🖼 افشای کمک نظامی فرح به صدام برای بمباران ایران
🔹شبکه خبری عراقی «الاتجاه» طبق اسنادی از سرویس اطلاعات رژیم بعث گزارش داده که خانواده محمدرضا شاه و معاونانش در زمان جنگ تحمیلی با کمک برخی از نزدیکان بختیار تلاش کردند تا صدام در جنگ پیروز شود.
🔹بر اساس این اسناد، برخی از تجهیزات نظامی که ایران در دوره شاه خریده اما تحویل نگرفته بود، با موافقت «فرح پهلوی» همسر شاه برای بمباران شهرهای ایران به رژیم بعث داده شد.
#بصیرت_افزایی
@basiratafzaiei
1_475837507.pdf
4.96M
🌀نسخه pdf
✅ مصاحبه
✍️آمریکاییها زبان تهدید را در مقابل ملت ایران کنار بگذارند
❇️ دکتر یدالله جوانی/ کارشناس مسایل سیاسی
#نشستهای_بصیرتی
#شهیدکمالی
#ثامن
#بصیرت_افزایی
@basiratafzaiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئولان کاخنشین عامل تباهیِ ملت
🎙۱ فروردین۶۲| امام خمینی: اینهایی که برای ملتهای خودشان آن طور تباهی ایجاد میکنند کسانیاند که در کاخ نشستهاند و نمیدانند گرسنگی یعنی چه، فقط توجه به منافع خودشان دارند. یک همچو اشخاصی نمیتوانند به فکر ملت و #استقلال ملت باشند.
🔹 اینهایی که همه توجهشان به این است که کاخها برای خودشان درست کنند، نمیتوانند به فکر مردم و آن گرسنههایی باشند که در کشورهای خودشان هست؛ و لهذا میبینیم که نفت همین مردم بیچاره را میبرند به جیب امریکا میریزند و ملتشان آن طور گرسنه و پابرهنه هستند.
🔸 اینها دیگر احساس ندارند، اینها احساس انسانی از دستشان رفته. این توجه به زرق و برق دنیا انسان را از آن احساس انسانیاش میبرد، یک حیوان است در بین مردم راه میرود.
@basiratafzaiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️عاقبت هتک حرمت به حضرت ابالفضل علیه السلام
🔻ارزش دیدنش بسیار زیاد است
#بصیرت _افزایی
#جبهه_مقاومت
#یزیدیان
@basiratafzaiei
#حدیث_روز
🔰 دروغ کوچک و بزرگ ندارد.
🦋 وَ قَالَ علی بن الحسین (ع): اتَّقُوا الْكَذِبَ الصَّغِيرَ مِنْهُ وَ الْكَبِيرَ فِي كُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَذَبَ فِي الصَّغِيرِ اجْتَرَأَ عَلَى الْكَبِيرِ.
🦋 امام زین العابدین علیهالسلام فرمود: از دروغهای کوچک و بزرگ به صورت جدی و شوخی پرهیز کنید، زیرا انسان اگر بر گفتن دروغهای کوچک جرات پیدا کند، به دروغهای بزرگ هم جسور میشود.
📚 تحف العقول، ص ۲۷۸
▪️«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه»▪️
#بصیرت_افزایی
@basiratafzaiei
🥀 مرا با غصه ها دمساز کردند...
🥀 به رویم راه غم را باز کردند...
🥀 چون فهمیدند من بابا ندارم...
🥀 مرا با تازیانه ناز کردند...
🏴 شهادت مظلومانه جگرگوشه سیدالشهدا علیه السلام، حضرت رقیه بنت الحسین علیهما السلام را تسلیت و تعزیت عرض می نماییم.
▪️«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه»▪️
#بصیرت_افزایی
@basiratafzaiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماینده سازمان ملل گفت میدونی چرا آمریکا به ایران حمله نمیکنه؟
🔻 جواب نماینده سازمان ملل خیلی جالبه، حالا اینجا ما آدمایی داریم که میگن سایه جنگ رو ما از کشور برداشتیم!!
👈 فیلم را ببینید
#بصیرت_افزایی
@basiratafzaiei
🔴ماموریت ویژه یکی ازمدافعان حرم برای شناسایی پیکرمطهر شهید_محسنحججی
بعد از شهادت این شهید بزرگوار تا مدتها ، پیکر مطهرش توی دست داعشی ها بود . تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟"
می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف مقرداعش.
توی دل دشمن بودیم.
یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"
میخکوب شدم از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا_اربا شده این بدن قطعه قطعه شده!"
بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم: پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: "کجای شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"
داعشی به زبان آمد. گفت: " تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: " فقط همینجا."
نمی دانستم چه بکنم . شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست فریب مان بدهد.
توی دلم متوسل شدم به "حضرت زهرا علیها السلام"
گفتم: بی بی جان خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.
یهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن . ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم. فرداش حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی حضرت_زینب علیهاالسلام وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: "پدر و همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم ."
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی"
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم
بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
گفتم: "حاجآقا، پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."
گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام.
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان."
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"
#بصیرت_افزایی
@basiratafzaiei
📸 علی نظری، نماینده اصلاح طلب مجلس ششم و از اقتصاددانان حامی حسن روحانی:
🔸 از تلاشی که برای رای آوردن روحانی کردهام، پشیمانم!
🔹 70 درصد گرانی و تورم ریشه در ناتوانی دولت دارد نه تحریمها!
#بصیرت_افزایی
@basiratafzaiei
✖️#مصلت نظام مقدم است یا #عدالت !
خرداد ماه ۵۹ عضوی از سازمان مجاهدین نزد دکتر آیت دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی رفت. آیت از مخالفان نشانهدار بنیصدر بود. ایضا حزب که بهشتی دبیرکلش بود.
عضو سازمان از او پرسشهایی در باب انقلاب فرهنگی، سرنوشت بنیصدر و... کرد. آیت که جلسه را خصوصی میپنداشت، عریان پیشبینی کرد که راه بنیصدر به رویارویی با امام و استیضاح ختم خواهد شد. غافل از اینکه عضو سازمان صدای او را مخفیانه ضبط میکند!
چندی بعد ناگهان روزنامهانقلاب اسلامی متعلق به بنیصدر با تیتر درشت «طرح توطئه توسط دکتر آیت»، متن تقطیعشده نوار سخنان آیت را منتشر کرد.
هجمه علیه آیت چنان شد که برخی خواستار اخراج او از مجلس شدند؛ منجمله شهید محلاتی و خلخالی!
در دانشگاهها علیه او شعار میدادند و بر روی دیوار خانهاش «آیتکودتاچی» مینوشتند. طیف بنیصدر و مجاهدین به همین بهانه، آیت، بهشتی و حزب را بمباران تبلیغاتی کردند.
بهشتی دبیرکل حزب از بنیصدر خواست اصل نوار را بدهد تا بررسی کنند. متن نوار که پیاده شد، معلوم شد سخنان آیت تحریفشده و بنیصدر خلاف گفته.
برخی در شورای مرکزی حزب گفتند حق آیت است که از رییسجمهور شکایت کند. راست میگفتند. هم آیت و هم حزب عجیب ترور شخصیت شده بودند و عدالت حکم میکرد او استیفای حق کند. اما چند روزی بود که عراق به پشت دروازههای خرمشهر رسیده بود و شکایت از رییسجمهور تضعیف او و کشور میشد.
بهشتی بنای مشورت با امام برداشت. امام، آیت را از شکایت منع و همه را دعوت به #وحدت با بنیصدر کرد!
❗️اما مگر میشد با بنیصدر وحدت کرد؟!
ولی امام مصلحت کشورِ در حال جنگ را، در مدارا و وحدت با رییسجمهور میدانست. او شکایت از رییسجمهور را کوبیدن بر طبل اختلاف و دو قطبی کردن جامعه میدید. امری که برخی آنرا بیعدالتی در حق آیت و حزب میدانستند. اما شهید آیت در نهایت مصلحتِ امام را بر حق خود و حزب مقدم دانست و شکایت نکرد.
این روزها عده ای، از دوگانه مصلحت و عدالت سخن میگویند و مصلحت را قاتل عدالت خوانده و آن را ابزار سرکوب و راه گریز از عدالتخواهی میدانند.
غافل از اینکه مصلحت عین عدالت است. و گاه برای جلوگیری از ظلم بزرگتر.
منبع: اسرار آیت؛ زندگی و زمانه شهید حسن آیت
✍️ جواد موگویی
#بصیرت_افزایی
@basiratafzaiei