- بــاۅاݩــم!𖧧
در قنوتم ز خدا «عقل» طلب میکردم «عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت "فاضل نظری"
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من؟
"فاضل نظری"
- بــاۅاݩــم!𖧧
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من؟ "فاضل نظری"
ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی
خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی
"شهریار"
- بــاۅاݩــم!𖧧
ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی "شهریار"
آمدی جانمٖ به قــربانت صفا آورده ای
درد بی درمان قـلـبـم را دوا آورده ای
"شهریار"
- بــاۅاݩــم!𖧧
بگذار ردیف کنم خواستنت را؛ قافیه ی صبحگاهی دستانت، عجیب به صبحهایم می آید!
صبحت بهخیر محبوبم! :)✨
خیلیوقتا جای آدما با هم عوض میشه!
مثلا روزا بقیه با حسرت به خندههای من؛
شبا من با حسرت به راحت خوابیدن اونا فکر میکنم! :)