#اول_محرم
#اشعار_محرم ۱
اشعار زبانحال حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام. شب اول محرم...
کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین
کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم
عاری ازشرم و حیا گشته میا کوفه حسین
آنهمه وعده وعیدی که به ما میدادند
به روی آب بنا گشته میا کوفه حسین
بی کسی؛دربه دری؛با دو پسر نیمه ی شب
به خدا قسمت ما گشته میا کوفه حسین
نگران گلوی طفل توام چون اینجا
مملو از حرمله ها گشته میا کوفه حسین
گرگها منتظر یوسف زهرا هستند
فتنه ای سخت به پا گشته میا کوفه حسین
خواب دیدم دهم ماه محرم آقا
سرت از پشت جدا گشته میا کوفه حسین
🔸
فریاد من ز گوشه ی دارالاماره است
جسمم به روی خاک زمین پاره پاره است
آقا نیا که کوفه پر از چشم بی حیاست
اینجا نگاه هرزه سوی گوشواره است
پُر می شود ورودی این شهر از جفا
پیش اسیرِ خسته که بی یار و چاره است
قومی که نیست عهد و وفا در مرامشان
حرفی اگر زدند ز طعن و شراره است
باید خبر دهم به صبا تا که بشنوی:
کوفی به فکر غارت یک گاهواره است
ترسم که زینبت به اسارت رود... نیا
ترسم ز نیزه ای که به دست سواره است
عریان چو می شود بدنی، زیر مرکب است
بر روی نیزه همره تو شیرخواره است
مسلم فدای معجر و موی مخدرات
ذکرم "نیا حسین" به میخ قناره است
کار فروش تیر زیاد است بین شان
حرف کنیز و برده به اینجا هماره است
یارب نوای من برسد بر پسر عمو
شاید دگر نرسد نیزه در گلو
🔸
با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما
تا بگيرد دلم آرام ؛ سلامم به شما
آخر از عشق تو راهيّ سر دار شدم
اي علي زاده ببين ميثم تمار شدم
باز هم شكر زن و بچّه نديدند مرا
موقعي كه وسط كوچه كشيدند مرا
هيچ كس نيست دگر دور و بر مسلم تو
بسته شد مثل علي بال و پر مسلم تو
سر عباس و علي هات سلامت آقا
گر شكستند در اين كوچه سر مسلم تو
قسمت اين بود ؛ لبِ تشنه شهيدم بكنند
پيش مرگ جگرت شد جگر مسلم تو
لب من خشك و دو چشمم تر و قلبم سوزان
زده اند آتش بر خشك و تر مسلم تو
به فداي سر يك موي عزيزان تو باد
جان هر دو پسر دربه در مسلم تو
كاش مي شد بنويسم كه نيايي اينجا
كه مي آيد به سر تو چه بلايي اينجا
حاصل اين سفرت بي علي اصغر شدن است
بي برادر شدن و بي علي اكبر شدن است
همه ي ترسم از اين است كه مضطر بِشَوي
مثل اين نائب دل سوخته ؛ بي سر بِشَوي
واي اگر گَرْد بر آيينه ي تو بنشيند
شمر با چكمه روي سينه ي تو بنشيند
واي اگر كار به توهين و جسارت بكشد
واي اگر خواهرتان بار اسارت بكشد
واي اگر اهل و عيال تو زمين گير شوند
دختركهات پس از رفتن تو پير شوند
بدنم نقش زمين است ميا كوفه حسين
خواهش مسلمت اين است ميا كوفه حسين
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
____
@basoyazoohor
هدایت شده از 🚩 به سوی ظهور 🚩🌤
#اول_محرم
#اشعار_محرم ۱
اشعار زبانحال حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام. شب اول محرم...
کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین
کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم
عاری ازشرم و حیا گشته میا کوفه حسین
آنهمه وعده وعیدی که به ما میدادند
به روی آب بنا گشته میا کوفه حسین
بی کسی؛دربه دری؛با دو پسر نیمه ی شب
به خدا قسمت ما گشته میا کوفه حسین
نگران گلوی طفل توام چون اینجا
مملو از حرمله ها گشته میا کوفه حسین
گرگها منتظر یوسف زهرا هستند
فتنه ای سخت به پا گشته میا کوفه حسین
خواب دیدم دهم ماه محرم آقا
سرت از پشت جدا گشته میا کوفه حسین
🔸
فریاد من ز گوشه ی دارالاماره است
جسمم به روی خاک زمین پاره پاره است
آقا نیا که کوفه پر از چشم بی حیاست
اینجا نگاه هرزه سوی گوشواره است
پُر می شود ورودی این شهر از جفا
پیش اسیرِ خسته که بی یار و چاره است
قومی که نیست عهد و وفا در مرامشان
حرفی اگر زدند ز طعن و شراره است
باید خبر دهم به صبا تا که بشنوی:
کوفی به فکر غارت یک گاهواره است
ترسم که زینبت به اسارت رود... نیا
ترسم ز نیزه ای که به دست سواره است
عریان چو می شود بدنی، زیر مرکب است
بر روی نیزه همره تو شیرخواره است
مسلم فدای معجر و موی مخدرات
ذکرم "نیا حسین" به میخ قناره است
کار فروش تیر زیاد است بین شان
حرف کنیز و برده به اینجا هماره است
یارب نوای من برسد بر پسر عمو
شاید دگر نرسد نیزه در گلو
🔸
با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما
تا بگيرد دلم آرام ؛ سلامم به شما
آخر از عشق تو راهيّ سر دار شدم
اي علي زاده ببين ميثم تمار شدم
باز هم شكر زن و بچّه نديدند مرا
موقعي كه وسط كوچه كشيدند مرا
هيچ كس نيست دگر دور و بر مسلم تو
بسته شد مثل علي بال و پر مسلم تو
سر عباس و علي هات سلامت آقا
گر شكستند در اين كوچه سر مسلم تو
قسمت اين بود ؛ لبِ تشنه شهيدم بكنند
پيش مرگ جگرت شد جگر مسلم تو
لب من خشك و دو چشمم تر و قلبم سوزان
زده اند آتش بر خشك و تر مسلم تو
به فداي سر يك موي عزيزان تو باد
جان هر دو پسر دربه در مسلم تو
كاش مي شد بنويسم كه نيايي اينجا
كه مي آيد به سر تو چه بلايي اينجا
حاصل اين سفرت بي علي اصغر شدن است
بي برادر شدن و بي علي اكبر شدن است
همه ي ترسم از اين است كه مضطر بِشَوي
مثل اين نائب دل سوخته ؛ بي سر بِشَوي
واي اگر گَرْد بر آيينه ي تو بنشيند
شمر با چكمه روي سينه ي تو بنشيند
واي اگر كار به توهين و جسارت بكشد
واي اگر خواهرتان بار اسارت بكشد
واي اگر اهل و عيال تو زمين گير شوند
دختركهات پس از رفتن تو پير شوند
بدنم نقش زمين است ميا كوفه حسين
خواهش مسلمت اين است ميا كوفه حسين
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
____
@basoyazoohor