7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ عبدالباری عطوان:
اینبار ایرانیها سر افعی در منطقه را هدف قرار دادند!
http://eitaa.com/basiratesiyasii
001 Gol e Mohammadi (1).mp3
8.33M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
💐 خنده رو لبها میشینه
پیچیده تویِ مدینه
💐 عطرِ گلِ محمدی
همه میگن خوش اومدی
💐 جلوۀ رحمتِ خدا
خاتمِ کلِ انبیاء ...
#میلاد_پیامبر_اکرم
#هفته_وحدت
http://eitaa.com/basiratesiyasii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیست تا مثل تو سلمان و ابوذر پرورد
کیست تا مرد دو عالم همچو حیدر پرورد
کیست تا در بوستان وحی، کوثر پرورد
کیست تا چون لؤلؤ و مرجان دو گوهر پرورد
یا چو زینب دختری در حدّ مادر پرورد
http://eitaa.com/basiratesiyasii
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎊🎈میلاد با سعادت حضرت
ختمی مرتبت محمد مصطفی
صلی الله علیه و آله
و میلاد حضرت امام جعفر صادق
علیه السلام مبارک باد
🎈🎊
http://eitaa.com/basiratesiyasii
🌐 انقلاب اسلامی؛ بشارت روز میلاد پیامبر
🔹آن روزها غم سنگینی بر قلب مبارک رسول خدا (ص) سایه انداخته بود و میفرمود « سوره هود مرا پیر کرد».
اما چرا سوره هود؟! پاسخ این سؤال را از زبان حضرت امام - رضوان الله تعالی علیه- بخوانید.
🔸 ایشان میفرمودند؛ « ... جمله فاستقم کما امرت در دو جای قرآن هست. یک جا در سوره «شورا» و یک جا هم در سوره «هود»، لکن پیغمبر اکرم(ص) فرموده است «شیبتنی سوره هود ... سوره هود مرا پیر کرد » چرا سوره هود را فرمود؟ برای آنکه- این آیه- در سوره هود یک ذیلی دارد و آن این است که فاستقم کما امرت و من تاب معک (آنگونه که تو را فرمان داده شده است استقامت کن و آنان که با تو به سوی خدا آمدهاند نیز باید استقامت کنند) خواسته است که ملتها مستقیم باشند.
🔹کسانی که به پیغمبر(ص) گرایش پیدا کردند و رسیدند به اینکه، پیغمبر، پیغمبر اسلام است و به او ایمان آوردند هم باید استقامت کنند.
🔸پیغمبر(ص) برای این ذیل میفرماید که شیبتنی سوره هود، ... ایشان خوف نداشت از اینکه خودش استقامت داشته باشد، خودش میدانست دارد، اما میترسید که ما استقامت نداشته باشیم».
🔹این سخن نیز از حضرت امام است؛ « من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند».
🔸امام راحل(ره) در سالروز ولادت رسول اعظم(ص) و امام صادق علیهالسلام میفرمودند؛ «آن چیزی که میخواستم امروز عرض کنم این است که در ولادت حضرت رسول- صلی اللَّه علیه وآله- قضایایی واقع شده است، قضایای نادری به حسب روایات ما و روایات اهل سنت وارد شده است که این قضایا باید بررسی بشود که چی است. از جمله قضیه شکست خوردن طاق کسری و فروریختن چهارده کنگره از آن قصر و از آن جمله خاموش شدن آتشکدههای فارس و ریختن بتها به روی زمین... اینکه چهارده کنگره از کنگرههای قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمیآید که یعنی در قرن چهاردهم این کار میشود، یا چهارده قرن بعد این کار میشود؟».
#حسین_شریعتمداری
http://eitaa.com/basiratesiyasii
بصیرت سیاسی 🇵🇸
🎥 سیلی در مراسم معارفه/ استاندار جدید آذربایجانشرقی در حضور وزیر کشور سیلی خورد 🔹استاندار جدید آذر
🔴استانداری که سیلی خورد
سردار عابدین خرم را از سال ۹۲ می شناسم. از همان وقتی که مشغول تحقیق و مصاحبه برای کتاب «شام برفی» بودم. سردار هم یکی از شخصیت های شام برفی بود که باید مصاحبه می شد. یکی از همان ۴۹ ایرانی که مرداد ۱۳۹۱ در مسیر فرودگاه دمشق به هتل فرادیس توسط نیروهای تکفیری(عوامل موساد) ربوده شدند و ۱۵۹ شبانه روز در چهارده منزل در ریف دمشق شکنجه شدند.
اتفاقا خرم از لحاظ جایگاه سازمانی ارشد ترین فرد آن کاروان بود. در واقع فرمانده سپاه استان آذربایجان غربی اسیر شده بود که البته در بازجویی های همراه با شکنجه با شوکر و شلاق، خود را معلم جغرافیا و زائر معرفی کرده بود و تا آخر هم پای حرفش ماند.
او بارها تحت شدید ترین شکنجه ها قرار گرفت. در منزل ششم دیگر نایی برایش نمانده بود. اما وقتی لب به اعتراف نگشود، *نقیب عبدالناصر شامیر، فرمانده هنگ تکفیری البرا* همه چیز را به شب بعد موکول کرد.
تا شب بعد، جماعت اسیر راهی جز دعا و توسل نداشتند. آنها در زیر زمینی که پیشتر باشگاه ورزشی بود، به حضرت زهرا سلام الله علیها متوسل شدند و آنقدر توسل و دعا را ادامه دادند تا شب به نیمه رسید و نقیب هم راه رسید. صدای گوش خراش موتور برق مانع از شنیده شدن صدای پاهای نقیب و جلادهای همراهش می شد. اما اسرا او و سمیر و بقیه را می دیدند که با شوکر و کابل از پله ها پایین می آمدند. هنوز پای نقیب شامیر به آخرین پله نرسیده بود که موتور برق خاموش شد و زیر زمین در تاریکی فرو رفت. فریاد نقیب شامیر بلند بود. همراهانش را ملامت کرد و همزمان چند پله را به عقب برگشت.
نور موبایل سمیر اردنی بود که به دادش رسید. نقیب سرش داد کشید و دلیل خاموش شدن موتور برق را جویا شد. سمیر هم مثل او بی اطلاع بود.
پشت سر نور ضعیف موبایل، سراغ موتور برق رفتند. سمیر چند بار طناب هندل را کشید اما موتور نفس نکشید. او مهندس کهربا را به کمک طلبید. مهندس کهربا *صادق ادیبی اهل سیمکان جهرم و فرمانده آماد تیپ ۳۳ المهدی* که حالا خود را مهندس کهربا معرفی کرده بود. صادق پاورچین و در حالی که ذکر یا زهرا بر لب داشت، خود را به جمع و موتور برق رساند. خونسرد به چند قطعه ی موتور برق دست کشید و سپس سراغ طناب هندل رفت. خدا خدا می کرد که روشن نشود. کشید و باز موتور نفس نکشید. نقیب عصبی و نگران به سمیر گفت: همه ی برنامه ها به هم ریخت. جمله ی عربی او را سید طاهر افغانی، مترجمی که از قضا با جمع اسیر شده بود، برای دور و بری ها ترجمه کرد.
نقیب همه چیز را به شب بعد موکول کرد. از این ستون تا آن ستون فرج بود. تا شب بعد بیست و چهار ساعت فرصت بود. آن هم اگر نقیب شامیر گرفتار عملیات و درگیری نمی شد و می توانست خودش را به زیر زمین برساند...
*و امروز عابدین خرم در جلسه ی معارفه سیلی خورد. سیلی نه از دست تکفیری بی شرم که از دست یک خودی. انگیزه هرچه که بوده باشد، خرم او را بخشید و گفت: در سوریه روزی ده ها شلاق می خوردم و حالا تحمل یک سیلی چندان دشوار نیست.*
✍نویسنده کتاب شام برفی
والعاقبه للمتقین
یکم آبان ۱۴۰۰
http://eitaa.com/basiratesiyasii