🍏 به کودکتان سیب درختی بدهید
📝 کودکانی که بیشتر سیب میخورند کمتر دچار سرماخوردگی و عفونت شده و نسبت به دیگران کمتر بیمار می شوند
#تغذیه_کودکان💕
@mamanogolpooneha☘
#بازی
#سن16ماه_به بالا
#فواید_قایم_موشک:🙅🙅
✅این بازی برای کودکان 16ماه به بالا مفیداست زیرابه این نتیجه میرسندنبودن مساوی نابودی نیست
✅باعث رشدمهارت حرکتی
✅باعث نشاط کودکان میشود
@mamanogolpooneha☘
💚
هزار لیلی ار به من
اذن وصال خود دهند
رها نمی کنم تو را
عجب نشسته ای به دل
💚💚💚
#حسین_جانم♡
@mamanogolpooneha☘
【• #حرفاے_درگوشے🗣 •】
یادمہ حاجآقا پناهیان
آخرِ یہ سخنرانے دعا کردن و گفتن:
یاامامحُسین!
میخوام جورۍ زندگی کُنم
کہ منو دیدۍ بگے اگر این
مدینہ بود ما پامون بہ ڪربلا
ڪشیده نمیشد... 💔
@mamanogolpooneha☘
بہ محرݥ ڕسێدیݥ...❣️
دښٺ ماڕا بہ ﴿اڕبعێݩ﴾ بڕښاݩێد...🖤😓
اݪݪہݥاݪڕزقݩاحڕݥ💔
@mamanogolpooneha☘
ما از حسێݩ﴿؏﴾قوݪ شفاعٺ گرفٺہ اێم
با ێا حسێݩ﴿؏﴾از همہ سبقٺ گرفٺہ ایم
روز ازݪ هرڪہ بہ چیزے رسید و ما
عشق حسێݩ﴿؏﴾ڔا بہ امانٺ گرفٺہ ایم
سر مےدهیم و دسٺ بہ ظاݪم نمےدهیم
ما از حسێݩ﴿؏﴾درس شهادٺ گرفٺہ ایم
ما نوڪر حسێݩ و ارباب عاݪمیم
چوݩ از حسێݩ﴿؏﴾منصب و شوڪٺ گرفٺہ ایم
مانند ڪودڪے ڪہ بہ میداݩ جنگ رفٺ
از بودݩ عموسٺ ڪہ جرٵٺ گرفٺہ ایم
یڪ چڵہ ڔا بہ بزم عزا گرێہ مےڪنیم
در "اڕبعێݧ" قوݪ زیارٺ گرفٺہ ایم...
@mamanogolpooneha☘
#داستان_68
#کشتی_کوچولو
#تفکر_و_تلاش
🐜🐸🐸🐜
یکی بود یکی نبود. در یکی از روز های گرم تابستان بچه ی قوربارغه ای با یک جوجه و یک بچه موش و یک مورچه و یک سوسک قرمز به گردش رفتند.
آن ها آنقدر رفتند تا به کنار رود خانه ای رسیدند . برای رد شدن از رود خانه بچه قورباغه پیشنهاد کرد بیایید شنا کنیم و پرید توی آب
جوجه و بچه موش و مورچه و سوسک قرمز گفتند:
ما که شنا بلد نیستیم
بچه قور باغه قور قور قور خندید و آن قدر خندید که چیزی نمانده بود نفسش بند بیاید.
جوجه و بچه موش و مورچه و سوسک قرمز ناراحت شدند و با هم فکر کردند تا راه چاره را یافتند.
جوجه رفت و یک برگ آورد
بچه موش رفت و یک پوست گردوی بزرگ آورد
مورچه هم یک تکه ساقه ی گندم آورد
سوسک قرمز هم نخ آورد
آن ها شروع کردند به کار کردن.
تکه ی ساقه ی گندم را توی پوست گردو فرو کردند و با نخ برگ به آن بستند و یک کشتی کوچو لو ساختند.
کشتی را به آب انداختند و برآن سوار شدند
کشتی کوچو لو در رود خانه به راه افتاد
بچه قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و می خواست باز به آن ها بخندد
ولی کشتی کوچولو از او خیلی جلو افتاده بود و دیگر قورباغه نمی توانست خودش را به آن برساند.
#قصه_شب
🐜
🐸🐜
🐜🐸🐜
🐸🐜🐸🐜
🐜🐸🐜🐸🐜
@mamanogolpooneha☘