🇮🇷
#حرف_حساب
✳ روح که بزرگ شد، تن به زحمت میافتد
🔻 اساساً #روح که بزرگ شد، #تن به زحمت میافتد، و روح که کوچک شد، تن آسایش پیدا میکند. این خود یک حسابی است...
🔸 روح کوچک به دنبال لقمه برای بدن میرود؛ اگرچه از راه دریوزگی و تملّق و چاپلوسی باشد. روح کوچک دنبال #پست و #مقام میرود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی میدهد برای اینکه میخواهد در خانهاش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد. اما روح بزرگ به تن نان جو میخوراند، بعد هم بلندش میکند و میگوید #شبزندهداری کن.
🔸 روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز #عاشورا سیصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که در زیر سم اسبها لگدمال میشود، جریمهی یک روحیهی بزرگ را میدهد، جریمهی یک #حماسه را میدهد، جریمهی حقپرستی را میدهد، جریمهی روح #شهید را میدهد. وقتی که روح بزرگ شد، به تن میگوید من میخواهم به این خون ارزش بدهم.
👤 #شهید_مطهری
📚 از کتاب #حماسه_حسینی، ج۱
🌷شهید احمدعلی نیری🌷
او یکی ازشاگردان خاص آیتالله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. مسیری که در موقع شهادتش در اسفند ۱۳۶۴ و در حالی که تنها ۱۹ سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود.
آیتالله حقشناس شب روز خاکسپاری او در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلامالله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زندهام به کسی حرفی نزنید…
از #عفاف_چشم به این #مقام رسید
#تا_آخر_ایستاده_ایم
🆔Https://eitaa.com/basirat_114