#دوم_محرم
#اشعار_محرم ٢
◾️اشعار دوم محرم:
▪️روضه ی ورود کاروان حسینی به سرزمین کربلا....
🥀در بین روضه خوانان و وعاظ و... از قدیم الایام چنان مشهور است که در شب و روز دوم ماه محرم الحرام، در مجالس حسینی، روضه ورود به کربلا خوانده میشود.
بهمین مناسبت، اشعاری در این زمینه به نیت تعجیل در فرج امام زمان ارواحنافداه، تقدیم میشود:
خواهرم اینجا زمین کربلاست
سرزمین غصه و درد و بلاست
این زمین بوی جدایی می دهد
خاتمه بر آشنایی می دهد
خواهرم اینجا اسیرت میکنند
در همین ده روزه پیرت میکنند
میشوی تو غرق ناله غرق آه
میزنم من دست و پا در قتلگاه
شعله ها بر باغ و گلشن ميزنند
در همين جا سنگ بر من ميزنند
دخترم را در غریبی میکشند
گوشوار از گوشهایش میکشند
خصم حیدر تیغ بر رویم کشد
شمر بی شرم و حیا مویم کشد
در همین جا کوفیان دف می زنند
در عزایم هلهله ، کف می زنند
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@basoyazoohor
اي مرا دلبر و دلدار بيا برگرديم
خيمه برپا مكن اينبار بيا برگرديم
دم به دم دشمن تازه نفسي مي آيد
تا كه فرصت بُوَد اي يار بيا برگرديم
باغبانا به تو و تك تكِ گُلهات قسم
كار گلزار شود زار بيا برگرديم
از نگاهه همه زنهاي حرم غم بارد
تا نگشتيم عزادار بيا برگرديم
تو نداري سَر ِ بازار ِ جفا يوسف من
غير شمشير خريدار بيا برگرديم
دشمن از ديدن عباس دلش ميلرزد
تا رويِ پاست علمدار بيا برگرديم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@basoyazoohor
همرهان بار گشایید که مقصد اینجاست
بخدا قتلگه آل محمد اینجاست
کربلایی که شنیدید ز جدم، همه دم
خود گواه است،که غمخانۀ احمد اینجاست
بعدِ آوارگی و رانده شدن از حرمم
حرم فاطمه و مَلجأ و مشهد اینجاست
هیچکس خسته نباشید به این خسته نگفت
تا بدانیم که جای غمِ بی حد اینجاست
چشم بارانیِ زینب بخدا شرح دهد
خونم آنجا که به گودال بریزد اینجاست
بعد از آن عصر،که هفتاد و دوتن کشته شوند
آن زمینی که ز مرکب تنم اُفتد اینجاست
آن زمینی که پس از قتلِ جوانان بهشت
بر تنِ من بزند نیزۀ ممتد اینجاست
نالة غربتِ من هر چه فراتر برود
باز آنجا که یکی یار نیاید اینجاست
قتلگاهی که کنارِ بدنِ بی سرِ من
ناله و زمزمۀ فاطمه آید اینجاست
زینب آنجا که پس از کشته شدن،از بدنم
نیزه و خنجر و شمشیر درآرَد اینجاست
اکبر و قاسم و عباسِ مرا سر بِبُرند
سرم آنجا که سرِ نیزه سپارد اینجاست
رأسها میرود از کرب وبلا،کوفه و شام
و بدنها همه بر خاک بماند اینجاست
با عبور از تَهِ گودال، پریشان و اسیر
زینب آنجا که ز رَگ بوسه بگیرد اینجاست
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@basoyazoohor
قرار سینه خواهر بیا و برگردیم
حسین جان برادر بیا و برگردیم
برای ما نگران است جد ما اکنون
دوباره نزد پیمبر بیا و برگردیم
غم جدایی تو در دل من افتاده
بخاطر دل خواهر بیا و برگردیم
خراب خانه عمرم شود مزن خیمه
سفر بس است برادر بیا و برگردیم
غم بدون تو برگشتن ای حسین جانم
زند به سینه ام آذر بیا و برگردیم
ببین به قامت اکبر نگاه لیلا را
ببین دلش شده مضطر بیا و برگردیم
حسین ترسم از آنکه رباب تو بیند
به روی نی سر اصغر بیا و برگردیم
حسین ترسم از آنکه ببینمت بی سر
به زیر نیزه و خنجر بیا و برگردیم
@basoyazoohor
🏴🏴🏴
با احتیاط لالۀ ما را پیاده کن
عباس جان، سه سالۀ ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای
می ترسم آنکه گیر کند گوشواره ای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
با حوریان رفته به زیر نقاب ها
یک لحظه روبرو نشدند آفتاب ها
این حوریان عزیز خدایند و بس، همین
این دختران کنیز خدایند و بس، همین
این دختر علی ست که بالش شکستنی است
ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است
از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش
عباس جان مراقب این با حجاب باش
این دختران من که بیابان ندیده اند
در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند
یک لحظه هم ز خیمۀ طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پا نشو
توهستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایه ات همه در استراحتند
توهستی و به روز حرم شب نمی رسد
چشم کسی به قامت زینب نمی رسد
یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند
احساس می کنم همه دلواپس هم اند
احساس می کنم که جوابم نمی دهند
با آب آب گفتنم آبم نمی دهند
راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست
از سنگ ها شکستن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پا زنم
با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم
اگر به روی نی سر من نیز رو شود
تا که مقام خواهر من نیز رو شود
جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا
این جام را الست گرفتیم ما دو تا
می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم
با احتیاط لالۀ ما را سوار کن
زینب بیا سه سالۀ ما را سوار کن
با احتیاط خسته شدند این ستاره ها
این گوش پاره ها سر گوشواره ها
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
#اشعار_مذهبی
@basoyazoohor
هدایت شده از 🚩 به سوی ظهور 🚩🌤
#دوم_محرم
#اشعار_محرم ٢
◾️اشعار دوم محرم:
▪️روضه ی ورود کاروان حسینی به سرزمین کربلا....
🥀در بین روضه خوانان و وعاظ و... از قدیم الایام چنان مشهور است که در شب و روز دوم ماه محرم الحرام، در مجالس حسینی، روضه ورود به کربلا خوانده میشود.
بهمین مناسبت، اشعاری در این زمینه به نیت تعجیل در فرج امام زمان ارواحنافداه، تقدیم میشود:
خواهرم اینجا زمین کربلاست
سرزمین غصه و درد و بلاست
این زمین بوی جدایی می دهد
خاتمه بر آشنایی می دهد
خواهرم اینجا اسیرت میکنند
در همین ده روزه پیرت میکنند
میشوی تو غرق ناله غرق آه
میزنم من دست و پا در قتلگاه
شعله ها بر باغ و گلشن ميزنند
در همين جا سنگ بر من ميزنند
دخترم را در غریبی میکشند
گوشوار از گوشهایش میکشند
خصم حیدر تیغ بر رویم کشد
شمر بی شرم و حیا مویم کشد
در همین جا کوفیان دف می زنند
در عزایم هلهله ، کف می زنند
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@basoyazoohor
اي مرا دلبر و دلدار بيا برگرديم
خيمه برپا مكن اينبار بيا برگرديم
دم به دم دشمن تازه نفسي مي آيد
تا كه فرصت بُوَد اي يار بيا برگرديم
باغبانا به تو و تك تكِ گُلهات قسم
كار گلزار شود زار بيا برگرديم
از نگاهه همه زنهاي حرم غم بارد
تا نگشتيم عزادار بيا برگرديم
تو نداري سَر ِ بازار ِ جفا يوسف من
غير شمشير خريدار بيا برگرديم
دشمن از ديدن عباس دلش ميلرزد
تا رويِ پاست علمدار بيا برگرديم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@basoyazoohor
همرهان بار گشایید که مقصد اینجاست
بخدا قتلگه آل محمد اینجاست
کربلایی که شنیدید ز جدم، همه دم
خود گواه است،که غمخانۀ احمد اینجاست
بعدِ آوارگی و رانده شدن از حرمم
حرم فاطمه و مَلجأ و مشهد اینجاست
هیچکس خسته نباشید به این خسته نگفت
تا بدانیم که جای غمِ بی حد اینجاست
چشم بارانیِ زینب بخدا شرح دهد
خونم آنجا که به گودال بریزد اینجاست
بعد از آن عصر،که هفتاد و دوتن کشته شوند
آن زمینی که ز مرکب تنم اُفتد اینجاست
آن زمینی که پس از قتلِ جوانان بهشت
بر تنِ من بزند نیزۀ ممتد اینجاست
نالة غربتِ من هر چه فراتر برود
باز آنجا که یکی یار نیاید اینجاست
قتلگاهی که کنارِ بدنِ بی سرِ من
ناله و زمزمۀ فاطمه آید اینجاست
زینب آنجا که پس از کشته شدن،از بدنم
نیزه و خنجر و شمشیر درآرَد اینجاست
اکبر و قاسم و عباسِ مرا سر بِبُرند
سرم آنجا که سرِ نیزه سپارد اینجاست
رأسها میرود از کرب وبلا،کوفه و شام
و بدنها همه بر خاک بماند اینجاست
با عبور از تَهِ گودال، پریشان و اسیر
زینب آنجا که ز رَگ بوسه بگیرد اینجاست
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@basoyazoohor
قرار سینه خواهر بیا و برگردیم
حسین جان برادر بیا و برگردیم
برای ما نگران است جد ما اکنون
دوباره نزد پیمبر بیا و برگردیم
غم جدایی تو در دل من افتاده
بخاطر دل خواهر بیا و برگردیم
خراب خانه عمرم شود مزن خیمه
سفر بس است برادر بیا و برگردیم
غم بدون تو برگشتن ای حسین جانم
زند به سینه ام آذر بیا و برگردیم
ببین به قامت اکبر نگاه لیلا را
ببین دلش شده مضطر بیا و برگردیم
حسین ترسم از آنکه رباب تو بیند
به روی نی سر اصغر بیا و برگردیم
حسین ترسم از آنکه ببینمت بی سر
به زیر نیزه و خنجر بیا و برگردیم
@basoyazoohor
🏴🏴🏴
با احتیاط لالۀ ما را پیاده کن
عباس جان، سه سالۀ ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای
می ترسم آنکه گیر کند گوشواره ای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
با حوریان رفته به زیر نقاب ها
یک لحظه روبرو نشدند آفتاب ها
این حوریان عزیز خدایند و بس، همین
این دختران کنیز خدایند و بس، همین
این دختر علی ست که بالش شکستنی است
ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است
از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش
عباس جان مراقب این با حجاب باش
این دختران من که بیابان ندیده اند
در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند
یک لحظه هم ز خیمۀ طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پا نشو
توهستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایه ات همه در استراحتند
توهستی و به روز حرم شب نمی رسد
چشم کسی به قامت زینب نمی رسد
یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند
احساس می کنم همه دلواپس هم اند
احساس می کنم که جوابم نمی دهند
با آب آب گفتنم آبم نمی دهند
راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست
از سنگ ها شکستن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پا زنم
با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم
اگر به روی نی سر من نیز رو شود
تا که مقام خواهر من نیز رو شود
جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا
این جام را الست گرفتیم ما دو تا
می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم
با احتیاط لالۀ ما را سوار کن
زینب بیا سه سالۀ ما را سوار کن
با احتیاط خسته شدند این ستاره ها
این گوش پاره ها سر گوشواره ها
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
#اشعار_مذهبی
@basoyazoohor