eitaa logo
محفل بیان معنوی ۱۱۰
206 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
155 فایل
سوره آل عمران:آیه ۱۰۴ 🌹وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ   ارتباط باادمین @yanoor113
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ آقا مگه نمیگن بچه باید زیر هفت سال آزاد باشه، مگه نمیگن تا هفت سال سید و امیر و پادشاهه؟ پس اینی که میگی بچه باید داشته باشه رو از کجا آوردی؟ اولش یه چی بگم، ما بی‌قیدوشرط نداریم! اصلاً هر کسی صحبت از آزادیِ مطلق تو هر فضایی می‌کنه معلومه یه چیزایی شنیده! 🙄 و نمی‌دونه چی میگه. آزادی بی‌قیدوشرط، برای همه و از جمله ما خشونت میاره و خودش مانع آزادیه! اما بعد؛ 👈 ظاهراً بچه‌ها توی زیر هفت سال آزادند الّا در سه موقعیت: 1️⃣ زمانی که بچه داره به خودش و یا دیگری آسیب جدی میزنه! هم ایشالا روشنه دیگه! یعنی تا دو تا بچه به هم یه ذره بدوبیراه گفتن یا دو تا لگد بهم زدن نیفتید وسط‌شون! فقط موقعی برید داور وسط بشید که مثلاً دارن چشم همو در میارن 😂 2️⃣ زمانی که بچه داره تغییر جدی توی محیط ایجاد می‌کنه! این هم روشنه دیگه! مثلاً بچه میره قابلمه‌ها رو درمیاره تا بازی کنه یا مثلاً میخواد با ده تا بالش وسط اتاق بازی کنه، تغییر جدی نیست! تغییر جدی یعنی مثلاً اومده میخواد یه دبه ماست خالی کنه وسط اتاق یا یهو تصمیم گرفته وسط پذیرایی آتیش درست کنه! 😜 3️⃣ جایی که بچه داره یک رو زیر سوال می‌بره! این خودش سه تا جلسه یک ساعته و نیمه صحبت داره 😉 ولی بدونیم که هر خانواده‌ای باید نظام ارزشی داشته باشه و لااقل اصل، اصول و ارزش‌های خودش رو استخراج کرده باشه و اگه بچه‌ای داشت یه ارزش رو زیر سوال می‌برد باید جلوش رو گرفت! حالا از فردا بچه به بزرگ‌ترش گفت بی‌ادب نیاید بگید این داره نظام ارزشی ما رو زیر سوال می‌بره‌ها، شاید طرف واقعاً بی‌ادبه! 😂😂 (توضیحش طلب شما) حالا درک محدودیت چیه این وسط؟ گفتیم بچه‌ها آزادن الّا در سه جا. توی این سه جا درک محدودیت برای کودک لازمه. ایجاد درک محدودیت هم از یک سالگی باید شروع بشه نه قبلش! مثلاً اگه چیزی داغه و دست بچه رو می‌سوزونه نباید در دسترس بچه هشت ماهه باشه که اگه خواست دست بزنه بگیم: "جیزه! دست نزن" اما برای بچه بالای یک سال می‌تونیم که اون هم ظرافت می‌خواد. درک محدویت یعنی بچه نره از سه متری خودش رو بندازه پایین! نره آبجی کوچولو رو خفه کنه! نیاد وسط خونه و روی فرش‌ها بخواد کنه! و ... یعنی باید بفهمه اینا محدودیته! انتقال این محدودیت‌ها هم باید با یه شیب ملایم و کم‌کم باشه به طوری که کودک توی شش، هفت سالگی به یه درک نسبی از برخی!! محدودیت‌ها رسیده باشه نه که توقع داشته باشیم بچه سه ساله همه چیزو بفهمه یا اگه نمی‌فهمه حالیش کنیم! 👇 http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴 فرزند من چه تصویری از دین داره؟! همین اول بحث بگم، می‌دونم روی موضوعی دست گذاشتم که شاید به مذاق خیلی‌ها خوش نیاد، اما مگه راهی غیر از این داریم که باید جلوی کار غلط ایستاد؟ مگه برای اصلاح، سلاحی بهتر از اندیشه و فکر تو این عرصه وجود داره؟ اما بعد؛ تا حالا با مفهومی به نام برخورد داشتید؟ من در طول سالیان گذشته آدم‌های بسیاری رو دیدم که به واسطه فشردگی‌های دینی، ، ، و ... شدند و اصلاً تصویر سالمی از دین نداشتن! بعداً مفصل توضیح میدم ... یادمه پارسال سر کلاس -کودکان بودم و موضوع جلسه بود. استاد حدوداً پنجاه ساله کلاس، تصویری رو از بچگی خودش ترسیم کرد که اون تصویر توی ذهنش در مورد دین حک شده بود. بخشی از اون تصویر این بود: «بابابزرگم وقتی صدای اذان میومد عباشو می‌انداخت روی دوشش، دست منو می‌گرفت و می‌گفت بریم مسجد. دستای بزرگش یه جور گرمای خاصی داشت که تو تمام مسیر حِسِش میکردم. از دور مناره‌ها معلوم بودن و منو می‌کشیدن سمت خودشون. تو حیاط مسجدم یه حوض بزرگ بود که همه دورش وضو می‌گرفتن و صحنه‌ی خیلی دیدنی‌ای بود، ما هم دستامونو می‌کردیم توی آب و کِیف می‌کردیم. اون زمانا خونه‌ها اینقدر چراغ و لامپ نداشتن ولی در عوض مساجد خیلی پر نور بودن. یعنی همین که وارد می‌شدیم کلی نور میزد توی صورت‌مون و هیچ جای دیگه اینجوری نبود. شیشه‌های مسجدم رنگی بود. وقتی نور میزد توی شیشه‌ها؛ رنگ‌های قرمز، آبی، زرد و سبز رو روی دیوارا می‌دیدیم که واقعاً دیدنی بود.» استادمون آخرش گفت: «من از این تصویر رو از نماز، مسجد و دین دارم. همیشه یاد اون شیشه‌های رنگی هستم» صحبت استاد که تموم شد دیدم جو کلاس خیلی سنگین شده و واقعیتش چهره تعداد زیادی از بچه‌ها دَر همه! همونجا بود که یکی، دو نفر که جسورتر بودن گفتن: «اما ما اصلاً یه همچین تصویری از به همراه نداریم. ما باید نماز می‌خوندیم، ساکت می‌شدیم و ... وگرنه فحش و کتک و این چیزا رو داشتیم برای اینکه خدا ناراحت نشه!! » دو تا موضوع که حتماً بهش فکر کنیم؛ 1️⃣ مگه این روزا همه جا نمیگن کودکی خیلی مهمه و هر چیزی که در کودکی ثبت بشه تا آخر عمر همراه آدم می‌مونه. با این وضعیت ما چقدر به تصویری که از دین داریم توی ذهن بچه‌هامون حک می‌کنیم توجه داریم؟ 2️⃣ خود ما چه تصویری از توی ذهن‌مون حک شده؟ تصویر بیشتر خشن هست یا دلنشین‌تر از هر تصویر دیگه و یا خنثی است؟ پی‌نوشت: من قصد دارم این موضوع رو ادامه بدم و وارد مصادیق بشم اما شاید چند روز بعد و در جای دیگه‌ای! جاش رو به زودی میگم ... 👇 http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
وقتی بچه‌ها به هم می‌ریزه حداقل چند تا مشکل درست میشه، مثلاً؛ ۱. خواب والدین هم، به هم می‌ریزه و به طبع فشار جسمی و روانی براشون به همراه داره ۲. امکان داره توی کودک هم تأثیر بگذاره ۳. معمولاً بچه در طول روز دچار هست و حتی ممکنه خواب آرومی هم نداشته باشه ۴. (خیلی مهم) توی والدین با همدیگه ممکنه اثرات منفی بگذاره. یعنی فضای خلوت و امن دو نفره‌شون رو هم از دست میدن یادمه توی کودک، خانواده، انسان یه داستانی رو از پرخاشگری و نَحسی کردن یه بچه شش، هفت ساله وقتی با مادرش رفتن خرید تعریف می‌کنه که مامان مدام سعی می‌کنه با صحبت کردن بچه رو آروم کنه ولی نمیشه که نمیشه اما به محض اینکه یه قهوه با هم می‌خورن، بچه از این رو به اون رو میشه. چی می‌خوام بگم؟! خیلی از اوقات نیازهای اولیه یا نیازهای فیزیولوژی ما به هم می‌ریزه و باقی مشکلات رو ایجاد می‌کنه. نیاز به خواب، خوراک، نوشاک، سرپناه داشتن و ... . حالا برای خواب بچه‌ها چی کار کنیم؟! به چند تا نکته زیر توجه کنید و متناسب با شرایط خودتون تصمیم بگیرید 👇👇 ⁦1️⃣⁩ مطابق با طبیعت رفتار کنیم، خودمون تا نصفه شب بیدار نمونیم بعد توقع داشته باشیم بچه ساعت نُه بخوابه! اگرم قرار باشه زود بخوابه، باید شرایط خونه یک بار برای خواب مهیا بشه ⁦2️⃣⁩ بچه‌ها لااقل یکی، دو ساعت قبل خواب غذا خورده باشن تا دستگاه گوارش‌شون درست عمل کنه و خواب هم به تأخیر نیفته. ضمن اینکه غذا نخوردن باعث میشه نصف شب بلند بشن، عین جغد بشینن جلومون 😭😩 ⁦3️⃣⁩ بچه‌ها باید در طول روز خسته بشن تا شب خوب بخوابن، لذا بازی‌های حرکتی، و هر کاری که توش کشف داره برای خستگی خوبه. توی طبیعت رفتن شاهکاره برای خستگی و کشف کودک ⁦4️⃣⁩ از یک ساعت قبل خواب هیجانی با بابا و بقیه تعطیله! نمیشه بچه‌ای که تو اوج هیجانه و تا دو دقیقه قبل کشتی می‌گرفته رو یه دفعه برد و به زور خوابوند! ⁦5️⃣⁩ خونه باید به تدریج برای خواب آماده باشه و در یک ساعت پایانی یه سری کارهای ثابت انجام بدیم تا کودک نسبت به خواب شب و اون کارهای ثابتِ هر روز شرطی بشه. مثل لباس خواب، نور مخصوص خواب، جای خواب ثابت و ... (اینجا منظور شرطی‌سازی کنش‌گر هست نه کلاسیک! 😳 حالا چی هستن اینا، بعدها میگم ) ⁦6️⃣⁩ خواب نیمروزی چیز واجبی نیست! (حداقل برای بالای سه سال) اما اگر کودک بهش نیاز داره اشکالی نداره. فقط نکته اینه که از از زمان بیدار شدن از خواب نیمروزی تا خواب شب باید حداقل هفت ساعت فاصله بیفته! یعنی اگه بچه من ساعت پنج می‌خوابه و هفت بلند میشه، نمیشه توقع داشت که ده بخوابه! رفت تا دو، مبارک‌مون باشه 😰😰 👈 حالا راهِ اینکه بچه شب زود بخوابه چیه؟! . جدای از بازی و خسته شدن، ساده‌ترین راهش اینه که صبح زودتر از خواب بیدار بشه! یعنی بچه‌ای که تا دو ظهر می‌خوابه، خب معلومه از اون ور تا یک و دو شب بیداره! حالا باید با یه فرمی زمان بیداری رو بیاریم جلو، یا کم‌کم و توی یه بازه یک ماهه، ده دقیقه، ده دقیقه بیایم عقب یا اینکه یه هفته کودک رو زودتر بیدار کنیم و البته بدعنقی و اعصاب‌خوردیش رو هم به جون بخریم! به این روش احتمالاً زمان خواب کودک باید بیاد جلوتر ... 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
یکی از مهم‌ترین چیزها برای هر انسانی و در هر سنی امید هست، یعنی اگر به زندگی رو از ما بگیرن هیچ آینده‌ای رو نمیشه متصور بود. امید اینقدر مهمه که جامعه‌شناسان اون رو مهم‌ترین فاکتور برای حیات و پیشرفت یک جامعه می‌دونن. در مورد فرد هم همینه، یعنی من اگر امید نداشته باشم که فردا غذا گیرم بیاد، طبیعتاً انگیزه‌ای برای ادامه زندگی ندارم و حتی ممکنه همین امروز بمیرم و کارم به فردا نکشه. یعنی امید با امنیت خصوصاً ارتباط مستقیم داره. حالا بریم تو کودک؛ ما حق نداریم امید رو از بگیریم، در حالی که روزانه با انتقال مداوم ناخوشایندی‌ها، نداری‌ها، اخبار بد، حوادث، ناامن کردن کودک نسبت به دیگران و ... داریم امید رو از بچه هامون می‌گیریم و بچه‌ها رو ناامن بار میاریم! من خاطره زیر رو خیلی دوست دارم، با هم بخونیمش 👇 زمان ، حال همه خیلی خیلی بد بود و تقریبا همه داغون بودن. طبیعی هم بود، افرادی بودند که سی، چهل نفر از اعضای خاندان‌شون رو از دست داده بودن و صحنه‌هایی رو دیده بودن که تصورش هم برای ما ممکن نیست. این وسط یه خانمی بود که انگار نه انگار، حالش واقعا خوب بود و همه‌اش در حال شوخی و روحیه دادن به بقیه بود. از این خانم پرسیده بودن شما چرا اینجوری هستی؟! چرا حالت اینقدر خوبه؟! این خانم گفته بودن که عین بقیه تعداد زیادی از اعضای درجه یک خانواده‌شون رو از دست دادن ولی نگاه‌شون به آینده کاملاً خوشبینانه است. وقتی ریشه این نگاه رو بررسی کرده بودن به این رسیده بودن که پدر ایشون یه کشاورز ساده بودن و وقتی اون‌ها بچه بودن مدام می‌گفتن بچه‌ها این زیرپله رو می‌بینید، این زیر پُرِ پوله. هر چی بخواید هست. بعد این خانم می‌گفت ما می‌دونستیم توی اون زیرپله یکسری وسایل به در نخور و قدیمی هست ولی همین که بابامون می‌گفت خیالتون راحت باشه، دلمون قرص میشد. جالب اینجا بود که در همون زمان هم زندگی‌مون خیلی معمولی و حتی فقیرانه بود. این پدر چی کار کرده بوده؟! یکی از مهم‌ترین کارهاش این بود که بچه‌ها رو امن بار آورده بود و این‌ها در هر حالتی احساس امنیت می‌کردن. اما چی می‌خوام بگم؟! ساده است؛ مراقب امنیت بچه‌هامون باشیم، خصوصاً در مسائل اقتصادی بچه‌ها رو ناامن نکنیم که اگه این کارو بکنیم یا امید رو ازشون می‌گیریم یا بچه‌ها رو با درک حسرت بزرگ می‌کنیم. ----------- پی‌نوشت یک: تو کامنتای پست قبل پیامایی دیدم که ناشی از نگاه غلط به مسائل اقتصادیه، خصوصاً توی پدرها. در موردش می‌نویسم ... پی‌نوشت دو: داستانی که گفتم واقعی، ولی نقل به مضمون هستش 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴🔴 به بهانه روز جهانی کودک استیو مارتین سی سال پیش یه بازی کرده به نام «والدگری» یا «پدر و مادری». نکته جالب فیلم اینه که همه جور بچه‌ای توش میشه پیدا کرد اما یه دختربچه هست که ویژگی‌هاش خیلی خاص و جذابه اما نیست. یه دختربچه‌ی حدوداً پنج ساله که یه است، محاسبات پیچیده ریاضی رو انجام میده، بسیار قوی‌ای داره، اصلاً نمی‌خنده، کارهای بقیه بچه‌ها به نظرش خیلی چیپ و مسخره میاد، تو جمع بقیه بچه‌ها نمیره و مدام دوست داره با بزرگ‌ترها کارهای بزرگ‌تر از سنش رو انجام بده. اکثر کارهاش هم بقیه رو متعجب می‌کنه که این چه چیزایی بلده و چقدر خاصه! 😳 امروز اینجور بچه‌ها به شدت دوست‌داشتنی! شدن، اصلا خانواده‌ها با هم می‌کنن که بچه‌هاشون خاص باشن و چشم بقیه با دیدنشون در بیاد و مدام در حال این پرسش هستن که اگه بچه‌ام اینو یاد نگیره از بقیه عقب می‌افته و ... چقدر افراد بودن که از من پرسیدن اگه بچه‌مون امسال نره ، عقب نمی‌افته؟! چون گفتن متولد مثلا پنج مهر هست و باید سال دیگه بره مدرسه، منم تقریبا به همه‌شون گفتم نه!! 😬 بچه‌ها باید هفت سال خوب کنن تا بازی‌دون‌ِشون 🤭 پُر بشه. اصلا این عامل رشد بچه توی سال‌های بعد هست، نه چیز دیگه. هیچ عجله نکنید، به حرف بقیه هم گوش نکنید که هی میگن بچه رو عقب ننداز! 🤩 اما روز جهانی کودک 🤩 امروز هشتم اکتبر یا همون شونزدهمِ مهرِ خودمون، از طرف سازمان ملل نام‌گذاری شده. اعلامیه و کنوانسیون حقوق کودکان هم در یه همچین روزی تصویب و تأسیس شدن و در این سال‌ها هم کمک خیلی زیادی به جریان کودکی کردن. اما یه چیزی کمتر بهش پرداخته شده و اون هم کودکی کردنه. حالا این کودکی کردن یعنی چی؟! ساده‌ی ساده‌اش اینه که بچه‌ها 👈 خوب بخورند 👈 خوب بخوابند 👈 خوب بازی کنند همین و فقط همین! اینقدر به جزئیات بچه‌ها کار نداشته باشیم، اینقدر روی بچه‌ها ریز نشیم که الان مثلاً این می‌تونه از جوب چهل و سه سانتی هم بپره یا نه، اینقدر تو بازیِ رقابت نیفتیم و به بچه‌ها فشار نیاریم، اینقدر برای کاسبی دیگران نگران نشیم و گوش به حرف‌های و ، و ... ندیم، اینقدر بچه‌ها رو در معرض نمایش دیگران قرار ندیم و و و در یک کلام اینقدر جلوی کودکی کردن بچه‌هامون رو نگیریم روز جهانی کودک مبارک همه‌مون باشه 🔴 ممنون که برای دیگران هم می‌فرستید 🔴 👇👇 @hamidkasiri_ir
🔻خواهشاً یه لحظه برگردیم توی سه ماه قبل و به هر کدوم از این گزاره‌ها فکر کنیم؛ 👈باید سه ماه بشینیم توی خونه، یعنی حق نداریم از در خونه هم بیرون بریم 👈 باید هر روز برای بچه‌ها برنامه جدید داشته باشیم وگرنه هم خودشون رو دیوونه می‌کنن و هم ما رو 👈 اگه به هر دلیلی از در خونه میریم بیرون باید ماسک بزنیم 😷 دستکش دست‌مون کنیم، دست‌مون رو به چشم و بینی و صورت‌مون نزنیم و ... 👈 دستامون اِنقدر خشک شده که نگرانی همه‌مون دیگه کرونا نیست، اِگزماست! 👈 اگه کسی مجبوره از خونه بیرون بره، شاید نتونه حتی همسرش و بچه‌هاش رو ببوسه و باید مدام تو فاصله یک و نیم متری ازشون بشینه 👈 و کلی چیزای دیگه که این روزها درگیرشیم حتی فکر کردنم بهش سخته و امکان نداشت چیزی رو تصور کنیم که هیچ کدوم از آدم‌هایی که می‌شناسیم تجربه‌اش نکردن، اما جالبه که ما خودمون رو باهاش کم‌کم تطبیق دادیم. همه داریم سعی می‌کنیم این ایام بهتر بگذره و حتی تهدیدهای بیرونی به فرصت تبدیل بشه، اگرچه خیلی سخته ... این همون انعطاف‌پذیریه که قبلا هم کلی در موردش صحبت کردیم و یکی از مولفه‌های اصلی رشد شخصیت در هفت سال اوله. چیزی که تصورش هم سخت بوده الان به صورت روتین داره توسط ما اجرا میشه و مدام داریم بهش فکر می‌کنیم که چطوری استفاده بهتری از این دوران ببریم. مثلا خودمون چند جلد کتاب بخونیم، چند تا فیلم خوبی که نرسیدیم ببینیم رو تماشا کنیم، با بچه‌ها وقت باکیفیت‌تری رو بگذرونیم و ... بهش فکر کنید و کنیم ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4