eitaa logo
بصیرت و روشن گری
198 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
10.3هزار ویدیو
138 فایل
خداوندا 🥺 🤲 تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را مبادا گم کنم اهداف زیبا را مبادا جا بمانم از قطار مُوهِبَت هایت #خداوندا مرا مَگذار تنها لحظه ای حتی🤲 اللّهم عجل لولیک الفرج 🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم‌الله» ، قهرمان لیگ شد، و به طور رسمی در ورزشگاه آزادی برگزار گردید! یعنی اصلا عنوان مراسم، بود!!! امّا از اون‌هایی که چهار روز پیش برای اجرای یک سرود مذهبی، یقه جر می‌دادن که تهران پایکوبیه، خبری نیست... دیروز هم در جشنواره کن، یک زن (متأسفانه ایرانی) که در فیلمی موهن نسبت به ساحت (علیه‌السلام) بازی کرده بود، به عنوان بهترین بازیگر زن انتخاب شد! امّا از اون‌هایی که برای تقارن اجرای سرود با شب شهادت (علیه‌السلام)، فریاد وا اسلاما سر می‌دادن، نه تنها خبری نبود، بلکه برای تبریک و شادباش فرستادن از هم سبقت می‌گرفتن!!! ✅نه آن‌ها به فکر خوزستان بودند و نه این‌ها نگران احترام مقدسات، تنها هدف، لجن پراکنی علیه خروش بود!!! 👈🏻 ببینید این حماسه را و و از این بمیرید... ✍️ 🙏🏻 @negashteh | نگاشته
✏️دیشب برخی می‌گفتند چرا آیت الله حائری الان بیانیه دادند که وضعیت اینگونه شود؟ رخدادهای امروز نشان داد که کار مهم ایشان سبب شد تا دمل چرکین فتنه سر باز کند، و پس از یک روز، التهابش بخوابد و آرام شود... و گرنه این حجم از خون و چرکی که شاهدش بودیم، در روزهای منتهی به اربعین بیرون می‌ریخت و با وجود میلیون‌ها زائر، به این آسانی مدیریت نمی‌شد... مرجعیت شیعه همواره در طول تاریخ، خنثی کننده‌ی فتنه‌ی اشرار بوده است. ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️ایستگاه آخر ...اتوبوس از ایستگاه اول حرکت کرد، تمام صندلی‌ها پر بود و به ناچار وسط راهرو ایستادم. چند ایستگاه اول، همچنان به جمعیت اضافه می‌شد و من هم خسته‌تر، البته دیدن صحنه‌ی احترام نوجوان، که جایش را به پیرمردی عصا به دست داد، خستگی را از تنم به در کرد! هر چه به ایستگاه‌ پایانی نزدیک‌تر می‌شد، شلوغی هم رو به خلوتی رفته و از جمعیت کاسته می‌شد! کنار پیرمردی که از ایستگاه اول، سرش را به شیشه تکیه داده بود، یک صندلی خالی شد و نشستم. هوا کم کم رو به تاریکی می‌گذاشت و فضا کمی دلگیر شده بود! پیرمرد که انگار از همان اول حرفی در دل داشت، رو به من کرد و با لحنی پدرانه گفت: «جَوون دیدی ایستگاه اول چقدر شلوغ بود؟!» گفتم: «بله پدرجان.» گفت: «می‌بینی الان که به آخر خط داریم می‌رسیم، چقدر خلوت شده؟!» من که از این سوال و جواب حسابی گیج شده بودم، گفتم: «بله؛ چطور مگه؟!» لبخندی روی لبش نشست و گفت: «آخرالزمان هر چی به ایستگاه‌های آخر نزدیک‌تر می‌شیم، آدمای بیشتری از قافله‌ی دین پیاده می‌شن! از علما شنیدم حدیث داریم که دین نگه داشتن تو آخرالزمان مثل آتیش توی دست می‌مونه! پس تا جوونی مراقب خودت باش، و از کم شدن آدمای توی مسیر نترس...» من که حسابی از نگاه عمیق پیرمرد تعجب کرده بودم، یاد حدیثی از (علیه‌السلام) افتادم که فرمودند: ⚠️به خدا سوگند شما خالص می‌شوید؛ ⚠️به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا می‌شوید؛ ⚠️به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛ 👈🏻تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی‌ماند جز گروه بسیار کم و نادر!!! ✍️ @basiratdashtebashim
✏️وسط این کشمکش‌های سیاسی، حواستون باشه که در آخرین روزهای دولت سید ابراهیم به سر می‌بریم و اینکه تو این گرما قطعی برق نداریم، مرهون مدیریت و تلاش این سید مظلومه... آخرین روزای دولت رو قدر بدونید. ✍️ @basiratdashtebashim