11.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️با کریمان کارها دشوار نیست...
▫️امام مجتبی علیه السلام، در مقابل اهدای شاخه گل کنیز به آن حضرت، وی را آزاد کرد...
▫️شاخه گل ما به امام زمانمان چیست؟
▫️دعای مداوم برای فرج آن حضرت؛ شاخه گلی تقدیم به امام زمان ارواحنا فداه...
▫️آثار و برکات تقدیم شاخه گل ِ دعا به فرج برای امام زمان ارواحنافداه ...
👈در : نماوا " کریم بن کریم" به مناسبت میلاد با سعادت کریم اهل بیت؛ امام حسن مجتبی علیه السلام.💐
📗التجا
#امام_مجتبی_علیه_السلام
#دعا_برای_فرج
#کلیپ_
@basoyazoohor
🍃امام حسن مجتبی علیهالسلام، در منابع اهل تسنن ...
▫️در کتاب "مستدرک" از کتابهای معتبر اهل تسنن، در معرفی امام مجتبی علیه السلام و نیز فضائل اهل بیت پیامبر علیهم السلام چنین آمده است :
▫️ امام مجتبی (علیهالسلام) بعد از شهادت حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) ضمن خطبهای که برای مردم ایراد فرمودند بعد از حمد و ثنای الهی ، خود را چنین معرفی فرمودند:
❇️...أيها النّاس ! مَن عَرَفَني فقد عَرَفَني و مَن لم يَعرِفني فأنا الحسن بن علي و أنا ابن النبي صلي الله عليه (و آله) و سَلَّم ، وَ أنا ابن الوصي و أنا ابن البَشير و أنا ابن النَّذير و أنا ابن الدّاعي إلي اللّه بِإذنِهِ و أنا ابن السِّراجِ المُنير و أنا مِن أهل البَيتِ الّذي كان جبريل ينزل إلَينا و يصعد مِن عِندِنا و أنا مِن أهلِ البَيتِ الذّي أذهَبَ اللّهُ عَنهم الرِّجسَ و طَهَّرَهم تَطهيراً .
✴️...ای مردم؛ آنکه مرا میشناسد که میشناسد و آنکه مرا نمیشناسد، پس(بداند):
👈 من حسن بن علی (علیهالسلام) هستم
👈و من پسر نبی خدایم (صلی الله علیه وآله)
👈 و من پسر وصی اویم.
👈من فرزند بشارت دهنده (رسول خدا) و بیم دهندهام (امیرالمؤمنین).
👈 و من فرزند دعوت کننده به سوی خدا به اذن الهیام.
👈 من پسر چراغ روشنگرم.
👈من از اهلبیتی هستم که جبرییل بر ما نازل میشود و از نزد ما بالا میرود.
👈 و من از اهل خانه ای هستم که خدا هر پلیدی را از آنها دور کرده است و آنها را پاک و پاکیزه گردانده است.
📗منابع:
مستدرک الصحیحین ۱۷۲/۳
مجمع الزوائد هیثمی ۱۴۶/۹، ط جدید:۱۷۲/۹
#امام_مجتبی_علیه_السلام
#احادیث_عامه
@basoyazoohor
🔹 سائل کوی حسنم ...
▫️به مناسبت ولادت باسعادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام....
خرم از بوی گلی کوه و چمن است
هر کجا مینگرم رشک بهشت عدن است
بر لب بلبل و گل از لب زهرا سخن است
نیمۀ ماه خدای اخد ذوالمنن است
خبر از هلهله و شادی هر انجمن است
سخن از ماه رخ و جلوۀ حُسن حسن است
-دل شب، طلعت خورشید هدا پیدا شد
-نیمۀ ماه خدا ماه خدا پیدا شد
آمد آن ماه که خورشید کمین بندۀ اوست
نور حق جلوهگر از حسن فروزندۀ اوست
فیض صد باغ بهار از گل یک خندۀ اوست
عقل کل واله مهر رخ تابندۀ اوست
صبر و صلح و کرم و لطفو عطا زندۀ اوست
دوست مات کرم و دشمن، شرمندۀ اوست
-این گل سرسبد باغ پیمبر حسن است
-پای تا فرق حسن بلکه حسن در حسن است
روزهداران به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جام تولّای وی افطار کنید
چشم، گردیده تماشای رخ یار کنید
سجده بر آینۀ طلعت دلدار کنید
گل رخسار حسن را همه دیدار کنید
ناز با آن گل و رو برگل و گلزار کنید
-باغبان خنده بزن یاسمنت را بنگر
-یا محمد گل روی حسنت را بنگر
این همان است که لبهایش پیمبر بوسید
نه پیمبر که علی ساقی کوثر بوسید
نه علی فاطمه صدیقۀ اطهر بوسید
روی او حضرت جبریل مکرّر بوسید
دست او را لب سلمان و ابوذر بوسید
قاسم و اکبر و عباس دلاور بوسید
-طوطی وحی خدا را سخن از این حسن است
-کنیۀ شیر خدا بوالحسن، از این حسن است
اینحسنکیستکه چون خصم دهد دشنامش
حلم پیش آرد و با خنده کند آرامش
برهاند ز کرامت ز غم و آلامش
بدهد برد یمانی و کند اطعامش
با دلی شاد فرستد سوی شهر شامش
ای فدای وی و آن مرحمت و اکرامش
-به خدائی که غفور است و حکیم است و رحیم
-این کریم است کریم است کریم است کریم
به رسول و به گل یاسمنش باد سلام
به علی و به مه انجمنش باد سلام
به بتول و به جمال حسنش باد سلام
به جمال حسن و جان و تنش باد سلام
به نسیمی که وزد از وطنش باد سلام
به چنین لالۀ باغ و چمنش باد سلام
-مهر او از همه طاعات بود حاصل ما
-حرم محترم اوست بقیع دل ما
خطّ او عزت دین است و بقای اسلام
صلح او رمز قیام است قیام است قیام
صبر او روح پیام است پیام است پیام
ردّ او نیر حرام است حرام است حرام
هر چه او گفت تمام است تمام است تمام
او امام است امام است امام است امام
-حکم او حکم علی حکم نبی حکم خداست
-هرکه سرپیچی از او کرد از این هر سه جداست
جبرئیل آینۀ دادگرش میخواند
آسمان مشعل شمس و قمرش میخواند
عقل کل نور و ضیاء بصرش میخواند
صاحب نخل ولایت ثمرش میخواند
فاطمه دخت محمد پسرش میخواند
صبر، سرمایه فتح و ظفرش میخواند
-اهل جنّت همه ریحان بهشتش گویند
-سیّد جمع جوانان بهشتش گویند
من کیام سائلم و سائل کوی حسنم
تشنهام تشنه ولی تشنۀ جوی حسنم
کشتهام کشته ولی کشتۀ روی حسنم
زندهام زنده ولی زندۀ بوی حسنم
عاشق و شیفتۀ روی نکوی حسنم
جان و دلباختۀ خصلت و خوی حسنم
-چه شود خادم ایوان رفیعش گردم
-گردبادی شده و گرد بقیعش گردم
ای سراپا همه نور و همه نور و همه نور
چشم بد از تو و از طلعت زیبای تو دور
بیشتر بین کریمان شده نامت مشهور
ناصر دینی و اسلام به صلحت منصور
همه اسرار جهان در دل پاکت مستور
به خدائی که کریم است و رحیم است و غفور
-صبر، در موج بلا خونجگر صبر تو بود
-نهضت کرببلا از اثر صبر تو بود
سائل کوی تو راناز به حاتم باید
زائر قبر تو را فخر به عالم باید
مهر تو همچو خدا بر دل عالم باید
مدح تو بر لب پیغمبر خاتم باید
جای خصم تو در اعماق جهنم باید
بی تو گلزار جنان خانه ماتم باید
-به خدایی که گِلم را بولای تو سرشت
-دوستّی تو بهشت است بهشت است بهشت
کاش مانند نسیمی به دیارت گردم
گذرم افتد و برگرد مزارت گردم
یا شوم شعله و شمع شب تارت گرم
یا شوم خاک و هم آغوش غبارت گردم
یا شوم اشک و زهر دیده نثارت گردم
حیف از تو که گلم باشی و خارت گردم
-(میثمم) لیک به اکرام تو (میثم) گشتم
-خار راه تو شدم تا گل عالم گشتم
📗استاد سازگار
#امام_مجتبی_علیه_السلام
#اشعار_مذهبی
@basoyazoohor
🎇نمونه ای از دریای حلم امام حسن مجتبی علیه السلام در رفتار آن حضرت با مرد شامی ...
▫️۰۰۰۰ از شام تا مدینه راه طولانی را پیموده بود. پیرمرد خسته راه در گوشه ای نشست تا نفسی تازه کند. چشمهایش را برای لحظاتی بست و چون گشود مردی خوش سیما را سوار بر اسب دید. مردی که آقایی از سر و رویش می بارید. بدون اینکه نگاهش را آن از چهره نورانی بردارد پرسید: این مرد کیست؟
گفتند: او حسن فرزند علی بن ابی طالب علیهما السلام است.
نام علی(علیه السلام ) او را خوش نیامد. سالهای سال بود که عالمان شهرش بر فراز منبر از علی(علیه السلام ) بدگویی کرده بودند.😭😭
چهره در هم کشید و روی را از امام گرداند. زیر لب شروع به ناسزا گویی کرد اما دلش آرام نگرفت. برخواست و به نزدیکی امام(علیه السلام ) رفت. چشمش را بست و دهانش را باز کرد و کینه های انباشته این سالیان را در کمان نفرت گذاشت و به سوی امام(علیه السلام ) نشانه رفت.😭
ناسزا گویی اش تمام شد. با خشم به چهره امام خیره شد تا جواب امام(علیه السلام ) را بشنود.
امام مهربان نگاه مهربانی به او کرد و فرمود:
«پیر مرد! فکر می کنم غریب هستی و شاید در اشتباه افتاده ای . اگر به چیزی نیازی داری، برآورده کنیم، اگر راهنمایی می خواهی، راهنمائیت کنیم و اگر گرسنه ای سیرت کنیم، اگر برهنه ای لباست دهیم، و اگر نیازمندی، بی نیازت کنیم، اگر جا و مکان نداری، مسکنت دهیم، و می توانی تا برگشتنت میهمان ما باشی و . . . .»😭
پیرمرد گریه اش گرفت. گفت:
«گواهی می دهم که تو جانشین خدا در زمین هستی، خدا بهتر می داند که رسالت خویش را کجا قرار دهد . تو و پدرت نزد من مبغوض ترین افراد بودید، ولی اکنون محبوب ترین افراد در نزدم هستید» [1]
رفتار امام(علیه السلام ) تفسیر قرآن بود آنجا که می فرماید:
«وَلا تستوی الحسنةُ ولا السیئةُ، أدفَع بالتی هی أحسن، فاذا الذّی بَینکَ وبَینهُ عَداوة کأنه وَلی حَمیمُُ»؛
هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!
(سوره فصّلت، آیه 34)
۱. برگرفته از کتاب شریف بحار الانوار ج ۴۳ ص ۳۴۴
#امام_مجتبی_علیه_السلام
#حدیث_
@basoyazoohor
🔹 سائل کوی حسنم ...
▫️به مناسبت ولادت باسعادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام....
خرم از بوی گلی کوه و چمن است
هر کجا مینگرم رشک بهشت عدن است
بر لب بلبل و گل از لب زهرا سخن است
نیمۀ ماه خدای اخد ذوالمنن است
خبر از هلهله و شادی هر انجمن است
سخن از ماه رخ و جلوۀ حُسن حسن است
-دل شب، طلعت خورشید هدا پیدا شد
-نیمۀ ماه خدا ماه خدا پیدا شد
آمد آن ماه که خورشید کمین بندۀ اوست
نور حق جلوهگر از حسن فروزندۀ اوست
فیض صد باغ بهار از گل یک خندۀ اوست
عقل کل واله مهر رخ تابندۀ اوست
صبر و صلح و کرم و لطفو عطا زندۀ اوست
دوست مات کرم و دشمن، شرمندۀ اوست
-این گل سرسبد باغ پیمبر حسن است
-پای تا فرق حسن بلکه حسن در حسن است
روزهداران به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جام تولّای وی افطار کنید
چشم، گردیده تماشای رخ یار کنید
سجده بر آینۀ طلعت دلدار کنید
گل رخسار حسن را همه دیدار کنید
ناز با آن گل و رو برگل و گلزار کنید
-باغبان خنده بزن یاسمنت را بنگر
-یا محمد گل روی حسنت را بنگر
این همان است که لبهایش پیمبر بوسید
نه پیمبر که علی ساقی کوثر بوسید
نه علی فاطمه صدیقۀ اطهر بوسید
روی او حضرت جبریل مکرّر بوسید
دست او را لب سلمان و ابوذر بوسید
قاسم و اکبر و عباس دلاور بوسید
-طوطی وحی خدا را سخن از این حسن است
-کنیۀ شیر خدا بوالحسن، از این حسن است
اینحسنکیستکه چون خصم دهد دشنامش
حلم پیش آرد و با خنده کند آرامش
برهاند ز کرامت ز غم و آلامش
بدهد برد یمانی و کند اطعامش
با دلی شاد فرستد سوی شهر شامش
ای فدای وی و آن مرحمت و اکرامش
-به خدائی که غفور است و حکیم است و رحیم
-این کریم است کریم است کریم است کریم
به رسول و به گل یاسمنش باد سلام
به علی و به مه انجمنش باد سلام
به بتول و به جمال حسنش باد سلام
به جمال حسن و جان و تنش باد سلام
به نسیمی که وزد از وطنش باد سلام
به چنین لالۀ باغ و چمنش باد سلام
-مهر او از همه طاعات بود حاصل ما
-حرم محترم اوست بقیع دل ما
خطّ او عزت دین است و بقای اسلام
صلح او رمز قیام است قیام است قیام
صبر او روح پیام است پیام است پیام
ردّ او نیر حرام است حرام است حرام
هر چه او گفت تمام است تمام است تمام
او امام است امام است امام است امام
-حکم او حکم علی حکم نبی حکم خداست
-هرکه سرپیچی از او کرد از این هر سه جداست
جبرئیل آینۀ دادگرش میخواند
آسمان مشعل شمس و قمرش میخواند
عقل کل نور و ضیاء بصرش میخواند
صاحب نخل ولایت ثمرش میخواند
فاطمه دخت محمد پسرش میخواند
صبر، سرمایه فتح و ظفرش میخواند
-اهل جنّت همه ریحان بهشتش گویند
-سیّد جمع جوانان بهشتش گویند
من کیام سائلم و سائل کوی حسنم
تشنهام تشنه ولی تشنۀ جوی حسنم
کشتهام کشته ولی کشتۀ روی حسنم
زندهام زنده ولی زندۀ بوی حسنم
عاشق و شیفتۀ روی نکوی حسنم
جان و دلباختۀ خصلت و خوی حسنم
-چه شود خادم ایوان رفیعش گردم
-گردبادی شده و گرد بقیعش گردم
ای سراپا همه نور و همه نور و همه نور
چشم بد از تو و از طلعت زیبای تو دور
بیشتر بین کریمان شده نامت مشهور
ناصر دینی و اسلام به صلحت منصور
همه اسرار جهان در دل پاکت مستور
به خدائی که کریم است و رحیم است و غفور
-صبر، در موج بلا خونجگر صبر تو بود
-نهضت کرببلا از اثر صبر تو بود
سائل کوی تو راناز به حاتم باید
زائر قبر تو را فخر به عالم باید
مهر تو همچو خدا بر دل عالم باید
مدح تو بر لب پیغمبر خاتم باید
جای خصم تو در اعماق جهنم باید
بی تو گلزار جنان خانه ماتم باید
-به خدایی که گِلم را بولای تو سرشت
-دوستّی تو بهشت است بهشت است بهشت
کاش مانند نسیمی به دیارت گردم
گذرم افتد و برگرد مزارت گردم
یا شوم شعله و شمع شب تارت گرم
یا شوم خاک و هم آغوش غبارت گردم
یا شوم اشک و زهر دیده نثارت گردم
حیف از تو که گلم باشی و خارت گردم
-(میثمم) لیک به اکرام تو (میثم) گشتم
-خار راه تو شدم تا گل عالم گشتم
📗استاد سازگار
#امام_مجتبی_علیه_السلام
#اشعار_مذهبی
@basoyazoohor
هدایت شده از 🚩 به سوی ظهور 🚩🌤
🍃امام حسن مجتبی علیهالسلام، در منابع اهل تسنن ...
▫️در کتاب "مستدرک" از کتابهای معتبر اهل تسنن، در معرفی امام مجتبی علیه السلام و نیز فضائل اهل بیت پیامبر علیهم السلام چنین آمده است :
▫️ امام مجتبی (علیهالسلام) بعد از شهادت حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) ضمن خطبهای که برای مردم ایراد فرمودند بعد از حمد و ثنای الهی ، خود را چنین معرفی فرمودند:
❇️...أيها النّاس ! مَن عَرَفَني فقد عَرَفَني و مَن لم يَعرِفني فأنا الحسن بن علي و أنا ابن النبي صلي الله عليه (و آله) و سَلَّم ، وَ أنا ابن الوصي و أنا ابن البَشير و أنا ابن النَّذير و أنا ابن الدّاعي إلي اللّه بِإذنِهِ و أنا ابن السِّراجِ المُنير و أنا مِن أهل البَيتِ الّذي كان جبريل ينزل إلَينا و يصعد مِن عِندِنا و أنا مِن أهلِ البَيتِ الذّي أذهَبَ اللّهُ عَنهم الرِّجسَ و طَهَّرَهم تَطهيراً .
✴️...ای مردم؛ آنکه مرا میشناسد که میشناسد و آنکه مرا نمیشناسد، پس(بداند):
👈 من حسن بن علی (علیهالسلام) هستم
👈و من پسر نبی خدایم (صلی الله علیه وآله)
👈 و من پسر وصی اویم.
👈من فرزند بشارت دهنده (رسول خدا) و بیم دهندهام (امیرالمؤمنین).
👈 و من فرزند دعوت کننده به سوی خدا به اذن الهیام.
👈 من پسر چراغ روشنگرم.
👈من از اهلبیتی هستم که جبرییل بر ما نازل میشود و از نزد ما بالا میرود.
👈 و من از اهل خانه ای هستم که خدا هر پلیدی را از آنها دور کرده است و آنها را پاک و پاکیزه گردانده است.
📗منابع:
مستدرک الصحیحین ۱۷۲/۳
مجمع الزوائد هیثمی ۱۴۶/۹، ط جدید:۱۷۲/۹
#امام_مجتبی_علیه_السلام
#احادیث_عامه
@basoyazoohor
هدایت شده از 🚩 به سوی ظهور 🚩🌤
🎇نمونه ای از دریای حلم امام حسن مجتبی علیه السلام در رفتار آن حضرت با مرد شامی ...
▫️۰۰۰۰ از شام تا مدینه راه طولانی را پیموده بود. پیرمرد خسته راه در گوشه ای نشست تا نفسی تازه کند. چشمهایش را برای لحظاتی بست و چون گشود مردی خوش سیما را سوار بر اسب دید. مردی که آقایی از سر و رویش می بارید. بدون اینکه نگاهش را آن از چهره نورانی بردارد پرسید: این مرد کیست؟
گفتند: او حسن فرزند علی بن ابی طالب علیهما السلام است.
نام علی(علیه السلام ) او را خوش نیامد. سالهای سال بود که عالمان شهرش بر فراز منبر از علی(علیه السلام ) بدگویی کرده بودند.😭😭
چهره در هم کشید و روی را از امام گرداند. زیر لب شروع به ناسزا گویی کرد اما دلش آرام نگرفت. برخواست و به نزدیکی امام(علیه السلام ) رفت. چشمش را بست و دهانش را باز کرد و کینه های انباشته این سالیان را در کمان نفرت گذاشت و به سوی امام(علیه السلام ) نشانه رفت.😭
ناسزا گویی اش تمام شد. با خشم به چهره امام خیره شد تا جواب امام(علیه السلام ) را بشنود.
امام مهربان نگاه مهربانی به او کرد و فرمود:
«پیر مرد! فکر می کنم غریب هستی و شاید در اشتباه افتاده ای . اگر به چیزی نیازی داری، برآورده کنیم، اگر راهنمایی می خواهی، راهنمائیت کنیم و اگر گرسنه ای سیرت کنیم، اگر برهنه ای لباست دهیم، و اگر نیازمندی، بی نیازت کنیم، اگر جا و مکان نداری، مسکنت دهیم، و می توانی تا برگشتنت میهمان ما باشی و . . . .»😭
پیرمرد گریه اش گرفت. گفت:
«گواهی می دهم که تو جانشین خدا در زمین هستی، خدا بهتر می داند که رسالت خویش را کجا قرار دهد . تو و پدرت نزد من مبغوض ترین افراد بودید، ولی اکنون محبوب ترین افراد در نزدم هستید» [1]
رفتار امام(علیه السلام ) تفسیر قرآن بود آنجا که می فرماید:
«وَلا تستوی الحسنةُ ولا السیئةُ، أدفَع بالتی هی أحسن، فاذا الذّی بَینکَ وبَینهُ عَداوة کأنه وَلی حَمیمُُ»؛
هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!
(سوره فصّلت، آیه 34)
۱. برگرفته از کتاب شریف بحار الانوار ج ۴۳ ص ۳۴۴
#امام_مجتبی_علیه_السلام
#حدیث_
@basoyazoohor
هدایت شده از 🚩 به سوی ظهور 🚩🌤
🔹 سائل کوی حسنم ...
▫️به مناسبت ولادت باسعادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام....
خرم از بوی گلی کوه و چمن است
هر کجا مینگرم رشک بهشت عدن است
بر لب بلبل و گل از لب زهرا سخن است
نیمۀ ماه خدای اخد ذوالمنن است
خبر از هلهله و شادی هر انجمن است
سخن از ماه رخ و جلوۀ حُسن حسن است
-دل شب، طلعت خورشید هدا پیدا شد
-نیمۀ ماه خدا ماه خدا پیدا شد
آمد آن ماه که خورشید کمین بندۀ اوست
نور حق جلوهگر از حسن فروزندۀ اوست
فیض صد باغ بهار از گل یک خندۀ اوست
عقل کل واله مهر رخ تابندۀ اوست
صبر و صلح و کرم و لطفو عطا زندۀ اوست
دوست مات کرم و دشمن، شرمندۀ اوست
-این گل سرسبد باغ پیمبر حسن است
-پای تا فرق حسن بلکه حسن در حسن است
روزهداران به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جام تولّای وی افطار کنید
چشم، گردیده تماشای رخ یار کنید
سجده بر آینۀ طلعت دلدار کنید
گل رخسار حسن را همه دیدار کنید
ناز با آن گل و رو برگل و گلزار کنید
-باغبان خنده بزن یاسمنت را بنگر
-یا محمد گل روی حسنت را بنگر
این همان است که لبهایش پیمبر بوسید
نه پیمبر که علی ساقی کوثر بوسید
نه علی فاطمه صدیقۀ اطهر بوسید
روی او حضرت جبریل مکرّر بوسید
دست او را لب سلمان و ابوذر بوسید
قاسم و اکبر و عباس دلاور بوسید
-طوطی وحی خدا را سخن از این حسن است
-کنیۀ شیر خدا بوالحسن، از این حسن است
اینحسنکیستکه چون خصم دهد دشنامش
حلم پیش آرد و با خنده کند آرامش
برهاند ز کرامت ز غم و آلامش
بدهد برد یمانی و کند اطعامش
با دلی شاد فرستد سوی شهر شامش
ای فدای وی و آن مرحمت و اکرامش
-به خدائی که غفور است و حکیم است و رحیم
-این کریم است کریم است کریم است کریم
به رسول و به گل یاسمنش باد سلام
به علی و به مه انجمنش باد سلام
به بتول و به جمال حسنش باد سلام
به جمال حسن و جان و تنش باد سلام
به نسیمی که وزد از وطنش باد سلام
به چنین لالۀ باغ و چمنش باد سلام
-مهر او از همه طاعات بود حاصل ما
-حرم محترم اوست بقیع دل ما
خطّ او عزت دین است و بقای اسلام
صلح او رمز قیام است قیام است قیام
صبر او روح پیام است پیام است پیام
ردّ او نیر حرام است حرام است حرام
هر چه او گفت تمام است تمام است تمام
او امام است امام است امام است امام
-حکم او حکم علی حکم نبی حکم خداست
-هرکه سرپیچی از او کرد از این هر سه جداست
جبرئیل آینۀ دادگرش میخواند
آسمان مشعل شمس و قمرش میخواند
عقل کل نور و ضیاء بصرش میخواند
صاحب نخل ولایت ثمرش میخواند
فاطمه دخت محمد پسرش میخواند
صبر، سرمایه فتح و ظفرش میخواند
-اهل جنّت همه ریحان بهشتش گویند
-سیّد جمع جوانان بهشتش گویند
من کیام سائلم و سائل کوی حسنم
تشنهام تشنه ولی تشنۀ جوی حسنم
کشتهام کشته ولی کشتۀ روی حسنم
زندهام زنده ولی زندۀ بوی حسنم
عاشق و شیفتۀ روی نکوی حسنم
جان و دلباختۀ خصلت و خوی حسنم
-چه شود خادم ایوان رفیعش گردم
-گردبادی شده و گرد بقیعش گردم
ای سراپا همه نور و همه نور و همه نور
چشم بد از تو و از طلعت زیبای تو دور
بیشتر بین کریمان شده نامت مشهور
ناصر دینی و اسلام به صلحت منصور
همه اسرار جهان در دل پاکت مستور
به خدائی که کریم است و رحیم است و غفور
-صبر، در موج بلا خونجگر صبر تو بود
-نهضت کرببلا از اثر صبر تو بود
سائل کوی تو راناز به حاتم باید
زائر قبر تو را فخر به عالم باید
مهر تو همچو خدا بر دل عالم باید
مدح تو بر لب پیغمبر خاتم باید
جای خصم تو در اعماق جهنم باید
بی تو گلزار جنان خانه ماتم باید
-به خدایی که گِلم را بولای تو سرشت
-دوستّی تو بهشت است بهشت است بهشت
کاش مانند نسیمی به دیارت گردم
گذرم افتد و برگرد مزارت گردم
یا شوم شعله و شمع شب تارت گرم
یا شوم خاک و هم آغوش غبارت گردم
یا شوم اشک و زهر دیده نثارت گردم
حیف از تو که گلم باشی و خارت گردم
-(میثمم) لیک به اکرام تو (میثم) گشتم
-خار راه تو شدم تا گل عالم گشتم
📗استاد سازگار
#امام_مجتبی_علیه_السلام
#اشعار_مذهبی
@basoyazoohor