eitaa logo
بصیرت الشهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2هزار ویدیو
26 فایل
امام خامنه ای : امروز جهاد تبیین یک واجب قطعی شرعی است . ارتباط با خادم کانال @Shahidehmaryam @aliyazdi54 💠هدف تبلیغ محتواست نه تبلیغ کانال . لذا کلیه مطالب بدون لینک و استفاده از آنها مجاز است .
مشاهده در ایتا
دانلود
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنها همتای مولا زهرا... ❤️ 👤 «بهتر از کل دهر» با نوای حاج‌مهدی تقدیم نگاهتان 🏴 ایام شهادت ؛ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
نماهنگ مهر مادری.mp3
2.33M
🔊 | تنظیم 📝 مهر مادری 👤 کربلایی‌جواد         ▪️ ایام شهادت ؛ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
36.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرحوم حاج شیخ علی اکبر تبریزی می گوید : من جوان بودم. تبریز منبر می رفتم. ماه رمضان تا شب بیست و هفتم قسمت نشد نامی از آقا امام حسن علیه السلام ببریم . شب بیست و هفتم در عالم رویا مشرف شدم محضر مقدس بی بی فاطمه سلام اللّه. سلام کردم حضرت با دلخوری جوابم داد. گفتم بی بی جان من از آن نوکرهای بی ادب نیستم. چرا این طور جواب مرا می دهید؟ حضرت فرمود: حاج شیخ مگر حسن پسر من نیست ؟ فهمیدم کار از کجا آب خورده. ایشان دلخور بودند که چرا یادی از امام حسن علیه السلام نمی کنم !!! در پناه امام حسن علیه السلام باشید. التماس دعا/ مجتبی . . . @mojtabaramezani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نَفَس قدسیه، زهرا...🥀 👤 زیبای «بانوی مریم» با نوای کربلایی تقدیم نگاهتان 🏴 ایام شهادت ؛ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
Hossein Taheri - Madar Salam.mp3
4.74M
مداحی بسیار زیبای کربلایی حسین طاهری ســـلام‌ ای‌ مـــــادر...💔 🥀
گلوله­‌های دشمن پشت سر هم می‌ریخت روی سرمان. مانده بودیم چه‌کار کنیم. جابری گفت: «متوسل بشین به حضرت فاطمه تا بارون بیاد». دست برداشتیم به دعا و (س) را واسطه کردیم. یک ربع نگذشته بود که باران بارید و آتش دشمن آرام شد. الله­یار داشت از خوشحالی گریه می‌کرد. گفت: «یادتون باشه از حضرت فاطمه دست برندارین. هر وقت گرفتار شدین را قسم بدین به جان مادرش، حتماً جواب می‌گیرید». شهید الله­یار جابری🌷 هدیه به شهید بزرگوار صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشك شهيد حزب‌الله بعد از شنيدن روضه‌خوانى (سلام‌الله‌علیها) 😢
🔺می روم تا انتقام سیلی زهرا (س) بگیرم! ▫️مرتضی شادکام: سال ۱۳۷۲ مدتی بود در ارتفاعات ۱۱۲ فکه مشغول تفحص بودیم و آخر شب با دست‌خالی به مقر برمی‌گشتیم و حال حرف‌زدن با همدیگر را نداشتیم. یکی از بچه‌ها نوار روضه (س) را می‌گذاشت و عقده دل خالی می‌کردیم. 🔶️موقع روضه به حضرت زهرا عرض کردم: «یا زهرا! ما به عشق مفقودین اینجاییم، اگر ما را قابل می‌دانی عنایتی کن شهدا خودی نشان دهند و اگر قابل نمی‌دانی برگردیم تهران». فردا صبح وقتی مشغول کار شدیم، ابر سیاهی آسمان را پوشانده بود، یک بار دیگر روضه حضرت زهرا (س) را خواندیم و با زمزمه نام حضرت مشغول کار شدیم. 🔷️روبروی پاسگاه ۲۷، بند انگشتی نظرم را جلب کرد. آرام‌آرام خاک‌های اطرافش را خالی کردیم، پیکر شهیدی پیدا شد، وقتی به بدن شهید رسیدیم، دیدیم شهیدی دیگر هم کنارش خوابیده و رویشان به سمت همدیگر بود و قمقمه‌شان آب هم داشت که به‌عنوان تبرک خوردیم. وقتی با صلوات پیکرها را از روی زمین برداشتیم، دیدیم پشت پیراهن هر دو نوشته شده بود: «می روم تا انتقام سیلی زهرا رو بگیم 📙شهید گمنام. اثر گروه شهید هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز جمعه بود پنج روز است که در هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است. امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود.. ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند. در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند. نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭 کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به بچه های باقی مانده کمیل و حنظله ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد : ابراهیم شهید شد...😭