eitaa logo
🚩 به سوی ظهور 🚩🌤
389 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
541 ویدیو
103 فایل
به یاد مظلوم عالم ؛ امام عصر و زمان ارواحنا له الفداء، و چشم انتظار و لحظه شمار دولت کریمه اش؛ ان شاءالله؛ به همین زودی شاهد دولت کریمه اش باشیم.... https://eitaa.com/basoyazoohor
مشاهده در ایتا
دانلود
❎حکایت علي بن عاصم از معجزه ی امام حسن عسکری سلام الله علیه... ▪️على بن عاصم كوفى گوید: خدمت مولايم امام حسن عسکرى سلام الله علیه رسيدم و به او سلام كردم، آن حضرت سلام مرا جواب داد و فرمود: خوش آمدى اى پسر عاصم، بنشين و استراحت كن، گوارايت باد مقامى كه خداوند به تو مرحمت فرموده است، اى پسر عاصم آيا مى دانى زير قدمهاى تو چيست؟ عرض كردم: مولاى من زير قدم خود فرشى را احساس مى كنم كه گسترده اند، خداوند صاحب آن را گرامى بدارد. حضرت به من فرمود: اى پسر عاصم، بدان كه تو اكنون بر فرشى قدم نهاده اى كه بسيارى از پيامبران و رسولان الهى بر آن نشسته اند. عرض كردم: اى سرور من، كاش تا زمانى كه در دنيا هستم همواره در خدمت شما باشم و هرگز شما را رها نكنم. سپس با خود گفتم: كاش چشم بينائى داشتم و آن را مشاهده مى كردم. حضرت كه از ضمير و باطن همه آگاه است به من فرمود: نزديك بيا، وقتى نزديك رفتم دست مبارك خود را بر ديدگان من كشيد و به اذن خداوند فوراً روشن شد و بينا گشتم. سپس فرمود: اين، جاىِ پاى پدر ما حضرت آدم است، و اين جاى پاى هابيل است، و به ترتيب جاى پاى شيث، هود، صالح، ابراهيم، شعيب، موسى، داود، سليمان، خضر، دانيال، ذى القرنين، عدنان، عبدالمطلب، عبداللَّه، عبد مناف علیهم السلام را به من نشان داد. سپس فرمود: وهذا أثر جدّي رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم، وهذا أثر جدّي عليّ بن أبي طالب عليه السلام و اين، جاى پاى مبارك خاتم الأنبياء صلى الله عليه وآله وسلم و اين، جاى پاى مبارك اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب سلام الله علیه است. علىّ بن عاصم گويد: خود را بر آن جاى قدمها افكندم و آنها را بوسيدم و سپس دست مبارك امام را بوسيدم و عرض كردم: من از اينكه شما را با دست يارى كنم ضعيف و ناتوانم و جز اظهار دوستى و ولايت نسبت به شما و بيزارى از دشمنان شما و لعنت كردن آنها در تنهائى قدرت ندارم، حال من چگونه خواهد بود اى سرور من؟ حضرت فرمود: پدرم از جدّم، و او از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرد كه آن حضرت فرمود: من ضَعفَ عن نُصرتنا أهلَ البيت ولعنَ في خلواته أعداءَنا بلّغ اللَّه صوته إلى جميع الملائكة فكلّما لعن أحدكم أعداءنا صاعدته الملائكة ولعنوا من لايلعنهم . كسى كه از يارى ما اهل بيت عاجز باشد و دشمنان ما را در تنهائى‌ها لعنت كند، خداوند صداى او را به تمام فرشتگان برساند، پس هرگاه يكى از دشمنان ما را لعنت كند فرشتگان آن را بالا برند و كسى كه آنها را لعنت نكند لعنت كنند. و هر گاه صداى او به فرشتگان رسد براى او طلب آمرزش كنند و بر او درود فرستند و گويند: خداوندا! بر روح اين بنده ات كه در راه يارى دوستان تو تلاش كرد درود فرست، و اگر توانائى زيادترى داشت و بيشتر مى توانست يارى كند حتماً يارى مى كرد. در اين هنگام از طرف پروردگار ندايى رسد كه: اى فرشتگان من دعاى شما را درباره بنده‌ام اجابت كردم و صداى شما را شنيدم و بر روح او بهمراه ارواح بندگان صالح ديگر درود فرستادم، و او را از برگزيدگان نيكو قرار دادم. 📗منبع : بحار الأنوار: ج ۵۰ ، ص ۳۱۶ 🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه @basoyazoohor
💎با امامان معصوم علیهم‌السلام، بیشتر آشنا شویم.... 🔰 سوم ربیع الثانی ؛ سالروز سفر امام حسن عسکری علیه‌السلام به گرگان 💰 جعفر بن شريف گرگانى گويد: سالى به حج مشرف شدم؛ در راه به سامرا نزد امام عسكرى عليه‌‏السلام رفتم؛ زيرا دوستان حضرت، همراه من مقدارى پول برای‌شان فرستاده بودند. مى‏‌خواستم بپرسم آنها را به چه كسى دهم؛ هنگامى كه نزد ايشان رسيدم، قبل از اين‌كه سخنى گويم فرمود: آن‌چه همراه دارى به «مبارک» خادمم بده! من نيز همان كار را انجام دادم سپس گفتم: شيعيان شما در گرگان سلام رساندند! ☑ حضرت فرمود: آيا بعد از حج به گرگان باز مى‏‌گردى؟ گفتم: بله! فرمود: تو بعد از صد و هفتاد روز به گرگان مى‌‏رسى؛ اول روز جمعه سوم ماه ربيع الثانى داخل شهر مى‌‏شوى؛ به مردم بگو آخر همان روز به شهرتان می‌آيم. به سلامتى برو كه تو و مالت سالم باز مى‌‏گرديد؛ نزد خانواده و فرزندانت برو و براى پسرت فرزندى متولد مى‏‌شود كه نام او را «صلت» بگذار؛ خداوند او را بزرگ مى‌‏كند و از دوستان ما خواهد بود... 🌄 جعفر بن شريف گويد: از نزد حضرت عليه‏‌السلام رفتم و حج به‌جا آوردم و به گرگان بازگشتم؛ همان گونه كه امام عسكرى عليه‌السلام فرموده بود، اول روز جمعه سوم ربيع الثانى به گرگان رسيدم؛ دوستان به استقبالم آمدند و آن‌ها را خبر دادم كه امام عليه‌السلام وعده فرمود آخر امروز نزد ما بيايد، سؤالات و خواسته‏ هايتان را آماده كنيد. ❇️ هنگام عصر همگى در خانه من جمع شدند؛ به خدا قسم مدتى نگذشت كه ناگهان ديدم حضرت عليه‌السلام وارد شد و به ما سلام كرد؛ فورا به استقبال حضرت رفتيم و دستش را بوسيديم. ✋🏻 فرمودند: به جعفر بن شريف وعده داده بودم كه در آخر اين روز نزد شما آيم؛ نماز ظهر و عصر را در خواندم و به سمت شما آمدم تا  تجديد عهد كنيم؛ سؤالات و خواسته‏ هايتان را بيان كنيد. 🍀 اولين شخصى كه سؤال كرد نضر بن جابر بود؛ گفت: اى پسر رسول اللّه‏! فرزندى دارم به نام «جابر» كه چند ماه است ديدگان خود را از دست داده، دعا كن خداوند چشمانش را به او باز گرداند. ✨ حضرت فرمود: او را بياور؛ هنگامى كه حاضر شد، حضرت با دست روى چشمش ماليد؛ فورا بينا شد. ✅ سپس بقيه افراد يكى يكى آمدند و خواسته‌هایشان را بيان كردند و امام عسكرى عليه‌‏السلام  تمامى آن‌ها را بر آورده كرد و بعد از آن برايشان دعاى خير نمود و همان روز بازگشت. 📚 منبع : الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۲۴. 🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه @basoyazoohor
🌻🌸💐🌷🌿🌼🌿🍂🌻 🔅اعجازی از امام حسن عسکری علیه السلام ، پدر بزرگوار امام زمانمان ... به بهانه ایام ولادت باسعادتش ... ……مدتی بود در "سامراء" خشکسالی شده بود …🌞🌞 ..مسلمانان ۳ روز پیاپی به دستور معتمد 🔥 , خلیفه ی ستمگر عباسی , برای طلب باران نماز خواندند ، اما دریغ از یک قطره باران ‼️ روز چهارم و پنجم مسیحیان ✝ با سرپرستی اسقف بزرگ و راهبشان به صحرا رفته و طلب باران نمودند … 🌧⛈🌧 ..پس از آن ، ناگاه آسمان را ابرهای متراکم پوشاندند و آسمان به شدت بارید … 🤔⁉️ 👈👈 این امر سبب شک و تردید در میان مسلمانان و تمایل آن ها به مسیحیت گردید ..😰 .. به دستور خلیفه🔥 , امام عسکری علیه السلام را از زندان بیرون آوردند تا ایشان چاره ای بیندیشد … 🔰🔰..امام علیه السلام فرمان دادند , همگان در صحرا حاضر شوند 👥👥👥 ……بار دیگر راهبان طلب باران نمودند و … به خواسته ی آنان بلافاصله از آسمان باران بارید.. ‼️‼️‼️ 💠 در این هنگام امام حسن عسکری علیه السلام امر فرمودند تا دست راهب معینی را بگیرند ، در میان دستش استخوان سیاهی بود که بدون آن دیگر نمی توانست طلب باران کند .. آن استخوان متعلق به پیامبری از پیامبران الهی بود که آن را از قبر او برداشته بودند ‼️‼️😠 ⛔️ مردم دریافتند که بارش باران به احترام آن پیامبر بوده نه مسیحیان !! … ❇️..و اینگونه به برکت امام حسن عسکری علیه السلام , شک از دلهای مسلمین رخت بربست …… 📔منبع : احقاق الحق ۴۶۴/۱۲ 🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه @basoyazoohor
💎با امامان معصوم علیهم‌السلام، بیشتر آشنا شویم.... 🔰 سوم ربیع الثانی ؛ سالروز سفر امام حسن عسکری علیه‌السلام به گرگان 💰 جعفر بن شريف گرگانى گويد: سالى به حج مشرف شدم؛ در راه به سامرا نزد امام عسكرى عليه‌‏السلام رفتم؛ زيرا دوستان حضرت، همراه من مقدارى پول برای‌شان فرستاده بودند. مى‏‌خواستم بپرسم آنها را به چه كسى دهم؛ هنگامى كه نزد ايشان رسيدم، قبل از اين‌كه سخنى گويم فرمود: آن‌چه همراه دارى به «مبارک» خادمم بده! من نيز همان كار را انجام دادم سپس گفتم: شيعيان شما در گرگان سلام رساندند! ☑ حضرت فرمود: آيا بعد از حج به گرگان باز مى‏‌گردى؟ گفتم: بله! فرمود: تو بعد از صد و هفتاد روز به گرگان مى‌‏رسى؛ اول روز جمعه سوم ماه ربيع الثانى داخل شهر مى‌‏شوى؛ به مردم بگو آخر همان روز به شهرتان می‌آيم. به سلامتى برو كه تو و مالت سالم باز مى‌‏گرديد؛ نزد خانواده و فرزندانت برو و براى پسرت فرزندى متولد مى‏‌شود كه نام او را «صلت» بگذار؛ خداوند او را بزرگ مى‌‏كند و از دوستان ما خواهد بود... 🌄 جعفر بن شريف گويد: از نزد حضرت عليه‏‌السلام رفتم و حج به‌جا آوردم و به گرگان بازگشتم؛ همان گونه كه امام عسكرى عليه‌السلام فرموده بود، اول روز جمعه سوم ربيع الثانى به گرگان رسيدم؛ دوستان به استقبالم آمدند و آن‌ها را خبر دادم كه امام عليه‌السلام وعده فرمود آخر امروز نزد ما بيايد، سؤالات و خواسته‏ هايتان را آماده كنيد. ❇️ هنگام عصر همگى در خانه من جمع شدند؛ به خدا قسم مدتى نگذشت كه ناگهان ديدم حضرت عليه‌السلام وارد شد و به ما سلام كرد؛ فورا به استقبال حضرت رفتيم و دستش را بوسيديم. ✋🏻 فرمودند: به جعفر بن شريف وعده داده بودم كه در آخر اين روز نزد شما آيم؛ نماز ظهر و عصر را در خواندم و به سمت شما آمدم تا  تجديد عهد كنيم؛ سؤالات و خواسته‏ هايتان را بيان كنيد. 🍀 اولين شخصى كه سؤال كرد نضر بن جابر بود؛ گفت: اى پسر رسول اللّه‏! فرزندى دارم به نام «جابر» كه چند ماه است ديدگان خود را از دست داده، دعا كن خداوند چشمانش را به او باز گرداند. ✨ حضرت فرمود: او را بياور؛ هنگامى كه حاضر شد، حضرت با دست روى چشمش ماليد؛ فورا بينا شد. ✅ سپس بقيه افراد يكى يكى آمدند و خواسته‌هایشان را بيان كردند و امام عسكرى عليه‌‏السلام  تمامى آن‌ها را بر آورده كرد و بعد از آن برايشان دعاى خير نمود و همان روز بازگشت. 📚 منبع : الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۲۴. 🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه @basoyazoohor
🌻🌸💐🌷🌿🌼🌿🍂🌻 🔅اعجازی از امام حسن عسکری علیه السلام ، پدر بزرگوار امام زمانمان ... به بهانه ایام ولادت باسعادتش ... ……مدتی بود در "سامراء" خشکسالی شده بود …🌞🌞 ..مسلمانان ۳ روز پیاپی به دستور معتمد 🔥 , خلیفه ی ستمگر عباسی , برای طلب باران نماز خواندند ، اما دریغ از یک قطره باران ‼️ روز چهارم و پنجم مسیحیان ✝ با سرپرستی اسقف بزرگ و راهبشان به صحرا رفته و طلب باران نمودند … 🌧⛈🌧 ..پس از آن ، ناگاه آسمان را ابرهای متراکم پوشاندند و آسمان به شدت بارید … 🤔⁉️ 👈👈 این امر سبب شک و تردید در میان مسلمانان و تمایل آن ها به مسیحیت گردید ..😰 .. به دستور خلیفه🔥 , امام عسکری علیه السلام را از زندان بیرون آوردند تا ایشان چاره ای بیندیشد … 🔰🔰..امام علیه السلام فرمان دادند , همگان در صحرا حاضر شوند 👥👥👥 ……بار دیگر راهبان طلب باران نمودند و … به خواسته ی آنان بلافاصله از آسمان باران بارید.. ‼️‼️‼️ 💠 در این هنگام امام حسن عسکری علیه السلام امر فرمودند تا دست راهب معینی را بگیرند ، در میان دستش استخوان سیاهی بود که بدون آن دیگر نمی توانست طلب باران کند .. آن استخوان متعلق به پیامبری از پیامبران الهی بود که آن را از قبر او برداشته بودند ‼️‼️😠 ⛔️ مردم دریافتند که بارش باران به احترام آن پیامبر بوده نه مسیحیان !! … ❇️..و اینگونه به برکت امام حسن عسکری علیه السلام , شک از دلهای مسلمین رخت بربست …… 📔منبع : احقاق الحق ۴۶۴/۱۲ 🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه @basoyazoohor