| استراتژی زن مُرده ! بیایید این بار برای فهمیدن جایگاه زن در غرب، تریبون ها و همایش ها و جنبش ها را رها کنیم. به جایش سفر کنیم به دل داستان های رویایی‌شان و جایگاه زن را از نگاه قهرمان های خودشان ببینیم. یک بار هم بنشینیم پای صحبت های سیندرلا و سفید برفی و زیبای خفته و شنل قرمزی! الگوی زیبای دختران غربی دختران زیبایی که جز زیبایی هیچ چیزی ندارند! شاید خنده دار باشد؛ اما در تمام این داستان ها که به اسم دختران است، یک دختر خوب پیدا نمی‌شود! اوج خوب بودن یک دختر، سفید برفی است که در خانه هفت کوتوله کار می‌کند و هربار گول یک دشمن تکراری را می‌خورد و بدون کمک یک مرد، توانایی هیچ کاری جز جارو کردن خانه و شستن ظرف ها ندارد! زنان و دختران در داستان های غربی، شیطان هایی بالقوه هستند که جز خدمت به مرد، هیچ وظیفه و رسالت دیگه‌ای ندارند! شیاطینی که با به قدرت رسیدن، شیطنتشان به فعلیت می‌رسد. همانطور که سیندرلا چشم های خواهران ناتنی اش را بعد از ازدواج با شاهزاده درمی‌آورد. دختران در ادبیات غرب کمترین بهره ای از هوش و ذکاوت ندارند! شنل قرمزی و مادر بزرگش توانایی تشخیص صدای گرگ را از صدای خشن همدیگر ندارند و چاره ای جز خورده شدن توسط گرگ تا وقتی که یک شکارچی نجاتشان بدهد، ندارند. این درحالی است شنل قرمزی ادبیات چین، دختری باهوش و قهرمان است که با شیوه های مختلف، نقشه می‌کشد و با گرگ می‌جنگد. زیبای خفته هم برای دفاع از بچه هایش هیچ ترفندی جز التماس و گریه در برابر مهاجم ندارد. درحالی که یک مرغ در برابر دشمن جوجه هایش، دست به اقدامات موثر تری می‌زند! خلاصه کلام اينکه، زن مطلوب در غرب، یک زن مُرده است! دقیقا مانند زیبای خفته! زنی که مردان به راحتی و بدون هیچ مشکلی آنها را تحت تسلط خودشان قرار بدهند و همواره از ظهور شیطانیت‌شان جلوگیری کنند و آنها را در مسیر تعالی که درخدمت مرد بودن است، کمک کنند! #لشکر_صد_نفره #زن_به‌سبک_غربی @tabeen113