعا: أللّهمّ عرِّفنی نفسَکَ فإنَّکَ أن لَم تُعَرِّفنی نفسَکَ لَم أعرِف نَبیَّکَ أللّهمَّ عرَّفنی رسولَکَ فانَّک أن لَم تُعَرِّفنی رسولَکَ لَم أعرِف حُجَّتَکَ أللّهمَّ عرِّفنی حجّتَکَ، فإنَّکَ أن لَم تُعَرِّفنی حُجَتَّکَ ضَلَلتُ عَن دینی ؛ 🌹پروردگارا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، نمیتوانم پیغمبرت را بشناسم. 🌹پروردگارا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، نمی توانم حجت تو را بشناسم. 🌹پروردگارا! حجت خود را به من بشناسان، که اگر حجت خود را به من نشناسانی، دین خود را از دست می دهم، و گمراه خواهم شد". 📚 اصول کافي،ج1،ص337
💠 یاد خدا گره گشای تمام مشکلات زندگی ⬅️ حکایت دزدی که با یاد خدا عاقبت بخیر شد 📝 در زمان رسول خدا (ص)، در شهر مدینه مردى بود با چهره اى آراسته و ظاهرى پاک و پاکیزه، آنچنان که گویى در میان اهل ایمان انسانى نخبه و برجسته است. او در بعضى از شب ها به دور از چشم مردمان به دزدى مى رفت و به خانه هاى اهل مدینه دستبرد مى زد. 📝 شبى براى دزدى از دیوار خانه اى بالا رفت، دید اثاث زیادى در میان خانه قرار دارد و جز یک زن جوان کسى در آن خانه نیست! پیش خود گفت: مرا امشب دو خوشحالى است، یکى بردن این همه اثاث قیمتى، یکى هم درآویختن با این زن! 📝 در این حال و هوا بود که ناگهان برقى غیبى به دل او زد، آن برق راه فکرش را روشن ساخت، بدین گونه در اندیشه فرو رفت، مگر من بعد از این همه گناه و معصیت و خلاف و خطا به کام مرگ دچار نمى شوم، مگر بعد از مرگ خداوند مرا مواخذه نمى کند، آیا در آن روز مرا از حکومت و عذاب و عقاب حق راه گریزى هست؟ پس از اندیشه و تامل به سختى پشیمان شد و با دست خالى به خانه خود برگشت. 📝 چون آفتاب صبح دمید، با همان چهره غلط انداز و لباس نیکان و صالحان به محضر پیامبر(ص) آمد و در حضور آن حضرت نشست، ناگهان مشاهده کرد صاحب خانه شب گذشته، یعنى آن زن جوان به محضر پیامبر شرفیاب شد و عرضه داشت: زنى بدون شوهر هستم، ثروت زیادى در اختیار من است، قصد داشتم شوهر نکنم، شب گذشته به نظرم آمد دزدى به خانه ام آمده، اگرچه چیزى نبرده ولى مرا در وحشت و ترس انداخته، جرات اینکه به تنهایى در آن خانه زندگى کنم برایم نمانده، اگر صلاح مى دانید شوهرى براى من انتخاب کنید. 📝 حضرت به آن دزد اشاره کردند، آنگاه به زن فرمودند که اگر میل دارى تو را هم اکنون به عقد او درآورم، عرضه داشت: از جانب من مانعى نیست. حضرت آن زن را براى آن شخص عقد بست، با هم به خانه رفتند، داستان خود را براى زن گفت که آن دزد من بودم که اگر دست به دزدى زده بودم و با تو چند لحظه بسر مى بردم، هم مرتکب گناه مالى شده بودم و هم آلوده به معصیت شهوانى و بدون شک بیش از یک شب به وصال تو نمى رسیدم آن هم از طریق حرام، ولى چون به یاد خدا و قیامت افتادم و نسبت به گناه صبر کردم و دست به جانب محرمات الهیه نبردم، خداوند چنین مقدر فرمود که امشب از درب منزل وارد گردم و تا آخر عمر با تو زندگى خوشى داشته باشم. 📎 برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد حسین انصاریان
♻️ ثواب برآورده نمودن حاجت مسلمان ✍ ثواب و پاداشی که خداوند متعال در برآوردن حاجت مسلمانی به فرد عطا می کند، بی شمار است. در این خصوص روایات زیادی از ائمه معصومین علیهم السلام وارد شده است. 🌷 پیامبر اکرم (ص) می فرماید: کسی که حاجت برادر مؤمن خود را برآورده سازد، مانند کسی است که عمر خود را به عبادت گذرانده باشد. « مَن قضی لأخیهِ المُؤمِنِ حاجَةً کانَ کَمَن عَبَدَاللَّهَ دَهرَهُ»(1) 🌹 در روایت دیگر از امام صادق(ع) آمده است: هرگاه مسلمانی رفع گرفتاری از مسلمانی را می كند خداوند به او خطاب می نماید كه پاداش تو بر من است و برای تو غیر از بهشت را نمی پسندم. «مَا قَضَی مُسلِمٌ لِمُسلِمٍ حَاجَةً إلَّا نَادَاهُ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَیَّ ثَوابُکَ وَ لا أرضَی لَکَ بِدونِ الجَنَّةَ»(2) و نیز آن حضرت می فرماید: کسی که یکی از خواسته های برادر دینی خود را برآورد، خداوند عالم در روز قیامت صد هزار خواسته او را بر آورد می کند که نخستین آنها بهشت است و از جمله این پاداش ها آن است که خویشان و آشنایان و براداران دینی او را نیز وارد بهشت می کند به شرط این که ناصبی نباشند. « مَنْ قَضَی لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً قَضَی اللَّهُ عَزَّ وَ جـَلَّ لَهُ يـَوْمَ الْقـِيـَامـَةِ مـِائَةَ أَلْفِ حـَاجـَةٍ مـِنْ ذَلِكَ أَوَّلُهَا الْجَنَّةُ وَ مِنْ ذَلِكَ أَنْ يُدْخِلَ قَرَابَتَهُ وَ مَعَارِفَهُ وَ إِخْوَانَهُ الْجَنَّةَ بَعْدَ أَنْ لَا يَكُونُوا نُصَّاباً »، (3) (1) أمالی طوسی، ص 481. (2) اصول کافی، ج2، ص155. (3) همان، ص 198.
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله  كُلُّ نَعيمٍ مَسؤولٌ عَنهُ يَومَ القِيامَةِ إلاّ ما كانَ في سبيلِ اللّه ِ تعالى .; پيامبر خدا صلى الله عليه و آله  روز قيامت از هر نعمتى باز خواست مى شود، مگر آنچه در راه خداوند متعال صرف شده باشد .; بحار الأنوار : 7/261/10 .