﷽
شبهای قدرچندبار در دعای جوشنکبیر
گفتیم
#یاسَتّار
میخوامیادآوریڪنم اولبهخودم
حواسمون باشه آبروی ڪسی رونبریم
بالایڪ ونشرپستی درفضای مجازی
درریختن آبروی ڪسی شریڪ نشیم
خدایا
به این لحظاتملڪوتی غروب آخرین
شبجمعه ماهمبارڪرمضان
لحظه ایمارابهخودمون وامگذار
پ.ن
روحت شادباباجون همیشه میگفتی
خدایا
لحظهایڪمترازآنیماروبهخودمونواگذارمڪن
چقدرجای خالیات حس میشه
انگارنهانگارسالھاست رفتی پیش اربابت
خاطراتت اماھست
خصوصاشبایإحیامسجدصباغ
موقع قرآن سرگرفتن حاجآقاعبداللھیحفظهالله
ڪه محروم شدیم ازفیض نمازجماعتشون
تمام سالھایی ڪه بودی وآخرمراسم
یابنالحسن یابنالحسن
گفتنات توگوشمه
سالهاست شبایإحیاباهمون صدا
آقامونوصدامیزنم و
چشمھای پرغمواندوھم ترمیشه
چقدرجایخالیحاجآقانجومی سحرھاحس میشه
سحررادیوڪرمانشاه
و
جای تأسف داره ڪه دوساله ازشنیدن
صداشون محرومایم
دلتنگم،خیلی دلتنگ
داداشعلی
چندماهه نیومدیم سرمزار
چندماھه بغض فروخفتهام روسرمزارتون باز نڪردم
ڪروناخیلی ازنعمتهایی روڪه داشتیم
وبرامون عادیشده بودروازمون گرفته
چقدرفرصتھاروازدست دادم برای
نمازجماعتھاوزیارت
مشھد،قم،عبدالعظیمحسنی،امامزادهصالح
وڪربلاڪربلاڪربلا
اربعینھا
قدرندونستم لحظاتنابیڪه توینجفوڪربلا بودم
عادی شده بودھمهنعمتھا
ڪرونادنیامونوبھم ریخته
این منحوسترین ویروس چیه ڪه اگر
ڪمی پامون بلغزه آخرتمون روھم ازمون میگیره؟
خدایا
چشم عالم رو روشن ڪن بهجمال نورانی
حضرتحجتعجةاللهتعالیفرجه
خستهام
ازهرسهتاتونالتماسدعادارم
#طاهره_انصاری
#ماه_مبارك_رمضان
#شب_جمعه
@bavelaiiat_ta_shahadat💫
بسمالربشھداءوالصدیقین
#سالروز_تولد_شهید
🕊
شب ۴ام آبان رسید
شب تولد تو
شب تولدے بسیار متفاوت با سالها قبل
حسِ امشب براے تو
آشناتر است تا من...
حسِ امشب براے تو
شیرین است و براے من پُر از دلتنگی است
😭
١٨سال شب تولدت در کنار مادر بودے
و پس از آن عروج خونینات
یادآورے چنین شبی براے مادر
هم شیرین بود و هم پر غصه و سرشار از دلتنگی...
اما هیچگاه شکوه و بی تابی از او ندیدم...
خاطره تولدت را بارها بیان کرد
با چشمانی اشکبار و چهرهاے گشاده...
آرے صبر مادر بی بدیل بود علی جان
پدر هم صبوریاش بی همتا بود...
آن هم با یادآورے لحظاتی که تو را بی جان و خونین
در آغوش گرفته و به خانه آورده بود
و در مقابل مادر گذارده بود...
لحظاتی که بارها و بارها
بیان کردند براے
هرآنکس که از آنها درخواست کرد...
استوار و قوے
چون کوه با صلابت
و من
هیچگاه نفهمیدم...
هیچگاه درک نکردم...
دلتنگی آنها را...
خصوصا مادر ...😭
نمیفهمیدم چقدر بیتاب لحظاتی هستند
که تو را درآغوش بگیرند...😭
زمان فراقِ مادر از تو
بیشتر بود...
و
اکنون بار دیگر پس از سالها
شب تولدت
باز هم مادر درکنارت است ...
نوزدهمین سالی است که برایت
در چنین شبی آغوش گشاده...
و متفاوت است این بار
با همه آن سالهاے قبل از شهادتات...
اینبار
رها از غم و محنت دنیا
سبکبال و خوشحال
در عالمی سراسر نور و معرفت
تو را در آغوش گرفته...
خوشا به حال ات که در کنار پدر و مادر هستی...
برایم خیلی سخت است بیان این نکته، که امسال
باید بیشتر از این سالها
تولدت را تبریک بگویم ...
قلبم سرشار از غم و غصه و دلتنگی است...
اما
نمیتوانم این واقعیت را نادیده بگیرم که اکنون
شادمانیتان وصف ناپذیر است...
چقدر زیباست برایتان
که هریک پاداش و اجرتان را گرفته اید...
تولدت مبارک بــــــــ❤ــــــــرادرم
خوش باش در کنار
مــــــــ❤ــــــــادر و پــــــــ❤ــــــــدر
خوش باش که اکنون فراقات به سر رسیده
تولدت مبارک عزیز دلِ خواهر
مرا نیز یادکرده ، دعایم کنید😭
✍ #خواهر_شهید_علی_انصای
#طاهره_انصاری
#پ_ن
این دلنوشته در شب چهارم آبان١۴٠٢
نوشته شده
و با تاخیر نشر داده شده است.
دل پُر غصه ام مجال نمیدهد برای ثبت و نشر مطالب
در زمان خود
خداوندا
راضی به رضاےات
و تسلیم در برابر مشییت هستم.
امید به یاریات دارم
و محتاج به دعاے
پدر
مادر
و برادر
#شهید_علی_انصاری
#پدر_شهید_علی_انصاری
#مادر_شهید_علی_انصاری
💔
@bavelaiiat_ta_shahadat313🕊