eitaa logo
با ولایت تا شهادت
2.8هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
6.2هزار ویدیو
54 فایل
💞موضوعات مربوط به ولایت و شهداء و مقاومت💞
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۱ و خطبه ۲۱۰.mp3
2.65M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۱ تا خطبه ۲۱۰ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈• ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/bavelayat
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۱ تا خطبه ۲۱۰ ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 : شخصی از احادیث بدعت آور و گوناگونی که در میان مردم رواج داشت پرسید امام (علیه السلام) فرمود: 1⃣ اقسام احاديث رواج يافته 🔻احاديثی كه در دسترس مردم قرار دارد، هم حق است هم باطل، هم راست هم دروغ، هم ناسخ هم منسوخ، هم عام هم خاص، هم محكم هم متشابه، هم احاديثی كه به درستی ضبط گرديد و هم احاديثی كه با ظن و گمان روايت شد. در روزگار پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد كه ايستاد و خطابه ايراد كرد و فرمود: «هر كس از روی عمد به من دروغ نسبت دهد جايگاه او پر از آتش است.» 2⃣ اقسام راويان حديث 🔻افرادی كه حديث نقل می كنند چهار دسته اند، كه پنجمی ندارد. 🔹اول- منافقان نفودی : نخست منافقی كه تظاهر به ايمان می كند و نقاب اسلام بر چهره دارد، نه از گناه می ترسد و نه از آن دوری می جويد و از روی عمد دروغ به پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) نسبت می دهد. اگر مردم می دانستند كه او منافق دروغگو است، از او نمی پذيرفتند و گفتار دروغين او را تصديق نمی كردند، اما با ناآگاهی می گويند: او از اصحاب پيامبر است، رسول خدا را ديده و از او حديث شنيده و از او گرفته است، پس حديث دروغين او را قبول می كنند، در صورتيكه خدا تو را از منافقين آنگونه كه لازم بود آگاهاند و وصف آنان را برای تو بيان داشت، آنان پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) باقی ماندند و به پيشوايان گمراهی و دعوت كنندگان به آتش با دروغ و تهمت نزديك شده پس به آنان ولايت و حكومت بخشيدند و بر گردن مردم سوار گرديدند و به وسيله آنان به دنيا رسيدند، همانا مردم هم با سلاطين و دنيا هستند، مگر آن كس كه خدا او را حفظ كند، اين يكی از آن چهار گروه است. 🔹 دوم- اشتباه كار : دوم كسی كه از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) چيزی را به اشتباه شنيده و سخن آن حضرت را درست حفظ نكرده است و با توهّم چيزی را گرفته، اما از روی عمد دروغ نمی گويد، آنچه در اختيار دارد روايت كرده و به آن عمل می كند و می گويد من از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) آن را شنيده ام، اگر مسلمانان بدانند كه او اشتباه كرده و غير واقعی پنداشته از او نمی پذيرفتند، خودش هم اگر آگاهی می يافت كه اشتباه كرده آن را رها می كرد. 🔹 سوم- نااگاهانی كه حديث شناس نيستند: و سومی شخصی كه شنيده پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به چيزی امر فرمود، سپس از آن نهی كرد و او نمی داند، يا شنيد كه چيزی را نهی كرد، سپس به آن امر فرمود و او آگاهی ندارد، پس نسخ شده را حفظ كرد ولی ناسخ را نمی داند، اگر بداند كه حديث او منسوخ است تركش می كند و اگر مسلمانان نيز می دانستند روايت او نسخ شده آن را ترك می كردند. 🔹 چهارم- حافظان راست گفتار: دسته چهارم، آنكه نه به خدا دروغ می بندد و نه به پيامبرش دروغ نسبت می دهد، دروغ را از ترس خدا و حرمت نگهداشتن از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) دشمن دارد، در آن چه از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) شنيده اشتباه نكرده، بلكه آن را با تمام جوانبش حفظ كرده است. و آن چنانكه شنيده بدون كم و كاست نقل می كند، پس او ناسخ را حفظ و به آن عمل كرد و منسوخ را حفظ و از آن دوری جست، خاص و عام، محكم و متشابه را شناخته، هر كدام را در جای خويش قرار داده است. 3⃣ اقسام اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) : 🔻گاهی سخنی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دارای دو معنا بود، سخنی عام و سخنی خاص، كسی آن را می شنيد كه مقصود خدا و پيامبرش را از كلام نمی فهميد، پس به معنای دلخواه خود تفسير می كرد و بدون آنكه معنای واقعی آن را بداند، كه برای چه هدفی صادر شد و چرا چنين گفته شد، حفظ و نقل می كرد. همه ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنان نبودند كه از او چيزی بپرسند و معنای واقعی آن را درخواست كنند تا آنجا كه عده ای دوست داشتند، عربی بيابانی يا سوال كننده ای از آن حضرت چيزی بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند، اما من هر چه از خاطرم می گذشت می پرسيدم و حفظ می كردم، پس اين است علل اختلاف رواياتی كه در ميان مردم وجود دارد و علل اختلاف روايات در نقل حدیث. ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/bavelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت نود و دوم ❇️ ادامه اولین خطبه پس از ورود به کوفه 🔻بدانید که مردانی از شما از یاری من کوتاهی کردند. آنها شایسته ملامت و مذمت هستند و من آنها را سرزنش و نکوهش می‌کنم. شما هم رابطه خود را با آنها قطع کنید، آنان را از خود برانید و سخنانی را که خوش ندارند به گوش آنها بخوانید تا تنبیه شوند! این‌گونه اقدامات لازم است تا این که در هنگام جدایی صف‌ها،حزب خدا شناخته شود. 🔻[ در اینجا مالک‌بن‌حبیب، رئیس نیروهای انتظامی شهر کوفه، برخاست و گفت: به خدا سوگند ملامت کردن متخلفان از جنگ مجازاتی اندک برای آنان است. اگر فرمان صادر کنی، همه آنها را از دم تیغ می‌گذرانیم، اما من به وی تذکر دادم: ] 🔻سبحان الله! ای مالک، از مرز گذشتی و از حد تجاوز کردی و در تندروی غرق شدی، ای مالک! خداوند چنین حکم نکرده است. قانون خدا قتل نفس در برابر قتل نفس است؛ پس چه جای انتقام‌گیری و بیدادگری است؟ خدا فرموده است: "وَ مَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنصُورًا؛ و آن کس که مظلوم کشته شده است، برای ولی‌اش سلطه [ و حق قصاص ] قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است". اسراف در قتل یعنی اینکه انسان کسی را بکشد که قتلی انجام نداده است. خداوند انسان را از چنین کاری پرهیز داده است؛ زیرا ستم است. 🔻[ ابوبرده که یکی از متخلفان از جنگ بود، برخاست و پرسید: ای امیرالمومنین! کسانی که در کنار عایشه و زبیر و طلحه کشته شدند، چه جرمی مرتکب شده بودند که مستحق قتل شدند؟ به وی پاسخ دادم: ] 🔻آنان شیعیان و کارگزاران مرا کشتند و برادر ربیعه عبدی، که رحمت خدا بر او باد و گروهی از مسلمانان را کشتند. آری، جرم هواداران من این بود که گفتند: ما به خلاف شما که پیمان شکسته‌اید، پیمان نمی‌شکنیم و به‌خلاف شما که خیانت ورزیده‌اید، خیانت نمی‌کنیم. 🔻بر سر آنان ریختند و همگی را از دم تیغ گذراندند. من به این جرم آنها را کشتم. از آنان خواستم قاتلان برادرانم را تحویل ما دهند تا قصاص کنیم، سپس کتاب خدا بین من و آنها حاکم باشد؛ اما آنان نپذیرفتند و در جنگ با من اصرار ورزیدند، درحالی‌که بیعت من بر گردن آنها بود و علاوه‌برآن خون نزدیک به هزار نفر از شیعیان من نیز بر عهده آنان است. آیا باز هم تردید داری؟ [ او پاسخ داد: در تردید بودم؛ اما اکنون حقیقت را فهمیدم و خطای آن گروه بر من آشکار شد. به راستی که تو هدایت شده و درست کردار هستی. ] 🔻و بعد از آن، اولین خطبه نماز جمعه در کوفه را خواندم: پس از حمد و ستایش خداوند و شهادت بر یکتایی او و شهادت بر نبوت و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، مردم را به تقوای الهی سفارش و پیرامون آن برای آن‌ها سخن گفتم. همچنین آنها را به عمل خالصانه، دور از ریا و جلوه گری فرا خوانده، آنها را از عذاب الهی و فریب دنیا بر حذر داشتم با استناد به آیه قرآن: "وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می‌دانستند". 🔻در پایان از خداوند، تشرف به مقام شهیدان و همراهی با پیامبران و زندگی اهل سعادت را خواستار شدم. که به راستی ما برای او هستیم و به سوی او رهسپاریم. 📚منابع: ۱. قرآن کریم، سوره اسراء، آیه۳۳ ۲. وقعة صفین، ص۳ ۳. الفتوح، ج۱، ص۱۳۸ ۴. الإرشاد، ج۱، ص۲۵۹ ۵. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۰۲ ۶.قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه۶۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/bavelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۳۱- ارکان شک.mp3
4.6M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / قسمت دهم ⭕️ بخش ششم: ارکان شک 🎙حجت الاسلام ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/bavelayat
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 10 ) 🔷 ارکان شک 🔻در ادامه حکمت ۳۱ نهج البلاغه و در باب ارکان کفر، امیرالمؤمنین (علیه السلام) رابطه بین تعمّق بی جا، تنازع، زَیغ و شقاق را اینگونه بیان می فرمایند: کسی که بی جا کنجکاوی کند، هرگز به سمت حق برنمی گردد و کسی که نزاعش به خاطر جهل زیاد باشد، کوری او از دیدن حقیقت طولانی خواهد شد و ادامه خواهد یافت و کسی که قلبش از حق به ضلالت برگردد، نزد او نیکی زشت دیده میشود و زشتی، نیکی و زیبایی و در مستی ضلالت باقی می ماند و کسی که با حق درآمیزد، تمام راههای حقیقت بر او بسته می شود و امر او مشکل خواهد شد و راه خروجش از ضلالت و کفر بسیار تنگ خواهد بود. 🔻 بعد از این امیرالمؤمنین (علیه السلام) قصّه "شک" را بیان می کنند. همین که شک را در مقابل ایمان و هم عرض کفر قرار می دهند، نکته بسیار بسیار مهمی است؛ چون در شک دو مرحله داریم: 1⃣ شکی که مقدّمه یقین می شود. 2⃣ شکی که منجر به کفر می شود. به قول استاد شهید مرتضی مطهری، شک معبر خوبی هست، اما مقرّ خوبی نیست. یعنی اگر شک باعث بشود که انسان سؤال خودش را از مسیر درست و منابع درست تحقیق کند و به حق برسد، معبر خوبی است برای رسیدن به یقین. اما اگر در شک بماند و جستجو نکند و این شک را به نااهل عرضه بکند، شک به شبهه و کم کم به انکار و کفر منجر میذشود. 🔻 لذا حضرت علی (علیه السلام) در این حکمت می فرمایند: شک هم بر چهار شعبه است؛ یعنی شک هم به این سادگیها نیست که انسان بگوید خوب یک نوع سوال است فقط، نه! شک هم برای خودش ارکانی دارد که باید این ارکان را بشناسیم و در مقابلش علاج داشته باشیم. 🔰 شک چهار بخش دارد: 1⃣ جدال در گفتار 2⃣ ترسیدن 3⃣ دو دل بودن 4⃣ تسلیم حوادث روزگار شدن بعد می فرمایند: پس آنکس که جدال و نزاع را عادت خود قرار دهد، از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد و آنکس که از هر چیزی بترسد، همواره در حال عقب گرد است و آنکس که در تردید و دودلی بماند، زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد و آنکس که تسلیم حوادث شود و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهد، هر دو جهان را از کف خواهد داد. 🔻همانطور که ملاحظه می فرمایید، اینجا منظور آن شکی که برای هر انسانی و حتی هر محقّقی پیش می آید نیست، منظور آن شکی است که یا صاحبش نسبت به آن لجاجت دارد یا برای برون رفت از آن تلاش نمی کند، یا تلاشش از مسیر درست و منطقی نیست لذا به حق نمی رسد و به تعابیری که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند مبتلا می شود. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/bavelayat
خطبه 236 تا 231.mp3
2.91M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/bavelayat
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : از هجرت و پیوستن به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) سخن می گوید: 🔹 ياد مشكلات هجرت 🔻خود را در راهی قرار دادم كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رفته بود و همه جا از او پرسيدم تا به سرزمين "عرج" رسيدم. (اين جملات در يك سخن طولانی آمده است، جمله "فاطا ذكره" در همه جا از او می پرسيدم) يكی از سخنانی است كه در اوج فصاحت قرار دارد، يعنی خبر حركت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از ابتداء حركت تا پايان به من می رسيد، كه امام اين معنا را با كنايه آورده است) ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : هنگام غسل دادن پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمود : 🔻پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته ای بريد كه در مرگ ديگران نبريد، با مرگ تو رشته پيامبری و فرود آمدن پيام و اخبار آسمانی گسست، مصيبت تو ديگر مصيبت ديدگان را به شكيبایی واداشت و همه را در مصيبت تو يكسان عزادار كرد، اگر به شكيبایی امر نمی كردی و از بی تابی نهی نمی فرمودی، آنقدر اشك می ريختم تا اشكهایم تمام شود و اين درد جانكاه هميشه در من می ماند و اندوهم جاودانه می شد كه همه اينها در مصيبت تو ناچيز است. چه بايد كرد كه زندگی را دوباره نمی توان باز گرداند و مرگ را نمی شود مانع شد، پدر و مادرم فدای تو، ما را در پيشگاه پروردگارت ياد كن و در خاطر خود نگه دار. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : ذعلب یمانی از احمد بن قتبیه، از عبدالله بن یزید، از مالک بن دحیحه نقل کرد که در حضور امام (علیه السلام) از علت تفاوتهای میان مردم پرسیدند امام (علیه السلام) فرمود: 🔹علل تفاوتها ميان انسانها 🔻علت تفاوت های ميان مردم، گوناگونی سرشت آنان است؛ زيرا آدميان در آغاز تركيبی از خاك شور و شيرين، سخت و نرم بودند، پس آنان به ميزان نزديك بودن خاكشان با هم نزديك و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند يكی زيباروی و كم خرد، ديگری بلندقامت و كم همّت، يكی زشت روی و نيكوكار، ديگری كوتاه قامت و خوش فكر، يكی پاك سرشت و بداخلاق، ديگری خوش قلب و آشفته عقل و آن ديگر سخنوری دل آگاه است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/bavelayat
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱.mp3
3.87M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈• ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/bavelayat
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۳۶ تا خطبه ۲۳۱ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : هنگامی که "جعده بن حریره" خواهر زاده امام (علیه السلام) نتوانست در حضور آن حضرت سخن بگوید، فرمود: 1⃣ فصاحت و بلاغت اهل بيت(علیهم السلام) 🔻آگاه باشيد همانا زبان پاره ای از وجود انسان است، اگر آمادگی نداشته نباشد سخن نمی گويد و به هنگام آمادگی، گفتار او را مهلت نمی دهد. همانا ما اميران سخن می باشيم، درخت سخن در ما ريشه دوانده و شاخه های آن بر ما سايه افكنده است. 2⃣ علل سقوط جامعه انسانی 🔻 خدا شما را رحمت كند، بدانيد كه همانا شما در روزگاری هستيد كه گوينده حق اندك و زبان از راستگویی عاجز و حق طلبان بی ارزشند، مردم گرفتار گناه و به سازشكاری هم داستانند، جوانشان بداخلاق و پيرانشان گناهكار و عالمشان دورو و نزديكشان سودجويند، نه خردسالانشان بزرگان را احترام می کنند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می گيرند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : عبدالله بن زمعه از یاران امام بود و درخواست مالی داشت، در جوابش فرمود: 🔹 احتياط در مصرف بيت المال 🔻اين اموال كه می بينی نه مال من و نه از آن توست، غنيمتی گردآمده از مسلمانان است كه با شمشيرهای خود به دست آوردند، اگر تو در جهاد همراهشان بودی، سهمی چونان سهم آنان داشتی وگرنه دسترنج آنان خوراك ديگران نخواهد بود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : این سخنرانی در سرزمین "ذی قار" هنگام حرکت به سوی بصره در سال ٣٦ هجری ایراد شده 🔹ويژگيهای پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) 🔻پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) آنچه را كه به او فرموده شد آشكار كرد و پيامهای پروردگارش را رساند، او شكافهای اجتماعی را با وحدت اصلاح و فاصله ها را به هم پیوند داد، ميان خويشاوندان يگانگی برقرار كرد پس از آنكه آتش دشمنی ها و كينه های برافروخته در دلها راه يافته بود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/bavelayat