eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 با خبر شهادت ، فاتحه ابوالفضل و دمشق و داریا را یکجا خواندم که مصطفی با قامت بلندش قیام کرد. نگاهش خیره به موبایلش مانده بود، انگار خبر دیگری خانه‌خرابش کرده و این دست و بالش را بسته بود که به اضطرار افتاد :«بچه‌ها خبر دادن ممکنه بیان سمت حرم سیده سکینه!» 💠 برای اولین بار طوری به صورتم خیره شد که خشکم زد و آنچه دلش می‌خواست بشنود، گفتم :«شما برید ، هیچ اتفاقی برا من نمیفته!» و دل مادرش هم برای حرم می‌لرزید که تلاش می‌کرد خیال پسرش را راحت کند و راحت نمی‌شد که آخر قلبش پیش من ماند و جسمش از خانه بیرون رفت. 💠 سه روز، تمام درها را از داخل قفل کرده بودیم و فقط خدا را صدا می‌زدیم تا به فریاد مردم مظلوم برسد. صدای تیراندازی هرازگاهی شنیده می‌شد، مصطفی چندبار در روز به خانه سر می‌زد و خبر می‌داد تاخت و تاز در داریا به چند خیابان محدود شده و هنوز خبری از و زینبیه نبود که غصه ابوالفضل قاتل جانم شده بود. 💠 تلوزیون سوریه تنها از پاکسازی حلب می‌گفت و در شبکه العربیه جشن کشته شدن بر پا بود، دمشق به دست ارتش آزاد افتاده و جانشینی هم برای تعیین شده بود. در همین وحشت بی‌خبری، روز اول رسید و ساعتی به افطار مانده بود که کسی به در خانه زد. مصطفی کلید همراهش بود و مادرش هرلحظه منتظر آمدنش که خیالبافی کرد :«شاید کلیدش رو جا گذاشته!» 💠 رمقی به زانوان بیمارش نمانده و دلش نیامد من را پشت در بفرستد که خودش تا حیاط لنگید و صدا رساند :«کیه؟» که طنین لحن گرم ابوالفضل تنم را لرزاند :«مزاحم همیشگی! در رو باز کنید مادر!» تا او برسد قفل در را باز کند، پابرهنه تا حیاط دویدم و در همان پاشنه در، برادرم را مثل جانم در آغوش کشیدم. وحشت اینهمه تنهایی را بین دستانش گریه می‌کردم و دلواپس بودم که بی‌صبرانه پرسیدم :«حرم سالمه؟» 💠 تروریست‌های را به چشم خودش در زینبیه دیده و هول جسارت به حرم به دلش مانده بود که قد علم کرد :«مگه ما مرده بودیم که دستشون به حرم برسه؟» لباسش هنوز خاکی و از چشمان زیبایش خستگی می‌بارید و با همین نگاه خسته دنبال مصطفی می‌گشت که فرق سرم را بوسید و زیر گوشم شیطنت کرد :«مگه من تو رو دست این پسره نسپرده بودم؟ کجا گذاشته رفته؟» 💠 مادر مصطفی همچنان قربان قد و بالای ابوالفضل می‌رفت که سالم برگشته و ابوالفضل پشت این شوخی، حقیقتاً نگران مصطفی شده بود و می‌دانست ردّش را کجا بزند که زیر لب پرسید :«رفته ؟» پرده اشک شوقی که چشمم را پوشانده بود با سرانگشتم کنار کشیدم و شیدایی این جوان را به چشم دیده بودم که شهادت دادم :«می‌خواست بره، ولی وقتی دید درگیری شده، همینجا موند تا مراقب من باشه!» 💠 بی‌صدا خندید و انگار نه انگار از یک هفته شهری برگشته که دوباره سر به سرم گذاشت :«خوبه بهش سفارش کرده بودم، وگرنه الان تا حلب رفته بود!» مادر مصطفی مدام تعارف می‌کرد ابوالفضل داخل شود و عذر غیبت پسرش را با مهربانی خواست :«رفته حرم سیده سکینه!» و دیگر در برابر او نمی‌توانست شیطنت کند که با لهجه شیرین پاسخ داد :«خدا حفظش کنه، شما که تو داریا هستید، ما خیالمون از حرم (علیهاالسلام) راحته!» 💠 با متانت داخل خانه شد و نمی‌فهمیدم با وجود شهادت و آشوبی که به جان دمشق افتاده، چطور می‌تواند اینهمه آرام باشد و جرأت نمی‌کردم حرفی بزنم مبادا حالش را به هم بریزم. مادر مصطفی تماس گرفت تا پسرش برگردد و به چند دقیقه نرسید که مصطفی برگشت. از دیدن ابوالفضل چشمان روشنش مثل ستاره می‌درخشید و او هم نگران حرم بود که سراغ زینبیه را گرفت و ابوالفضل از تمام تلخی این چند روز، تنها چند جمله گفت :«درگیری‌ها خونه به خونه بود، سختی کارم همین بود که هنوز مردم تو خونه‌ها بودن، ولی الان پاکسازی شده. دمشق هم ارتش تقریباً کنترل کرده، فقط رو بعضی ساختمون‌ها هنوز تک تیراندازشون هستن.» 💠 و سوالی که من روی پرسیدنش را نداشتم مصطفی بی‌مقدمه پرسید :«راسته تو انفجار دمشق شهید شده؟» که گلوی ابوالفضل از گرفت و خنده‌ای عصبی لب‌هایش را گشود :«غلط زیادی کردن!» و در همین مدت را دیده بود که به سربازی‌اش سینه سپر کرد :«نفس این تکفیری‌ها رو گرفته، تو جلسه با ژنرال‌های سوری یجوری صحبت کرد که روحیه ارتش زیر و رو شد و بازی باخته رو بُرد! الان آموزش کل نیروهای امنیتی سوریه با ایران و و به خواست خدا ریشه‌شون رو خشک می‌کنیم!»... ✍️نویسنده: 🆔 @basirat_enghelabi110
✍️ 💠 ابوالفضل از خستگی نفس کم آورده و دلش از غصه غربت می‌سوخت که همچنان می‌گفت :«از هر چهار تا مرز اردن و لبنان و عراق و ترکیه، وارد سوریه میشن و ارتش درگیره! همین مدت خیلی‌ها رو که دستگیر کردن اصلاً سوری نبودن!» سپس مستقیم به چشمان مصطفی نگاه کرد و با خنده تلخی خبر داد :«تو درگیری‌های حلب وقتی جنازه تروریست‌ها رو شناسایی می‌کردن، چندتا افسر و هم قاطی‌شون بودن. حتی یکی‌شون پیش‌نماز مسجد ریاض بود، اومده بوده سوریه بجنگه!» 💠 از نگاه نگران مصطفی پیدا بود از این لشگرکشی جهانی ضد کشورش ترسیده که نگاهش به زمین فرو رفت و آهسته گفت :«پادشاه داره پول جمع می‌کنه که این حرومزاده‌ها رو بیشتر تجهیز کنه!» و دیگر کاسه صبر مادرش هم سر رفته بود که مظلومانه از ابوالفضل پرسید :«میگن آمریکا و می‌خوان به سوریه حمله کنن، راسته؟» و احتمال همین حمله دل ابوالفضل را لرزانده بود که لحظه‌ای ماتش برد و به تنهایی مرد هر دردی بود که دلبرانه خندید و خاطرش را تخت کرد :«نه مادر! اینا از این حرفا زیاد می‌زنن!» 💠 سپس چشمانش درخشید و از لب‌هایش عصاره چکید :«اگه همه دنیا بخوان سوریه رو از پا دربیارن، و ما سربازای مثل کوه پشت‌تون وایسادیم! اینجا فرماندهی با (علیهاالسلام)! آمریکا و اسرائیل و عربستان کی هستن که بخوان غلط زیادی کنن!» و با همین چند کلمه کاری کرد که سر مصطفی بالا آمد و دل خودش دریای درد بود که لحنش گرفت :«ظاهراً ارتش تو داریا هم چندتاشون رو گرفته.» و دیگر هم امن نبود که رو به مصطفی بی‌ملاحظه حکم کرد :«باید از اینجا برید!» 💠 نگاه ما به دهانش مانده و او می‌دانست چه آتشی زیر خاکستر داریا مخفی شده که محکم ادامه داد :«ان‌شاءالله تا چند روز دیگه وضعیت تثبیت میشه، براتون یه جایی می‌گیرم که بیاید اونجا.» به‌قدری صریح صحبت کرد که مصطفی زبانش بند آمد و ابوالفضل آخرِ این قصه را دیده بود که با لحنی نرم‌تر توضیح داد :«می‌دونم کار و زندگی‌تون اینجاس، ولی دیگه صلاح نیس تو داریا بمونید!» 💠 بوی افطاری در خانه پیچیده و ابوالفضل عجله داشت به برگردد که بلافاصله از جا بلند شد. شاید هم حس می‌کرد حال همه را بهم ریخته که دیگر منتظر پاسخ کسی نشد، با خداحافظی ساده‌ای از اتاق بیرون رفت و من هنوز تشنه چشمانش بودم که دنبالش دویدم. روی ایوان تا کفشش را می‌پوشید، با بی‌قراری پرسیدم :«چرا باید بریم؟» قامتش راست شد، با نگاهش روی صورتم گشت و اینبار شیطنتی در کار نبود که رک و راست پاسخ داد :«زینب جان! شرایط اونجوری که من فکر می‌کردم نشد. مجبور شدم تو این خونه تنهات بذارم، ولی حالا...» که صدای مصطفی خلوت‌مان را به هم زد :«شما اگه می‌خواید خواهرتون رو ببرید، ما مزاحمتون نمیشیم.» 💠 به سمت مصطفی چرخیدم، چشمانش سرد و ساکت به چهره ابوالفضل مانده و از سرخی صورتش حرارت پیدا بود. ابوالفضل قدمی را که به سمت پله‌های ایوان رفته بود به طرف او برگشت و با دلخوری پرسید :«یعنی دیگه نمی‌خوای کمکم کنی؟» مصطفی لحظه‌ای نگاهش به سمت چشمان منتظرم کشیده شد و در همان یک لحظه دیدم ترس رفتنم دلش را زیر و رو کرده که صدایش پیش برادرم شکست :«وقتی خواهرتون رو ببرید پیش خودتون، دیگه به من نیازی ندارید!» 💠 انگار دست ابوالفضل را رد می‌کرد تا پای دل مرا پیش بکشد بلکه حرفی از آمدنش بزنم و ابوالفضل دستش را خوانده بود که رو به من دستور داد :«زینب جان یه لحظه برو تو اتاق!» لحنش به حدی محکم بود که خماری خیالم از چشمان مصطفی پرید و من ساکت به اتاق برگشتم. مادر مصطفی هنوز در حیرت حرف ابوالفضل مانده و هیچ حسی حریف مهربانی‌اش نمی‌شد که رو به من خواهش کرد :«دخترم به برادرت بگو بمونه!» و من مات رفتار ابوالفضل دور خودم می‌چرخیدم که مصطفی وارد شد. 💠 انگار در تمام این اتاق فقط چشمان مرا می‌دید که تنها نگاهم می‌کرد و با همین نگاه، چشمانم از نفس افتاد و او یک جمله از دهان دلش پرید :«من پا پس نکشیدم، تا هر جا لازم باشه باهاتون میام!» کلماتش مبهم بود و خودش می‌دانست آتش چطور به دامن دلش افتاده که شبنم روی پیشانی‌اش نم زد و پاسخ تعجب مادرش را با همان صدای گرفته داد :«ان‌شاءالله هر وقت برادرشون گفتن میریم زینبیه.» 💠 و پیش از آنکه زینبیه به آرامش برسد، سوریه طوری به هم پیچید که انبار باروت داریا یک شبه منفجر شد. هنوز وارد شهر نشده و که از قبل در لانه کرده بودند، با اسلحه به جان مردم افتادند... ✍️نویسنده: @basirat_enghelabi110
🌹 رمان بر اساس حوادث حقیقی زمستان ۸۹ تا پاییز ۹۵ در و با اشاره به گوشه‌ای از رشادت‌های مدافعان حرم به‌ویژه سپهبد شهید و سردار شهید در بستر داستانی عاشقانه روایت شد. ❤️ هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان حرم و همه مردم مقاوم سوریه 📕 نسخه پی‌دی‌اف این داستان امشب در کانال تقدیم خواهد شد. @basirat_enghelabi110
✍️ شبی در سوریه، من بودم و بانوی اهل سنت... 💠 سوزش زخم بازویم لحظه ای آرام نمی گرفت، هجوم سرد و سنگین باد و خاک دست بردار نبود و سیاهیِ یکدستِ شب بیشتر آزارم می داد و باز هم هیچکدام حلاوت حضور در این هوای بهشتی را به مذاقم تلخ نمی کرد که حالا رؤیایم تعبیر شده و مدتی می شد که به عشق از حرم، در خاک برای خودم شور و حالی دست و پا کرده بودم. حالا در ظلمت ظالمانه این خرابه ها به عزم مبارزه با ها گشت می زدیم تا محله ای را که همین امروز از تروریست ها باز پس گرفته بودیم، پاکسازی کنیم. هر چند در و دیوار در هم شکسته خانه ها به خاک مصیبت نشسته بود، اما دیگر خبری از حضور ذلیلانه اراذل تکفیری نبود که صدای تیزی، خوابِ خوشِ خیالم را پاره کرد و سرم را به سمت صدا چرخاند. 💠درست از داخل خانه ای که مقابل درش ایستاده بودم، چند صدای گنگ و مبهم به گوشم رسید و باز همه جا در سکوتی سنگین فرو رفت. فاصله ام تا بقیه بچه ها زیاد بود و خیال حضور در این خانه، فرصت نداد تا کسی را خبر کنم که با نوک پوتینم در آهنی و شکسته خانه را آهسته فشار دادم تا نیمه باز شود. چراغ قوه کوچکم را به دهان گرفتم و اسلحه ام را آماده کردم تا اگر چشمم به چهره نحسش افتاد، شلیک کنم و خبر نداشتم در این خانه خرابه چه خبر است! در شعاع نور باریک چراغ قوه، سایه زنی را دیدم که پشت به من، رو به قبله ایستاده بود و پوشیده در پیراهنی بلند و شالی بزرگ، به شیوه نماز می خواند و ظاهراً ردّ نور چراغ قوه را روی دیوار مقابلش دید که تمام بدنش از ترس به لرزه افتاد، جیغش در گلو خفه شد و نمازش را شکست. فرصت نکردم چیزی بگویم که وحشت زده به سمتم چرخید و انگار راه فراری برای خودش نمی دید که با بدنی که از ترس به رعشه افتاده بود، خودش را عقب می کشید و نفس نفس می زد تا بلاخره پشتش به دیوار رسید و مطمئن شد به آخر خط رسیده که با صدایی بریده ناله می زد و به خیال خودش می خواست با همین نغمه غریبانه از خودش دفاع کند که کلماتی را به لهجه غلیظ محلی میان جبغ و گریه تکرار می کرد و من جز یک مفهوم مبهم چیزی نمی فهمیدم: «برو بیرون حرومزاده تکفیری!» در برابر حالت مظلوم و وحشت زده‌اش نمی‌دانستم چه کنم و همان اندک اندوخته زبان عربی هم از یادم رفته بود که فقط توانستم اسلحه ام را پایین بیاورم تا کمتر بترسد و با دست چپم چراغ قوه را از میان دو لبم برداشتم بلکه به کلامی آرامَش کنم، ولی تنهایی و تاریکی این خرابه و ترس از تروریست ها امانش را بریده بود که خم شده و با هر دو دست به زمین خاکی خانه چنگ می زد و هر چه به انگشتان لرزانش می رسید به سمتم پرتاب می کرد و پشت سر هم جیغ می کشید: «حرومزاده تروریست! از خونه من برو بیرون!» لباس ارتش سوریه به تنم نبود تا قلبش قدری قرار بگیرد، نمی توانستم به خوبی عربی صحبت کنم تا مجابش کنم که من تروریست نیستم و می دیدم با هر قدمی که به سمتش می روم، تمام تن و بدنش به لرزه می افتد که چراغ قوه را مستقیم رو به سمت صورتم گرفتم تا چهره ام را ببیند و بفهمد هیچ شباهتی به تروریست های تکفیری ندارم و فریاد کشیدم: «من شیعه ام!» دوباره چراغ قوه را به سمتش گرفتم، چهره استخوانی اش از ترس زرد شده و چشمان گود رفته اش از اشک پُر شده بود و می دیدم هنوز هم از هیبت نظامی ام می ترسد که با کلماتی دست و پا شکسته شروع کردم: «نترس! من تروریست نیستم! از نیروهای ایرانی هستم! برای کمک به شما اومدم!» کلماتم هر چند به لهجه محلی ادا نمی شد و فهمش برای او چندان ساده نبود، اما ظاهراً باور کرده بود قصد آزارش را ندارم که مقاومت مظلومانه اش شکست و همانجا پای دیوار به زمین افتاد. پیراهن بلند مشکی اش غرق خاک بود و از صورت در هم تکیده اش پیدا بود که در این چند روز، از ترس تجاوز تروریست ها به جانش، در غربتکده این خرابه پنهان شده و حالا می خواست همه حجم ترس و تنهایی اش را پیش چشمان این مدافع شیعه ضجه بزند که همچنان میان گریه ناله می زد تا بلاخره بقیه بچه ها هم خبر دار شدند و آمدند. از میان ما، افسر سوری او را شناخت؛ همسر عبدالله بود، مدافع اهل زینبیه ☘️ که غروب دیروز در دفاع از حرم به شهادت رسید. سلام خدا به همه مدافعان حرم چه و چه 🌹 ❌ پایان 🆔 @basirat_enghelabi110
👇👇👇👇👇👇👇 ⭕️ (آمد نیوز+منافقین)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)+پول وهابی= ⭕️ (دراویش گنابادی+محمد حسین حسینی)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)= ⭕️ (بهاییت+غرب پرستانی همچون علینژاد)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)= ⭕️ (برخی از اصلاحاتی ها+اپوزیسیون خارج نشین)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)= ⭕️ (تروریست های خارجی+ارتش آزاد سوریه)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)+پول وهابی=خلافت اسلامی در ⭕️ (تروریست های خارجی+حزب بعث)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)+پول وهابی=خلافت اسلامی در ⭕️ (مسعود بارزانی+پ.ک.ک)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)= ⭕️ (سمیر جعجع+حریری)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)+پول وهابی=عدم تشکیل دولت ⭕️ (ارتش وطن فروش + ضعف و وابستگی مرسی به غرب)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)+پول وهابی=شکست انقلاب نوپای ⭕️ (تروریست ها+ظلم های دیکتاتور قذافی+ی سری قدرت طلب داخلی)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)+پول وهابی=فروپاشی ⭕️ (میرزا حسین علی نوری +ی مشت آدم ساده لوح)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)= ⭕️ (مسلمانان سطحی+اشعث)+تذویر و حمایت معاویه و عمرعاص= ⭕️ (لیبرال ها+افراد ساده لوح+بی کفایتی و بی تدبیری دولت)+حمایت خارجی= و ... ⭕️ (بنی صدر+منافقین+منتظری)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)=از دست دادن و ⭕️ (ضد انقلاب+اصلاحات)+(حمایت استکبار جهانی+صهیونیسم)= فتنه ♨️ نتیجه گیری: ⭕️ فتنه = + 💢 تاریخ همیشه زخم خورده دو عده است یکی وطن فروشان و خائنان و دیگری افراد ساده لوح ✍️ محمدمهدی شریعت 🆔 @basirat_enghelabi110
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
، نویسنده و تحلیلگر آمریکایی در گفتگو با تحلیل‌Tv: 📺 آینده‌ی آمریکا، آینده‌ای توأم با و مشکلات است. 📺 ترامپ بعد از حذف شدن توسط (که تحت مدیریت و تسلط صهیونیست‌هاست) آرام نخواهد نشست. 📺 فراموش نکنید کیست! 📺 بی‌سابقه‌ترین آشوب‌های‌خاورمیانه و فعالیت مستمر داعش در لیبی و در زمانی محقق شد که بایدن، معاون باراک‌اوباما بود. 📺 جوبایدن، خدمتکار ایده‌آل و مطیعی برای تأمین منافع سازمان‌یافته است. 🆔 @basirat_enghelabi110
‍ ❅﷽❅ •‍فڪرڪن‌برے......✨ •بہ همہ بگے فردا میرمـ پیش بے بے......😍 •برے تو صحن..🏃 •پرچم یا عباس...🚩 •سربند •{ڪلنا عباسڪ یا زینب}•...🥀 •برے تو حرمـ🕌 رو بہ روے ضریح..😭 •بگے خانوم اجازه میدین برم دفاع ڪنم از حرمتون......⚔ •بعد....↩️ ●یہ پلاڪ...🙃 ●یہ لباس بسیجے ....😎 ●یہ ڪلاشینڪف...👻 ●یہ ڪلت... 🔫 ●یہ گلولہ ..💢 ●یہ بیابون....🏜 ●بیابون نہ بهشتـ.....🌸🍃 ●پشتتـ يہ گنبد...........🕌 ●انگار خانوم داره نگاتـ میڪنہ......😍 ●خانوم نگات میڪنہ........😊 ‌‌●حس میڪنے ڪنارتہ...🍃 ●بهت افتخار میڪنہ بهت لبخند میزنہ...😌 ●یہ نگاه به پشتـ سرتـ بہ پرچم یا عباس میندازے🙃🚩 ●میگے اربابـ تا اسم شما رو گنبد هستـ....🦋 ● مگه ڪسے میتونہ💢 بہ حرم چپ نگاه ڪنہ....😡❌ ●خم شے بند پوتینتو سفت میڪنے.... 👟 ●سربندتو سفتـ میڪنے...🙃 ●ڪلاشتو سفتـ میچسبے...😏 ●ڪلاشتو میگیرے میگے یا عباس.....✊🏻 ●بعد از اینکه چندتا داعشے حرومے رو به هلاڪت رسوندے😤 ●ببینے یہ ضربه خورده بہ قلبتـ....🙃💔 ●قلبت شروع میڪنہ بہ سوختن.....🔥 ●از خون دستت میفهمے مجروح شدے....🙂 ●میگے بے بے ببخشید شرمندم......😔 ●دیگه توان ندارم......😭 ●دوستاتـ جمع شن دورتـ نفساتـ بہ شمارش میوفتہ😭💔 ●چشمات تار ميبینہ......😞 ●بے بے بیاد بالا سرتـ برا شفاعتـ...😭 خون زیادے ازتـ رفتہ....... .💔 ●دوستاتـ پاهاتو بلند ڪنن تا خون بہ مغزتـ برسہ... ●اما ميگے: پاهامو بذارین زمین سرمو بلند ڪنین...🙂 ●بے بے اومده میخوام بهش سلام بدم......💔 ●چند دقیقه بعد چشماتو ببندے....😌 ●چند روز بعد بہ خانوادتـ خبر بدن شهید شدے....... .......😔💔✨ اللهم الرزقنا شهادت فے سبیلڪ 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍بهزادزارع: ⚠️چرا ما درسوریه حضور داریم؟! بلایی که رئیس جمهور فقید در زمان جنگ تحمیلی سر آورد!!! 🔴 لطفا برای پاسخ به شبهات و شایعات و شیطنتهای منتشرکنید. ✅ اگر به دین و مذهب و حرم اهل بیت علیهم السلام و جبهه مقاومت هم اعتقادی نداشته و ندارید حداقل مثل مرحوم حافظ اسد کمی مرد باشید و به همین شعاریهایی که دادید «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» پایبند باشید ! 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
تصاویری از شهیدان "محمدعلی عطایی شورچه" و "پناه تقی زاده". 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
اطلاعیه شماره ۴ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه شماره ۴ خود جزئیات دیگری از عملیات موشکی علیه مقر جاسوسی موساد در اقلیم کردستان عراق و محل تجمع تروریست‌ها در مناطقی از سوریه را منتشر کرد. متن اطلاعیه به این شرح است : ملت شریف و قهرمان ایران اسلامی به فضل الهی و با استمداد از ارواح طیبه شهدای گرانقدر و مظلوم جنایات اخیر تروریستی در میهن اسلامی بویژه در کرمان دیار کریمان و زادگاه شهید قدس سردار سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی؛ با اشراف همه جانبه اطلاعاتی سازمان اطلاعات سپاه بر مراکز جاسوسی دشمن و تحرکات و محل استقرار و اجتماع تروریست‌های جنایتکار، فرزندان مومن، انقلابی و غیرتمند ایران عزیز در نیروی هوافضای سپاه نیمه شب گذشته (سه‌شنبه) عملیات موشکی علیه مقر جاسوسی موساد در اقلیم کردستان عراق و محل تجمع فرماندهان و عناصر اصلی مرتبط با اقدامات تروریستی در کشور به ویژه گروهک تروریستی داعش را با موفقیت کامل انجام دادند. طی این عملیات اهداف مورد نظر با ۲۴ فروند انواع موشک بالستیک به شرح زیر مورد اصابت دقیق و انهدام قرار گرفت: تعداد ۴ فروند موشک خیبرشکن از خوزستان به مقر گروهک تکفیری داعش در منطقه ادلب سوریه. تعداد ۴ فروند موشک از غرب و نیز تعداد ۷ فروند موشک دیگر از شمال غرب کشور به مقر جاسوسی موساد در اقلیم کردستان عراق. تعداد ۹ فروند انواع موشک به محل‌های استقرار سایر گروهک‌های تروریستی در دیگر مناطق سرزمین‌های اشغالی سوریه. به ملت مقتدر و سربلند ایران اسلامی بار دیگر اطمینان می‌دهیم عملیات‌های تهاجمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا انتقام آخرین قطره‌های خون شهیدان میهن عزیزمان ادامه خواهد داشت. 🔗 خبر: https://iswnews.com/112621 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ برخی خبرها حکایت دارد که گروه تحریر الشام سوریه وارد بخش هایی از حلب شدن. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
🎥 خبرهای رسیده از حلب حاکی از آن است که تروریست ها از بخش هایی از شهر عقب نشینی کرده اند. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
آخرین وضعیت نبرد در جبهه حماة 🔹رنگ سبز، مناطق تحت اشغال تروریست ها و قرمز مناطق تحت سیطره ارتش را نشان می دهد. 🔹همان طور که می بینید، نیروهای تحریرالشام که دیشب تا ورودی حماة پیشروی کرده بودند، به فاصله دورتری رانده شده اند و درگیری ها ادامه دارد. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸با ورود مسلحین به شهر دمشق و همچنین پیوستن افراد دیگری در مناطق دمشق به آنها، تعدادی از ساختمان های دولتی و ساختمان رادیو و تلویزیون سوریه به تصرف مسلحین درآمده است. ▪️اخباری درباره سقوط یک فروند هواپیمای IL-76 حامل بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، در حومه‌ی فرودگاه بین المللی دمشق و یا در غرب استان حمص منتشر شده است. این خبر فعلا قابل تایید و یا تکذیب نیست. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
🔰ارتش اسرائیل پیشروی در جنوب سوریه را تایید کرد. پس از سقوط حکومت مرکزی وزارت جنگ اسرائیل به طور رسمی تصرف برخی مناطق حائل در محدوده بلندی‌های جولان را تایید کرد. ارتش اسرائیل همچنین ادعا کرده این اقدام پس از ارزیابی جدید و «احتمال ورود افراد مسلح به منطقه حائل» صورت می‌گیرد. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
🔴 وصیت حافظ اسد در بستر مرگ به بشار : تا با ایران هستی، هستی 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
❌❌❌ پیشروی اسرائیل در سوریه؛ استقرار تانک‌ها در ۲۰ کیلومتری دمشق 🔹منابع محلی به المیادین گزارش دادند که تانک‌های اسرائیلی در کمتر از ۳ کیلومتری شهر قطنا در حومه جنوبی دمشق که تقریباً ۲۰ کیلومتر با دمشق فاصله دارد، مستقر شده‌اند و در حال حاضر روستاها و شهرک‌های عرنه، بقعسم، الریمه، حینه، قلعه جندل، الحسینیه، جیتا الخشب در ریف جنوبی دمشق تحت اشغال اسرائیل درآمده است. 🔹شبکه ، صدای مستمر انفجارها در پایگاه‌های نظامی این کشور در مناطق مختلف ریف دمشق به گوش می‌رسد. 🔹رادیو ارتش نیز از انجام یکی از بزرگترین عملیات‌ها در تاریخ نیروی هوایی» این ارتش خبر داد و اعلام کرد که به بیش از ۲۵۰ هدف نظامی در حمله کرده است. 🔹الجزیره از شنیده شدن صدای مستمر انفجار در پایتخت دمشق و اطراف آن به دلیل حملات هوایی اسرائیل گزارش داد و نوشت که هواپیماهای شناسایی اسرائیل به صورت مستمر بر فراز و اطراف آن در حال پرواز هستند. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وضعیت بندر لاذقیه بعد از حملات هوایی ارتش اسرائیل! این ویدیو به طور کامل وضعیت بندر لاذقیه پس از حملات هوایی اسرائیل را نشان می‌دهد. اکثر شناورهای نیروی دریایی ارتش و قایق های غیرنظامی نابود شده و خسارات سنگینی یه بندر وارد شده است. 🔹اسرائیل مدعی است که در این حملات ۳۵۰ فروند جنگنده اقدام به اجرای عملیات هوایی در سوریه کرده و ۷۰-۸۰ درصد توان ارتش سوریه را منهدم کرده‌اند. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
🔴 بیانیه درباره تجاوزات به سوریه حزب‌الله لبنان با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: 🔸 اشغال اراضی بیشتر و تخریب توانمندی‌های نظامی این کشور توسط رژیم صهیونیستی یک تجاوز خطرناک و به‌شدت محکوم است. شورای امنیت، جامعه جهانی و کشورهای عربی و اسلامی مسئولیت دارند این تجاوز را رد کرده، آن را پایان دهند و از مردم سوریه در این مرحله حساس حمایت کنند. 🔸 ما همواره نسبت به طمع‌ورزی‌های رژیم صهیونیستی در منطقه هشدار داده و در برابر آن مقاومت کرده‌ایم تا مانع از تحقق اهداف اشغالگرانه این رژیم شویم. همچنین تأکید کرده‌ایم که تجاوزات به غزه، نوعی جنگ نابودگرانه است که با هدف تغییر چهره منطقه و پایان دادن به مسئله فلسطین انجام می‌شود. 🔸 سکوت کامل کشورهای عربی، اسلامی و جامعه بین‌المللی در برابر تجاوزات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی علیه سوریه، که با حمایت نامحدود آمریکا صورت می‌گیرد، و عدم اقدام عملی برای مقابله با این تجاوزات و حمایت از حقوق ملت فلسطین، موجب جسارت بیشتر رژیم صهیونیستی و گستاخی آن نسبت به کشورهای منطقه شده است. 🔸 باید تمام اقدامات لازم برای جلوگیری از تحقق اهداف رژیم صهیونیستی انجام شود و در برابر این تجاوز آشکار علیه سوریه و مردم آن سکوت یا نظاره‌گری نشود. آنچه امروز در سوریه، چه در عرصه مردمی و چه سیاسی، در جریان است و نتایج آن، حق انحصاری مردم سوریه است و نباید تحت تأثیر فشارهای خارجی قرار گیرد. 🔸 ما امیدواریم سوریه بر اساس خواست مردم خود به ثبات دست یابد، به پیشرفت برسد و در موقعیتی قرار گیرد که با اشغالگری رژیم صهیونیستی مقابله کرده و دخالت‌های خارجی در امور خود را نپذیرد. 🔸 همچنان حامی سوریه و مردم آن در حق تعیین سرنوشت خود و مقابله با دشمن غاصب خواهد بود. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌴🌴 وقتی میگیم مداح اهل بیت علیهم السلام باید به روز ،فهیم،باسواد،وجامع باشه یعنی یه چیزی مثل و یه کسی مثل حاج ، حاج و ..... تحلیل میدانی و جامع ودقیق حاج مهدی سلحشور از اتفاقات سوریه انتشارش صدقه ی جاریه است دوستان تا جایی که می‌توانید انتشار بدید. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
🔹تظاهرات علیه جولانی در میدان امویین: 🔺ای خوک، از سرزمین من باید بیرون بروی. 🔺برو، برو، ای جولانی، تا زمانی که سرزمین‌های بزرگ پابرجا هستند. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه های تزویر ابتدا امان می دهد ولی وقتی بر اوضاع مسلط شد کردنتان را خواهد زد. 🌴 🆔@basirat_enghelabi110