eitaa logo
بصیر
214 دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
252 فایل
تبیین اساس کار ماست . بصیر .. ✌️ کپی ازمطالب حلال‌میباشد .
مشاهده در ایتا
دانلود
125.3K
✳️ پاسخ به سوالات: 31 🎙دکتر یزدانی ❓ لطفا تحلیلتون رو راجع به دعوت احمدی نژاد از فائزه هاشمی برای معاون اولی بیان کنید. 🍃🌻🍃 #روشنگری #ایران_قوی #ثامن #مشارکت_حداکثری #رسول
🇮🇷🌹 💠 پایان نهضت روشنگری ثامن 9 🇮🇷🌹 🆔 eitaa.com/rasul313 🍀 🇮🇷🌸
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🌸 🍀 💠قطب نما ۱۷۷ ❇️ موضوع: بازیگر سوم 🍃🌻🍃 🔸در همان سناريوي تکراري حمايت از جريان غربگرا، در دستورکار بيگانگان قرار دارد و با همه توان براي موفقيت جرياني که گمان دارد قرابت بيشتري با اهداف آنان دارد، تلاش خواهد کرد. 🆔 eitaa.com/rasul313 🍀 🇮🇷🌸
بصیر
🇮🇷🌹 💠 پایان نهضت روشنگری ثامن 9 🇮🇷🌹 #روشنگری #ایران_قوی #ثامن #مشارکت_حداکثری #رسول 🆔 eitaa.com/
پایان رزمایش از همراهی و صبوری ،شما همراهان گرامی سپاسگزارم سرسفره افطار دعاگوی هم باشیم 🍃🌸
بصیر
💠═✼❁﷽❁✼═💠 📗برشی از کتاب حیدر 6⃣1⃣ پیشکش نگاه پرمهرتون🍃🌸 🔅آغازِخوانش ، ۱۴۰۰/۱/۱ _خودم را بالای سرشان
💠═✼❁﷽❁✼═💠 📗برشی از کتاب حیدر 7⃣1⃣ پیشکش نگاه پرمهرتون🍃🌸 🔅آغازِخوانش ، ۱۴۰۰/۱/۱ _پنج‌ شنبه بود با فاطمه سرمزار حمزه رفتیم ، مشتی خاک خانه آورد و باآن تسبیح درست کردیم ، وباآن ذکر میگفت 📿 فاطمه برای شهدا ارزش زیادی قائل بود و دوشنبه‌ها هم به آن‌ها سر میزد . با فاطمه قرار گذاشته بودیم درامد باغهای مخیرق را که وقف شده بودند ، بین نیازمندان تقسیم کنیم ، گاهی هم آنجا مهمانی میگرفتیم ، برای خانه‌نان و زیتون میگرفتم ولی در خانه‌ی مردم نان و گوشت میبردم 🥺 ___________________ سرو صدا خواب را از چشمانم پراند. بلند شدم نشستم ،سرتاپایم زیرخاک بود. _ابوتراب ! پاشو . پیامبر خاکهارو از لباسم پس زدند.‌همان روز بود که کنیه ابوتراب‌را به من دادند. ابوتراب به دلم نشست بعد از آن هرکسی به این اسم صدایم میزد ،خوشحال میشدم . 🥰 ✅ انتشارفقط‌بالینک‌کانال‌جایز‌است 👇 https://eitaa.com/joinchat/1690501181Ce5f933c3a1 بصیر .. سجادیه ✌️
بصیر
💠═✼❁﷽❁✼═💠 📗برشی از کتاب حیدر 7⃣1⃣ پیشکش نگاه پرمهرتون🍃🌸 🔅آغازِخوانش ، ۱۴۰۰/۱/۱ _پنج‌ شنبه بود با فا
💠═✼❁﷽❁✼═💠 📗برشی از کتاب حیدر 8⃣1⃣ پیشکش نگاه پرمهرتون🍃🌸 🔅آغازِخوانش ، ۱۴۰۰/۱/۱ روزها میگذشت و یهودیان پرقدرت‌تر میشدند، و دشمنی‌اشان هم بیشتر😡 ،درمنطقه بویره نخلستانهای زیادی داشتند و درختان پرباری .. به پیامبر وحی شد نخلها را قطع کند تا آنها مجبور شوند از انجابروند _فقط سلاح‌هایشان را تحویل بدهند و اموال منقولشان را با خودببرند. به آنها مهلت داده شده تا اگر کسی به آنها بدهکار است بیاید و بدهیش را صاف کند در این میان آنها خانه‌هایشان را با دستان خود خراب کردند که مبادا مسلمانی در ان ساکن شود , حتی و در و پنجره هایشان را کندندکه باخود ببرند و ما هم کمکشان کردیم ، اثاثیه خود را جمع کردند با اتمام مهلت دونفرشان مسلمان شدند و باقی راهی . زنهایشان تمام جواهراتشان را به خود آویزان کرده بودند، لباسهای حریر و ابریشم و روپوشهای خزدار سبز و قرمز پوشیده بودند، نی و دف میزدند و شعر میخواندند و از بازار رد میشدند ، یعنی ما ناراحت نیستیم.😅 آنها به فدک، خیبر و برخی به شام رفتند . نقاب از چهره ی برخی برداشته شده بود !!! نگران مشروبشان بودند و عزا گرفته بودند ..🤔 _حالا چه خاکی برسرمان بریزیم ؟ _کاش پیش‌پیش از آنها خرید کرده‌بودیم ! ____ تا آن روز هنوز مهاجرها در منزل انصار زندگی میکردند، پیامبر تصمیم گرفت به زندگی آنها سرو سامانی بدهد ، زمینهای یهودیان را به مهاجرین داد تا در آن به کسب وکار مشغول و مستقل شوند .‌ ادامه دارد .. ✅ انتشارفقط‌بالینک‌کانال‌جایز‌است 👇 https://eitaa.com/joinchat/1690501181Ce5f933c3a1 بصیر .. سجادیه ✌️
#روزانه
بصیر
💠═✼❁﷽❁✼═💠 📗برشی از کتاب حیدر 8⃣1⃣ پیشکش نگاه پرمهرتون🍃🌸 🔅آغازِخوانش ، ۱۴۰۰/۱/۱ روزها میگذشت و یهودی
💠═✼❁﷽❁✼═💠 📗برشی از کتاب حیدر 9⃣1⃣ پیشکش نگاه پرمهرتون🍃🌸 🔅آغازِخوانش ، ۱۴۰۰/۱/۱ _مادرم ازدنیا رفت 😭گریان منزل پیامبر رفتم ، رسول خدا برای مادرم احترام زیادی قائل بود ، همیشه ایشان را مادر صدا میکرد .🍃 _ما از خداییم و پیش خدا برمیگردیم ، به‌خدا مادرت ، مادر من هم بود،خدا رحمتش کند . خانه مادرم رفتیم . _خانمها هرکسی بلد است ، مادرم فاطمه را غسل دهد . پیامبر یکی از پیرهنهایشان رادادند تا زیر کفن به مادرم بپوشانند، جمعیت زیادی آمده بودند نماز میت تمام شد ، در بقیع قبر مادر آماده شد پیامبر به پهلو در آن دراز کشیدند تا فشار قبر از مادرم برداشته شود در گوشش چیزی گفتند و سنگ لحد را گذاشتند 😭💔 سرشان را روی خاک گذاشتند، بار خدای او را به تو میسپارم ، او یارمهربان ابوطالب بود بعد از عمو هیچ کس اندازه‌ی او خیرخواهم‌نبود . _در گوشش تلقین خواندم ، نکیر و منکر آمدند از خدایش پرسیدند و از پیغمبرش ، درست جواب داد . وقتی از امامش پرسیدند به لکنت افتاد ، در گوشش گفتم ؛ پسرت پسرت پسرت ...💚🍃 ادامه دارد ... ✅ انتشارفقط‌بالینک‌کانال‌جایز‌است 👇 https://eitaa.com/joinchat/1690501181Ce5f933c3a1 بصیر .. سجادیه ✌️
یا حسین 😭😭 به تو از دور سلام به حسین از طرف وصله ی ناجور سلام به سلیمان نبی از طرف مور سلام
سلام مولای مهربانم میدانم و باور دارم که سلامم را میشنوی و مرا میبینی لایقم کن که جواب سلامت را بشنوم و ببینمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🌸 🍀 💠 #جمعه_نوشت 🍃🌻🍃 🌺 انتظار؛ انتظار یعنی ترقب، یعنی مترصد یک حقیقی که قطعی است، بودن؛ این معنای انتظار است. #انتظار یعنی این آینده حتمی و قطعی است؛ به خصوص انتظار یک موجود حی و حاضر؛ این خیلی مسئله‌ی مهمی است. ۱۳۹۰/۰۴/۱۸ 💢 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #ثامن #مهدویت #روشنگری 🍀 🇮🇷🌸