eitaa logo
بصیرت
59 دنبال‌کننده
975 عکس
581 ویدیو
14 فایل
عمار می خواهد این زمین
مشاهده در ایتا
دانلود
متنى قابل تامل در باب ديدن نعمت ها «قارون» هرگز نمی دانست که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند. و «خسرو پرويز» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است. و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد می‌زدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید. و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند؛ هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید... و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان گذشته نيز اینگونه نمی زیستند اما باز گله منديم! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم...! كمى متفاوت بنگریم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️حکایت شب اول قبر آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) نقل می کنند : شب اول قبر آيت‌‌الله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة‌ الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم . دوستان چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟! پرسيدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌ای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن... وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل مي‌ديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشه‌اي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي مي‌آيد. صداهايي رعب‌آور و وحشت‌افزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست مي‌کرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بي‌انتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک مي‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه مي‌کشيد و مانع از آن مي‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف مي‌زدند و مرا به يکديگر نشان مي‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نمي‌آمد. تنها دهانم باز و بسته مي‌شد و داشت نفسم بند مي‌آمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم.... همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم. صدايی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من مي‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي‌شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر و عقب‌تر مي‌رفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند. نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور ! نوری چشم نواز و آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمي‌توانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ‌ترک مي‌شدم و خدا مي‌داند چه بلايي بر سر من مي‌آوردند. بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد. و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبه‌اش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد.
هدایت شده از تهذیب حوزه علمیه امام خمینی(ره)اراک
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مومنین بزرگوار،با نهایت تاسف تجویز دکتر فهیمی برای شب یلدا در برنامه عصر خانواده شبکه دو: برای سبک شدن برقصند خواهش میکنم برقصند!!!!!!!! شماره پیامک برنامه عصر خانواده 30000211 برای بیان اعتراضات
🔴 به بهانه حماسه ۹ دی|؟ ‼️ 🔻 | ، سواد نیست - بینش است. 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص»ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، می‌تواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (ص) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند! 🔹 ؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (ص) را نگه داری؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) می‌تواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی‌توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه نگذاری فتنه‌گران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند 🔹 ؛ یعنی اینکه «مالک اشتر» ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری» ها را به اعتدال نشناسی 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی معاویه ها، به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (ع) دل بسته‌اند 🔹 یعنی اینکه بدانی تاریخ، تکرار می‌شود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلی‌ اش .... 🖌 | 🔻وقتی گرگ حمله می‌کند، با صدای بلند ‌حمله می‌کند؛ و فرصتی برای واکنش دارید. (فرار یا مقاومت) ؛ اما وقتی موریانه هجوم می‌آورد، از همان ابتدا بی سر و صدا و تنها به جان محصولات شما می‌افتد. زمان می‌برد تا به هدف برسد، اما بالاخره همه محصول تو را نابود می‌کند ؛ ایستادن در برابر گرگ، می‌خواهد و دفع خطر موریانه ‼️ 【 : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند】 ➖➖➖➖➖➖➖➖
‌ 🕋تعامل اسلام باسایرادیان ابراهیمی ۱ قرآن کریم خطاب به نصاری (مسیحیان) درسوره مبارکه آل عمران آیه ۶۴ می فرماید: «قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِن دونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوا فَقولُوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ». ترجمه بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را -غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد.» هرگاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم.» 🌹 اسلام دین رأفت و رحمت 🌹 👈 بیانات مقام معظم رهبری در ارتباط با آیه فوق اسلام علیه ادیان دیگر نیست. اسلام همان دینی است که وقتی بر مناطق غیر مسلمان مسلط شد، اصحاب ادیان از رحمت اسلام شکرگزاری کردند و گفتند شما بر ما از حکام قبلی خودمان مهربانتر هستید. در همین منطقه‌ی شامات، وقتی فاتحان اسلامی وارد شدند، یهودیان و مسیحی‌هایی که در منطقه بودند، به آنها گفتند شما مسلمانها بر ما مهربانید. آنها با مردم مهربانی کردند. اسلام دین رأفت است، دین رحمت است؛ رحمةً للعالمین است. اسلام به مسیحیت می‌گوید: «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم» مشترکات را با آنها مورد ملاحظه قرار می‌دهد. اسلام علیه ملتهای دیگر نیست، علیه ادیان دیگر نیست؛ علیه زور است، علیه ظلم است، علیه استکبار است، علیه سیطره‌جوئی است...۱۳۸۶/۰۱/۱۷
هدایت شده از طلاب غیر حضوری اراک
چند کلمه حرف حساب با جناب آقای محمود امجد کلمه اول: آقای محمود امجد که این روزها حرف های ناصواب او مشهور شده ، ظاهر و باطن کلامش ناشیانه بود سخنانش نه ازحیث ادبیات فارسی ادیبانه بود! و نه از حیث ادبیات دینی مودبانه! کلمه دوم ؛ آقای امجد هیچگاه سوار بر قطار انقلاب نشده بود که الان پیاده شود. کلمه سوم ؛ آقای امجد که متولد 1318 است درزمان پیروزی انقلاب 39 ساله بوده و حدود 20 سال سابقه طلبگی داشته ولی دریغ از اینکه یک روز مبارزه با طاغوت داشته باشد و یک برگ اسناد ساواک بر علیه او باشد و حتی یک سیلی از ساواک خورده باشد. پس او در دوران مبارزه سوار بر قطار انقلاب نشد، انقلابی نبود تا انقلابی بماند. کلمه چهارم ؛ بعد از پیروزی انقلاب و دوران هشت سال دفاع مقدس هم آقای امجد از رزمندگان نشد و باز هم در حاشیه ماند، آن که انقلابی نبود باز هم به کاروان انقلاب نپیوست. کلمه پنجم ؛ آقای امجد در سال 1362 در نخستین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از حوزه انتخابی کرمانشاه نامزد شد، آن روزها خودش را در تلویزیون امجد کوچولو لقب داد، امجد کوچولوی آن روز از یاران امام و انقلاب و از شاگردان امام واز آنان که رنج زندان و ساواک را کشیده بودند شکست خورد و از راهیابی به جمع خبرگان بازماند. کلمه ششم ؛ آقای امجد در دوران امام هیچگاه از امام عزیز نه حکمی گرفت، نه نماینده ایشان شد و سخنی از امام درباره وی صادر نشد،در سراسر صحیفه امام نامی از امجد نیست. کلمه هفتم ؛ آقای امجد در دوران مقام معظم رهبری هم هیچگاه حکم و مأموریتی از ایشان دریافت نکرده است.البته لطف و عنایت و احترام آقا در یک جلسه باعث شهرت و محبوبیت امجد شد متاعی که قدر آن هم ندانسته شد. کلمه هشتم ؛ علمیت آقای امجد هیچگاه در علوم رایج حوزه؛ فقه، اصول، تفسیر ، فلسفه و تاریخ اسلام محرز نشد. کلمه نهم ؛ آقای امجد هیچگاه عارف نبود بلکه از عارفان کسب شهرت کرد چطور می شود که عرفای قبل و معاصر، رهبری و بزرگی سید عزیز حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای را پیشگویی نمودند، اما آقای امجد به قول خودش کوچولو، خورشید را در وسط روز در آسمان ندید و نمی بیند. کلمه دهم ؛ خلاصه کلام، آقای امجد نه از مبارزان قبل از انقلاب بود و نه از رزمندگان دوران دفاع مقدس، نه از عالمان درس خوانده و نه از مسئولان رنج کشیده دوران دفاع انقلاب، البته امجد مشهور بود به خنداندن مشهور شد به بدنامی. پایان کلام: اگر روزگاری امجد بخواهد برگردد تازه در اول راه است، او هیچ راهی از انقلاب را نپیموده است. والسلام. ✍محمدی کرمانشاهی 29|9|1399 https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا