ارسال شده از سروش:
#اولين زن اسير
بيستم مهر ماه سال ١٣٥٩ساعت ٩صبح در هنگامه آتش و خون،از ميان رگبار گلوله ها و انفجار خمپاره ها،يك آمبولانس وارد خط مقدم،جبهه خرمشهر شد، تا به ياري رزمندگان مجروحي كه در عرصه كارزار دفاع مقدس بر خاك و خون افتاده بودند، بروند.دختر پرستاري كه سرنشين آمبولانس بود،همراه با چند رزمنده جوان خود را در محاصره سربازان عراقي ديد،ساعتي بعد به اسارت درآمد.او كه فارغ التحصيل رشته مامايي بود آن روز اولين زن امدادگر ايراني بود كه اسير عراقي ها شد.بعد از هشت سال دفاع مقدس و گذشت سال ها،او به عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي تهران درآمد.فاطمه ناهيدي بعد از پيروزي انقلاب،نخست در اكيپ درماني جهاد سازندگي و سپس در كميته امداد امام خميني فعاليت داشت كه به مناطق محروم مي رفت.با آغاز جنگ به جبهه روي آورد و با دريافت حكم ماموريت از سپاه پاسداران در كرمانشاه رهسپار خرمشهر شد.
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
یاد بادا سال شصت و پنج را
جبهه های پر ز گنج و رنج را
یاد گردانهای رزم و بزم عشق
یاد جمع همدلی و عزم عشق
صبح عملیات #کربلای۵ است
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
😅شوخ طبعي
آمده بوديم خط را تحويل بگيريم و در آن موضع مستقر بشويم.داشتيم با برادراني كه تا آن روز آنجازبودند و قرار بود عقب بروند راجع به اوضاع و احوال خودمان و دشمن صحبت مي كرديم. يكي از بچه ها توضيح ميداد كه آتش بازي كي شروع مي شود و كي تمام، و اينكه فاصله ما با برادران مزدور چقدر است و از نظر آذوقه و مهمات و ارتباط تداركاتي قوي هستيم يا ضعيف.حرف به اينجا رسيده بود كه: تا وقتي ما هستيم نيروهاي بعثي جرئت ندارند جنب بخورند،خوب مي دانند كه اگر ما عصباني بشويم و مجبور باشيم از خجالتشان در بياييم هيچكس جلودارمان نيست؛در همين اثنا يك خمپاره ٦٠بي سر و صدا آمد و كنار سنگر ((تپ)) ولو شد.فانوس افتاد و نفتش ريخت روي پتو و گرد وغبار برخاست و خلاصه دكور سنگر و جلسه را عِوَض كرد.بعد من براي اينكه مداحي كرده باشم با يك پوزخندي،رو به گوينده كردم و گفتم:داشتي ميگفتي اخوي،حرفت يادت نره و او كه پسر زيرك و حاضر جوابي بود،همانطور كه سر و صورتش را تميز مي كرد گفت:آره داشتم مي گفتم.داشتم مي گفتم كه :((تا ما هستيم خمپاره نيست،وقتي خمپاره آمد مانيستيم))!
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ| روایت تاریخی رهبر انقلاب از ۲۰۰ سال سلطه بیگانگان بر ملت ایران تا قبل از انقلاب
✊🏻آن ملّتی که آرائش تحت تأثیر هیچکدام از قدرتها قرار نمیگیرد، ملّت ایران است
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
📚#معرفي كتاب
این کتاب نگاهی به عملکرد بسیجیان فنی و تعمیر کار واحد پشتیبانی و تدارکات سپاه در دوران هشت سال دفاع مقدس دارد.
خاطره نگار اثر، ماجرا ها را از زمانی که کمتر از دو ماه از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گذشته، آغاز می کند.
عباس علی باقری با مروری کوتاه بر زندگی اش و دودلی های خود برای حضور در جبهه ها، از زمانی می گوید که تصمیم می گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش برمی آید.
كتاب عباس دست طلا
انتشارات فاتحان
نويسنده محبوبه معراجي پور
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ سخنان ارزشمند امیر کبیر به مناسبت سالروز شهادتش
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخت ترین لحظه برای خواهر شهید
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
#معرفي فيلم
نفوذي : فیلمنامه نفوذی بر اساس خاطرات یک آزاده و با نگاهی به کتاب حکایت زمستان از سعید عاکف توسط داوود امیریان نوشته شده است.
داستان زندگی اسیری را روایت میکند که بعد از ۲۰ سال به وطن بازگشته است. او وقتی به ایران میرسد دستگیر و زندانی میشود و این سرآغاز ماجراهای جدیدی است.
كارگردان : احمد كاوري/ مهدي فيوضي
سال انتشار : ١٣٨٩
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
کربلا ای حرمتت بالاتر از بیت الحرام
تا به کی از دور گویم بر شهیدانت سلام
#شب_جمعه ـ شب زیارتی ارباب،
السلام علیـڪ یا اباعبــداللّہ الحسیـــن (ع)
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
حديث روز جمعه ١٣٩٧/١٠/٢١
حضرت مهدی(ع):
إنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِكُم ولا ناسین لِذِكرِكُم و لَولا ذلِكَ لَنَزلَ بِكُم اللّأْواءُ وَاصطَلَكُمُ الأَعداءُ.
ما در رعایت حال شما هیچ کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم وگرنه محنت و دشواریها شما را فرا میگرفت و دشمنان شما را از بُن و ریشه قلع و قمع میساختند.
منبع: بحار، ج ٥٣، ص ٧٢
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
🔸 شروع یک روز عالى و خوب
🍁 با یاد و خاطره شهدا عزیزمان
🌷شهید علي حسين عباسي 🌷
🔸شادی روحش صلوات
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
#زندگي نامه شهيد مصطفي احمدي روشن
مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور ماه 1358 در بیمارستان بوعلی شهر همدان به دنیا آمد. خانواده پدری وی از نوادگان ملا مصطفی همدانی و مادر وی نواده آیت الله مهدی مهدوی و اهل یزد هستند. رحیم احمدی روشن، پدر مصطفی، از درجه داران شهربانی وقت بود که بعدها راننده مینی بوس شد و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سالهای بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.
مصطفی احمدی روشن دارای 3 خواهر به نام های مرضیه، زهرا و فاطمه بود.
تحصیلات خود را در زادگاهش همدان، آغاز کرد و پس از گذراندن دوره راهنمایی در مدرسه خیام، دوره متوسطه را در رشته ریاضی فیزیک دبیرستان ابن سینا همدان به اتمام رساند و پس از آن در آزمون سراسری دانشگاه ها شرکت کرد.
در سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی شیمی آغاز کرد. از بسیجیان فعال دانشگاه بود و در دوران دانشجویی به عنوان مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد.
در سال 1381 در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد و در همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و پس از آن وارد مرحله دکترای رشته نانو بیوتکنولوژی شد. در دوران تحصیل در دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جداسازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام شد، همکاری داشت و چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی در مجلات معتبر علمی جهان به چاپ رساند. در 25 بهمن ماه 1390، پس از شهادت، به شهید مصطفی احمدی روشن مدرک دکترای افتخاری در رشته نانو بیوتکنولوژی از دانشگاه تهران اعطا شد.
همسر وی فاطمه بلوری کاشانی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته شیمی دانشگاه صنعت شریف است که در سال 1382 با مصطفی عقد ازدواج بست و بعد از یک سال و نیم زندگی مشترک خود را آغاز کردند. حاصل این ازدواج یک پسر به نام «علی» است که ار شهید احمدی روشن به یادگار مانده است.
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
«به خدا یه کاری کردن که ما ببوسیم کار رو بذاریم کنار.»
چند ماه به خاطر تعلیق غنیسازی، سایت #نطنز تعطیل بود، ولی مصطفی آنجا را رها نکرد. یک روز آمد خانه، گفت: «به خدا یه کاری کردن که ما ببوسیم کار رو بذاریم کنار.»
گفتم «چطور بابا؟»
گفت «اومدن در سایت رو مهر و موم کردن این خدانشناس ها. کاری کردهاند که ما از بغل سایت نطنز هم نمیتونیم رد شیم. عکسبرداری میکنن.»
دولت جدید که آمد و تعلیق را برداشت، غوغایی بود توی وجودش. چسبید به کار.
بسیجی دانشمند #شهید_مصطفی_احمدی_روشن
#سالروز_شهادت : ۲۱ دی ۱۳۹۰
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت #سالروز شهادت مصطفی احمدی روشن
جزئیاتی از لحظه شهادت مطفی احمدی روشن
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ صبح و امید
با صدای حامد زمانی
اللهم عجل لولیک الفرج
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
#معرفي فيلم
روز سوم : این فیلم، روایت آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال ۱۳۵۹ است. سمیره و رضا، خواهر و برادری که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگتر میشود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکسته است و نمیتواند فرار کند در خانه باقی میماند، رضا تصمیم میگیرد سمیره را در حیاط خانه در یک موقعیت نسبتاً خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر نیز بودهاست، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مأمور قرار میدهد. در این بین رضا سعی بر نجات دادن سمیره میکند که در نهایت برادر کوچک رضا و دوستانش و خودش شهید میشوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در میبرد.
این داستان برداشتی آزاد از یک ماجرای واقعی میباشد که در آن همه عوامل زنده میمانند.
كارگردان :محمد حسين لطيفي
سال انتشار: ١٣٨٥
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد و نیامدی
نماهنگ صبح و امید
با صدای حامد زمانی
اللهم عجل لولیک الفرج
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
حدیث روز شنبه ۲۲ / ۱۰ / ۹۷
امام على عليه السلام:
به كمال رساندن خوبى، نيكوتر از آغاز كردن آن است
إكمالُ المَعروفِ أحسَنُ مِنِ ابتِدائهِ
غررالحكم حدیث 1899
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
🔸 شروع یک روز عالى و خوب
🍁 با یاد و خاطره شهداي عزیزمان
🌷شهید امیر لطفی 🌷
🔸شادی روحش صلوات
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
آوازشان آواز بود آنان که رفتند
پروازشان پرواز بود آنان که رفتند...
امروز ۲۱ دی ماه سالروز شهادت:
شهیدمدافع حرم فرزاد زنگنه
شهیدمدافع حرم حسین امیدواری
شهیدمدافع حرم مصطفی چگینی
شهیدمدافع حرم امیر علی محمدیان
شهیدمدافع حرم مجید قربانخانی
شهیدمدافع حرم مرتضی کریمی
شهیدمدافع حرم عباس آسمیه
شهیدمدافع حرم محمد آژند
شهیدمدافع حرم میثم نظری
شهیدمدافع حرم رضا عباسی
شهیدمدافع حرم علیرضا مرادی
شهیدمدافع حرم مهدی حیدری
شهیدمدافع حرم محمد اینانلو
شهیدمدافع حرم عباس آبیاری
شادی روحشان صلوات
ولادت با سعادت
#حضرت_زینبکبری(س) مبارک
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلآرایی حرم حضرت زینب(س) در سوریه_دیروز
ما...
عزم سفر کردیم تا در
#سوریه! همراه با مردمان
مهربان و خادمان حرم امام رضا...
آمدیم تا بلاگردان و صدقهسری دختر
علی و زهرا(سلاماللهعلیها) باشیم!
ما...
۴۰هزار شاخه گل هستیم
که در سوریه و دمشق...
روی ضریح نصب شدیم!
و از طرف شما...
از طرف همهی عاشقان...
این روزها را تبریک بگوییم!
میلاد خاتون خانهی علوی و فاطمی
مبارک!
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
😅شوخ طبعي
در آزاد سازي شهر مهران مي گويند يكي از بچه ها كه دچار موج گرفتگي شده بود بعد از اينكه حالش كمي جا آمده بود،دستپاچه از برادري كه كنارش بوده مي پرسد:((چكار كرديد،بالاخره مهران رو گرفتيد؟)) و او با كمال خونسردي براي اينكه مزاحي كرده باشد، يا اينكه بليند چقدر حال طرف سرجايش هست مي گويد:نه. بعد او با التهاب مي پرسد: چطور؟ پس اين همه كشته و مجروح داديم چي؟ چرا نگرفتيد؟ و آن برادر در جوابش مي گويد:براي اينكه وقتي شما اونو تحويل داده بودين رسيد نگرفته بوديد،ما هم نتونستيم ثابت كنيم كه مهران مال ماست. حالا فهميدي؟!
🌹🍃🌹🍃
┄┅══✼♡✼══┅┄
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi