•💚•
#درمڪتبمولامون
آگاه باشيد.
به خدا سوگند كه «فلان» خلافت را چون
جامه اى بر تن كرد و نيك مى دانست كه
پايگاه من نسبت به آن چونان محور است
به آسياب. سيلها از من فرو مى ريزد
و پرنده را ياراى پرواز به قله رفيع من نيست.
پس ميان خود و خلافت پرده اى آويختم
و از آن چشم پوشيدم و به ديگر سو گشتم
و رخ برتافتم. در انديشه شدم كه با دست شكسته بتازم
يا بر آن فضاى ظلمانى شكيبايى ورزم،
فضايى كه بزرگسالان در آن سالخورده شوند
و خردسالان به پيرى رسند
و مؤمن، همچنان رنج كشد تا به لقا پروردگارش نايل آيد.
ديدم، كه شكيبايى در آن حالت خردمندانه تر است و من طريق شكيبايى گزيدم،
در حالى كه، همانند كسى بودم كه خاشاك به چشمش رفته، و استخوان در گلويش مانده باشد. مى ديدم، كه ميراث من به غارت مى رود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خطبہ سوم نهج البلاغه
شقشقیه
بعداز پذیرفتن بیعت بامردم🥺
با خوݩ جگر و اشک پرچشم
@bayenatiha؎✿ฺ