eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
📌سالروز شهادت #پدر_موشکی_ایران🚀 📍شادی ارواح طیبه جمیع شهدا خصوصا #شهید_طهرانی_مقدم صلوات🌹 #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
بصیرت انقلابی
📌سالروز شهادت #پدر_موشکی_ایران🚀 📍شادی ارواح طیبه جمیع شهدا خصوصا #شهید_طهرانی_مقدم صلوات🌹 #بصیرت_ا
شهرک های اسرائیل 🚀 🚀 🚀 🚀 🏘🏢🕍🏘 🚀 🕍 🏘🏢🏘 🚀 🚀 🏘🏡🏘🕍 📌 به امید روزی که با موشک های🚀 اسرائیل نابود بشه 💪✌️ 🆔 @basirat_enghelabi110
سلام 🌸 شبتون بخیر 🌛🌌 امشب در خدمت شما هستیم با قسمت های: ✅ دویست و نود و چهارم ✅ دویست و نود و پنجم از مستند داستانی جان شیعه اهل سنت با ما همراه باشید...✌️
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و نود و چهارم 👁 برای یک لحظه نفهمیدم چه می‌گوید که به چشمانم دقیق شد و باز سؤال کرد: 🏻منظورم اینه که از کجا می‌دونی سرنوشت چی بود و قرار بود چه اتفاقی بیفته که حالا بدتر شده یا بهتر؟ 👁 سپس در برابر نگاه پُر از علامت سؤالم، دست از کار کشید، پشتش را به کابینت تکیه داد و با لحنی ملایم آغاز کرد: - ببین الهه جان! من می‌دونم تو از پارسال خیلی عذاب کشیدی! می‌دونم روزهای خیلی سختی داشتی، ولی شاید قرار بود اتفاق‌های خیلی بدتر از اینم بیفته و همون دعاهایی که اون شب تو امامزاده کردی، باعث شد خیلی از اون بلاها از سرِ زندگی‌مون رفع شه! 🏻و ما در این یکسال کم مصیبت نکشیده بودیم که با لبخند تلخی پرسیدم: ❓مگه بدتر از اینم می‌شد؟ دیگه چه بلایی می‌خواست سرمون بیاد؟ 🏻تکیه‌اش را از کابینت برداشت و فهمید چقدر دلم شکسته که به سمتم آمد، هر دو دستم را میان دستانش گرفت و با دلی که به پای این لحن لبریز حرارتم آتش گرفته بود، دلداری‌ام داد: - قربونت بشم الهه جان! به خدا می‌دونم خیلی زجر کشیدی، ولی همین که الان من و تو کنار هم هستیم، بزرگترین نعمته! اتفاق بدتر این بود که من تو رو از دست بدم... 💓 و طنین تپش‌های قلب عاشقش را از لرزش نگاهش احساس کردم و با نغمه نفس‌های نازنینش زمزمه کرد: 👌🏻الهه! هر چی بلا تو این مدت سرم اومد، مهم نیس! همین که تو الان اینجایی، برای من کافیه! همین که هنوز می‌تونم با تو زندگی کنم، از سرم هم زیاده! 🏻ولی من از آنهمه گریه و ناله انتظار بیش از این داشتم که حداقل کودکم از بین نرود که باز هم قانع نشدم و او ناامید از یخ وجودم که هنوز آب نشده بود، نگاهش را از چشمانم پس گرفت و مثل اینکه برای ابراز احساسش با من غریبه باشد، با صدایی گرفته گفت: 🏻ما اگه حاجت هم نگیریم، بازم میریم! چون یه همچین شب‌هایی دیگه تکرار نمیشه! چون لذتی که امشب از عزاداری برای حضرت علی (علیه‌السلام) می‌بریم، هیچ جای دیگه نمی‌بریم! 💞 سپس لبخندی زد و با شیدایی عجیبی اوج عاشقی‌اش را به رخم کشید: 🏻اصلاً همین که میری تو مجلس حضرت علی (علیه‌ السلام) و براش گریه می‌کنی، خودش حاجت روا شدنه! حالا اگه حاجتمون هم بدن که دیگه نور علی نور میشه، ولی اگه جواب ندن، ما بازم میریم! 👁 از آتش عشقی که به جان نگاهش افتاده بود، باور کردم راست می‌گوید، ولی دست خودم نبود که معنای اینهمه دلدادگی را نمی‌فهمیدم. 🏻🏻 وقتی مطمئن شد به مسجد نمی‌روم، چقدر اصرار کرد کنارم بماند و نپذیرفتم که من هم عاشقش بودم و دلم نمی‌خواست به خاطر همسر اهل سنتش، حسرت مناجات شب قدر و عزاداری برای امام علی (علیه‌السلام) به دلش بماند که با رویی خوش، راهی‌اش کردم. 🌳🏣🌴آسید احمد و مامان خدیجه و زینب‌سادات هم رفتند تا من بمانم و تنهایی این خانه بزرگ. حالا من هم می‌توانستم به سبک و سیاق اهل سنت این شب با عظمت از ماه مبارک رمضان را به عبادت و ذکر دعا و استغفار سپری کنم که وضو گرفتم و روی سجاده‌ام مشغول عبادت شدم. 🆔 @basirat_enghelabi110
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و نود و پنجم 📖 گاهی قرآن می‌خواندم، گاهی نماز قضا به جا می‌آوردم و گاهی سر به سجده، طلب مغفرت از خدای خودم می‌کردم. 🚪هر چند سکوت خانه، خلوت خوشی برای راز و نیاز با پروردگارم فراهم آورده بود، ولی فضای امشب کجا و حال و هوای آن شب نیمه شعبان کجا که به بهانه سخنان لطیف آسید احمد و به یمن یاد امام زمان (علیه‌السلام)، چشمانم در دریای اشک دست و پا می‌زد و دلم بی‌پروا به پیشگاه پروردگارم پَر و بال می‌کشید! شاید دست خدا با جماعت بود که آن شب در میان گریه‌های خالصانه مردم، به من هم حال مناجاتی شیرین عنایت شده بود و شاید هم باید می‌پذیرفتم که امام زمان (علیه‌السلام) اینک در این دنیا حاضر است که به رایحه حضورش، دل‌ها همه مست شده و جان‌ها به تلاطم افتاده بود! 🏻هر چه بود، حسرت بارش بی‌دریغ اشک‌های آن شب به دلم مانده و چقدر دلم می‌خواست امشب هم به چنان حال خوشی دست یابم و هر چه می‌کردم نمی‌شد! 🌌 می‌ترسیدم امشب سحر شود و دل من همچنان سرد و سخت مانده باشد که نه قلبم شکسته باشد، نه چشمم قطره اشکی مرحمت کند که هراسان از روی سجاده بلند شدم. 🕰 نگاهی به ساعت کردم و دیدم چیزی تا دوازده شب نمانده و می‌ترسیدم فرصت از دست برود که چادر بندری‌ام را سر کردم و از خانه خارج شدم. 🏻حضور دوباره در مراسم شب قدر شیعیان و قرآن به سر گرفتن برایم تلخ بود، ولی تحمل این دل سنگ که به هیچ ذکری نرم نمی‌شد، تلخ‌تر بود که طول حیاط را به سرعت طی کردم و به امید باب فرجی که شاید در جایی جز اینجا به رویم گشوده شود، از درِ بزرگ حیاط بیرون رفتم. 🌃 می‌دانستم در چنین شب‌هایی خیابان‌ها شلوغ است و هراسی از طی کردن مسیر در نیمه شب نداشتم که مردم مدام در رفت و آمد بودند و من هم به سرعت به سمت مسجد می‌رفتم. 💓 دلم نمی‌خواست مجید یا کسی از خانواده آسید احمد مرا ببیند و هوس کرده بودم یک شب را به دور از چشم آشنایی عاشقی کنم! 🚗🚙 مسیر منتهی به مسجد حسابی شلوغ شده و دو طرف خیابان پُر از موتور و ماشین‌های پارک شده بود. 📢 نزدیک درِ مسجد که رسیدم، صدای آشنای آسید احمد را شنیدم که مشغول سخنرانی بود. 🕌 ظاهراً داخل مسجد پُر شده بود که جمع زیادی از بانوان در حیاط نشسته بودند و برای من هم که می‌خواستم کمتر در چشم باشم، کنج حیاط جای مناسبی بود. 🏻جایی به اندازه یک نفر پیدا کردم و زیراندازی هم با خود نیاورده بودم که همانجا روی زمین نشستم و دل سپردم به حرف‌های آسید احمد که مجلس را گرم کرده و با شوری عاشقانه از امام علی (علیه‌السلام) سخن می‌گفت. 🆔 @basirat_enghelabi110
🔴 به بهانه سالگرد شهادت ☘دستخط شهید طهرانی مقدم / عشق مایی 🔹 ابراز ارادت به رهبر معظم انقلاب ❤️🌹 🆔 @basirat_enghelabi110
🌹🌹🌹 یادت بخیر🌺 اگر مردان جوان ایرانی مانند طهرانی مقدم ما را به اقتدار موشکی نمی رساندند.. کجا شرق دجله مرکز تروریست‌های تکفیری و جلسه فرماندهی آنها با موشک های نقطه زن هدف قرار می گرفت؟ کجا مرکز استراتژیک آمریکایی‌ها در عین الاسد مورد اصابت قرار می‌گرفت هیمنه استکبار در هم شکسته می‌شد؟ کجا موشک سوم خرداد، پیشرفته ترین پهپاد جهان گلوبال هاوک آمریکایی را در آبهای خلیج فارس ساقط می کرد؟ 👌اگر اختیار به دست مردان میدان دیپلماسی و مذاکره -بخوانید سازش! - بود تاکنون تحت عنوان برجام ۲ و ۳ و ۴ اقتدار موشکی مان هم معامله می‌شد و قرار بود به دست خودمان توان موشکی مان را مانند هسته ای محدود یا تعطیل کنیم! 🌎 اقتدار امنیتی و منطقه‌ای به بهانه دخالت نکردن در کشورهای منطقه مورد معامله قرار می گرفت! 💂‍♀ و امروز حضور تروریست‌های اجیر شده را در داخل کشورمان به صورت شدید لمس می کردیم و اثری از امنیت منطقه وحتی کشورمان وجود نداشت. 🙌خدا را شکر که رهبری آگاه و بصیر داریم که در همان آغاز نام بردن از برجام های ۲ و ۳ و ۴ فرمودند دیگر برجامی نخواهیم داشت و اجازه ندادند تا هر چیزی که دشمن از آن احساس درد و وحشت دارد به دست دولت تدبیر - بخوانید بی تدبیر- مورد معامله قرار گیرد. آقایان دولت تدبیر و امید شما نام خود را تدبیر و امید گذاشتید از شما تزویر و فریب توقع و انتظار نداشتیم!! 👈اگر می توانستید و بتوانید حتماً به بهانه و روی کار آمدن بایدن جمهوری خواه دوباره بساط مذاکره را با دولت مستبد آمریکا پهن میکردید!! از کلمات و حرفهای چند روز اخیر و حرکت‌های شما این مطلب کاملاً مشهود است. سلام و درود بر مردان انقلابی جبهه مقاومت و سرداران شهید عزیز به خصوص حاج حسن طهرانی مقدم ✍ هادی قاسم 🌸🌸شادی روحشان صلوات🌸🌸 بصیرت انقلابی @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روحانی: ملت ایران ثمره «مذاکره با دنیا» را در سال ۹۵ و ۹۶ دیدند 🔹️ شرایط ما در این دو سال در بهترین شرایط ۴۰ سال اخیر بود. تورم ما یک رقمی بود. بالاترین رشد اقتصادی جهان را داشتیم. ✍ دیدید که آخرش هویت درونی خود را آشکار کردند!! همان طور که قبلاً هم گفتیم بالاخره دولت تدبیر!! دوباره تدبیر کرد و آقای روحانی برای مذاکره ای ذلت بار، به بایدن چراغ سبز نشان داد.! خلاصه دعای شما در مستجاب شد!! محبوب تان پرزیدنت شد. شاید هم مثل اوباما مؤدب بوده و ما خبر نداشتیم!! خدایگان تزویر وفریب!! ✍ابوحیدر @basirat_enghelabi110
بصیرت انقلابی
🎥 روحانی: ملت ایران ثمره «مذاکره با دنیا» را در سال ۹۵ و ۹۶ دیدند 🔹️ شرایط ما در این دو سال در بهتر
🙈خجالت نمی کشید؟! 👈تو رو خدا بس کنید دیگه همین امروز سالگرد شهادت شهید عزیزمان بود.. لااقل از این شهدای قطعه قطعه شده شرم کنید. به خدا این ها همگی حاضر وناظرند و آه و نفرین آنها دودمان شما را بر باد می دهد.. 👁همین طور زل میزنی تو چشم مردم دروغ می گویید؟!وبه ریش اونها می خندی؟!😁 از اوباما و ترامپ چه خیر و فیضی دیدید که در این دست به دامن می خواهید بشوید!! بصیرت انقلابی @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#عنایت_امام_زمان_به_شیخ_حر_عاملی_ ✨شیخ حر عاملی فرمود: ده ساله بودم و به مرض سختی مبتلا شدم، به طوری که دوستان و آشنایان جمع شدند و گریه می کردند و آماده عزاداری برای من شدند. آنها یقین داشتند که همان شب، خواهم مرد. همان شب در عالم بین خواب و بیداری (مکاشفه) پیامبر و دوازده امام را زیارت کردم. بر ایشان سلام کردم و با یک یک آنها مصافحه نمودم. بین من و امام صادق سخنی گذشت که در ذهنم نماند، جز آن که حضرت در حق من دعا کردند. بعد بر حضرت صاحب الزمان سلام کردم و با ایشان مصافحه نمودم و گریستم و عرضه داشتم(( مولای من میترسم بمیرم و اهداف علمی و عملی خود را به دست نیاورده باشم)) فرمودند:نترس زیرا تو در این مریض نخواهی مرد، بلکه خداوند متعال تو را شفا می دهد و عمر طولانی خواهی داشت. آنگاه قدحی را که در دست مبارکشان بود به دست من دادند. از آن آشامیدم و در همان لحظه شفا یافتم و مرض کاملاً برطرف شد و در بستر خود نشستم. خانواده و بستگان از این حال من، تعجب کرده اند! ✨ العبقری الاحسان ج2 ص165 #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
#ایت_الله_مجتهدی_ ✨گاهی بعضی از دعاها، که صلاح نیست در دنیا مستجاب شود، (عوضش را) در قیامت به انسان می‌‌دهند. انسان می پرسد :((این چیست؟)) می گویند :((این دعایی است که در دنیا کردی و صلاح نبوده به تو بدهیم اینجا دادیم)) انسان ذوق میکند و میگوید :((ای کاش هیچ یک از دعاهای من مستجاب نمی شد و اینجا به من می دادند))✨ طریق دوست ص14 #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
💚✨آیتــ الله مجتهدے تهرانے(ره): لقمان بہ پسرش نصیحت می کرد ؛ ⚠️دو چيز را فراموش نكن: 👈 ياد خدا و ياد مرگ ⚠️دو چيز را فراموش كن : 👈 بدي ديگران در حق تو و خوبي تودر حق ديگران 🅾چهار چيز را نگه دار : ❎گرسنگي ات را سر سفره ديگران ❎زبانت را در جمع ، ❎دلت را در نماز ❎چشمت در خانه ي دوست 🆔 @basirat_enghelabi110
❌ دوران بُروز تمام استعدادها ♦️جریان عالم به سمت #حاکمیت_حق و به سمت صلاح است؛ این بروبرگرد هم ندارد... همه انبیا و اولیا آمده‌اند تا انسان را به آن بزرگراه اصلی‌ای سوق دهند که وقتی وارد آن شد، بدون هیچ‌گونه مانعی تمام استعدادهایش میتواند بُروز کند. انبیا و اولیا این مردم گمگشته را مرتّب از این کوه و کمر و دشت‌ها و کویرها و جنگل‌ها به سمت این راه اصلی سوق دادند و هدایت کردند. هنوز بشریّت به نقطه شروع آن صراط مستقیم نرسیده است؛ آن در زمان ولیعصر ارواحنافداه محقّق خواهد شد. ۱۳۷۹/۰۹/۱۲ مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
🔴 شنبه در خصوص تعطیلی دو هفته‌ای کشور تصمیم‌گیری می‌شود ♦️جان بابایی، معاون درمان وزیر بهداشت:شنبه در ستاد ملی مقابله با در خصوص تعطیلی دو هفته کشور تصمیم‌گیری خواهد شد. ♦️ در اکثر استان‌ها روند بیماری رو به کاهش نداریم یا با شیب ملایم در حال افزایش و یا در حالت ثابت هستیم و باید صبر کنیم تا رعایت دستور العمل‌های بهداشتی از سوی مردم بتواند سیکل انتقال بیماری را بشکند. ♦️در تعطیلی یک ماهه حلقه‌های متعدد وجود دارد، تعطیلی اصناف نیز به‌تنهایی نمی‌تواند مؤثر باشد، در کنار آن منع رفت‌وآمد، عدم حضور خانواده‌ها در دورهمی های خانوادگی و مراسم‌های جشن و عزاداری، ماسک زدن، رعایت فاصله اجتماعی و پروتکل‌های بهداشتی همه اینها باید باهم رعایت شود. 🆔 @basirat_enghelabi110
🔴نماینده آمریکا در امور ایران: منافع آمریکا با تغییر رئیس‌جمهور تغییر نمی‌کند ♦️الیوت آبرامز، نماینده آمریکا در امور ایران: 🔻منافع، سیاست‌ها و هم‌پیمانان آمریکا با آمدن رئیس‌جمهور جدید تغییری نخواهد کرد. 🔻واشنگتن در حال بررسی مسئله تروریستی اعلام کردن انصارالله یمن است. 🔻فشارها باعث تغییر رفتار ایران خواهد شد و اگر اینطور نشود، بر ثبات ایران تأثیر می‌گذارد. 🔻همکاری اسرائیل، امارات، بحرین و سودان با یکدیگر بسیار مهم است زیرا اینگونه می‌توان با «تهدیدهای ایران» مقابله کرد. #انتخابات_آمریکا #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
📸 رأی پرونده «روح‌الله زم» صادر شده است 🔹رئیس دیوان عالی کشور: رأی نهایی پرونده روح‌الله زم در دیوان عالی کشور صادر شده و سخنگوی قوه قضاییه جزئیات آن را اعلام می‌کند. ✍یکی از بزرگترین مشکلات کشور ما این است که رای دادگاه زم در حالی در حال صدور است که حکم انتصابات مسئولین زم ساز هم صادر می‌شود. 🔸زم برود یا نرود مهم است اما مهمتر زم سازهایند و تا زمانی که زم سازها نروند مشکل اساسی برطرف نشده است 🔹اگر زم مستحق مجازات است آذری جهرمی، فیروزآبادی و سایر بستر سازان زم مستحق چه مجازاتی اند و چرا اکنون در حاشیه امن هنوز هم به این مملکت خیانت می‌کنند؟ #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
👆👆 🌸🌺🌸 شهید رضا رضاییان در یکی از عملیات ها اسیر شد و سرش را از بدنش جدا کردند،پدرش هنگام وداع دل همه را آتش زد با بوسه به رگهای بریده شده فرزندش،مزار این شهید در اصفهان است. تعجیل در فرج آقا عجل الله تعالی فرجه الشریف به یاد همه شهدا 🌺🌺🌺 بصیرت انقلابی @basirat_enghelabi110
🔴 رکوردزنی همچنان ادامه دارد 🚑۱۱ هزار و ۵۱۷ مبتلا جدید و ۴۵۷ فوتی 👌آیا میدانید تعداد آمار کشته های کرونا در حدود ۹ ماه گذشته بیش از ۴۰ هزار نفر می باشد؟! 🚌این آمار یعنی ۱۰۰۰ اتوبوس ۴۰ نفره تمام نفرات آن بر اثر حادثه کشته شوند!! ✈️یعنی بیش از ۱۳۰ هواپیمای مسافربری با ۳۰۰ نفر مسافر سقوط کنند و همه مسافران کشته شوند!! تعداد کشته های همین امروز بیش از تعداد آمار کشته های سه هواپیمای اوکراینی بود!! آیا می دانید در حادثه هواپیمایی اوکراینی ۱۷۶ مسافر کشته شدند؟! 💥یعنی تعداد کشته های رسمی کرونایی در ۹ ماه گذشته مساوی است با حدود ۲۲۷ هواپیمای اندازه هواپیمای اوکراینی که سقوط کرد!! برای حفظ جان خود و سلامتی دیگران حتماً مراعات کنیم. هم برای دفع این بلا دعا کنید🤲 دعا برای شادی روح مؤمنین و مومنات و مدافع سلامت صلوات🌺 ✍ حاجی گرینوف @basirat_enghelabi110
سلام 🌸 شبتون بخیر 🌛🌌 امشب در خدمت شما هستیم با قسمت های: ✅ دویست و نود و ششم ✅ دویست و نود و هفتم از مستند داستانی جان شیعه اهل سنت با ما همراه باشید...✌️
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و نود و ششم 🕌 سرم را به دیوار سیمانی حیاط مسجد تکیه داده و مثل اینکه سر به دیوار غم نهاده باشم، با تمام وجودم دل به عشقبازی‌های آسید احمد روی منبر سپرده بودم بلکه مثل شب نیمه شعبان دلم را با خودش ببرد و طولی نکشید که قفل قلبم را به حیلتی عارفانه در هم شکست: 📢 آی مردم! فکر نکنید حضرت علی (علیه‌السلام) فقط پدر یتیم‌های کوفه بود! نه! آقا پدر همه اس، پدر من و تو هم هست! اینو من نمی‌گم، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شهادت داده که علی (علیه‌السلام) پدر همه اس! اونجا که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودن: 🔅«من و علی (علیه‌السلام) پدران این امت هستیم!» پس پیامبر و حضرت علی (صلی‌الله‌علیهماوآلهما) پدر من و تو هم هستن!» ⏳لحظاتی سکوت کرد و بعد با نغمه شورانگیزی ناله زد: 📢 پس چرا ساکتی؟ با پدرت کاری نداری؟ بیا امشب اینجوری صداش کن! بگو بابا گرفتارم! بگو بابا دستم رو بگیر! بگو بابا امشب تو پیش خدا شفاعت کن تا منو ببخشه! ❓و چرا باید او برای ما طلب آمرزش می‌کرد؟ مگر استغفار خودمان کفایت نمی‌کرد و خدا چه زیبا پاسخ سؤالم را بر زبان آسید احمد جاری کرد: 📢 بگو یا علی! من خیلی گناه کردم، من وضعم خیلی خرابه! روم نمیشه با خدا حرف بزنم! تو برو ضمانت منو پیش خدا بکن! 🕌 همهمه جمعیت به گریه بلند شده و من با دلی که به تب و تاب افتاده بود، جاده صحبت آسید احمد را دنبال می‌کردم تا ببینم به کجا می‌رسد و او همچنان در این نیمه شب، با چراغ می‌گشت: 📢 اگه آقا پیش خدا برات ضمانت کنه، کار تمومه! بذار برات یه چیزی تعریف کنم که ببینی امشب با چه آقایی طرف هستی! ابن ابی الحدید دانشمند بزرگ اهل سنت نقل میکنه که یه روز حضرت علی (علیه‌السلام) از پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌خواد که براش طلب مغفرت کنه. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بلند میشن، دو رکعت نماز می‌خونن، بعد دست مبارکشون رو به سمت آسمون بلند می‌کنن، اینجوری دعا می‌کنن: 🔅خدایا! به حق اون مقامی که علی (علیه‌السلام) در پیشگاه تو دارد، علی (علیه‌السلام) رو ببخش! ❓حضرت علی (علیه‌السلام) می‌پرسه: یا رسول الله! این چه دعایی بود؟ 🔅پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) جواب میدن: مگه گرامی‌تر از علی (علیه‌السلام) کسی هست که به درگاه خدا واسطه کنم؟ 🔅یعنی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) خدا رو به حق علی (علیه‌السلام) قسم داد تا علی (علیه‌السلام) رو ببخشه! یعنی این قسم رَدخور نداره! یعنی وقتی خدا رو به حق علی (علیه‌السلام) قسم بدی، دیگه خدا ناامیدت نمی‌کنه! 🔅اینو من نمی‌گم، دانشمند مشهور اهل سنت از قول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل می‌کنه! یعنی پیغمبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) ضمانت کرده این قسم رَدخور نداره! 🔅یعنی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌خواسته به من و تو یاد بده که به اسم مبارک علی (علیه‌السلام) بریم در خونه خدا تا دست خالی برنگردیم! دیگه گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست؟ 🕌 و ناله مردم آنچنان به گریه بلند شده بود که صدای آسید احمد به سختی شنیده می‌شد. 🆔 @basirat_enghelabi110
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و نود و هفتم 🏻مانده بودم که من سال گذشته اینهمه خدا را به حق امام علی (علیه‌السلام) قسم دادم، پس چرا حاجتم روا نشد و دیگر امشب جای این بهانه‌گیری‌ها نبود که دلم شکسته و چشمانم بی‌دریغ می‌بارید و به عقلم فرصت نمی‌داد تا به کینه شب قدر سال گذشته، از قلبم انتقام بگیرد که با تمام وجود به میدان عشقبازی وارد شده و خدا را نه به نیت حاجتی از حوائج دنیا که تنها به قصد آمرزش گناهانم به حق امام علی (علیه‌السلام) قسم می‌دادم و با صدای بلند گریه می‌کردم و این طوفان اشک و ناله با من چه می‌کرد که انگار نقش همه آلودگی‌ها را از صفحه جانم می‌شست و می‌بُرد. 🕌 حالا دل مردم همه دریایی شده و وقتش رسیده بود تا قرآن‌ها را به سر بگیریم. 📖 قرآنی را که با خودم از خانه آورده بودم، روی سرم گذاشته و با صورتی که از ردّ پای اشک پُر شده بود، دستانم را به سوی آسمان بلند کرده و گوشم به نوای آسید احمد بود: 📢 حالا این قرآن‌ها رو روی سرتون بگیرید! یعنی خدایا، دیگه به من نگاه نکن! دیگه به آدم زیر قرآن نگاه نکن! یعنی خدایا به آبروی قرآن به من رحم کن! قرآن روی سرته، محبت علی (علیه‌السلام) تو دلته، با دو تا یادگار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) اومدی در خونه خدا! پس بسم الله... بِکَ یا اَلله... 🏻و چه آشوب شیرینی به جانم افتاده و چه جانانه در و دیوار دلم را به هم می‌کوبید که خدا را به حق اولیایی که بهترین بندگانش بودند، عاشقانه قسم می‌دادم: ✋🏻بِمُحَمَّدٍ... بِعَلیٍ... بِفاطِمَهَ... بِالحَسَنِ... بِالحُسَینِ... 🏻همچون سال گذشته، چشم طمع به اجابت دعایی نداشته و دل به تحقق آرزویی نبسته و شبیه شیدایی مجید، از این مناجات عارفانه لذت می‌بردم که چه فلسفه‌اش را می‌فهمیدم چه نمی‌فهمیدم، این ریسمان نورانی از اوج آسمان به اعماق زمین افکنده شده و من دست به همین ریسمان، رسیدن به عرش الهی را باور می‌کردم و از میان این بندگان خوب خدا، امام علی (علیه‌السلام) چه دلی از من بُرده بود که من هم دیگر پدری نداشتم و به پای پدری پُر مِهر و محبتش، یتیمانه گریه می‌کردم. 💓 هر چند هنوز نمی‌توانستم دردهای دلم را با روح بزرگش در میان بگذارم که به حقیقت این پیوند پیچیده نرسیده و هنوز جرأت نمی‌کردم بی‌واسطه با او سخن بگویم. 🌃 ساعت از سه صبح گذشته بود که مراسم پایان یافت و من چه حال خوشی یافته بودم که سبک و سرحال از جا بلند شدم و نمی‌خواستم کسی مرا ببیند که بی‌سر و صدا از حیاط مسجد خارج شدم، ولی خیالم پیش مجید بود و می‌دانستم اگر بفهمد من به مسجد آمده‌ام، چه حالی می‌شود که دلم نیامد بروم. 🕌 می‌خواستم شیرینی این حضور شورانگیز را با مجید مهربانم هم تقسیم کنم که کنار نرده‌های حیاط مسجد، منتظر ایستادم تا بیاید. 🏻👳🏻 چند دقیقه‌ای بیشتر طول نکشید که مجید و آسید احمد با هم از ساختمان مسجد خارج شدند و به سمت سالن وضوخانه رفتند که مجید با صدایی آهسته رو به آسید احمد کرد: ✋🏻اگه اجازه میدید من دیگه برم خونه... در تاریکی نیمه شب متوجه حضور من پشت نرده‌ها نشده بود و برای بازگشت به خانه بی‌قراری می‌کرد که آسید احمد با تعجب پرسید: 👳🏻 مگه سحری نمی‌خوری؟ الان مسجد سحری میده. تا بری خونه که دیگه به سحری خوردن نمی‌رسی باباجون! 👌🏻و مجید دلش پیش من بود که با لبخندی لبریز حیا پاسخ داد: - آخه الهه تنهاس، میرم خونه سحری رو با هم می‌خوریم! 👳🏻 چشمان پیر آسید احمد به خنده‌ای شیرین غرق چین و چروک شد، دستی سرِ شانه مجید زد و با مهربانی پاسخ داد: - برو باباجون! برو که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودن هر چی ایمان آدم کامل‌تر باشه، بیشتر به همسرش اظهار محبت می‌کنه! برو پسرم! 🏻 و با این جملات دل مجید را گرم تر کرد و من همچنان پشت نرده‌ها پنهان شده بودم که حالا بیشتر از آسید احمد خجالت می‌کشیدم. 🕌 مجید با عجله از حیاط خارج شد و من هم به دنبالش به راه افتادم. 🏻نزدیکش که رسیدم، آهسته صدایش کردم: «مجید!» شاید باورش نمی‌شد این صدای من باشد که ایستاد و به پشت سرش نگاهی کرد. 👁 چشمش که به من افتاد، نگاهش از تعجب به صورتم خیره ماند و پیش از آنکه چیزی بپرسد، خودم اعتراف کردم: ✋🏻هر چی خواستم تو خونه بمونم، نتونستم! همش دلم اینجا بود! 🏻از لحن معصومانه‌ام، صورتش به خنده‌ای شیرین گشوده شد و قدمی به سمتم آمد. 👁 نگاهش از شادی حضورم به درخشش افتاده و نمی‌دانست احساسش را چگونه بیان کند که آهسته زمزمه کرد: 🏻قبول باشه الهه جان! 👁 چشم از چشمم بر نمی‌داشت و شاید گرهِ گریه را روی تار و پود مژگانم می‌دید که محو حال خوشم شده و پلکی هم نمی‌زد که خودم شهادت دادم: 👌🏻مجید من امشب گریه نکردم که حاجت بگیرم، فقط گریه می‌کردم که خدا منو به خاطر امام علی (علیه‌السلام) ببخشه! فقط گریه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ به نظرتون آیا مسئولین ما ذره ای چنین جرأت و شهامتی دارند؟! ❌ راست بگویند وصادقانه با مردم حرف بزنند؟! یا با هزاران دروغ و فریب و کلک در صدد القای این هستند که ما تمام خواسته و وعده های مان را انجام دادیم، و اگر در جایی هم موفق نشدیم، نگذاشتند و نمی‌گذارند و تقصیر را به گردن این و آن بیندازند و با وقاحت تمام خودشان را آماده کنند برای انتخابات آینده!! خودشان که نمیتونند. برای هم طیفی ها و هم پیاله ها و هم حزبی های خودشون!! هرجایی دنبال صداقت باشیم، می توانیم به دست بیاوریم. اگر خدمت به مردم و کشور و میهن نمی کنید الهی بگیری. الهی خدا ذلیل تون بکند🤲 یادی هم از شهدا بکنیم مخصوصا شهید عزیزمان که همه جا یادش زنده است، شهید تهرانی مقدم که صادقانه در راه خدا کار کرد، مزد خودش را هم گرفت و این جمله را به عنوان وصیت یادگاری گذاشت که « این مزار کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند» ✍ عباس زرجوعی روحش شاد و یادش گرامی باد🌹🌹 بصیرت انقلابی @basirat_enghelabi110
Reza Narimani - Bayad Ba Chadoret Separe Ame Jon Bashi (128).mp3
2.41M
🗣 سید رضا نریمانی شادی ارواح شهدای مدافع حرم و شهدای مدافع سلام و صلوات🌸 اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا