eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ فوری ❌فوری ⛔️ضرب و شتم یکی از طلاب⛔️ 😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱 ♨️متاسفانه خبردار شدیم شب گذشته هنگامی که یکی از مبلغان طرح امین حوزه علمیه استان تهران در حال گندزدایی از معابر سطح شهر بوده، با مزاحمت فردی برای خانمی مواجه میشود و وقتی به آن فرد تذکر می دهد، فرد مزاحم که بعدا معلوم میشود مست بوده با چاقو به صورت طلبه زده و متواری می گردد. به لطف خدا به چشم طلبه جهادی آسیبی نرسیده و اقدامات پزشکی جهت درمان ادامه دارد. ♻️منبع:معاونت تبلیغ استان تهران #کرونا #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
🔴 بستری بیماران کرونایی در خیابان‌های ایتالیا. #کرونا #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
🏷دوستان پرسیدن که چرا به پزشکان بدون مرز🏴‍☠🇺🇸 اجازه دادن که بخوان لغو کنند بعد؟! *اما جواب؛* 🔴 علت امنیتی لغو اگر لغو حضور "پزشکان بدون مرز" حقیقت داشته باشد ، مطمئن باشید کار وزارت بهداشت نیست چون شرایط تغییری نکرده و اساسا چرا از ابتدا با حضور این جاسوسان موافقت شده است که الان لغو شود. متاسفانه وزارت بهداشت خطای بسیار راهبردی و خطرناکی مرتکب شد. یقین بدانید لغو سفر پزشکان جاسوس به علت فشار دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی بوده است که الحمدلله در این موضوع به وظیفه خودشان خوب عمل کرده و بر موضعشان محکم ایستاده اند. امیدواریم که محکم تر و قوی تر در برابر نفوذ و حرکات بسیار مشکوکی از قبیل حضور جاسوسان "پزشکان بدون مرز" بایستند. 🔵 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
⛔️اچ وای تی و کرونا باز هم تکرار می کنیم، آمریکا سالها به مردم دنیا به دروغ گفته بود ویروس اچ‌آی‌وی ایدز بخاطر رابطه جنسی انسان و میمون و از میمون به انسان سرایت کرده است اما حقیقت این است که این ویروس را آمریکا تولید کرد تا از شر همجنس‌بازان در کشورش خلاص شود اما با ورود یهودیان و پیروزی کمپین همجنس‌بازان در انتخابات کنگره و سرانجام رئیس جمهور شدن یک همجنس‌باز بنام بیل کلینتون، همجنس‌بازی از حالت تابو در آمریکا خارج و به یک ارزش تبدیل شد و دروغ میمون ساخته شد و ویروس برای حفظ آبروی آمریکا بین مردم فقیر آفریقا توزیع شد تا درباره منشاء آن تردید بوجود آورند ! امروز هم ویروس کرونا توسط آمریکایی‌ها تولید شده تا به اهداف پیدا و پنهان خود در مدیریت آینده دست یابند. ویروس کرونا در آزمایشگاه جنگ بیولوژیک آمریکا تولید شده و تشکیلات بزرگ رابرت مرداک در حال تکذیب هدفمند و سیستماتیک دستکاری ژنتیک برای ساخت و تولید کرونا می باشد. اگر هیچ دلیل و مستندی برای بیوتروریسم کرونا نداشته باشیم، همین تکذیب های هدفمند در جهان که متصل به مرداک می باشند بهترین دلیل است! 🔵 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹رییس کلینیک هماتولوژی بیمارستان آراسموس روتردام هلند:ایران مثل کشتی نوح است هر کسی بر آن سوار شود نجات خواهد یافت #کرونا #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
مستند داستانی... #تنها_میان_داعش #قسمت_سیزدهم و #قسمت_چهاردهم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 هرشب ساعت۲۲ ⭕️ دوستانی که جدید الورود به کانال هستند و میخوان مستند رو از اول بخونن میتون با سرچ #تنها_میان_داعش به راحتی به اولین قسمت داستان برن و از اول داستان بخونن🌹🌹🌹 #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
✍️ 💠 شاید اگر این پیام را جایی غیر از مقام (علیه‌السلام) خوانده بودم، قالب تهی می‌کردم و تنها پناه امام مهربانم (علیه‌السلام) جانم را به کالبدم برگرداند. هرچند برای دل کوچک این دختر جوان، ترسناکی بود و تا لحظه‌ای که خوابم برد، در بیداری هر لحظه کابووسش را می‌دیدم که از صدای وحشتناکی از خواب پریدم. 💠 رگبار گلوله و جیغ چند زن پرده گوشم را پاره کرد و تاریکی اتاق کافی بود تا همه بدنم از ترس لمس شود. احساس می‌کردم روانداز و ملحفه تشک به دست و پایم پیچیده و نمی‌توانم از جا بلند شوم. زمان زیادی طول کشید تا توانستم از رختخواب جدا شوم و نمی‌دانم با چه حالی خودم را به در اتاق رساندم. در را که باز کردم، آتش تیراندازی در تاریکی شب چشمم را کور کرد. 💠 تنها چیزی که می‌دیدم ورود وحشیانه به حیاط خانه بود و عباس که تنها با یک میله آهنی می‌خواست از ما کند. زن‌عمو و دخترعمو‌ها پایین پله‌های ایوان پشت عمو پناه گرفته و کار دیگری از دست‌شان برنمی‌آمد که فقط جیغ می‌کشیدند. از شدت وحشت احساس می‌کردم جانم به گلویم رسیده که حتی نمی‌توانستم جیغ بزنم و با قدم‌هایی که به زمین قفل شده بود، عقب عقب می‌رفتم. 💠 چند نفری عباس را دوره کرده و یکی با اسلحه به سر عمو می‌کوبید تا نقش زمین شد و دیگر دست‌شان را از روی ماشه برداشتند که عباس به دام افتاده بود. دستش را از پشت بستند، با لگدی به کمرش او را با صورت به زمین کوبیدند و برای بریدن سرش، چاقو را به سمت گلویش بردند. بدنم طوری لمس شده بود که حتی زبانم نمی‌چرخید تا التماس‌شان کنم دست از سر برادرم بردارند. 💠 گاهی اوقات تنها راه نجات است و آنچه من می‌دیدم چاره‌ای جز مردن نداشت که با چشمان وحشتزده‌ام دیدم سر عباسم را بریدند، فریادهای عمو را با شلیک گلوله‌ای به سرش ساکت کردند و دیگر مانعی بین آن‌ها و ما زن‌ها نبود. زن‌عمو تلاش می‌کرد زینب و زهرا را در آغوشش پنهان کند و همگی ضجه می‌زدند و به دل این حیوانات نبود که یکی دست زهرا را گرفت و دیگری بازوی زینب را با همه قدرت می‌کشید تا از آغوش زن‌عمو جدایشان کند. 💠 زن‌عمو دخترها را رها نمی‌کرد و دنبال‌شان روی زمین کشیده می‌شد که ناله‌های او را هم با رگباری از گلوله پاسخ دادند. با آخرین نوری که به نگاهم مانده بود دیدم زینب و زهرا را با خودشان بردند که زیر پایم خالی شد و زمین خوردم. همانطور که نقش زمین بودم خودم را عقب می‌کشیدم و با نفس‌های بریده‌ام جان می‌کَندم که هیولای داعشی بالای سرم ظاهر شد. در تاریکی اتاق تنها سایه وحشتناکی را می‌دیدم که به سمتم می‌آمد و اینجا دیگر آخر دنیا بود. 💠 پشتم به دیوار اتاق رسیده بود، دیگر راه فراری نداشتم و او درست بالای سرم رسیده بود. به سمت صورتم خم شد طوری که گرمای نفس‌های را حس کردم و می‌خواست بازویم را بگیرد که فریادی مانعش شد. نور چراغ قوه‌اش را به داخل اتاق تاباند و بر سر داعشی فریاد زد :«گمشو کنار!» داعشی به سمتش چرخید و با عصبانیت اعتراض کرد :«این سهم منه!» 💠 چراغ قوه را مستقیم به سمت داعشی گرفت و قاطعانه حکم کرد :«از اون دوتایی که تو حیاط هستن هر کدوم رو می‌خوای ببر، ولی این مال منه!» و بلافاصله نور را به صورتم انداخت تا چشمانم را کور کند و مقابلم روی زمین نشست. دستش را جلو آورد و طوری موهایم را کشید که ناله‌ام بلند شد. با کشیدن موهایم سرم را تا نزدیک صورتش بُرد و زیر گوشم زمزمه کرد :«بهت گفته بودم تو فقط سهم خودمی!» صدای نحس عدنان بود و نگاه نجسش را در نور چراغ قوه دیدم که باورم شد آخر اسیر هوس این شده‌ام. 💠 لحظاتی خیره تماشایم کرد، سپس با قدرت از جا بلند شد و هنوز موهایم در چنگش بود که مرا هم از جا کَند. همه وزن بدنم را با موهایم بلند کرد و من احساس کردم سرم آتش گرفته که از اعماق جانم جیغ کشیدم. همانطور مرا دنبال خودش می‌کشید و من از درد ضجه می‌زدم تا لحظه‌ای که روی پله‌های ایوان با صورت زمین خوردم. 💠 اینبار یقه پیراهنم را کشید تا بلندم کند و من دیگر دردی حس نمی‌کردم که تازه پیکر بی‌سر عباس را میان دریای دیدم و نمی‌دانستم سرش را کجا برده‌اند؟ یقه پیراهنم در چنگ عدنان بود و پایین پیراهنم در خون عباس کشیده می‌شد تا از در حیاط بیرون رفتم و هنوز چشمم سرگردان سر بریده عباس بود که دیدم در کوچه شده است... ✍️نویسنده: 🆔 @basirat_enghelabi110
✍️ 💠 بدن بی‌سر مردان در هر گوشه رها شده و دختران و زنان جوان را کنار دیوار جمع کرده بودند. اما عدنان مرا برای خودش می‌خواست که جسم تقریباً بی‌جانم را تا کنار اتومبیلش کشید و همین که یقه‌ام را رها کرد، روی زمین افتادم. گونه‌ام به خاک گرم کوچه بود و از همان روی زمین به پیکرهای بی‌سر شهر ناامیدانه نگاه می‌کردم که دوباره سرم آتش گرفت. 💠 دوباره به موهایم چنگ انداخت و از روی زمین بلندم کرد و دیگر نفسی برای ناله نداشتم که از شدت درد، چشمانم در هم کشیده شد و او بر سرم فریاد زد :«چشماتو وا کن! ببین! بهت قول داده بودم سر پسرعموت رو برات بیارم!» پلک‌هایم را به سختی از هم گشودم و صورت حیدر را مقابل صورتم دیدم در حالی که رگ‌های گردنش بریده و چشمانش برای همیشه بسته بود که تمام تنم رعشه گرفت. 💠 عدنان با یک دست موهای مرا می‌کشید تا سرم را بالا نگه دارد و پنجه‌های دست دیگرش به موهای حیدر بود تا سر بریده‌اش را مقابل نگاهم نگه دارد و زجرم دهد و من همه بدنم می‌لرزید. در لحظاتی که روح از بدنم رفته بود، فقط حیدر می‌توانست قفل قلعه قلبم را باز کند که بلاخره از چشمه خشک چشمم قطره اشکی چکید و با آخرین نفسم با صورت زیبایش نجوا کردم :«گفتی مگه مرده باشی که دست به من برسه! تو سر حرفت بودی، تا زنده بودی نذاشتی دست داعش به من برسه!» و هنوز نفسم به آخر نرسیده، آوای صبح در گوش جانم نشست. 💠 عدنان وحشتزده دنبال صدا می‌گشت و با اینکه خانه ما از مقام (علیه‌السلام) فاصله زیادی داشت، می‌شنیدم بانگ اذان از مأذنه‌های آنجا پخش می‌شود. هیچگاه صدای اذان مقام تا خانه ما نمی‌رسید و حالا حس می‌کردم همه شهر حضرت شده و به‌خدا صدای اذان را نه تنها از آنجا که از در و دیوار شهر می‌شنیدم. 💠 در تاریکی هنگام ، گنبد سفید مقام مثل ماه می‌درخشید که چلچراغ اشکم در هم شکست و همین که موهایم در چنگ عدنان بود، رو به گنبد ضجه زدم و به حضرت التماس می‌کردم تا نجاتم دهد که صدای مردانه‌ای در گوشم شکست. با دست‌هایش بازوهایم را گرفته و با تمام قدرت تکانم می‌داد تا مرا از کابوس وحشتناکم بیرون بکشد و من همچنان میان هق هق گریه نفس نفس می‌زدم. 💠 چشمانم نیمه باز بود و همین که فضا روشن شد، نور زرد لامپ اتاق چشمم را زد. هنوز فشار انگشتان قدرتمندی را روی بازویم حس می‌کردم که چشمانم را با ترس و تردید باز کردم. عباس بود که بیدارم کرده و حلیه کنار اتاق مضطرّ ایستاده بود و من همین که دیدم سر عباس سالم است، جانم به تنم بازگشت. 💠 حلیه و عباس شاهد دست و پا زدنم در عالم خواب بودند که هر دو با غصه نگاهم می‌کردند و عباس رو به حلیه خواهش کرد :«یه لیوان آب براش میاری؟» و چه آبی می‌توانست حرارت اینهمه را خنک کند که دوباره در بستر افتادم و به خنکای بالشت خیس از اشکم پناه بردم. صدای اذان همچنان از بیرون اتاق به گوشم می‌رسید، دل من برای حیدرم در قفس سینه بال بال می‌زد و مثل همیشه حرف دلم را حتی از راه دور شنید که تماس گرفت. 💠 حلیه آب آورده بود و عباس فهمید می‌خواهم با حیدر خلوت کنم که از کنارم بلند شد و او را هم با خودش برد. صدایم هنوز از ترس می‌تپید و با همین تپش پاسخ دادم :«سلام!» جای پای گریه در صدایم مانده بود که از هم پاشید، برای چند لحظه ساکت شد، سپس نفس بلندی کشید و زمزمه کرد :«پس درست حس کردم!» 💠 منظورش را نفهمیدم و خودش با لحنی لبریز غم ادامه داد :«از صدای اذان که بیدار شدم حس کردم حالت خوب نیس، برای همین زنگ زدم.» دل حیدر در سینه من می‌تپید و به روشنی احساسم را می‌فهمید و من هم می‌خواستم با همین دست لرزانم باری از دلش بردارم که همه غم‌هایم را پشت یک پنهان کردم :«حالم خوبه، فقط دلم برای تو تنگ شده!» 💠 به گمانم دردهای مانده بر دلش با گریه سبک نمی‌شد که به تلخی خندید و پاسخ داد :«دل من که دیگه سر به کوه و بیابون گذاشته!» اشکی که تا زیر چانه‌ام رسیده بود پاک کردم و با همین چانه‌ای که هنوز از ترس می‌لرزید، پرسیدم :«حیدر کِی میای؟» 💠 آهی کشید که از حرارتش سوختم و کلماتی که آتشم زد :«اگه به من باشه، همین الان! از دیروز که حکم اومده مردم دارن ثبت نام می‌کنن، نمی‌دونم عملیات کِی شروع میشه.» و من می‌ترسیدم تا آغاز عملیات تعبیر شود که صحنه سر بریده حیدر از مقابل چشمانم کنار نمی‌رفت... ✍️نویسنده: 🆔 @basirat_enghelabi110
نمایشنامه صوتی کتاب ... #یادت_باشد❤️ خاطرات شهید حمید سیاهکالی #قسمت_سوم و #قسمت_چهارم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 هر شب ساعت 22:30 #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
part03.mp3
3.08M
🎙 #یادت_باشد ❤️ #قسمت_سوم #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
part04.mp3
2.79M
🎙 #یادت_باشد ❤️ #قسمت_چهارم #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام سردار👋 ما را هم دعا کن🌹🌹 شادی روح شهدا 🌺🌺🌺
هدایت شده از بصیرت انقلابی
قبل از خواب سه صلوات🌴🌴🌴 سه بار توحید🌼🌼🌼 آیةالکرسی🌧🌧🌧 فراموش نشود😂😂😂 شب خوش🌸🌸🌸
#لیبرال #روحانی #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
⭕️ در حقیقت هیچ عالمی در جهان اسلام قابل‌مقایسه با مقام معظم رهبری نیست. ایشان یک نفر است که در کل جهان در حال زنده کردن هویت مسلمین است. شما می‌بینید ده‌ها سال است که هر کاری که آمریکا می‌کند همۀ آن‌ها به برکت مقام معظم رهبری نقش بر آب می‌شود. ‏جان کری تصریح کرد که قرار بود ۳۰ سال ‎داعش باشد! شما جنگ‌های کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها را که می‌خوانید می‌بینید که ۳۰ سال به جان ‌هم افتادند و همدیگر را سلاخی کردند و در نهایت منتهی به صلح شد. قرار بود داعش هم ۳۰ سال در جهان اسلام باشد اما ‎مقام معظم رهبری آن را جمع کرد. ‏آن‌ها دیدند که هیچ اتفاقی که آن‌ها می‌خواهند نمی‌شود گفتند که باید منطقه را تجزیه کنند، قضیه کردستان عراق به وجود آمد اما ‎آقا آن را جمع کرد. در یمن کودتای علی عبدالله صالح اتفاق افتاد اما آقا آن را جمع کرد. ‏گفتند که بر سر مقاومت و حزب الله در منطقه بزنیم و استعفای سعد حریری اتفاق افتاد اما آقا آن را هم جمع کرد. در حال حاضر مسلمانان هویت پیدا کرده‌اند و می‌گویند که می‌توانیم در 👤 سید محمود نبویان #کرونا #کرونا_را_شکست_میدهیم #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
درود خدا بر جهادگران صف اول مقابله با #کرونا 👌 این تصویر متعلق به بانوان غساله ایست که در قم کسانی که بر اثر ابتلا به کرونا فوت شده اند را غسل میدهند مرحبا به شما عزیزان👏 اجرتان با خدا 🙏 #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #کلیپ ⭕️ حاج احمد متوسلیان ... 👤استاد #رائفی_پور #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
📸نقاهتگاه ۲۰۰۰ تخت خوابی ارتش در تهران افتتاح شد 🔹مجتمع بیمارستانی و نقاهتگاه ۲۰۰۰ تخت خوابی نیروی زمینی ارتش با حضور «سرلشکر موسوی» فرمانده کل ارتش در محل دائمی نماشگاه های بین المللی تهران افتتاح شد. #کرونا #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمایش و تبلیغ خوراک حرام گوشت(خرچنگ) در آنتن شبکه دو جمهوری اسلامی ایران!! آفای صداوسیما قرار نیست برای نگه داشتن قشر خاکستری مبانی اسلام رو زیر پا بگذاری! درصورتی که خود مردم هم از خوردن خرچنگ اکراه دارند! #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی های احمقانه و بی فرهنگی‌های غربی‌ها را ببینید! انگار پویش لیس زدن مواد غذایی در غرب راه انداختن😐 کو؟ کجان اون خود بخته های غربگدا که همش نگاهشون به غربه و اونا رو متمدن میدونن ؟؟؟؟ بیاید تحویل بگیرید تمدن و فرهنگ غرب رو!!!! #کرونا #کرونا_را_شکست_میدهیم #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در تلویزیون انقلاب اسلامی ایران بازیگری رسما چشم چرانی و دختربازیش را تعریف می کند چه شد كه گناه کردن شده اسباب سرگرمی در تلویزیون ما شده؟ و ما بجای اینکه از چشم چرانی با ناموس مردم را تقبیح بشماریم راحت می‌خندیم... باورم نمیشه که صداوسیمای تا این حد در باتلاق بی‌فرهنگی ولنگاری رفته شهدای دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم، شهدای زینبیون کوتاهی از ماست شرمنده‌ایم...😔 #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این جوانان همون روحانی‌هایی هستند که به ریاکاری متهم میشن، فحش میخورن و خانم سلبریتی بر ضدشون فیلم جعلی منتشر میکنه تا جامعه رو علیه‌شون تحریک کنه... هستند کسانی که سلامتی خودشون و خانوادشون رو برای مردمشون به خطر میندازن بدون هیچ چشم داشتی 👏 #کرونا #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
جمعی از جوانان بسیجی و انقلابی خمینی شهراصفهان در اقدامی خود جوش و جالب عابر بانک ها را ضدعفونی_نظافت و مجهز به خلال دندان کردند. تا مراجعین برای کار با عابر بانک از چوب ها استفاده کنند #کرونا #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
نامردید اگر در تاریخ ننویسید که سال ۲۰۲۰ یک اپیدمی خطرناک کل دنیا را فرا گرفت. تمام کارشناسان یک صدا گفتند که تنها راه نجات، قطع زنجیره انتشار است. ولی نه بازارها تعطیل شد و نه ادارات... نه شهرها قرنطینه شد و نه از مسافرت‌ها جلوگیری... اما مساجد و هیئت‌های مذهبی تعطیل شد... حرم‌های اهل بیت تعطیل شد. نامردید اگر ننویسید که مذهبی‌ها، پایبند‌ترین انسان‌ها به شئونات انسانیت بودند. بنویسید که مذهبی‌ها به علم و انسانیت احترام گذاشتند و از خواسته‌های مذهبی خود گذشتند ولی آنهایی که علم و دین را در تقابل یکدیگر خواندند نه تنها از مسافرت بلکه از رقصیدن در خیابان‌ها در چهارشنبه سوری هم نگذشتند...!!! 🔵 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110