بصیر
👈روزنامه آمریکایی"کریستیان ساینس مانیتور
🔴آیت الله خامنه ای چند ویژگی دارد.
1⃣اولا درهفته حداقل دو یا سه کتاب میخواند
2⃣درشبانه روز بیش از سه یا چهار ساعت نمیخوابد
3⃣ازحدود ده سال پیش هم روش استفاده از اینترنت را آموخته وگاهی از آن استفاده میکند
4⃣هر از چندگاهی برای زیارت جمکران به قم میرود
5⃣ایشان معتقد است جنگ آتی حتمی و بین حق و باطل،حزب الله وحزب الشیطان خواهد بود
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
⚪https://sapp.ir/basir.markazi
⚪https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش واقعیت مجازی لحظه شهادت حضرت ابوالفضل (ع)
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkzi
┄┅══✼♡✼══┅┄
بصیر
سربازان رژیم صهیونیستی 😂
همشون توی ماشین بودن یکیشون دستش خورده اشکآور شلیکن کرده
🌹🍃🌹🍃
⚪https://sapp.ir/basir.markazi
⚪https://eitaa.com/basirmarkazi
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجموعہ نماهنگ زیبا و دیدنے یادمانهای #راهیان_نور
این قسمت: کربلای شلمچه
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
⚪https://sapp.ir/basir.markazi
⚪https://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
حدیث روز شنبه 97/6/31
امام صادق (ع):
همه ے ما اهل بیت ڪشتی نجاتیم؛
اما ڪشتی جدم حسین ع
وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعتر است
📚 بحار، ج ۲۶، ص ۳۲۲
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
👈لبخندی از جنس شهدا
🔸برای شروع یک روز خوب
🌷شهید علاء حسن نجمه🌷
🔸شادی روحش. صلوات
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
با این طرز خوابیدنت
تکلیف روزهای تاریک ما را
روشن کردی …
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkzi
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
طنزیم😇😇😇
💠حکایت عباس ریزه😇
🔸من برای خودم کسی هستم. امافرمانده فقط می گفت: «نه! یکی باید بماند و از چادرها مراقبت کند. بمان بعداً می برمت!» عباس_ریزه گفت: «تو این همه آدم من باید بمانم و سماق_بمکم!»
🔹وقتی دید نمی تواند دل فرمانده را نرم کند مظلومانه دست به آسمان بلند کرد و نالید: « ای خدا تو یک کاری کن. بابا منم بنده ات هستم! » چند لحظه ای مناجات کرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود.
🔸عباس ریزه یک هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتی فرمانده تعجب کردند. عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. فکری شد که عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز کند.
🔹 وسوسه رهایش نکرد. آرام و آهسته با سر قدم های بی صدا در حالیکه چند نفر دیگر هم همراهی اش می کردند به سوی چادر رفت. اما وقتی چادر را کنار زده و دید که عباس ریزه دراز کشیده و خوابیده، غرق حیرت شد. پوتین هایش را کند و رفت تو.
🔸فرمانده صدایش کرد: «هی عباس ریزه … خوابیدی؟ پس واسه چی وضو گرفتی؟»
عباس غلتید و رو برگرداند و با صدای خفه گفت: «خواستم #حالش را بگیرم!»
🔹فرمانده با چشمانی گرد_شده گفت😳: «حال کی را؟» عباس یک هو مثل اسپندی که روی آتش افتاده باشد از جا جهید و نعره زد: «حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه نماز_شب می خوانم و دعا می کنم که بتوانم تو عملیات شرکت کنم. حالا که موقعش رسیده حالم را می گیرد و جا می مانم. منم تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یک به یک!»😂😂
🔸فرمانده چند لحظه باحیرت به عباس نگاه کرد. بعد برگشت طرف بچه ها که به زور جلوی خنده_شان را گرفته بودند و سرخ و سفید می شدند. یک هو فرمانده زد زیر خنده و گفت😂: «تو آدم نمی شوی. یا الله آماده شو برویم.»
🔹عباس شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت: «خیلی نوکرتم خدا. الان که وقت رفتنه. عمری ماند تو خط مقدم نماز_شکر می خوانم تا بدهکار نباشم!» بین خنده بچه ها عباس آماده شد و دوید به سوی ماشین هایی که آماده حرکت بودند و فریاد زد: «سلامتی خدای مهربان صلوات!»😂😂
#لبخند بزن بسیجی
🌹🍃🌹🍃
⚪https://sapp.ir/basir.markazi
⚪https://eitaa.com/basirmarkazi
🔸قصه ما به سر رسید...
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
آری آن جلوه که فانی نشود، نور خداست
التماس دعا
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkzi
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─