eitaa logo
بصیرت و روشن گری
199 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
10.3هزار ویدیو
138 فایل
خداوندا 🥺 🤲 تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را مبادا گم کنم اهداف زیبا را مبادا جا بمانم از قطار مُوهِبَت هایت #خداوندا مرا مَگذار تنها لحظه ای حتی🤲 اللّهم عجل لولیک الفرج 🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ مهر شهادت بر صفحه شناسنامه سردار دلها 🔺داغت را از یاد نمیبریم سردار... " به همگان می‌گوییم که ما عاشق شهادت هستیم " شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی ولادت: ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ شهادت: ۱۳ دی ۱۳۹۸ #عند_ربهم_یرزقون @hajghasem_ir
✍ "هر وقت خواستید از روبروی گلزار شهدا رد شوید، از همانجا و از توی ماشین دستی بلند کنید و برایم فقط یک بوق بزنید، همین! من آن بوق را بجای فاتحه از شما قبول می‌کنم" 🔺وصیت‌نامه شهید محمود صدیقی‌راد با اختلاف ساده‌ترین، صادقانه‌ترین و صمیمانه‌ترین وصیت‌نامه شهید است... 💬 حاج حیدر اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
⭕️چه گردان‌هایی که در میدان پر پر شدند در حالی که جناب ظریف در سان‌فرانسیسکو گذران جوانی کردند و امروز در نهایت خداوند پرده از نمکدان شکسته کنار زد... #عند_ربهم_یرزقون @Afsaran_ir
هدایت شده از بیداری ملت
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴سخنان قابل تامل شهید عبدالله زاده: ۹۰ درصد جنگ پشت جبهه هست جبهه از داخل خونه شروع میشه فکرمیکردم هیچوقت نترسم ولی خیلی ترسیدم! کاری کن شهادت دنبالت باشه شهید حسن عبدالله زاده در ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ در تدمر سوریه براثر اصابت موشک کورنت به دوستان شهیدش پیوست ✍️بیداری ملت @bidariymelat
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
1.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفت قاسم ظهور نزدیک است گفت صهیون به گور است #عند_ربهم_یرزقون @Afsaran_ir
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️تقوای خاص امام خامنه ای از زبان حاج قاسم #عند_ربهم_یرزقون @Afsaran_ir
▪️"هر وقت خواستید از روبروی گلزار شهدا رد شوید، از همانجا و از توی ماشین دستی بلند کنید و برایم فقط یک بوق بزنید، همین! من آن بوق را بجای فاتحه از شما قبول می‌کنم" وصیت‌نامه شهید محمود صدیقی‌راد با اختلاف ساده‌ترین، صادقانه‌ترین و صمیمانه‌ترین وصیت‌نامه شهید است. اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅❅📀🖥📀❅┅┅ @BaSELEBRTY
اواخر شب بود که پسرم تازه به خواب رفته بود و من هم فرصت را غنیمت شمردم و تعدادی از برگه‌های امتحانات میان‌ترم دانشجوهایم را تصحیح کردم. از بس با پسرم کلنجار رفته بودم و بازی کرده بودم خسته شده بودم، به رختخواب رفتم  و زود خوابم برد، در خواب شهید همت را دیدم. با موتور تریل آمد ، چشمان درشت و زیبایش را به من دوخت و با لبخند گفت: بپر بالا! محو تماشای چشمان او بودم و بی اختیار سوار موتور تمیز و نوی او شدم. از کوچه ها و خیابان ها که گذشتیم، به در یک خانه رسیدیم.  ناگهان از خواب پریدم، سابقه نداشت که نیمه‌های شب بدون دلیل از خواب بیدار شوم. چهره‌ی نورانی و چشمان شهید همت در خاطرم تازه بود و به خوبی همه جزییات خوابم را می‌دانستم. به امید دوباره‌ی دیدن چشمهایش به خواب رفتم ، صبح زود بیدار شدم اما بدون دیدن دوباره‌ی چشمهایش! خوابی که دیدم بودم آنچنان شفاف و روشن بود که آدرس خانه‌ای که با شهید همت رفته بودم به خوبی در ذهنم مانده بود ، به دانشگاه که رسیدم در جمع دوستانم این خواب را تعریف کردم و گفتم:  به نظر شما تفسیر این خواب چیست؟ هر کس اظهار نظری می‌کرد ، بعد از دقایقی همه با هم گفتند: آدرس خانه را بلدی؟  گفتم: بله. گفتند: خوب معلوم است، حاج ابراهیم بهت گفته  باید آنجا بروی!  دل تو دلم نبود کلاس درس که تمام شد بلافاصله خودم را به در آن خانه رساندم. همه شواهد و جزییات مو به مو در خاطرم بود و این خانه دقیقا همان خانه بود، با آشوبی در دل و دستی لرزان زنگ خانه را زدم. پسر جوانی دم در آمد، با ابروهایی برداشته و موهایی ژولیده  گفت: بله کاری دارید؟! با عجله گفتم: شما با حاج ابراهیم همت کاری داشتی؟ نام حاج ابراهیم را که شنید ناگهان رنگش عوض شد و بدون مقدمه  شروع به گریه کرد. شانه‌های نحیف و استخوانی‌اش می‌لرزید و گلوله گلوله اشک بر محاسن نداشته‌اش می‌لغزید. حال او را که دیدم بی اختیار اشکم روان شد و دست او را گرفتم و یک یا الله گفتم و داخل خانه شدم. در میان اشک و هق هق گریه گفت: چند وقت هست می خواهم خودکشی کنم. دیشب آخرای شب داشتم تو خیابون راه می رفتم و فکر می کردم، که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت. گفتم: می گن شماها زنده اید، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه.  الآن هم که شما اومدید اینجا و می گید از طرف شهید همت اومدید. او را در بغل گرفتم، تنها بود تنهای تنها! شانه‌های او می‌لرزید و قلب مرا هم می‌لرزاند. ذراتی از اشک که از حدقه چشمم جوشیده بود بر روی عینکم ریخت و دیدم را کم می‌کرد اما دید باطنی‌ام را زیاد.  تا دیشب معنای آیه قرآن را که می‌فرماید: شهیدان زنده‌ هستند و عند ربّهم یرزقون‌اند را نمی‌فهمیدم اما حالا ...واقعا شهیدان زنده‌اند 😭😭 اللهم عجل لولیک الفرج بدما الشهدا 🌴گوهر معرفت
🔴 تصویری از میلاد حیدری که در حمله جنایتکارانه سحرگاه امروز رژیم صهیونیستی به حومه دمشق به رسیده است. ❤️ @basiratdashtebashim