ء
"الهیاَعوذُبِکَمنغَضَبک"
میگه:
خدایا از خشمت به خودت پناه میارم!
+یه خانواده ای بود ییکی از بچه هاش خیلی شَر بود!
مادر خانواده خیلییی حرصمیخورد از دستش..
هروقت این بچه اذیت میکرد مامانِ برا ترسوندن بچه میگفت به بابات میگما!!
نمیگفت ولی!
مامانه خب،دلش نمیاد که!!
یه روز دیگه تحمل نکرد خسته شده بود به بچه گفت:
وایسا بابات بیاد بهش میگم!!!
....
بابا اومد و مامانم شکایت بچه رو بهش کرد!
بابا خیلی عصبانی بود!
بچه رو برد تو اتاق گفت هیییچ کس حق نداره وارد اتاق بشه
"خودش بود و بچه"
کمربند رو کشید که بنشونه رو بدن بچه!!!
....
بچه دید هیچ کس رو نداره بهش پناه ببره!
#بهآغوشباباپناهبرد:)...
....
حکایت این قسمت از #مناجاتشعبانیه،
حکایت اینه
آخه آخدا!
اگه بخوای مارو دعوا کنی
اگه بخوای تنبیهمون کنی
ما کیو داریم جز خودت برا پناه بردن؟!
....
ما کَهذا الظنُ بک..:)
....
همین!
#مارودورننداز!
#نوکر
- cm-CcFQ99dI.m4a
2.62M
فحقِق رجائی!
ولله
واسمع دعائی...:))
#بااشک
#مناجاتشعبانیه
.
[و اَرجوهُ لِعاقبتی]
+سکانساول:
موقع گناه کردن
مُچَت را میگیرد!
جلوی بنده اش
بی آبرو شدی..:)
میلرزی،از خجالت آب میشوی
به اینجا فکر نکرده بودی
پس خدا کجاست؟
چرا این دفعه نپوشاند؟!
......
+سکانسدوم:
میگوید:
بدبخت شدی رفتت!
من و بگو فکر میکردم
این وسط تودیگه پاکی!
تو که از همشون بدتری..
غصه تمام دلت را میگیرد
دلت برای #خدا تنگ میشود!
- پس کجایی نوکرتم؟!
غلط کردم،ببین تنها شدم...:)
......
+سکانسسوم:
-خدا که مَچَل منوتو نیست!
هر گناه کنی
هی به دیقه نکشیده
ببخشه!!
برو بچه برو
برو همون قبرستونی که
بندگی
شیطونرو میکردی...!
.....
+ سکانسچهارم:
گوشه اتاق تاریک
مچاله شده ای!
میلرزی و به مهربانیش
فکر میکنی!
-حق داری اوسکریم!
هی بِم رو دادی
خوشی زد زیر دلم!
ته دلت خالی میشود
-نکنه نبخشه!!
.....
+ سکانسپنجم؛
وارد هیئت میشوی و
گوشه ای مینشینی،
میان روضه هواار میزنی
-مولااا غلط کردمم!!!
.....
+سکانسآخر:
روبهتلویزیون فکر میکنی،
گناه کردم تو خلوت
درست..!
ولی مشتی
تو هیئت جلو اون همه ادم
سینه چاک کردم!!!
(تو خیلی بخشنده ای...:))
#مناجاتشعبانیه
#خودم_نوشت
#نوکر