eitaa logo
باید بدانیم!!!
184 دنبال‌کننده
47.5هزار عکس
19.3هزار ویدیو
125 فایل
@yaman1398 جهت ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️صدور کیفر خواست برای ۲۲۱ نفر از اغتشاشگران در زنجان 🔹رئیس کل دادگستری زنجان از صدور کیفر خواست برای ۲۲۱ نفر از اغتشاشگران در این استان خبر داد و گفت: از این تعداد تا کنون آرای محکومیت ۱۴۵ نفر نهایی شده و تلاش می‌شود که مابقی پرونده ها در اسرع وقت و با فوریت و قاطعیت رسیدگی و تعیین تکلیف شوند.
چیزی عوض نشده! ‏از ورزش تا سیاست ‏غربنده ها میرقصند...
💢 ️پارلمان اروپا ارتباط مستقیم خود را با ایران قطع کرد 🔹 رئیس پارلمان اروپا: تا اطلاع ثانوی ارتباطات و گفتگوهای مستقیم میان این نهاد اروپایی و ایران قطع می‌شود. 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مصاحبه مسیح علی‌نژاد با اینترنشنال و درخواست مداخله غرب در ایران 🔹به رهبران غربی می‌گویند به ایران حمله نظامی نکنید و سفارتخانه‌های ایران را نبندید. من می‌گویم که رهبران غرب نباید به این حرف‌ها گوش دهند. 🔹از هیچ انگ و تهمتی نمی‌ترسم که بگویند خواستار مداخله خارجی هستم. بله من خواستار مداخله خارجی هستم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ایرانی مقیم دانمارک نوشته: غمگینترین روز زندگیم.. نه از دشمن.. نه از بیگانه.. ولی‌ چون از خودی خورده ام
🔺این رستوران زنجیره‌ای تحت حاکمیت جمهوری اسلامی و امنیت این کشور سالها کاسبی کرده و کارشو گسترس داده و تبدیل شده به یک رستوران زنجیره‌ای الان طبق این استوری دیگه نمیخواد توی چارچوب ایران باشه، باشه اشکالی نداره، از مسئولین میخوایم کمکش کنن و با پلمب این رستوران از چارچوب خارجش کنن
🚨احتمالا ترکیه حمله زمینی به کردستان عراق را آغاز کرد رئیس جمهور ترکیه: انشالله هر چه زودتر تروریست ها را با تانک و سرباز نابود خواهیم کرد.
🔴قایق با 500 مهاجر در دریای یونان غرق شد
خیلی ناراحت نباشید دوستان ان شالله به تلافی باخت دیشب، اقلیم کردستان رو به توپ میبندیم یه خورده فضا عوض میشه...
📸 وقتی جای جلاد و شهید عوض می‌شود! 🔹«ایران تایمز»، رسانه دارای مجوز از وزارت ارشاد، که در روزهای اخیر با جریان ضدانقلاب همصدا شده است، در واکنش به محرومیت سلبریتی‌هایی که جوانان را به اغتشاش و آشوب دعوت و هنجارشکنی می‌کردند، داعشی‌های وطنی و فرزندان مسعود رجوی را «مردم» نامید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پس از هدف قرار گرفتن موشک‌ها و پهپادهای ایرانی، ستون‌های دود از مقر اپوزیسیون ایران در آلتون کبری بلند شد.
دیروز یک آمریکایی رو که تیشرتی با طرح همجنسبازی تنش بوده به استادیوم راه ندادن ‏کاربر قطری هم نوشته: ‏من بعنوان یک قطری به این اتفاق افتخار میکنم نمیدونم غربیا چه وقت میفهمن که ارزش‌های اونا جهانی نیست و باید به ارزشهای بقیه هم احترام بزارن ‏فراموش نکنیم که غرب سخنگوی بشریت نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨هدف قرار دادن قلعه حزب دمکرات کردستان ایران با چهار موشک در پل آلتون
📸هوادار ظاهرا ایرانی ولی باطنا پیاده نظام دشمن... 📲واکنش فعال رسانه‌ای خارج از کشور به برخی حواشی ایجاد شده در بازی امروز تیم ملی ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وطن فروشان کثیفتر و فرومایه تر از تن فروشان... ‌‌
معرفی دوست و دشمن در مدارس به کودکان به سبک حکومت باکو... در این تصویر یک طرف رئیسی و ارمنستان را به عنوان دشمن و در طرف دیگر الهام باکو و اردوغان به عنوان دوست معرفی شده است. توضیح بیشتری نیاز نیست... پرچم بالاست ✌️🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵۲ نفر از اغتشاشگرانی که در شهر صحنه در لحظه شهادت سرهنگ بیرامی بوده‌اند و دخالت داشتن، بازداشت شده‌اند. ‏نامردا شما چه موجوداتی هستید دیگه؟ چند نفر به یک نفر ؟😤😡
تا پای جان برای ایران 🔹جدیدترین دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) به مناسبت مسابقات جام جهانی فوتبال رونمایی شد.
آقای تحلیلگر درحال حاضر در سینما یک باشگاه وجود دارد و آن هم باشگاه"سیاه فروش ها"است اگر باشگاه دومی در برابر این باشگاه نسازیم،محکوم هستیم به اینکه پاک ترین سلبریتی ها هم یا ساکت شوند،یا با آنها همراه شوند باید دراین سینما یک باشگاه جدید ساخت،اگر دوست داریم این تک صداییِ ضدِ ایرانی شکسته شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از باخت تیم ملی ده دوازده نفر جمع شدن و خوشحالی کردن! این‌ها همون جماعتی هستن که اگر یه نفر بعد از گل خوشحالی کنه، مثل زامبی‌ها شعار بی‌شرف بی‌شرف میدن
خدایا بال پرواز مارا برای کارهای بزرگ قوی کن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی ««قسمت دهم»» کمپ پناهجویان-اتاق بازجویی پسر جوونی روی صندلی وسط اتاق نشسته بود و دو تا پلیس ترکیه اطرافش می‌چرخیدند و اذیتش میکردند. یکی از پلیسا گفت: تا حالا چند نفر اینجوری نفله کردی؟ پسر پرسید: کدوم نفله؟ از چی حرف میزنین؟ اون یکی پلیس گفت: همون دختره؟ که دستتو گرفتی جلوی دهنش و خفش کردی. پسره گفت: من کسیو نکشتم. دختره کیه؟ پلیس اول: ما کاریت نداریم که اینجوری ترسیدی و دروغ میگی! اصلا بذار فیلمشو نشونت بدم که یادت بیاد. پلیس دوم فیلم دوربین مدار بسته از لحظه خفه شدن فهمیه را براش پخش کرد. مخصوصا زوم کردند روی دستای پسره تا یادش بیاد که دختره رو اون کشته. پلیس اول به چهره پسره زل زد و دود سیگارش تو صورت پسره خالی کرد و پرسید: بازم انکار میکنی؟ پسره که مشخص بود آدم شرّ و شوری هست، یه کم رفت تو لاک و سرشو این ور اون ور میکرد و مثلا محل نمیداد. پلیس دوم خنده ای کرد و پخش فیلم را متوقف کرد. پلیس اول گفت: ما کاریت نداریم. اتفاقا از نظر ما کار بدی نکردی. تو پسر به درد بخوری هستی. میخوایم با یه نفر آشنات کنیم که شاید بتونه برات کار پیدا کنه. پسره: من از کسی کار نمیخوام. اگه راس میگین، کارامو ردیف کنین که بتونم زود از اینجا برم. پلیس دوم گفت: خواب دیدی خیر باشه. ما تازه تو رو پیدا کردیم. کجا با این عجله؟ 🔶🔷🔶🔷🔶🔷 شاپور کم کم با مردهای اتاق 13 داشت آشنا میشد. کلا آدم رفیق باز و بی مسئولیتی بود. به خاطر فرز بودن دستاش در جا به جا کردن کارت ها، دهن همه از بُردهای پیاپی شاپور در پاسور بازی باز مونده بود. شاپور در حال جا به جا کردن سریع کارت ها میگفت: اینو داشته باش! آهان ... آهان ... اینم از این ... حالا بگو ... بگو ببینم چند چندی؟ دهن هموشون باز مونده بود. طرف مقابلش که یه مرد حدودا چهل ساله بود نمیدونست چی بگه؟ به خاطر همین، شکست خورد و شاپور پنجاه هزار تومنی که شرط بندی کرده بودند را برداشت و یه آبم روش! شاپور با نخوت خاصی گفت: دیگه! نبود؟ کسی نیست جیگر کنه و بیاد جلو؟ آرزو تنها و غصه دار، یه گوشه نشسته بود و با حالت بی حوصلگی از دور به معرکه ای نگاه میکرد که شاپور راه انداخته بود. بابک که حواسش به آرزو بود و فاصله زیادی هم با اون نداشت، همین طور که سرش رو گوشیش بود شروع کرد با آرزو حرف زد. بابک پرسید: همیشه اینجوریه؟ آرزو که از این سوال تعجب کرده بود، نگاهی به بابک انداخت و جوابی نداد. بابک گفت: منظورم همین معرکه گرفتنشه! کارش همین بوده؟ بازم آرزو حرف نزد و مثلا میخواست بی تفاوت باشه. بابک ادامه داد: مردا همشون همینن. وقتی دورشون شلوغ میشه، یادشون میره که یه نفر از دور داره نگاش میکنه و دلواپسش هست. معلوم بود که حرفای بابک رو مخ آرزو رفته ولی نمیخواد به رو خودش بیاره. بابک گفت: قصد مزاحمت ندارم. خودمم آبجی دارم و از اوناش نیستیم که مخ کسی بزنیم. شما هم جای آبجی ما. اما این چلغوز واسه کسی سایه بالا سر نمیشه. از ما گفتن. بابک اینو گفت و پاشد از اتاق رفت بیرون. آرزو هم از پشت سر به بابک نگاه کرد و با چشماش تا راهرو تعقیبش کرد. 🔶🔷🔶🔷🔶🔷 تو اتاق بازجویی، اون دو تا پلیس رفته بودند بیرون و اون پسره جلوی یه مرد جا افتاده حدود پنجاه ساله نشسته بود. اولش دوتاشون ساکت بودند و اون مرد زل زده بود به پسره و پسره هم معذب بود و به این ور و اون ور نگا میکرد. مرده گفت: بیش از سه چهار بار فیلم شاهکارتو دیدم. خیلی آروم و تمیز و بی نقص. جوری که تو اون دختره رو کُشتی، هیچ عقابی طعمه خودشو خِفت نمیکنه! خوشم اومد ازت. برنامه ات چیه؟ پسره پرسید: برنامه چی؟ مرده گفت: برای رفتن از اینجا. بعد از اینکه اینجا تموم شد، قراره جای خاصی بری؟ کسی منتظرته؟ پسره گفت: برم یه گوشه تِلِپ بشم و یه لقمه نون دربیارم. مرده پرسید: فراری هستی؟ پسره سکوت کرد و هیچی نگفت! مرده گفت: خب ... گرفتم ... چیا بلدی؟ پسره: چیا میخوای؟ مرد: غیر از خفه کردن و کشتن مثل آب خوردن، دیگه چی تو چنته داری؟ پسره: حالگیر بودم. مرد: فالگیر؟ پسره: نه جناب! حالگیر! آدمایی که شاخ شده بودن و برای بعضیا خطرناک بودند یه پولی میذاشتن کف دست ما و ما هم یه حال اساسی از طرف میگرفتیم. مرد: مزدور بودی پس! خوبه. شغل پرهیجانیه! پسره: آره اما نه وقتی که پولت دو برابر بدن ولی یه کلمه بهت نگن که اونجا دوربین مدار بسته هست و اگه روتو نپوشونی، کلاهت پس معرکه اس! مرد: عجب! نامردا! پسره: بی ناموسن. حالا کاری که گفتی چیه؟ مرد: من اسم کار آوردم؟! پسره: نه ... اون دو تا ماموره گفتند.
مرد: آره ... حالا به اونم میرسیم. دوس داری هم پول خوب بزنی به جیب و هم اینجا بهت بد نگذره و هم بیرون از اینجا، یه شغل نون و آبدار داشته باشی؟ پسره: آره ... چرا که نه! مرد: حتی شاید بتونم بفرستم ایران و اونجا کار کنی. پسره: این که خیلی عالیه. چه کاریه حالا؟ مرد: گفتم که ... حالا میگم ... راستی اسمت چیه؟ پسره: نوکر شما نادر! مرد: خوبه. نادر. اگه کاری داشتی بهم بگو. گوش به زنگ باش تا دو سه تا کار بهت بسپارم ببینم چند چندی؟ پسره: جسارتا اسم شما چیه؟ مرد: تیبو! 🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ساعاتی بعد، بابک و تیبو در حال قدم زدن با هم بودند. بابک تیبو را تازه پیدا کرده بود و طبق توصیه ای که هاکان کرده بود شش دونگ حواسشو داده بود به تیبو. تیبو گفت: هاکان مرد بزرگیه. خیلی هم در کارش مصمم هست و با کسی شوخی نداره. همیشه تحسینش کردم. با اینکه حتی یکبار هم ندیدمش اما از انتخاب هایی که داشته و برام فرستاده و سفارششون کرده، معلومه که آدم شناسه. بابک: آره ... چند روزی هم که پیش هاکان بودم، خیلی بهم خوش گذشت و... تیبو: نمیدونم به چی میگی خوش گذشتن! اما شک نکن وقتی که داشته از تو پذیرایی و تر و خشکت میکرده، هم زمان داشته ده نفر دیگه رو هم شناسایی و آزمایش میکرده. همون لحظه داشته تو رو هم تست میکرده و برای مرگ و زندگیت در همون مرحله تصمیم میگرفته. بابک: مرگ و زندگی؟ تیبو: آره ... مرگ و زندگی. بهت نگفت کسی که پاش برسه به خونه هاکان، دیگه راه برگشت نداره و مرگ و زندگیش وارد مرحله جدیدی میشه؟ بابک با لکنت گفت: آره خب ... حالا چه کاری از دستم ساخته است؟ تیبو: کار تو فعلا یه چیزه و چندان سخت نیست. اتفاقا خیلی هم بهت خوش میگذره و با مردم میپری. بابک: چی هست حالا؟ تیبو: برو بین این مردم. بشین. بخواب. برو. بیا. عشق و حال کن. باهاشون ارتباط بگیر. دوست بشو. اما ... فقط حواستو جمع کن ببین کیا بهشون میخوره دستِ بزن داشته باشن؟ لات باشن. بابک: اگه دعوا نشه، تشخیصش کار سختیه. تیبو: خب راه داره. تشخیصش سخت نیست. بعضیا به خاطر اینکه لاتیشو پر کنن، سابقه دار بودنشون به زبون میارن. بعضیا هم الکی و دروغ میگن و خودشونو سابقه دار جا میزنن تا مثلا شاخ بشن. اینا هم به دردمون میخورن. لابد یه زمینه ای دارن که دوس دارن نشون بدن که لاتن! کلا ببین کیا تظاهر میکنن که خلافن؟ حالا یا واقعی یا الکی! مهم نیست. گرفتی چی شد؟ بابک: آره. همشونو میخواید؟ تیبو: برامون اونایی اولویت دارن که یه رگه هایی از شاه دوستی و ضد آخوندی هم داشته باشند. میگیری چی میگم؟ بابک: آره ... حله. تیبو: میشه از حرفاشون و حتی فحشایی که میدن فهمید. مثلا بحث سیاسی بنداز وسط و ببین عکس العملشون چیه؟ فعلا لات و لوتای شاه دوست و ضد آخوند رو پیدا کن. تا بعد. بابک: باشه آقا. از کی شروع کنم. تیبو: از همین حالا. از همون اتاق 13 که هستی. بابک: باشه آقا. رو چِشَم. فقط مَردا؟ تیبو: آره. زنا و دخترا با یکی دیگه است. تو کارتو بکن. ادامه دارد... https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
🔻 از یکی از شاگردان آیت الله کشمیری پرسیدم: چکار کنم تا ملائک مرا برای نماز شب بیدار کنند؟! 🔸فرمودند: غذای فرشتگان تسبیح است.. قبل از خواب با آنها صحبت کن و تسبیحات اربعه بخوان و به آنها هدیه کن... نماز شب یادتون نره