از لحاظ سطح دغدغه گربه بزرگمهر حسین‌پور مُرده سلبریتی‌ها زیر پستش تسلیت گفتند! فقط پیام ها رو بخونید، مردم تو چه حالی اند و این جماعت کجا سیر میکنند @Habiliyan

💢 در آستانه انتخابات مجلس پنجم درحالیکه دولت هاشمی با ناکارآمدی، فساد و تورم ۵۰درصدی ملت را له کرده بود؛ فائزه هاشمی موضوع دوچرخه سواری زنان را مطرح و نفوذیهایشان در انصارحزب الله هرروز تجمعی در اعتراض به آن برگزار کردند تا اذهان عموم از مسائل اصلی منحرف و در یک #دوقطبی_کاذب، کارگزاران بازی باخته را ببرد و فائزه رای دوم تهران شود. حالا دیگه خود دانید! ✍️ #فرید_ابراهیمی 🌿🌺 کمیته زنان #جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی🌺🌿 🌺 @zanan_enghelaby

🔹 پاسخ رسایی به مشاور هاشمی رفسنجانی ♻️ دروغگو کم حافظه است 🔰 حمید رسایی: اقای غلامعلی رجایی یکی از مشاوران هاشمی رفسنجانی است که از جمله وظایف سازمانی‌اش، پاسخ به مطالبی است که در باره هاشمی مطرح می‌شود. وی پس از انتشار ویژه‌نامه ۹ دی، به سرمقاله این ویژه نامه که یادداشت بنده بود، واکنش نشان داد. هرچند آقای غلامعلی رجائی در مصاحبه‌اش با خبرگزاری برنا تلاش کرده تا به سه موضوع «مرگ هاشمی در مکانی مشهور به استخر فرح، تلاش هاشمی برای توقف پیشرفت موشکی و تغییر نگرش وی از استکبارستیزی به تمایل رابطه با آمریکا» پاسخ دهد اما اکثر رسانه‌های همسو با خاندان هاشمی، فقط پاسخ وی به بخش مربوط به استخر را بازتاب داده‌اند! طبعا از نظر این رسانه‌ها بخش‌های دیگر یادداشت غلامعلی رجایی در دفاع از هاشمی، از آنجا که با واقعیت تطبیق نمی‌کرده، ارزش پرداختن و انتشار نداشته است. آقای رجایی چطور تغییر نگرش هاشمی در مواجه با آمریکا را انکار می‌کند، وقتی هاشمی رفسنجانی به خاطره‌سازی از امام راحل درباره حذف شعار مرگ بر آمریکا رو آورده بود و دلخوش به امضای کری بود. چطور تلاش هاشمی برای از بین بردن توان دفاعی و موشکی را انکار می‌کند وقتی هاشمی دنیای فردا را دنیای گفتگو می‌دانست نه دنیای موشک، وقتی وعده می‌داد که با دولت دوم روحانی کار ناتمام وی در از بین بردن صنعت هسته‌ا‌‌ی با کاهش بودجه دفاعی، تکمیل می‌شود! اما جالب‌‌تر از همه تلاش مشاور هاشمی درباره توجیه مرگ هاشمی در یک استخر خاص بود ولی از آنجا که دروغگو کم حافظه است، آقای غلامعلی رجایی نتوانسته وظیفه سازمانی‌اش را در این بخش به خوبی انجام دهد. خلاصه ادعای وی این است: ۱. از آنجا که در ترور (مشکوک) دیافراگم هاشمی آسیب دیده بود، استفاده از استخر به توصیه پزشکان بود. مشاور هاشمی تأکید می‌کند که هاشمی اگر به دریای مازندران یا کیش هم سفر می‌کرد، حتما در برنامه‌اش شنا را قرار می‌داد! اولا در یادداشت ۹ دی به خوی رفاه‌طلبانه هاشمی اشاره شده و در ضمن آن به عبرت‌های مرگ وی در استخری که «مشهور به استخر فرح» بود، اشاره شده وقضاوتی درباره اینکه استخر متعلق به فرح بوده، نشده. البته لازم به توضیح نیست که این مکان، استخر خانوادگی هاشمی بوده است همانطور که فائزه هاشمی در گفتگو با ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران (نوروز ۹۶ صفحه ۶۰) به آن اشاره می‌کند: «بابا وقتی مطلع می‌شود محافظان آیفون صوتی گذاشته‌اند، می‌خواهد که قطع کنند؛ استدلالشان هم این بود چون گاهی خانواده ازآنجا استفاده می‌کند، خوب نیست صدایی بیرون بیاید.» و علیزاده طباطبایی وکیل خانوادگی هاشمی رفسنجانی در گفتگو با روزنامه آرمان می‌گوید «این استخر تحت نظارت حفاظت مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و شخص دیگری نمی‌توانست از آن استفاده کند.» ۱۵ شهریور ۹۷ ثانیا استخر توصیه پزشکان بوده، سئوال این است که آیا اسکی روی آب، آن هم خانوادگی در تاسوعا و عاشورای حسینی در پشت سد لتیان و محوطه‌ای که کاخ پهلوی بوده هم به دیافراگم آن مرحوم ارتباط داشته که وی در خاطراتش با افتخار آن را ثبت کرده؟! ۲. ادعای دوم غلامعلی رجایی این است: استخری که هاشمی از آن استفاده می‌کرد، متعلق به فرح نبود و بعد از روی کار آمدن احمدی‌نژاد (سال ۸۴) ساخته شده است. اولا این ادعای دروغ غلامعلی رجایی که سال ساخت آن را بعد از دولت نهم می‌داند، در حالی است که اولا یاسر هاشمی در نامه‌ای که در ۵ دی ۹۷ به یک مستندساز نوشته، صراحتا اعلام کرده: «این استخر  ۲۰ سال بعد از انقلاب اسلامی و در سال ۷۷ ساخته شد.» ثانیا شما با این ادعا وقیح، هاشمی رفسنجانی را در نگاه مردم به خود فرح تبدیل کردید. سئوال مردم این است که چطور یک خانواده به خود اجازه می‌دهد با پول بیت المال در محدود کاخ شاهان سابق برای خود استخر شخصی بسازد؟! ۳. مشاور هاشمی در ادامه پاسخ خود، مدعی می‌شود که استخر مذکور در بیرون از کاخ سعدآباد پهلوی است. اقای رجایی از این پس باید ابتدا مصاحبه‌های قبلی خود را مرور کنند و‌ بعد داستان ببافد چرا که وی در ۱۵ شهریور ۹۷ درگفتگو با روزنامه آرمان می‌گوید: «پس از آن که دولت احمدی‌نژاد بر سر کار آمد، دسترسی آقای هاشمی به این مجموعه که به لحاظ امنیتی از آن استفاده می‌کردند از میان رفت. بنابراین به این نتیجه رسیدند که فضایی را در سعدآباد برای ایشان ایجاد کنند.» جناب مشاور که بنده را با وزیر تبلیغات هیتلر مقایسه کرده و‌ گفته «گوبلز، وزیر تبلیغات هیتلر می‌گفت یک دروغ را آنقدر تکرار کنید که جا بیفتد» ظاهراً با توجه به این مستندات، شما به آن وزیر آلمانی شبیه ‌تر هستید، فقط او بلد بود چگونه دروغ بگوید تا مردم باور کنند و شما بلد نیستید. متن یادداشت رسایی را اینجا بخوانید👇 http://eitaa.com/rasaee/‭2558

. ♻️ هاشمی رفسنجانی، عبرت مبارزه نه الگوی مبارزه! 🔰 یادداشت حمید رسایی در سرمقاله ویژه‌نامه «نیمه پنهان هاشمی»: دیدگاه ها و رفتارهای اقای هاشمی رفسنجانی در طول دوره حیات سیاسی اش بویژه در دهه پایانی عمرش، همواره او را در کانون توجه افکار عمومی قرار داده است. هاشمی ازجمله بازیگران سیاسی بود که مهره‌های شطرنج را با تأمل جابجا می‌کرد وشاید همین ویژگی او نمی‌گذاشت تا دیگر بازیگران سیاست به راحتی از کنار مواضع‌اش عبور کنند. با این همه نمی‌توان و نباید در حق هاشمی ظلم کرد و او را آنچه که نیست معرفی کرد. برای تحلیل شخصیت وی به ناچار باید فعالیت‌های او را به مقاطع زمانی مختلف تقسیم کرد و طبعا نمی‌توان تمام مقاطع عمر او را با یک چوب راند. با این فرض اگر بخواهیم منصفانه درباره وی قضاوت کنیم باید بگوییم هاشمی یعنی «هاشمی سال‌های مبارزه قبل از انقلاب، هاشمی دوره انقلاب وشورای انقلاب، هاشمی دوره دفاع مقدس، هاشمی مجلس، هاشمی دولت سازندگی چهار ساله اول، هاشمی دولت سازندگی چهار ساله دوم، هاشمی دوره دوم خرداد و حاکمیت اصلاح‌طلبان، هاشمی انتخابات مجلس ششم، هاشمی و تاثیرگذاری فرزندانش بر وی، هاشمی انتخابات نهم ریاست جمهوری، هاشمی و برخورد بادولت نهم، هاشمی پشت صحنه رقابت‌های انتخابات دهم، هاشمی روزهای کودتای فتنه سبز پس از انتخابات دهم، هاشمی در انتخابات یازدهم و ردصلاحیتش، هاشمی و تاثیراتش در دولت روحانی، هاشمی و تحمیل توافقنامه‌های استعماری مثل برجام، هاشمی وعاقبت او که در استخر منسوب به فرح به پایان رسید». بی شک آقای رفسنجانی در طول هر یک از این دوره‌‌ها خدمات و اشتباهاتی داشته است، مانند تمام شخصیت‌های متنفذ دیگر؛ با این تفاوت که هرچه از دوره نخست زندگی سیاسی هاشمی دور می‌شویم، به همان اندازه از ویژگی‌های انقلابی و آنچه که از هاشمی می‌پسندیدم فاصله می‌گیریم تا جایی که می‌رسیم به هاشمی در دهه‌های پایانی عمرش که سوگمندانه در بسیاری از مواقع، او را به نقطه امید دشمن تبدیل کرده بود! روشن است که هیچ یک از دلسوزان انقلاب، چنین عاقبتی را برای او نمی‌پسندیدند اما چه کنیم وقتی خود اصرار به چنین عاقبتی داشت! با این حساب معلوم نیست چرا برخی شخصیت‌ها بویژه پس از مرگ وی، اصرار بر این دارند که هاشمی را غیر از آنچه هست، معرفی کنند؟! درحالی که هاشمی را باید آنگونه که خود اصرار داشت، دید؛ نه آنگونه که ما دوست داشتیم باشد. سوگندنامه باید گفت که هاشمی رفسنجانی ازجمله مصادیق ریزش‌های انقلاب اسلامی بود. برای برخی باور اینکه شخصیتی در تراز اکبر هاشمی رفسنجانی مصداق ریزش باشد، سخت است همانطور که در صدر اسلام برای برخی باور اینکه طلحه و زبیر از جمله ریزش‌های اصحاب رسول خدا باشند، سخت بود. غافل از اینکه ریزش و رویش از قواعد الهی است که بزرگ و کوچک نمی‌شناسد و در آیات متعدد قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. هاشمی نه تنها در دوره حیاتش که با نوع مرگش هم مایه عبرت شد. مرد مبارزه با طاغوت که در زندان های رژیم پهلوی شکنجه شده بود، مردی که بیان می‌کرد پیرو خمینی(ره) است و عشقش را سیدعلی خامنه ای می‌دانست، وقتی راه توجیه سازش با استکبار را برگزید، مواضع استکبارستیزانه خمینی(ره) را با خاطرات جعلی‌اش تحریف کرد، بدنبال از بین بردن توان دفاعی و موشکی کشورش افتاد، در نهایت در ۱۹ دی، روز مبارزه با طاغوت، درحالی که در استخری درکاخ سعدآباد مشهور به استخر فرح دیبا به تنهایی شنا می‌کرد، جان به جان آفرین تسلیم کرد و پرونده سیاسی‌اش با این عنوان بسته شد! آنها که با تاریخ نهضت جنگل آشنایی دارند، پس از درگذشت هاشمی به یاد دکتر حشمت افتاند. دکتر حشمت از بزرگان نهضت جنگل بود اما آنجا که باید پشت میرزا می‌ماند، نماند. نه اینکه بخواهد خیانت کند، نه. ولی مشکلش این بود که به دشمن دین خدا خوش‌گمان شده بود. حشمت به نصحیت‌های دلسوزانه میرزا گوش نمی‌داد و دلواپسی‌های میرزا را افراط می‌دانست. واقعیت این است که دکتر حشمت آنقدر که به میرزا محبت داشت، اعتماد نداشت. دکتر حشمت تسلیم و در نهایت اعدام شد. تاریخ البته با عبرت گرفتن از دکتر حشمت، به خاطر تمام زحماتش در نهضت جنگل و بخاطر محبتی که ادعا می‌کرد نسبت به میرزا دارد، از او به نیکی یاد می‌کند. اما اگر آنچه میرزا گفته بود، دکتر حشمت می‌کرد، امروز بیش از یک میدان و بزرگراه به نامش بود! واقعیت این است که امثال طلحه‌ها، زبیرها، دکتر حشمت‌ها و ... باید برای ما عبرت مبارزه باشند نه الگوی مبارزه. همانطور که هاشمی رفسنجانی باتمام سابقه‌اش در انقلاب اسلامی، عبرت مبارزه است نه الگوی مبارزه! 🔹 پ ن: این یادداشت واکنش مشاور هاشمی را بدنبال داشت، اینجا بخوانید👇 khabaronline.ir/news/‭1288542‬ پاسخ رسایی به مشاور هاشمی را اینجا بخوانید👇 eitaa.com/rasaee/‭‭2561

▪️ #توئیت مدیر مسئول روزنامه جوان درباره وضعیت شهرداری‌ها و شوراهای شهر @Drsalaam

📊 بانک‌های بزرگ در سال ۹۷ چه مبلغی را صرف تبلیغات کردند؟ 🔹صورت‌های مالی برخی از بانک‌های خصوصی شده، حکایت از هزینه‌های میلیاردی برخی از آن‌ها برای تبلیغات در سال گذشته دارد. 🔹بانک ملت، با ۱۱۷ میلیارد تومان و با اختلاف، مقام اول بیشترین هزینه‌کرد برای تبلیغات را در بین بانک‌های خصوصی کشور دارد. 🔹بانک‌های صادرات و تجارت نیز هر یک با ۶۰ و ۵۴ میلیارد تومان در رتبه‌های بعدی قرار دارند. 🔹سوال اینجاست که آیا این مقدار هزینه تبلیغاتی، در نهایت برای سهامداران این بانک‌ها منجر به سود می‌شود یا خیر؟ @Drsalaam

▪️واکنش‌های برادر میترا استاد از ابتدا تا بخشش نجفی @Drsalaam

🎥پرویز امینی جامعه‌شناس:‌ موجودیت جریان‌های سیاسی فرو ریخته است. 🔹جریان اصول‌گرایی در تعامل با محیط اجتماعی دچار فقر مضاعف است و اصلاح‌طلبان به علت حمایت از روحانی دچار انسداد مضاعف هستند. 🔹مسئله اصلی اصلاح‌طلبان رفع مناقشاتشان با حاکمیت است. 🔹مشکل احمدی‌نژاد همان مشکل اصلاح‌طلبان است و او بیشتر بازی خراب کن خوبی است. 🔹محدودیت‌های قالیباف زیاد و نواصولگرایی مثل پژو آردی است. 🔹لاریجانی توان و پتانسیل اجتماعی برای عمل سیاسی ندارد. @Drsalaam

▪️ #توئیت رئیس بنیاد مستضعفان درباره جلسه‌اش با رئیس قوه قضائیه @Drsalaam

🔺حمیدرضا عارف فرزند محمدرضا عارف از سوی غلامحسین مظفری، مدیر عامل منطقه آزاد کیش، به عنوان عضو شورای مشورتی سازمان منطقه آزاد کیش انتخاب شد. @Drsalaam

▪️جواد موگویی نوشت: 🔹ما دهه شصتی‌ها صدای فوتبال را از گزارش‌های کوتی و مرحوم شفیعی شنیدیم. جواد خیابانی اما نسل دوم گزارشگران فوتبال بود. با تاخیر عادل هم آمد. مزدک میرزایی و پیمان یوسفی نسل سوم شدند. 🔹سال ۸۴ مزدکِ خوش‌اخلاق، بهترین گزارشگر سیما شد. شاید به خاطر شباهت گزارش‌هایش به عادل. اما مزدک آرام آرام از هم‌نسل‌های خود عقب افتاد. عادل که نود جنجالیِ دوشنبه‌ها را داشت. شور و احساس خیابانی هم، او را پای ثابت بازی‌های آسیایی و المپیک کرده بود. یوسفی و رضا جاودانی هم لیگ اروپا، فوتبال برتر و جام‌جهانی و... را در دست داشتند. هم‌نسل‌های مزدک همه تهیه‌کننده و برنامه‌ساز شدند. حتی محمدرضا احمدیِ جوان هم، پایش به مجری‌گری لیگ‌ اروپا و ستاره‌ساز باز شد. اما مزدک فقط گزارشگر مانده بود. 🔹شبکه ورزش هم که آمد، ویدیو چک، لیگ ۱ و لذت فوتبال روی آنتن رفت. ولی باز هم مزدک نتوانست در آن جایی برای خود پیدا کند. حتی وقتی عادل فوتبال۱۲۰ را روی آنتن برد، ترجیح داد از میثاقی جوان و بانشاط استفاده کند. تا تمام سهم مزدک از نود و فوتبال ۱۲۰ خواندن پیامک چند ثانیه‌ای مسابقه باشد. 🔹مزدک سعی کرد شانسش را در مستندسازی امتحان کند. ولی مستندهایش به زور آرشیوهای ناب هم به چشم نیامد تا در طول یک دهه اخیر، تنها یک گزارشگر بماند که از نسل‌های بعدی گزارشگران هم عقب افتاده. 🔹به شهادت دوستان مزدک، او از دو سال پیش در تدارک مهاجرت بود. لکن او از فرصت دعوای فروغی با عادل بهره برد، و خود را در نقش نخبه‌ای که او را حذف کردند، جا زد. دعوایی که او هیچ جای آن نبود و فقط فرصتی شد برایش، که رفتنش به شبکه سعودی را رنگ توجیه بزند. متاسفانه این شعبده‌بازی مزدک جواب داد، و او توانست در افکار عمومی خود را جای "عادلی" جا بزند که با او بی‌مهری شده. پ.ن: کاش مزدک به ایران بازگردد و در وطن خودش برای رسیدن به موفقیت تلاش کند. @Drsalaam

هنوزم دیر نیست برای داد زدن غدیر.... #حسین_دارابی 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0