eitaa logo
نقد و نظر ٫ ع ا بسطامی
156 دنبال‌کننده
14 عکس
12 ویدیو
0 فایل
🔸مدرس حوزه و دانشگاه 🔸تأملاتی درباره دین، فرهنگ، جامعه و... ارتباط @bastamiaa
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸شکوه اراده ✍️ غزه، با تمام زخم‌های عمیقش، امروز مغرورتر از همیشه ایستاده است. خون‌هایی که بر خاکش ریخته شد، ریشه‌های مقاومت را ماندگارتر از پیش کرده است. رژیم صهیونیستی، اما با همه تجهیزات پیشرفته نظامی، حمایت‌های بین‌المللی و تبلیغات رسانه‌ای، به این حقیقت تلخ اعتراف کرده است که نمی‌تواند اراده یک ملت را در هم بشکند. نیروی ایمان و مقاومت مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند، از هر تسلیحات پیشرفته‌ای قوی‌تر است. در یک نبرد نابرابر، شکست و پیروزی نه با تعداد کشته‌ها سنجیده می‌شود، نه با عمق ویرانی‌ها. پیروزی در ایستادگی است، در این‌که ملتی زیر بار ظلم خم نشود، و امروز غزه دقیقاً همین را به جهان نشان داده است. رژیم اشغالگر، با همه غرور و اقتداری که مدعی آن بود، اکنون در برابر اراده مردمانی که در خونبارترین لحظات هم به آینده ایمان دارند، زانو زده است. این آتش‌بس، اعترافی است به شکست؛ شکست ظالمانی که حیات و موجودیت ملت مظلومی را نشانه گرفته بودند اما امروز خود حیثیت و هیمنه‌شان بر باد است غزه شاید زخمی باشد، شاید خسته و داغ‌دیده، اما هر زخمش نماد امیدی است که در دل جوانانش زنده است. هر آواری که بر زمین افتاده، چیزی از ایستادگی این مردم نکاهیده، بلکه پایه‌های ایمانشان را محکم‌تر کرده است. امروز، غزه با همه دردهایش سرافراز است، و رژیم صهیونیستی با همه غرور و ادعایش سرافکنده. این داستانی است که تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد. غزه، زنده است . https://eitaa.com/bastamia .
. 🔸روحانیت و هوش اجتماعی . ✍️ هوش اجتماعی، هنر برقراری ارتباط، فهم احساسات و نیازهای دیگران، و توانایی ایجاد تعاملات سازنده است. این توانایی، به‌ویژه برای روحانیت که وظیفه هدایت جامعه را بر عهده دارند، نه تنها وسیله ای برای ارتباط، بلکه ابزاری برای جلب اعتماد و تأثیرگذاری است . یک واعظ، مدرس یا مبلغ دینی که از هوش اجتماعی بهره‌مند است، بهتر می‌تواند آموزه های الهی را همدلانه و با زبانی گویا، شفاف و متناسب با مخاطبان ارائه دهد. در عصری که رسانه‌ها قدرت بی‌سابقه‌ای در شکل‌دهی به افکار عمومی دارند، ساده‌انگاری است اگر تصور کنیم صرفاً با روش های سنتی می‌توان در دل‌ مخاطب بویژه جوانان اثر گذار بود. یکی از الزامات بهره‌وری از هوش اجتماعی استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی مانند رسانه‌های اجتماعی، پادکست‌ها، ویدئوها و سایر فناوری‌های دیجیتال است. این ابزارها نه تنها به گسترش پیام دین کمک می‌کنند، بلکه امکان تعامل مستقیم با مخاطبان را فراهم می‌کنند. واعظ یا مبلغی که از هوش اجتماعی برخوردار است، می‌تواند از این ابزارها به شیوه‌ای خلاقانه و مؤثر استفاده کند و پیام دین را به گوش مخاطبان بیشتری برساند در دنیای امروز، مفاهیم دینی با پرسش ها و شبهات زیادی مواجه هستند. برخی از این پرسش ها ممکن است ریشه در تحولات فکری و فلسفی مدرن داشته باشند. هوش اجتماعی به روحانیت این امکان را می دهد تا با این چالش‌ها به شیوه‌ای سازنده برخورد کنند. و به جای آن که در موضعی انفعالی قرار بگیرند، با شنیدن و درک انتقادات، به گفت‌وگویی سازنده و احترام‌آمیز وارد شوند. این کار غیر از تقویت جایگاه دین، باعث می‌شود که دین به عنوان یک نیروی پویا و پاسخ‌گو در جامعه شناخته شود اما جامعه امروز شاید بیشتر از اندیشه و معنا، تشنه تعاملات اصیل و صادقانه است. بسیاری از افراد، دین را قبل از هر چیز در رفتار، اخلاق و منش روحانیان جستجو می‌کنند. اگر هوش اجتماعی در این مسیر به‌درستی به کار گرفته شود، روحانیت می تواند با تجلی آموزه های اخلاقی در رفتار خود پاسخگوی انتظارات معنوی جامعه باشد و در عین حال گسست‌های اجتماعی را به پیوندهای معنادار تبدیل کند. چیزی که که در آموزه های دینی هم به آن تأکید شده است: «كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ» مردم را با غیر زبانتان به دین دعوت کنید پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) نمونه‌های برجسته‌ای از بهره‌مندی از هوش اجتماعی در تاریخ‌اند. رفتار پیامبر با دوستان و دشمنان، و تلاش‌های بی‌وقفه ایشان در تبیین دین با روش محبت، احترام و درک متقابل، الگویی بی‌بدیل برای همه دوران‌ها است. سخنان کوتاه و پرمغز امام علی (ع) یا مناظرات امام رضا (ع) با پیروان ادیان دیگر، گواهی بر درک عمیق آن بزرگواران از شرایط اجتماعی و روانی افراد و هنر تأثیرگذاری بر دل‌ها و اندیشه‌هاست. روحانیون، به‌عنوان رهبران معنوی جامعه، برای بهره‌گیری از هوش اجتماعی، نیازمند دو عنصر کلیدی‌ هستند: نخست، آموزش ابزارها و مهارت‌های ارتباطی در کنار علوم دینی، و دوم، درک عمیق از شرایط فرهنگی و اجتماعی عصر خود. حوزه‌های علمیه می‌توانند با افزودن مباحثی در زمینه روان‌شناسی ارتباطات و شناخت فرهنگ‌های گوناگون، طلاب را برای ورود به میدان‌های متنوع آماده‌تر کنند. . امروز، بیش از هر زمان دیگری، تبیین و ترویج دین در گرو «ارتباطات هوشمندانه» است. . https://eitaa.com/bastamia .
🔸 « وَلاتَكُنْ إمَّعَة » خود را تابع بی تفاوت و بی مسئولیت قرار مده امام کاظم(ع) ✍️ واژه «امعه» در ادبیات عرب به معنای فردی است که هویت و اندیشه‌ای مستقل ندارد و صرفاً بازتابی از رفتار یا افکار دیگران است. این فرد نه برای خود و نه برای جامعه‌اش، منشأ اثری نخواهد بود و در آنچه می بیند و می شنود ، خنثی و بی‌تفاوت می‌ماند. امام کاظم (ع) با این کلام، انسان را از فروافتادن در چنین ورطه بی‌عملی و بی‌مسئولیتی بر حذر می‌دارد؛ زیرا جامعه‌ای که افرادش به امعه‌ بودن خو بگیرند، در برابر انحطاط و تباهی بی‌دفاع می ماند. رسالت ما در این جهان تنها زنده‌بودن نیست، بلکه مسئولیتِ ساختن و تغییر را نیز بر دوش داریم. بی‌تفاوتی در برابر آنچه در پیرامون ما رخ می‌دهد، شکلی از انفعال است که آرام‌آرام انسان را به حاشیه می‌راند. انسانِ بی‌تفاوت، نه‌تنها خود را از چرخه تأثیرگذاری حذف می‌کند، بلکه به‌طور غیرمستقیم، به تداوم ناهنجاری‌ها و بی‌عدالتی‌ها یاری می‌رساند. سخن امام، فراتر از فرد، کل جامعه را نیز مخاطب قرار می‌دهد. جامعه‌ای که افرادش نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی، و اخلاقی بی‌تفاوت باشند، در نهایت به مرگ جمعی و تدریجی می‌رسد. وقتی انسان‌ها تنها به دنبال راحتی فردی باشند و نسبت به دیگران احساس مسئولیت نکنند، بافت اجتماعی به تدریج فرسوده می شود و جامعه هویت جمعی خود را از دست می دهد اما اهمیت سخن امام در این روزگار که فضای محازی، رسانه‌ها، فرهنگ مصرف‌گرایی و جریان‌های فکری سطحی، فرد را در امواج خود غوطه ور کرده‌اند، بیشتر فهمیده می شود. در فضایی که انسان، آرام آرام به نظاره گر بی‌هویت دنیای مدرن تبدیل می شود و از درک مسئولیت انسانی خود غافل می شود این توصیه امام کاظم (ع)، راهی برای عبور از این ابتذال و بی هویتی است. شاید در یک جمله بتوان گفت: این دعوتی است برای ایستادگی در برابر هجوم روزمرگی، فرار از عافیت‌طلبی و کشف دوباره هویت فراموش‌شده خویشتن . https://eitaa.com/bastamia .
. 🔸 «فضیلت‌ مندی» و « فضیلت نمایی» . ✍️ فضیلت گوهر ارزشمندی است که همه دوست دارند به آن شناخته شوند با این تفاوت که برخی در پی پرورش آن در جانشان هستند و عده‌ای به دنبال ساختن نقابی از آن بر چهره. فضیلت‌مندی، جوهرهٔ انسانیت است؛ نوعی باور درونی و پایدار که شخص را به انجام کارهای نیک، بدون انتظار پاداش و ستایش یا دیده شدن، سوق می‌دهد. این فضیلت نه در رفتارهای نمایشی، که در کنش‌های ساده و طبیعت رفتار فرد جلوه می‌کند. فضیلت‌مندی، ناشی از ایمان ریشه‌دار و تقوای حقیقی است. چنین انسانی حتی زمانی که هیچ چشمی ناظر نباشد، در عمل، پایبند به اخلاق است. در مقابل، فضیلت نمایی، بیش از آنکه ریشه در باطن و ایمان داشته باشد، جلوه‌ای بیرونی برای جلب توجه و تأیید دیگران است. این رفتار، به‌جای آنکه بر محور انگیزه های انسانی و خالصانه باشد، بر مدار خودنمایی و کسب وجهه می‌چرخد. کسی که به نمایش فضیلت می‌پردازد، به جای آنکه نیکوکار باشد، در پی آن است که نیکوکار دیده شود. چنین شخصی، فضیلت را ابزار می‌کند تا به هدف‌های خودمحورانه دست یابد. به تعبیر دیگر، فضیلت‌مندی چونان درختی است که ریشه‌هایش در اعماق جان آدمی تنیده‌ شده و میوه‌هایش بدون تمنای ستایش به بار می‌نشینند. اما فضیلت نمایی، همچون گلی مصنوعی است که اگرچه از دور چشم‌گیر است، ولی از نزدیک بوی عطری ندارد و با لمس آن، پوشالی بودنش نمایان می‌شود. ریا یکی از جلوه های اصلی نمایش فضیلت است. امام علی (ع) در مذمت و بیهوده بودن آن فرموده‌اند: «ریاکار، مانند کسی است که چوب خشک را آب می‌دهد و امید دارد میوه دهد، ولی هرگز نخواهد داد.» بنابراین فضیلت‌مندی بر پایهٔ اخلاص استوار است و فضیلت نمایی بر محور ریا. چنین است که تنها انسان‌های فضیلت‌مند، گوهری ماندگار در تاریخ و دل‌ها بر جای می‌گذارند، و نمایش‌گران فضیلت، جز غبار فراموشی نصیبی ندارند. . https://eitaa.com/bastamia .
. 🔸 رسول مهر و رحمت ✍️ مبعث پیامبر مکرم اسلام، نقطه عطفی است که تاریخ بشری را به قبل و بعد از خود تقسیم می‌کند، لحظه‌ای که از فراز غار حرا، نوری بر تاریکی دنیای خسته از جهل و خشونت تابیدن گرفت. محمد امین، مردی که به صلابت کوه‌ها و به لطافت نسیم صحرا بود، در سکوت حرا، ندای آسمانی را شنید: «اقرأ!» بخوان! و این خواندن، نه تنها آغاز آگاهی انسان، بلکه آغاز مسئولیتی بزرگ بود. مبعث پیامبر، فراخوانی بود به بیداری، نه تنها بیداری فرد، بلکه بیداری جامعه‌ای که در میان خاکستر جاهلیت فرو رفته بود. پیام بعثت، رهایی انسان از زنجیرهای جهل، تعصب و خشونت بود، دعوتی بود به عدالت، صلح و کرامت انسانی. محمد(ص), آن یتیم قریش که به صداقت و امانت شهره بود، در پرتو بعثت، به پیامبری تبدیل شد که شانه‌های بشریت را از بار سنگین بردگی و نابرابری رها کرد. پیام او نه مختص به زمانه‌اش بود و نه محدود به قبیله‌اش، پیامی جهانی بود که با گذر زمان، عمق و گستره بیشتری یافت. در آن شب مبارک، که آسمان مکه با ستارگان خود سخاوتمندانه می‌درخشید، جبرئیل، فرشته وحی، با پیام الهی به زمین فرود آمد، و این پیام آغازگر تحولی شد که نه تنها جزیره‌العرب، بلکه تمام جهان را در نور خود فرو برد. این پیام، صدای رحمت و حکمت بود که از دل صحرا برخاست و به گوش تمام زمان‌ها و مکان‌ها رسید. بعثت پیامبر، اثبات این حقیقت بود که جهان بدون هدایت، بی‌معنا و گمراه خواهد ماند، و محمد(ص)، چراغی شد که مسیر حق و عدالت را روشن کرد، نه تنها برای پیروانش، بلکه برای تمام بشریت. . https://eitaa.com/bastamia .
. 🔸شعبان؛ ماهِ شوق و شکوه ✍️ ماه شعبان، همچون رودخانه‌ای زلال، پیش از آنکه به دریای رمضان بپیوندد، در جانِ عاشقانِ حقیقت، طراوت و تازگی می‌آفریند. ماهی که از نخستین روز تا نیمه‌اش، با نورِ میلادِ ستارگانِ آسمانِ امامت و ولایت روشن است و از نیمه تا پایان، با زمزمه‌های عاشقانه‌ی مشتاقانِ لیلةالقدر، به استقبالِ رمضان می‌رود. این ماه، ماه پیامبر است. گویی که زمین و زمان، در تکاپوی هم‌آوایی با رسولِ رحمت‌اند؛ چراکه خود فرمود: "شعبان ماهِ من است، و رمضان ماهِ خدا." پس چگونه می‌توان از کنارِ ماهِ رسول گذشت، بی‌آنکه در بارانِ رحمتش جان شُست و در نسیمِ معنویتَش نفس تازه کرد؟ شعبان، دروازه‌ی رمضان است. فرصتی است برای آنکه از غفلتِ روزمرگی برخیزیم و با دستانی گشوده، از برکتِ مناجاتِ شعبانیه، زلال‌تر شویم. آنجا که امیرالمؤمنین، در آستانِ این دعا، جان را به آتشِ عشقِ الهی گرم می‌کند و از خدا، دیداری در شأنِ اولیا و عاشقانش طلب می‌کند: "الهی! هَب لی کمالَ الانقطاعِ إلیکَ..." خدایا به من عطا کن نهایت بریدن از غیر تو خوشا آنانکه در این ماه، دلی از محبتِ الهی لبریز می کننند، و گامی در مسیرِ آسمان برمیدارند. که شعبان، ماهِ تطهیرِ جان است، و تنها آنکه سبک‌بار شود، به رمضان خواهد رسید. ورود به ماه مبارک شعبان مبارکباد🌹 https://eitaa.com/bastamia .
. 🔸حکمت «معنا» در زندگی 🔹« اگر دو برادر همسان را به مدت سه سال هر روز به بدترین شکل کتک بزنند و به اولی بگویند کتک خوردنش جزئی از یک تمرین ورزشی است و به دومی هیچ دلیلی برای کتک خوردنش ارائه ندهند برادر اول بعد از سه سال به ورزشکاری قوی و با اعتماد به نفس بالا و برادر دوم به انسانی حقیر و سرشار از عقده ها و کینه ها تبدیل می شود. کتک خوردن و رنج برای هر دو یکسان است اما تفاوت در حکمتی است که میتواند به رنج کشیدن "معنا" بخشد. یکی به امید روزهای بهتر رنج میکشد و دیگری با هر ضربه خردتر و حقیرتر میشود. اینکه چگونه با سختیها و مشقتهای زندگی کنار بیاییم و به آنها واکنش نشان دهیم نهایتا محصول یک «تصمیم شخصی» است. میتوانیم تصمیم بگیریم به سختیها و مصائب اجتناب ناپذیر زندگی از منظر معنا و حکمت نگاه کنیم تا در پس هر ضربه روحی و هر لطمه جسمی تنومندتر مقاوم تر و آگاه تر بیرون بیاییم یا اینکه تصمیم بگیریم در بهترین حالت یک قربانی منفعل با حیاتی پر از غم باشیم » ویکتور فرانکل 📚 انسان در جستجوی معنا . https://eitaa.com/bastamia .
. 🔸اسطوره‌ای ایستاده در برابر تاریخ ✍️ چگونه می‌توان از حسین (ع) نوشت، بی‌آنکه کلمات در برابر شکوهش سر فرود نیاورند؟ چگونه می‌توان به یاد میلادش، به جشن نشست، بی‌آنکه غمی شیرین در دل نرقصد؟ حسین، نه فقط فرزند علی و فاطمه، که فرزند آزادگی و حقیقت است. آن روز که در مدینه چشم به جهان گشود، هنوز صحرای کربلا خاموش بود. نسیم درختان نخل، چیزی از عطش فرات نمی‌دانست. اما گویا زمین و آسمان، از همان نخستین لحظه، او را می‌شناختند، کودکی که در گهواره، بوی بهشت داشت و صدای اذان پیامبر، اولین آوایی بود که در گوش جانش نشست. حسین (ع) با زیبایی و صلابت علی، و با مهر و شفقت فاطمه پرورش یافت. در نگاهش، دریای علم پیامبر موج می‌زد و در سکوتش، حکمت نهفته بود. او، همان است که هرگاه رسول خدا به او می‌نگریست، دیده‌اش از آینده‌ای پرغرور و اندوه بار سرشار می‌شد زندگی حسین، تنها روایت یک قهرمان نیست، او اسطوره‌ای ایستاده در برابر تاریخ است. گویی تقدیر چنین رقم زده بود که این مولود مبارک، روزی پرچمدار سپیده‌دمی باشد که با خون، سربرافراشته بود. هر گامی که برداشت، هر سخنی که گفت، مقدمه‌ای بود برای آن روزی که دیگر تنها "فرزند علی" نبود، بلکه "چراغ هدایت و کشتی نجات" شد. میلاد فرخنده اش مبارکباد 🌹 https://eitaa.com/bastamia .
. فرازهایی از مناجات شعبانیه - ۱ 🔸وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ . و چون با تو مناجات كنم به حالم توجه فرما كه من بسوى تو گريخته ‏ام ✍️ در این فراز از دعای شعبانیه، گوینده با لحنی سرشار از اضطرار و شوق، خداوند را خطاب قرار می‌دهد : وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ – پروردگارا هنگامی که با تو نجوا می‌کنم، روی عنایتت را به من بگردان. این درخواست، حاکی از نیاز بی‌کران آدمی به نگاه لطف الهی است. بسیاری از ما گمان می‌کنیم که دعا و مناجات، صرفاً سخن گفتن ما با خداست، اما حقیقت آن است که مناجات، یک رابطه است، رابطه‌ای که با اقبال الهی تکمیل می‌شود. اگر خداوند التفات نکند، این سخنان ارزشی نخواهند داشت. این جمله بازتاب تمنای عاشقانه‌ای است که در دل بندگان خالص موج می‌زند. فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ – من به سوی تو گریخته‌ام. واژه‌ی «هربت» بار معنایی خاصی دارد. گریختن، معمولاً از ترس و ناامنی است. کسی که از دشمن می‌گریزد، کسی که از آتش می‌گریزد، کسی که از سیلاب می‌گریزد. اما اینجا آدمی از چه می‌گریزد؟ از خود؟ از گناه؟ از دنیا؟ از تاریکی‌های درون؟ او به نقطه‌ای رسیده است که هیچ پناهگاهی جز دامن رحمت الهی نمی‌بیند. در این عبارات دعای شعبانیه، ما با تصویری از دلِ بی‌قرار یک سالک روبه‌رو هستیم که میان خوف و امید، میان گریختن و پناه بردن، میان درخواست و انتظار، آویخته به نگاه خداوند شده است. این نگاه، اگر بر او بتابد، همه‌ی گمشده‌هایش را خواهد یافت. . https://eitaa.com/bastamia .
. فرازهایی از مناجات شعبانیه - ۲ 🔸رَاجِياً لِمَا لَدَيْكَ و به آنچه نزد توست چشم امید دارم ✍️ در زندگی آدمی لحظاتی است که برای آن، جز امید به رحمت الهی، چاره‌ای پیدا نمی شود. در چنین شرایطی، نیایش پناهگاهی است که آدمی را آرام میکند این فراز از مناجات شعبانیه، تصویری ناب از این امید و تعلق است. «رَاجِياً لِمَا لَدَيْكَ»؛ به آنچه نزد توست امید بسته ام. و پیداست هر چه هست و نیست نزد خداست. راز این امید در شناخت مقام ربوبیت نهفته است. اگر انسان درک کند که آنچه نزد خداست، از هر آنچه در این عالم می‌بیند برتر و پایدارتر است، نگاهش به هستی دگرگون می‌شود. دیگر دل به زرق و برق فریبنده دنیا نمی‌بندد، دلبستگی ها و تعلقات دنیوی برایش رنگ میبازد و چشم امیدش را فقط به آستان پروردگاری می‌دوزد که خزائن رحمتش بی‌پایان است. در پس این جمله، غیر از امید، نوعی تسلیم و رضا نیز نهفته است. امید داشتن به خداوند، یعنی باور به اینکه تقدیر او همواره نیکوست، حتی اگر ظاهر حوادث، با درک محدود ما ناسازگار باشد. آن که چشم امید به خدا دارد، در حقیقت، دل به لطف او سپرده و خود را از اضطراب و دلهره‌های بیهوده رها کرده است. این همان حقیقتی است که در دعای عرفه امام حسین (ع) نیز جلوه‌گر است: "مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ؟ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ؟" «آن که تو را نیافته، چه یافته است؟ و آن که تو را یافته، چه از دست داده است؟» راز آرامش، در همین جمله کوتاه مناجات نهفته است: دل بستن به آنچه نزد خداوند است، که همان حقیقت بی‌زوال و رحمت بی‌کران است. . https://eitaa.com/bastamia .
. فرازهایی از مناجات شعبانیه - ۳ 🔸وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِي‏ « و آنچه مى‏ خواهم كه به زبان اظهار كنم و از حوايجم سخن گويم و آنچه براى حسن عاقبتم به تو اميد دارم همه را مى‏ دانى » ✍️ این بخش از مناجات اشاره به این حقیقت دارد که انسان، پیش از آنکه زبان به سخن بگشاید، در محضر خدایی است که به تمامی نیازها، خواسته‌ها و نیت‌های پنهانش آگاه است. گویی در این کلمات، نوعی حیا و ادب موج می‌زند. گوینده می‌خواهد سخن بگوید، اما در همان لحظه، به یاد می‌آورد که مخاطب او خداوندی است که پیش از هر کلامی، پیش از هر نیتی، و پیش از آنکه خواهشی در دلش شکل بگیرد، از آن آگاه است. اینجا همان لحظه‌ای است که زبان در برابر عظمت آگاهی الهی به لکنت می‌افتد. حاجت‌خواهی انسان، برخلاف آنچه در نگاه نخست تصور می‌شود، همیشه از سر نیازِ صرف نیست، گاهی نوعی تسلیم عاشقانه است. همان‌گونه که کودکی، حتی پیش از آنکه نیازش را بیان کند، در نگاه مادر، پاسخ و اجابت را می‌یابد. و نکته‌ی دیگر، ترکیبِ «أرجوه لعاقبتی» است. گویا حاجتمند، نگاهی فراتر از نیازهای زودگذر و عاجل دارد. او نه تنها در پیِ گشایشِ گره‌های اکنونِ خود است، بلکه نگاهش به عاقبت و فرجامِ راه، دوخته شده است. این همان نقطه‌ای است که خواهش‌های فردی، در سایه‌ی یک حکمت بزرگ‌تر قرار می‌گیرند. این فراز، ما را از دنیای درخواست‌های معمولی به عالمی دیگر می‌برد؛ به دنیایی که در آن، قبل از آنکه چیزی بخواهیم، پیشاپیش در معرض مهر و رحمت خداوند قرار گرفته‌ایم. . https://eitaa.com/bastamia .