eitaa logo
بصیرت زمان1
76 دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
9.7هزار ویدیو
65 فایل
ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم تا قومی خود را تغییر ندهند خداوند سرنوشت آنان را تغییر نمیدهد. جهت ارتباط با ادمین کانال https://eitaa.com/ensanam66_Arezoost
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از [ خبرگزاری عَمّار ]
دکتر علی شمسی پور نوشت: #مینویسم_برای_خدا پانزدهم مهر ۱۳۹۳ دانشگاه تهران آقای روحانی رییس جمهور: ما از آقای #میلی_منفرد خواهش کردیم که مسئولیت را بپذیرند اما به هر ترتیب مجلس شورای اسلامی نپذیرفت. اشکال ندارد از آقای #توفیقی خواهش کردیم که سرپرست باشند از یمین و یسار به ما فشار آمد که او را معرفی نکنید. گفتیم اهلا و سهلا ما سر فرود آوردیم برای این که دانشگاه و کشور آرام باشد. بعد از آن آقای دکتر #فرجی_دانا را آوردیم و شروع به کار کرد و #بورسیه #و_ما_ادراک_ما_البورسیه. و این در حالی است که از روز اولی که آقای دکتر فرجی آمدند اولین کلام « #من» به ایشان این بود که #باید مساله بورسیه را دنبال کنند. اکنون پس از گذشت بیش از چهار سال تکلیف پرونده بورسیه ها در عدلیه جمهوری اسلامی مشخص شد. مسئولین سابق وزارت علوم از تمام اتهامات تبرئه شدند و معلوم شد که در مساله بورسیه ها تخلفی اتفاق نیافتاده است. اما جای این سوال باقی است که چه کسی مسئولیت این #ظلم_سازمان_یافته را به صدها نفر از جوانان متخصص کشور را خواهد پذیرفت. چه کسی پاسخگوی جانهای از دست رفته و زندگی های از هم پاشیده و آبروهای به ناحق بر زمین ریخته شده و منابع تلف شده خواهد بود؟ امروز باید روز حساب باشد. روزی که از #صدر تا ذیل مدعیان تخلف به محاکمه کشیده شوند و تمام خسارات جبران شود. #چگونه_آب_و_صابون_بیاوریم؟؟ #هشتی_انقلاب 🔻به #خبرگزاری_مردمی_عَمّار بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/2044657664C50ccd48f34
هدایت شده از طنز سیاسی دکترسلام
✍ دکتر علی شمسی پور دانشجوی وقت دانشگاه تهران درباره اتفاقات کوی دانشگاه در سال ۷۸ نوشت: به بهانه مناظره آقای و آقای در مورد ۷۸ برگزار شد. سوای اینکه تاجزاده به عنوان تمام دارایی و غول مرحله آخر اصلاحطلبان در فن مناظره در برابر یک پزشک مجاهد انقلابی نتوانست پیروز شود، ذکر دو خاطره میدانی از آن روزهای پر پیچ و خم چهره این دو نفر را بیش از پیش روشن خواهد کرد. یک: نزدیک نیمه شب نوزده تیر اوضاع خیابان کارگر شدیدا ملتهب بود. اراذل و اوباش مخلوط با دانشجویان یک طرف ماجرا بودند و نیروی انتظامی طرف دیگر. باران سنگ و آتش بود که ردوبدل میشد. دقایقی قبل یک نفر میان اراذل و اوباش تیراندازی کرد و دو نفر مجروح شدند. ضارب را ندیدم اما مجروحین را دیدم که خونین به بیمارستان منتقل شدند. اسلحه ضارب هم گم شد!! من با یکی از رفقا دقیقا حد فاصل این دو جبهه بودیم که ناگهان را دیدم که به همراه یکی دو نفر وارد ماجرا شد. سریع به سمتش رفتم و غرغر را شروع کردم و نالیدم از وضعیت موجود و بی تدبیری ناجا و رذالت اراذل. آرامم کرد. گفت که باید آتش میدان را خاموش کنیم. ابتدا به سمت اراذل رفت. گفتند اول ناجا برود بعد! به سمت ناجا رفت او را شناختند. بعد از مدتی مذاکره تا سر چهارراه امیرآباد عقب رفتند. کمی فضا آرام شد. مجددا به سمت اراذل رفت‌ خیلی فضا ناجور بود. هر لحظه احتمال داشت به ایشان حمله کنند. با شجاعت سینه سپر کرد و رفت. باز هم اراذل کوتاه نیامدند و چندان عقب نرفتند. در هر شکل عقب نشینی ناجا فضا را آرام کرد و کم کم التهاب منطقه کم شد و به سمت آرامش رفت. را گم کردم ودیگر ندیدمش. دو: نزدیک صبح بیستم تیر دم در کوی دانشگاه، اراذل و اوباش کماکان آتش را بپا داشته بودند. از ناجا هم خبری نبود. ناگهان را دیدم که بیسیم به دست بدون واهمه از اراذل وارد معرکه شد. به سرعت دوره اش کردند. آقای شمس الواعظین هم بین آنها بود و صحبت میکرد! جالب بود که بغیر از من و تاجزاده و کسی را یادم نمی آید که صورتش را با پارچه نپوشانده باشد!! چند ساعتی تا صبح بین آنها بود. عین جملاتش یادم نیست اما مضمون جملاتش چنین بود: « آرام باشید. خشونت نکنید. به داخل کوی بروید. اگر اینجا بمانید به شما حمله میشود و با شما برخورد میکنند. اما اگر داخل کوی باشید میتوانید ادامه دهید!!!!» به وضوح به اراذل خط میداد و راهکار ادامه اعتراضات را ارائه میکرد. بعد از نماز صبح دیگر ندیدمش اما جمعیت به داخل منتقل شد. تا اینکه سخنرانانی مثل و و دیگران آمدند و فضای داخل را دست گرفتند. ✅ t.me/Drsalaamble.im/Drsalaameitaa.com/DrsalaamGap.im/DrsalaamSapp.ir/Drsalaam