من ته خط بودم، تا اینکه تو اومدی؛
و انگار با اومدنت من دوباره متولد شدم! :)
هیچوقت فکر نمیکردم چشماش اینقدر منو مجذوب خودش کنه !
وقتی زل زدم تو چشاش انگاری رفتم تو ی دنیا و ی عالم دیگه
دنیایی داشت تو چشماش که تموم غما و مشکلاتو توش حل میکرد
همون لحظه بود که دلمو به چشماش باختم و عاشقش شدم:)
هدایت شده از -ࢪوحاء !:)
فکر کردم و فکر کردم و فقط به این نتیجه رسیدم که زندگی بدون اون اصلا معنایی نداره .
آدم دیگه!
یهو خسته میشه،یهو وا میده، یهو دلش میخواد بمیره.
اما تو کنارش باش، تو اون روزای سخت پیشش بمون، یکاری کن احساس کنه هنوز یه دلیل واسه ادامه زندگی وجود داره:)"