💢نتایج احتمالی در یک مذاکره
@bazaryabimodern1987
👈هر مذاکرهای یکی از این چهار نتیجۀ احتمالی را به دنبال دارد:
1️⃣برد-باخت
در این مذاکره، یک طرف میبرد و طرف دیگر میبازد. این نتیجه معمولاً زمانی رخ میدهد که یک طرف خیلی قویتر از طرف دیگر است یا یک طرف بدون آمادگی قبلی وارد مذاکره شده است یا یک طرف با عدم صداقت، سر طرف دیگر را کلاه گذاشته است
2️⃣باخت-باخت
در این مذاکره، هر دو طرف میبازند. این نتیجه معمولاً زمانی رخ میدهد که یکی از طرفین احساس میکند دارد مذاکره را میبازد و در نتیجه اجازه نمیدهد طرف دیگر برنده شود و مذاکره را بهم میزند
3️⃣برد نسبی-باخت نسبی
در این مذاکره، هیچ کدام از طرفین به تمام خواستههایشان از مذاکره نمیرسند و منافع هیچ کدام به طور کامل تامین نمیشود. در حقیقت، هر یک از طرفین، به بخشی از خواستههایش میرسد و مجبور میشود از بخشی از خواستههایش عقبنشینی کند. برد نسبی-باخت نسبی رایجترین نتیجه در مذاکرات است
4️⃣برد-برد
در این مذاکره، هر دو طرف به تمام خواستهها و منافعشان از مذاکره میرسند
👈مذاکره برد-برد بهترین نتیجهای است که میتوان از یک مذاکره انتظار داشت. با این حال، به ندرت چنین نتیجهای حاصل میشود چون ذهنیت بیشتر افراد از مذاکره این است که «باید به گونهای مذاکره کنیم که ما ببریم و طرف مقابل ببازد». به همین دلیل، هر طرف مذاکره تمام تلاشش را میکند تا خودش برنده شود
👈به همین دلیل است که اکثر مذاکرات به نتایجی غیر از برد-برد ختم میشوند، حتی اگر در ظاهر، مذاکرهکنندگان بگویند که دنبال یک نتیجه برد-برد هستند
@bazaryabimodern1987
ضرورتِ داشتن روابط خوب در محیط کاری
@bazaryabimodern1987
ابتدا اجازه دهید
سؤالی را مطرح کنم: افراد، بیشترین مدتزمانِ روزشان را در کجا سپری میکنند؟ بدیهی
است که در شرکت و یا در محل کسبوکار یا جایی که برای کسب درآمد در آنجا به کار
مشغول هستند.
آیا میتوانید
با دشمنتان در مکانی که هرروز هشت یا 9 ساعت در آنجا هستید به سر ببرید؟! جواب این
سؤال بهطورقطع، منفی است بهعبارتدیگر، لازم است که در محل کار با بهرهوری بالا
و تولید هرچه بیشتر از کارتان نیز لذت ببرید.
میخواهم به
این سخن من اطمینان کنید که اگر در محیط کاری قادر به مذاکرات کاری، هماندیشی و
بحث و استفاده از شیوههای مشارکتی مانند «توفان فکری» (Brainstorming) با همکارانتان
نباشید؛ وظیفهی کاری برایتان بهصورت باری سنگین در خواهد آمد. البته میدانم که کسی
نخواهد گفت که در محل کارش اقدام به مذاکرات کاری نمیکند یا دوستِ همکار ندارد
ولی واقعیت ماجرا چیز دیگری میتواند باشد.
ایجاد یک
ارتباط کاریِ مناسب، فقط محدود و وابسته به داشتن یک محیط کاری مناسب نیست و درعینحال،
شامل دریافت کمک یا کارایی بهتر افراد نیز میشود پس بهجای شکایت و ایجاد شکاف، بهتر
و سودمندتر است که همیشه به نقاط مثبتِ جریان امور و زندگی نظر کنید.
@bazaryabimodern1987
📌 ۱۰ مهارت اساسی در مذاکره
@bazaryabimodern1987
مذاکره یکی از حیاتیترین مهارتهایی است که در زندگی شخصی و حرفهای به آن نیاز داریم. از خرید خانه تا مذاکره در محیط کار، همه ما به نحوی با مذاکره سر و کار داریم. در اینجا به بررسی شش مهارت اساسی که برای موفقیت در مذاکره لازم است، میپردازیم.
🔺ایجاد رابطه
اولین قدم در هر مذاکرهای، ایجاد یک رابطه انسانی با طرف مقابل است. وقتی بتوانید ارتباطی دوستانه و صمیمانه برقرار کنید، طرف مقابل کمتر شما را به عنوان دشمن میبیند و تمایل بیشتری به همکاری خواهد داشت.
🔺شنیدن فعال
یکی از مهمترین اصول در مذاکره، شنیدن فعال است. یعنی به جای تسلط بر گفتگو، به دقت به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و نشان دهید که به نظرات او اهمیت میدهید. این کار باعث میشود طرف مقابل احساس کند که شما به او احترام میگذارید و این باعث افزایش احتمال رسیدن به توافق میشود.
🔺آینه کردن
یکی دیگر از روشهای موثر در مذاکره، آینهکردن رفتارها و گفتارهای طرف مقابل است. این کار باعث میشود طرف مقابل احساس راحتی و اعتماد بیشتری نسبت به شما پیدا کند. به عنوان مثال، اگر او از یک اصطلاح خاص استفاده میکند، شما هم همان اصطلاح را به کار ببرید یا از زبان بدنی مشابه استفاده کنید.
🔺کنترل احساسات
در هنگام مذاکره، کنترل احساسات بسیار مهم است. اگر احساسات خود را نشان دهید، ممکن است نقاط ضعف شما برملا شود و این میتواند به ضرر شما تمام شود.
🔺توانایی ترک مذاکره
همیشه این نکته را در ذهن داشته باشید که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. باید به خوبی بدانید که حداقل پذیرش شما چیست و اگر طرف مقابل نتواند آن را تامین کند، آماده باشید که مذاکره را ترک کنید.
🔺خلاقیت
برای دستیابی به توافقی که برای هر دو طرف سودمند باشد، نیاز به خلاقیت دارید. سعی کنید خارج از چارچوب فکر کنید و راهحلهای جدید و غیرمعمول ارائه دهید.
🔺تعیین هدفهای واضح
داشتن هدفهای مشخص در مذاکره بسیار مهم است. باید بدانید که چه میخواهید و چرا آن را میخواهید. این کار به شما کمک میکند تا در طول مذاکره تمرکز خود را حفظ کنید و از مسیر اصلی منحرف نشوید. همچنین اهداف خود را به صورت اولویتبندی شده در نظر بگیرید تا در صورت لزوم بتوانید از برخی اهداف کمتر مهم صرف نظر کنید.
🔺مدیریت زمان
مدیریت صحیح زمان میتواند به شما کمک کند تا به بهترین نتایج برسید. به عنوان مثال، قبل از شروع مذاکره، زمان محدودی برای هر بخش تعیین کنید یا اگر بحثی به نتیجه نمیرسد، بهتر است به موضوع دیگری بپردازید و بعداً به آن بازگردید.
🔺شناخت فرهنگها
شناخت و احترام به تفاوتهای فرهنگی در مذاکرهها بسیار مهم است. هر فرهنگ دارای نکات و روشهای خاص خود در مذاکره است که باید به آنها توجه شود.
🔺تحلیل قدرت
شناخت قدرتهای موجود در مذاکره و استفاده صحیح از آنها میتواند به شما کمک کند تا به نتایج بهتری برسید. مثلا منابع قدرت خود را بشناسید و به تعادل قدرت توجه کنید. در صورت نیاز، سعی کنید از منابع قدرت خود به نفع خود استفاده کنید.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️هنر "شنیدن"
@bazaryabimodern1987
🔅در دو روز آینده تا حد امکان به گفتوگوهایی که بین افراد صورت میگیرد گوش کنید.
دو چیز را در نظر داشته باشید:
کدام یک بیشتر حرف میزند و کدام یک موفقتر است؟
از صدها تجربه کوچک و بزرگ آموختهام که افراد پرحرف به ندرت آدمهای موفقی هستند. همه افراد موفق تقریبا بدون استثنا، هنر "شنیدن" را بیشتر دانسته و به کار میبندند. به عبارت دیگر ، طرف مقابل را ترغیب میکنند به اینکه درباره خودش، دیدگاههایش، موفقیتهایش، شغلش و مشکلاتش حرف بزند.
هنر شنیدن به دو طریق راه را برای موفقیتهای بزرگتر هموار میکند:
1⃣ هنر شنیدن جلب دوستی میکند.
2⃣ هنر شنیدن به شناخت بهتر افراد کمک میکند.
@bazaryabimodern1987
💢با مشتریانتان یکسان برخورد نکنید
@bazaryabimodern1987
👈یکی از اشتباهاتی که خیلی از فروشندگان مرتکب میشوند این است که با یک روش یکسان با تمام مشتریانشان تعامل و مذاکره میکنند
👈این دسته از فروشندگان فراموش میکنند که هر مشتری، ویژگیهای شخصیتی، انگیزهها و نیازهای خاص خودش را دارد و نمیتوانیم با همۀ آنها به یک صورت تعامل کنیم
👈در حقیقت، این فروشندگان، به روشی با مشتریان تعامل میکنند که خودشان میپسندند نه مشتریان
👈در مقابل، فروشندگان حرفهای و آموزشدیده، ابتدا روحیات مشتریانشان را بررسی و سپس روش تعامل با آنها را تعیین میکنند. بر این اساس میتوانیم مشتریان بالقوهمان را به این چهار دسته اصلی تقسیم کنیم:
1️⃣مشتریانی که خواهان پاسخ سریع و خلاصۀ ما به سوالات و خواستههایشان هستند
2️⃣مشتریانی که خواهان پاسخهای مفصل و با جزئیات هستند
3️⃣مشتریانی که ابتدا میخواهند با ما ارتباط بگیرند و مطمئن شوند که فروشنده قابل اطمینانی هستیم
4️⃣مشتریانی که دوست دارند از خریدشان لذت ببرند و به خرید به عنوان یک تعامل اجتماعی نگاه میکنند
👈پس برای تعامل درست با مشتریمان، ابتدا باید ببینیم جزء کدام یک از این گروههاست و سپس نوع تعاملمان را با روحیات او هماهنگ کنیم
👈برای مثال، اگر مشتری خواهان پاسخهای مفصل و با جزئیات است، باید پاسخهایمان را به صورت مکتوب و همراه با عدد و رقم و جدول و نمودار به او ارائه کنیم. بدیهی است که اگر این گونه رفتار نکنیم، نمیتوانیم مشتری را جذب کنیم
👈ولی اگر مشتری بالقوهمان خواهان یک خرید لذتبخش است، باید از ارائه جزئیات اضافی خودداری کنیم و مثلاً با او در یک رستوران یا استخر قرار بگذایم و همزمان با صرف شام یا شنا کردن، دربارۀ فروش محصولمان هم مذاکره کنیم
@bazaryabimodern1987
💢چیزی که میگویید مهم است، نه شیوه بیان آن
@bazaryabimodern1987
👈انرژی زیادی صرف تبلیغات جذاب میشود. نویسنده، طراح هنری، تهیهکننده، کارگردان تلویزیونی، واحد تدوین و گروه موسیقی همه گرد هم میآیند تا یک تبلیغ ۶۰ ثانیهای ساخته شود
👈گاهی اوقات این همه انرژی به نتیجه میرسد و باعث شهرت برند میشود، ولی در بیشتر مواقع، همه این انرژی هدر میرود و هیچ سودی را نصیب برند نمیکند
👈در اکثر کمپینهای تبلیغاتی، مشکل اساسی این است که تیم سازنده تمام تمرکزش روی شیوه ساخت تبلیغات و بیان پیام تبلیغاتی مدنظر است، نه خود پیام. این در حالی است که، خود پیام بارها و بارها مهمتر از شیوه اجرا و بیان آن است
👈در حقیقت، یک پیام بامعنا و قدرتمند میتواند یک اجرای ناموفق و ضعیف را جبران کند، اما یک اجرای جذاب و تکاندهنده نمیتواند فقدان یک پیام قوی را بپوشاند
👈برای مثال، تبلیغات چاپی «ویاگرا» شامل مردانی بود که داوطلبانه درباره محصولات ویاگرا و تاثیرش بر کیفیت روابط عاطفیشان بحث میکردند و از خوانندگان میخواستند که در این باره با پزشک خود حرف بزنند
👈در آن تبلیغات، هیچ چیز فانتزی وجود نداشت: نه فونت خاصی، نه تیتر هوشمندانهای و نه طراحی گرافیکی چشمگیری. هیچ چیزی که مشخصاً «خلاقیت» به حساب آید در تبلیغات ویاگرا دیده نمیشد
👈اما چون تبلیغ سرراست و مستقیم در باره پیامش صحبت میکرد و پیام آن خیلی خوب انتخاب شده بود، باعث شهرت جهانی این برند شد
@bazaryabimodern1987
🌱 مدیریت و کارآفرینی به خاطر مسئولیتها و فشارهای کاری سنگین یکی از پر استرسترین شغلهای دنیاست.
@bazaryabimodern1987
نتایج پژوهشی که در مجله Harvard Business Review منتشر شده، نشون میده که ۵۳٪ مدیران از «فرسودگی شغلی» رنج میبرن.
فرسودگی شغلی در نتیجه کار بیش از حد، استرس طولانی مدت و فشارهای روانی سنگین بوجود میاد و تواناییهای مدیریتی فرد رو ازش میگیره.
⭕ علایم استرس و اضطراب شغلی:
- تپش قلب مدام
- خستگی شدید با وجود خواب کافی
- دردهای مزمن جسمانی
- سردرد یا سرگیجه مداوم
- اختلال در خواب
- اجتناب از تعاملات اجتماعی
- پرخاشگری و یا زودرنجی
- بیحوصلگی یا بیانگیزگی
🌱 یکی از بهترین راههای کاهش استرس و بهبود فرسودگی شغلی یادگیری مهارتهای خودمراقبتی و تمرینهای ذهنآسایی است.
اووِل یک موسسه روانشناسی است که در یک دوره «کاملا رایگان» بهت کمک میکنه با اصول رویکرد روانشناسی ACT از فرسودگی شغلی رها بشی، طعم دلنشین آرامش درونت رو بچشی.
@bazaryabimodern1987
💢مراحل فرایند تصمیمگیری خرید
@bazaryabimodern1987
👈طبق تئوریهای رفتار مصرفکننده، فرایند تصمیمگیری خرید شامل این پنج مرحله اصلی است:
1️⃣تشخیص نیاز (Need recognition) که در آن مشتری به این نتیجه میرسد که به محصولمان نیاز دارد یا ما باید این نیاز را در او ایجاد کنیم
2️⃣جستجوی اطلاعات (Information search) که در آن مشتری برای یافتن محصول یا خدمت مناسب برای ارضای نیازش به جستجو میپردازد. در این مرحله باید با کمک بازاریابی محتوا، کاری کنیم تا مشتری در جستجوهایش به محصول ما هم توجه کند
3️⃣ارزیابی جایگزینها (Alternative evaluation) که در آن مشتری محصولات مختلف را با یکدیگر مقایسه و ارزیابی میکند. در این مرحله، بازاریابها دو وظیفه مهم دارند: اول، شناسایی محصولاتی که مشتری ما را با آنها مقایسه میکند و دوم، شناسایی معیارهایی که مشتری با کمک آن معیارها ما را با رقبا مقایسه میکند
4️⃣تصمیمگیری خرید (Purchase decision) که در آن مشتری تصمیم میگیرد کدام محصول را بخرد. در این مرحله وظیفه اصلی ما ارائه مشوقهای گوناگون و متمایز از رقبا و بازاریابی در نقطه فروش است تا شاید بتوانیم تصمیم مشتری را تغییر بدهیم
5️⃣رفتار پس از خرید (Post purchase behavior) که در آن مشتری محصول خریداری شده را مصرف میکند و در نهایت کنار میگذارد. در این مرحله، وظیفه اصلی ما ارائه آموزش و مشاوره لازم به مشتری برای بهرهمندی حداکثری از محصول خریداری شده، رفع سریع مشکلات مشتری، کمک به مشتری برای کنار گذاشتن محصولی که عمرش تمام شده و تشویق مشتری به بهروز کردن محصول فعلیاش و خرید محصول جدید میباشد
👈یادمان باشد که یک بازاریاب حرفهای، برای اثرگذاری بر مشتریان هدفش در تمام این مراحل، برنامه و ایده دارد
@bazaryabimodern1987
۳۰ مزیت کار با جهان
@bazaryabimodern1987
۱- شهروندان، فرصت مقایسه پیدا میکنند؛
۲- چون مقایسه میکنند، بیشتر فکر کرده و دقیقتر تحلیل میکنند؛
۳- حرف زدن، مسئولیت ایجاد میکند؛
۴- تاریخ مهلت، قداست پیدا میکند؛
۵- دولت مجبور میشود سراغ متخصص برود؛
۶- فکر جای عصبانیت را میگیرد؛
۷- تخصص جای توصیه را میگیرد؛
۸- گفتار درمانی، دوام نمیآورد؛
۹- کیفیت صادرات و تولید داخلی سریع اصلاح میشود؛
۱۰- خبرنگاران حرفهای رشد میکنند و منبع فکری میشوند؛
۱۱- سیستم سازی جای مدیریت فردی را میگیرد؛
۱۲- جامعه به سخن دروغ سریعتر پی میبرد؛
۱۳- نگهداری از محیط زیست برای همه واجب میشود؛
۱۴- با به روز شدن، مشکلات سریعتر حل میشوند؛
۱۵- افراد و بنگاههایی که میتوانند رقابت کنند، پایدارتر میمانند؛
۱۶- چون رقابت و تولید اولویت پیدا میکنند، حکمرانی با توسعه مساوی میشود؛
۱۷- تملّق، کاربرد خود را از دست میدهد؛
۱۸- واقعیت ها، جای نمایش مدیران را میگیرد؛
۱۹- زحمت بیشتر، جای حسادت را میگیرد؛
۲۰- به واسطۀ کار و تلاشی که افراد میکنند، وقت تخریب دیگران را پیدا نمیکنند؛
۲۱- کسانی که حرف نو نمیزنند، از صحنه خارج میشوند؛
۲۲- رسانهها نمیگذارند مدیران عوام فریبی کنند؛
۲۳- شهروندان، تفاوت تحلیل از Propaganda را تشخیص میدهند؛
۲۴- جامعه متوجه میشود کار جمعی تعیین کنندهاست؛
۲۵- چون رقابت و یادگیری افزایش پیدا میکنند، ثروت تولید میشود؛
۲۶- دیگر نمیتوان هم زمان ۱۵ شغل داشت؛
۲۷- مدیران مجبور میشوند مشکلات را حل کنند و نه مدیریت؛
۲۸- افراد Showman، نمیتوانند طولانی فیلم بازی کنند؛
۲۹- حرف ناپسند زدن، هزینه پیدا میکند؛
۳۰- نمیتوان طولانی مدت، اطلاعات و تحلیل غلط ارائه داد.
@bazaryabimodern1987
📌 شناخت شخصيت افراد با ۵ سوال
@bazaryabimodern1987
يكي از بهترين چيزهايي كه در زندگي وجود دارد ملاقات با افراد جديد است. دوست، رئيس، همكار، همسايه يا آشنايان شما، همگي ابتدا برايتان غريبه بودند و وقتي كه براي اولين بار با آنها ملاقات كرديد اصلا نميدانستيد كه از رابطه با آنها لذت ميّبريد يا نه. با اين پنج پرسشي كه در اينجا مطرح ميكنيم، هنگام ملاقات با افراد ميتوانيد تصوير دقيقتر و بهتري از آنها به دست آوريد.
🔹بديهي است كه با سوالاتي مثل "شما تازه وارد هستيد؟" يا "چرا شغل قبلي خود را ترك كرديد؟" اطلاعات ضروري و خوبي به دست ميآوريد، ولي اينها كافي نيستند، چون با اين سوالات اطلاعاتي در مورد شخصيت آنها به دست نميآوريد.
🔹پنج سوالي كه در ادامه مطرح ميكنيم نه تنها اطلاعات مستقيم بيشتري در مورد فرد غريبه يا آشنا به شما ميدهند، بلكه در مورد شخصيت اين افراد نيز اطلاعات بسيار مفيدي در اختيار شما ميگذارند.
1⃣ شما خودتان را چطور توصيف ميكنيد؟
در واقع اين سوال نوعي ميانبر است تا فرد شخصيت خود را بروز دهد. با استفاده از نوع كلماتي كه هر كس براي توصيف خود استفاده ميكند ميتوان به شخصيت او پي برد.
2⃣ بزرگترين دستاورد شما چيست؟
با اين سوال اطلاعات مهمي در مورد گذشتهِي فرد و اطلاعاتي هم در مورد شخصيتش به دست ميآوريد. مثلا متوجه ميَشويد كه بيشترين منافع اين شخص در كجا قرار دارد.
3⃣ آيا به تازگي كتاب خوبي خواندهايد؟
پاسخهايي كه در اين سوال دريافت خواهيد كرد خيلي متفاوت خواهند بود. به تفاوت بين خوانندگان دقت كنيد. مثلا بعضي افراد ممكن است بگويند من كتاب نميخوانم. و برخي هم ممكن است مدتها قبل يك كتاب خوانده باشند يا به يك كتاب دانشگاهي مراجعه كرده باشند. برخي هم واقعا اهل مطالعه بوده و كتابهاي معروف را نام خواهند برد.
4⃣ شغل رويايي شما چيست؟
سوال هر چه مبهم تر باشد بهتر است. پاسخ به اين سوال هر چه كه باشد نشان ميدهد كه فرد موردنظر قبلا به اين موضوع فكر كرده يا اصلا به آن فكر نكرده است.
5⃣ قهرمان شخصي شما كيست؟
پاسخ به اين سوال، اطلاعات خاصتر و روشنگرتري به شما ميدهد. با اين سوال ميتوانيد ميزان هوش يا سن شخص را تشخيص دهيد و از همه مهمتر اينكه ميتوانيد بفهميد او به چه ارزشهايي احترام قائل است.
🔹به طور كلي شايد برخي از اين سوالات را نتوانيم از هر غريبهاي كه در خيابان ميبينيم بپرسيم، ولي وقتي با يك مخاطب جديد گرم گرفتيم و كمي آشنا شديم، به راحتي ميتوانيم اين سوالات را از او بپرسيم. واكنش افراد به اين سوالات، نحوهي پاسخ گفتن، و كيفيت پاسخ آنها، بيانگر شخصيت آنهاست. اين مقدار اطلاعات براي هر تعامل اجتماعي لازم است.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️تماس چشمی برقرار کنید.
@bazaryabimodern1987
⭕️تماس چشمی قبل از هر چیز نشان از ادب ما و احترام به دیگران است.
✳️ همچنین تماس چشمی باعث میشود که دیگران با دقت بیشتری به حرفهای شما گوش دهند. اگر در یک جمع صحبت میکنید از میان جمعیت چند چهره دوستانه پیدا کرده و روی آنها تمرکز کنید.
❇️به این ترتیب اعتماد به نفس شما افزایش یافته و حرفهای خود را واضحتر بیان میکنید. اگر به پایین نگاه کنید با اعتماد به نفس به نظر نمیرسید. و اگر موقع صحبت کردن به اطراف نگاه کنید، ممکن است بقیه به این فکر کنند که حواستان پرت شده و دنبال انجام یک کار بهتر هستید.
پس:
🔺تا میتوانید به چشم افرادی نگاه کنید که برای آنها صحبت میکنید.
🔻اگر از میان جمع کسی را دیدید که حواسش پرت شده یا گیج به نظر میرسد، ممکن است فکر کنید که حرفهای خود را به روشنی بیان نمیکنید. با این حال نباید بگذارید گیجی یک نفر حواس شما را از بقیه پرت کند.
🔺وقتی برای جمعیت خیلی زیادی صحبت میکنید، برقرار کردن ارتباط چشمی مشکل است. در این مواقع روی تعداد کمی از افراد تمرکز کنید.
@bazaryabimodern1987
💢سه محرک اصلی خلاقیت
@bazaryabimodern1987
1️⃣تعیین اهداف مشخص برای خلاقیت
👈یک هدف خوب و به صورت دقیق طراحی و بیان شده، مهمترین محرک انسانها در هر کاری، از جمله در خلاقیت است
👈بنابراین، در ابتدای هر سال، یک سری هدف مشخص برای شرکتتان در زمینه خلاقیت مشخص کنید. مثلا بگویید امسال میخواهیم بستهبندی فلان محصولات شرکت را به صورت خلاقانهای بازطراحی کنیم و هر مدیر و کارمندی میتواند ایدههایش را تا فلان تاریخ ارایه کند
2️⃣شناسایی مشکلات اصلی شرکت
👈تجربه نشان میدهد کارمندان شرکتی که احساس میکنند کسب و کار شرکت و در نتیجه درآمد و شغلشان در خطر است، بیشتر از هر موقع دیگری خلاق و نوآور میشوند
👈بنابراین، میتوانید مشکلات اصلی شرکتتان در حوزههای مختلف را مشخص کنید و از کارمندان و مدیرانتان بخواهید راهکارهای خلاقانهای برای حل آن مشکلات ارایه کنند
3️⃣سوالات هدفمند
👈مشهور است که میگویند: «سوال درست، نیمی از پاسخ را مشخص میکند». به همین دلیل، اگر میخواهید کارمندان و مدیرانی خلاق داشته باشید، باید سوالات هدفمند و دقیقی از آنها بپرسید
👈بر این اساس، بهتر است در ابتدای هر بازه زمانی، مثلا در ابتدای هر ماه یا هر فصل، تعدادی سوال کلیدی که شرکتتان با آن مواجه است را مشخص کنید و با کارمندان و مدیرانتان در میان بگذارید. مثلا از آنها بپرسید: «به نظرتان چگونه میتوانیم فروش محصول الف در بازار 1 را تا 20 درصد افزایش بدهیم؟»
@bazaryabimodern1987
💢تحلیل فرصتهای بازار
@bazaryabimodern1987
👈بازاریابهای حرفهای در کنار شناسایی سریع فرصتهای بازار، یک توانایی منحصر به فرد دیگر هم دارند: میتوانند فرصتهای بازار را به خوبی تحلیل و بهترین فرصتها را انتخاب کنند، چون به خوبی میدانند نمیتوانند از همه فرصتهای موجود در بازار استفاده کنند
👈به همین دلیل است که توانایی تحلیل فرصتهای بازار، یکی از مهمترین مهارتهای یک مدیر بازاریابی حرفهای است. برای تحلیل فرصتهای موجود در بازار، باید به دو عامل زیر دقت کنید:
1️⃣شانس موفقیت شرکت در استفاده از فرصت مدنظر
2️⃣جذابیت فرصت مدنظر
👈با ترکیب این دو عامل، میتوانید ماتریسی دو در دو بسازید که شامل چهار خانه زیر است:
1️⃣فرصتهایی که نه جذاب هستند و نه شرکت توانایی استفاده از آنها را دارد
این نوع فرصتها بدترین فرصتهای موجود در بازار هستند
2️⃣فرصتهایی که جذاب نیستند ولی شرکت توانایی استفاده از آنها را دارد
این دسته از فرصتها خطرناکترین فرصتهای موجود در بازار هستند و مدیر بازاریابی باید به شدت از آنها دوری کند زیرا منابع شرکت را به هدر میدهند
3️⃣فرصتهایی که جذابند ولی شرکت توانایی از استفاده از آنها را ندارد
یک مدیر بازاریابی حرفهای تلاش میکند منابع، مهارتها، تواناییها و غیره لازم برای استفاده از این فرصتها را به دست بیاورد
4️⃣فرصتهایی که هم جذابند و هم شرکت توانایی استفاده از آنها را دارد
این دسته از فرصتها بهترین فرصتهای موجود در بازار هستند که مدیر بازاریابی باید تمام تمرکزش را روی آنها بگذارد
@bazaryabimodern1987
💢17 توصیه برای برنامهریزی استراتژیک بهتر
@bazaryabimodern1987
1-در برنامهریزی استراتژیکتان بیشتر از آن که روی کاغذبازی متمرکز شوید، روی افزایش مشارکت مدیران و کارمندانتان در فرایند برنامهریزی تمرکز کنید
2-شیوه مشارکت در برنامهریزی استراتژیک و مفاهیم مرتبط با آن را حتما به مدیران و کارمندانتان بیاموزید
3-تمام ادعاهایتان در برنامه استراتژیک را با آمار و ارقام حمایت و ثابت کنید
4-برنامه استراتژیکتان باید ساده، قابل فهم و قابل اجرا باشد نه یک برنامه پیچیده و غیرقابل اجرا
5-در برنامه استراتژیکتان حتما وظایف واحدهای مختلف شرکتتان برای تحقق برنامه را مشخص کنید
6-فرضیات بنادینی که بر اساس آن برنامهریزی کردهاید را حتما به خوبی توضیح بدهید
7-در برنامه استراتژیکتان فقط اخبار خوب و فرصتهای بازار را بازگو نکنید بلکه اخبار بد و تهدیدهای موجود در بازار را هم تشریح کنید
8-از مدیران و کارمندانتان بخواهید تا با ذهنی باز در فرایند برنامهریزی استراتژیک مشارکت کنند و روالها و قوانین جاری در شرکت را به چالش بکشند
9-هیچ وقت فرایند برنامهریزی استراتژیکتان را به یک وظیفه اداری سخت و پیچیده تبدیل نکنید. کاری کنید مدیران و کارمندانتان با علاقه شخصی در این فرایند مشارکت کنند
10-هیچ وقت مدیران و کارمندانی که خلاف بقیه حرف میزنند و فرهنگ حاکم بر شرکت را به چالش میکشند، از فرایند برنامهریزی استراتژیک کنار نگذارید
11-لزوما نمیتوانید همه چیز را در برنامه استراتژیکتان پیشبینی کنید. پس وقتتان را برای این کار هدر ندهید و روی مسایلی تمرکز کنید که قابل پیشبینی هستند
12-در فرایند برنامهریزی استراتژیک از ادبیات پیچیده و فنی استفاده نکنید، بلکه برنامهتان را به گونهای بنویسید که حتی کمسوادترین کارمندانتان هم متوجه برنامه استراتژیک شرکت بشوند
13-حتما یک فرایند دقیق را برای کنترل اجرای برنامه استراتژیک توسط واحدهای مختلف شرکتتان طراحی کنید
14-در برنامهریزی استراتژیکتان صرفا روی اطلاعات کمّی تمرکز نکنید. یادتان باشد خیلی وقتها اطلاعات کیفی بسیار مهمترند
15-کنار گذاشتن کارمندان عادی شرکت و تمرکز روی کارمندان حرفهای، بزرگترین خطا در فرایند برنامهریزی استراتژیک است
16-هیچ وقت بیش از 5 تا 7 استراتژی را در برنامه استراتژیکتان نگنجانید چون قطعا نمیتوانید تعداد زیادی استراتژی را پیادهسازی کنید
17-در برنامهریزی استراتژیکتان حتما روی ترویج این روحیه و فرهنگ در شرکتتان تمرکز کنید: رعایت اخلاق، مهمترین استراتژی در هر کسب و کاری است
@bazaryabimodern1987
💢سه محرک اصلی خلاقیت
@bazaryabimodern1987
👈اگر میخواهید خلاقیت را در شرکتتان ترویج کنید، باید این سه انگیزه را در بین کارمندان و مدیرانتان، فارغ از جایگاهی که در شرکتتان دارند، ترویج کنید:
1️⃣تعیین اهداف مشخص برای خلاقیت
👈یک هدف خوب و به صورت دقیق طراحی و بیان شده، مهمترین محرک انسانها در هر کاری، از جمله در خلاقیت است
👈بنابراین، در ابتدای هر سال، یک سری هدف مشخص برای شرکتتان در زمینه خلاقیت مشخص کنید. مثلا بگویید امسال میخواهیم بستهبندی فلان محصولات شرکت را به صورت خلاقانهای بازطراحی کنیم و هر مدیر و کارمندی میتواند ایدههایش را تا فلان تاریخ ارایه کند
2️⃣شناسایی مشکلات اصلی شرکت
👈تجربه نشان میدهد کارمندان شرکتی که احساس میکنند کسب و کار شرکت و در نتیجه درآمد و شغلشان در خطر است، بیشتر از هر موقع دیگری خلاق و نوآور میشوند
👈بنابراین، میتوانید مشکلات اصلی شرکتتان در حوزههای مختلف را مشخص کنید و از کارمندان و مدیرانتان بخواهید راهکارهای خلاقانهای برای حل آن مشکلات ارایه کنند
3️⃣سوالات هدفمند
👈مشهور است که میگویند: «سوال درست، نیمی از پاسخ را مشخص میکند». به همین دلیل، اگر میخواهید کارمندان و مدیرانی خلاق داشته باشید، باید سوالات هدفمند و دقیقی از آنها بپرسید
👈بر این اساس، بهتر است در ابتدای هر بازه زمانی، مثلا در ابتدای هر ماه یا هر فصل، تعدادی سوال کلیدی که شرکتتان با آن مواجه است را مشخص کنید و با کارمندان و مدیرانتان در میان بگذارید. مثلا از آنها بپرسید: «به نظرتان چگونه میتوانیم فروش محصول الف در بازار 1 را تا 20 درصد افزایش بدهیم؟»
@bazaryabimodern1987
🔴▪️برای فروش بیشتر از مشتری بپرسید.
@bazaryabimodern1987
🔸به دیدن نحوه استفاده از محصول خود بروید.
🔸پرسش هایی درباره معایب و مزایای آن بپرسید.
🔸بپرسید چه چیزی را بیشتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیزی را کمتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیز را باید تغییر دهند و چگونه باید تغییر دهند.
🔸درباره خدمات پس از فروشی که دریافت کرده اید، بپرسید.
🔸اقدامات انجام شده به وسیله هر فرد مرتبط را مشاهده کنید.
🔸بپرسید که آیا دوباره همان را می خرند؟
🔸بپرسید که آیا آن را به واحد تجرای دیگری پیشنهاد میدهند؟
🔸تمام چیزهایی را که می گویند ثبت و ضبط کنید.
🔸دیدن محصول در عمل و پرسش درباره ان دیدگاه جدیدی از نحوه فروش آن ارائه می دهد.
✅ اگر این مرحله را انجام دهید، نه تنها فرصتی برای یادگیری، بلکه فرصتی برای فروش نیز مهیا می شود.
@bazaryabimodern1987
💢آیا به مشتریانتان گوش میکنید؟
@bazaryabimodern1987
👈ما در جهانی زندگی میکنیم که خداوند به تعداد کمی از ما مهارت گوش دادن را هدیه داده است. به همین دلیل است که بسیاری از فروشندگان زمانی که با مشتری مواجه میشوند، یادشان میرود که گوششان را در حالت «آماده برای شنیدن» قرار بدهند
👈در حقیقت، عده زیادی از فروشندگان در زمان گفتگو با مشتری، به جای آن که به حرفهای او گوش کنند، صرفا به یک موضوع فکر میکنند: چگونه میتوانم معامله با این مشتری را نهایی کنم؟
👈این در حالی است که گوش دادن به مشتری، سادهترین ابزار یک فروشنده برای احترام گذاشتن به مشتری است و بدون شک، وقتی مشتری احساس کند به او احترام میگذارید، برای معامله کردن با شما تشویق میشود
👈علاوه بر این، گوش دادن درست به مشتریان، بهترین راه برای یافتن ایدههایی جهت شگفتزده کردن آنها نیز به حساب میآید
👈ضمن آن که با گوش دادن فعال به مشتریانمان، مانع بروز سوتفاهم و در نهایت، نارضایتی آنها میشویم
👈منظور من از گوش دادن فعال، این است که هم به خوبی به حرفهای مشتری گوش کنیم و هم به او بفهمانیم که به حرفهای او گوش میدهیم
👈برای این منظور، هنگام گفتگو با مشتری، هر از گاهی از او سوالاتی درباره موضوعی که میگوید بپرسید یا حرفهایش را جمعبندی و برای او بازگو کنید تا متوجه شود به حرفهایش گوش و اهمیت میدهید
👈ضمن آن که میتوانید با زبان بدنتان هم به مشتری القا کنید به حرفهایش گوش میدهید. مثلا وقتی موضوع تاسفباری را گفت، حتما سرتان را به نشانه تاسف تکان بدهید
👈برای آن که مهارتتان در گوش دادن فعال را افزایش بدهید، از این پنج تکنیک هم میتوانید استفاده کنید:
1️⃣به نامها و تاریخهایی که مشتری میگوید، دقت کنید و در صحبتهایتان از آنها استفاده کنید
2️⃣به آمار و ارقامی که مشتری میگوید، دقت کنید و در استدلالهایتان از آنها استفاده کنید
3️⃣بسیاری از مشتریان در لابهلای صحبتهایشان، انتظاراتشان را بازگو میکنند. این انتظارات را شناسایی کنید و به مشتری اطمینان بدهید که آنها را برآورده میکنید
4️⃣با احساسات مشتری همراهی کنید. مثلا اگر احساس میکنید مشتری برای جلسه بعدیاش استرس دارد، به او بگویید میتوانید جلسه دیگری داشته باشید تا او با آرامش بیشتری به کار بعدیاش برسد
5️⃣اگر احساس میکنید مشتری سرحال نیست، قبل از آن که مذاکره فروش را به صورت جدی شروع کنید، تلاش کنید او را با گفتن یک جوک یا شوخی بامزه ولی مودبانه، سرحال بیاورید
@bazaryabimodern1987
📌 اشتباهاتی که باعث شکست کسب و کار شما می شوند
@bazaryabimodern1987
1- نادیده گرفتن شکایت و نظر مشتری:
به حرف مشتری های تان گوش دهید و از آنها درس بگیرید. تا زمانی که از رضایتمندی مشتری مطمئن نشدید به فکر توسعه ی کار نباشید.
2-منفعت-محوری
قطعا هدف هر کسب و کاری سودآوری است. اما قرار دادن سود به عنوان تنها اولویت، اشتباه بزرگیست. معمولا این صاحبان کار محصول بی کیفیت خود را در یک بسته بندی مجلل عرضه می کنند، اما با این وجود نیز نمی توانند موفق شوند.
3- انتظار برای شروع خوب
اکثر کارآفرینان مشتاق متاسفانه برای شروع کار منتظر بهترین فرصت و امکانات می مانند، اما با مطالعه ی زندگی کارآفرینان بزرگ می بینیم که نه تنها هیچ کدام از ابتدا همه ی منابع را نداشته اند، بلکه از کارهای ابتدایی مانند روزنامه فروشی شروع کردند.
4- نادیده گرفتن علم
گاهی کارآفرینان فکر می کنند که دانش لازم برای تمام مسیر کارشان را دارند، در حالی که با گذر زمان، روش های متفاوت و جدیدتری از تبلیغات گرفته تا فروش محصول و ... ابداع می شود که اگر یک کارآفرین آنها را در نظر نگیرد، از قافله ی دیگر کارآفرینان جا می ماند. برای رشد فروش و گسترش کار، باید مهارت های جدید یاد بگیرید و کتاب های نوشته شده توسط افراد موفقی را بخوانید که این مسیر را تجربه کرده اند. به روز باشید و در صورت نیاز دانش های جدید را فرا گیرید.
5-تک روی کردن
برای یک کارآفرین مهم است که از مخارج اضافی چشم پوشی کند و تا می تواند با کارمندان کم، کار خود را شروع کند. اما نباید این گونه باشد که خود به تنهایی کار کند، زیرا در این حالت نیز موفق نخواهد شد.
@bazaryabimodern1987
🔴عاشق کسب و کار و مشتریانمان باشیم
@bazaryabimodern1987
هر چه مشتریانمان را بهتر درک کنیم، بهتر میتوانیم به آنها خدمت کنیم و در نتیجه، احتمال بازگشت و خرید مجدد آنها را افزایش میدهیم
با این حال، اشتباهی که خیلی از شرکتها انجام میدهند این است که فکر میکنند «مشتریان»، خیلی متفاوت از «کارمندانشان» هستند
در حقیقت، در بسیاری از موارد، افرادی که در یک شرکت یا فروشگاه کار میکنند، علاقهمندیهای مشترک زیادی با مشتریانی دارند که به آن شرکت یا فروشگاه مراجعه میکنند
این واقعیت، به خصوص در کسب و کارهای خردهفروشی بیشتر حاکم است؛ مثلا افرادی که در صنعت پوشاک هستند، مثل مشتریانشان عاشق مُد هستند؛ یا افرادی که در فروشگاههای فیلم و موسیقی کار میکنند، معمولا موسیقیشناسهای خوبی هستند؛ و سرآشپزهای ماهر شخصا به غذای خوب علاقهمندند
پس سوال اساسی که باید پاسخ بدهیم این است که چگونه میتوانیم علائقمان به کاری که انجام میدهیم را به علاقه به مشتریانمان تبدیل کنیم؟
برای مثال، واتِر اِستون، اولین کتابفروشیاش را در 1982 افتتاح کرد. او در حقیقت به جای کتابفروشی سراغ به اشتراک گذاشتن علاقهاش به کتاب با سایرین رفت
او مشتریانش را تشویق میکرد تا کتابهای مورد نظرشان را خوب بررسی کنند و بعد آنها را بخرند. برای همین منظور، صندلیهایی را در کتابفروشیاش گذاشته بود تا مشتریان روی آن صندلیها بنشینند و کتاب مورد نظرشان را به خوبی و با آرامش بررسی کنند. این رسم هنوز هم در کتابفروشیهای واتِر اِستون وجود دارد
هیچ مانعی وجود ندارد اگر فردی از صبح بیاید و روی یکی از صندلیها بنشیند و تا شب کتاب بخواند، اما در واقعیت، تعداد بسیار کمی از مشتریان، این کار را میکنند
اکثر مشتریان، صفحات محدود یا نهایتا یک فصل از کتاب را میخوانند و از آنجایی که بیشتر آنها واقعا عاشق کتاب هستند، کتاب را میخرند تا بقیه آن را در خانه بخوانند
از طرف دیگر در واتِر اِستون کارمندان شرکت بر اساس علاقهشان به کتابخوانی و دانششان نسبت به موضوعات خاص انتخاب میشوند و از آنها انتظار میرود علاقه و دانششان را با مشتریان به اشتراک بگذارند
به همین دلیل است که کارمندان واتِر اِستون واقعا کمک حال مشتریان هستند و اطلاعاتشان از کتابها همیشه بهروز است
مثال واتِر اِستون به ما این واقعیت مهم را یادآوری میکند که برای موفقیت در بازاریابی باید به طور همزمان هم عاشق کسب و کار و محصولاتمان و هم عاشق مشتریانمان باشیم و تلاش کنیم عشقمان به کسب و کارمان را به مشتریانمان منتقل کنیم
@bazaryabimodern1987
🔴▪️ اشتباهات فاحش در مصاحبه استخدامی
@bazaryabimodern1987
میانگین زمان یک مصاحبه استخدامی حدود 40 دقیقه است، اما 33 درصد از 2000 مدیر شرکتکننده در یک نظرسنجی اظهار کردند که آنان در 90 ثانیه اول مصاحبه خواهند فهمید که آیا داوطلب را استخدام میکنند یا خیر.
در همان نظرسنجی، مدیران اشتباهات زیر را به عنوان دلایل اصلی رد داوطلب برشمردند:
70 درصد اعتقاد داشتند داوطلبان استخدام از نظر ظاهر و پوشش بیش از حد غیررسمی در جلسه مصاحبه ظاهر شدند.
67 درصد گفتند متقاضیان استخدام قادر نبودند تماس چشمی برقرار کنند.
55 درصد به خاطر نحوه از در وارد شدن مصاحبهشونده به اتاق مصاحبه.
47 درصد مدیران ابراز میکردند که داوطلبان استخدام هیچ اطلاعاتی درباره شرکتی که برای مصاحبه آمدهاند نداشتند.
38 درصد مدیران به خاطر کیفیت صدا و میزان اعتماد به نفس و همچنین نداشتن لبخند متقاضی را رد کردند.
33 درصد دلیل رد کردن را نوع نشستن متقاضی هنگام مصاحبه بیان کردند.
26 درصد بد دست دادن متقاضی را دلیل رد شدن میدانند.
21 درصد یکی از دلایل رد شدن متقاضی را دست به سینه نشستن او هنگام مصاحبه عنوان کردند.
@bazaryabimodern1987
💢نسبت به قضاوت مشتریانتان حساس باشید
@bazaryabimodern1987
👈در بازاریابی، به خصوص در بازاریابی خدمات، مشتریان به راحتی محصولات و خدمات ما را قضاوت میکنند و راجع به آن نظر میدهند و با این کارشان روی سایر مشتریان نیز تاثیر میگذارند
👈برای همین، همیشه باید نظرات و قضاوتهای مشتریان راجع به خودمان را به دقت رصد و بررسی کنیم و نسبت به آنها بیتفاوت نباشیم
👈برای مثال، آرت فول داینر، یکی از منتقدین مطرح صنعت رستوران، قبل از بررسی غذاهای یک رستوران، سرویس بهداشتی رستورانها را امتحان میکند زیرا معتقد است اگر سرویس بهداشتی یک رستوران کثیف باشد، خیلی بعید است که آشپرخانه آن تمیز باشد، چون سرویس بهداشتی بخشی از رستوران است که شما اجازه دیدن آن را دارید، پس تصور کنید بخشی از رستوران که اجازه دیدن آن را ندارید، چقدر میتواند بدتر باشد؟
👈بسیاری از رستورانهای زرنگ و حرفهای، بعد از انتشار این نظریه آرت فول داینر، به سرعت به وضعیت سرویسهای بهداشتیشان رسیدگی کردند تا بتوانند از این طریق روی قضاوت و ارزیابی مشتریانشان تاثیر مثبت بگذارند
👈این مثال به ما تاکید میکند برای موفقیت در کارمان میتوانیم این سه کار را در اولویت قرار بدهیم:
1️⃣مجلات، روزنامهها، وبسایتها و فضای مجازی مرتبط با صنعتمان را به صورت مستمر رصد کنیم تا از توصیههای آنها به مشتریان آگاه شویم و از آنها برای بهبود کسب و کارمان ایده بگیریم
2️⃣از مشتریانمان بپرسیم که کدام ویژگی محصول یا خدمتمان برایشان از همه مهمتر است؟ سپس تلاش کنیم عملکردمان در آن ویژگی را بهبود بدهیم
3️⃣اگر امکانش هست، از مشتریان رقبایمان بپرسیم که کدام ویژگی آنها را بیشتر میپسندند؟ بعد از آن تلاش کنیم آن ویژگی را در کسب و کار خودمان هم ایجاد کنیم
@bazaryabimodern1987
💢با سهلانگاری برندتان را نابود نکنید
@bazaryabimodern1987
👈برندسازی مثل ساختمانسازی است. همانطور که اگر در یک بخش به ظاهر کوچک ساختمان، مثلا در بتنریزی، سهلانگاری کنیم، کل ساختمان با یک زلزله خفیف فرو میریزد، اگر به تمام اجزای برندمان دقت نکنیم هم برندمان بعد از مدتی و با کوچکترین اتفاقی که برای آن بیافتد، نابود میشود
👈یکی از مهمترین سهلانگاریها در برندسازی، مسیری است که باعث رشد و توسعه برند شده است. به عبارت دیگر، برندهای زیادی وجود دارند که وعده، جایگاه، مزیت رقابتی و فرهنگ اصلیشان را فراموش کردند و در نتیجه، خیلی زود نابود شدند
👈برای مثال، بوستن چیکن را در نظر بگیرید. آن را به یاد میآورید؟ این برند یک رستوران زنجیرهای کنتاکی و غذاهای خانگی بود که خیلی سریع رشد کرد، اما بنیانگذاران آن خیلی زود فراموش کردند که چه چیزی برندشان را به آن سطح از موفقیت رسانده بود
👈در حقیقت، بنیانگذاران بوستن چیکن در برابر برندشان سهلانگاری کردند: اسمشان را به بوستن مارکت تغییر دادند، سبد محصولاتشان را گسترده کردند و سطح کیفیت و خدماتشان را کاهش دادند. نتیجه: فرسودهگی برند، افت فروش، کاهش درآمد و ارزش سهام شرکت و نهایتا ورشکستگی
👈یادتان باشد بسیاری از برندها از روی اجبار و شرایط بازار، سهلانگار میشوند و پا در مسیر نابودی میگذارند
👈مثلا برندی را در نظر بگیرید که با یک نوع محصول خاص وارد بازار شده و اتفاقا خیلی هم موفق از آب درآمده است، ولی بعد از مدتی فروش آن محصول به اندازه کافی رشد نمیکند
👈در نتیجه، مدیران برند تصمیم میگیرند سبد محصولاتشان را توسعه بدهند و محصولات معمولی موجود در بازار را به آن اضافه کنند. این تصمیم، در اکثر موارد، یک تصمیم به ظاهر از روی اجبار، ولی به شدت خطرناک است، چون آغاز مسیر سهلانگاری و در نهایت، نابودی برند است
👈ولی یادتان باشد شاید بتوانید با منحرف شدن از مسیر اصلی برندتان، به اهداف مدنظرتان دست پیدا کنید، اما این انحرافهای به ظاهر کوچک تا عمق برندتان نفوذ میکند و در نهایت به فروپاشی و از دست دادن برندتان منجر میشود
👈پس هیچ وقت به دلیل رسیدن به یک سری اهداف کوتاهمدت، مثل فروش و سود بیشتر، بقای برندتان در بلندمدت را به خطر نیاندازید
@bazaryabimodern1987
📌بهترین راه برای تبدیل شدن به یک مدیرصاحب نفوذ
@bazaryabimodern1987
1️⃣ ایجاد ارتباطات: کلارک میگوید در یک سطح اساسی یکی از دلایلی که مردم برای شما کاری انجام میدهند یا ایده شما را پشتیبانی میکنند یا با بودجه مورد نظرتان موافقت میکنند این است که شما را دوست دارند. برای رسیدن به این نقطه شما نیاز دارید که یک ارتباط کاری خوب با همکارانتان برقرار کنید.
2️⃣ قبل از تلاش برای متقاعد کردن گوش دهید: بهترین راه برای اینکه همکاران از شما و موضوعات مورد نظرتان پشتیبانی کنند این است که آنها احساس کنند شما شنونده نظرات آنها هستید. پس از همکارانتان درخواست کنید که دیدگاهها و توصیهها خود را با شما در میان بگذارند.
3️⃣ مراقبت از زبان بدن: مورگان میگوید مردم بهطور مداوم در حال ارزیابی این هستند که آیا به شما اعتماد کنند یانه ؟ ما سخت تلاش میکنیم که تا جواب این سوال را پیدا کنیم که افراد دوست ما هستند یا مخالف ما ؟ زبان بدن شما در درستی شکل انتقال پیام مدنظر شما، نقش بسیار مهمی دارد. همان اندازه که درست ایستادن، عقب دادن شانهها و با مخاطب خود با سر بالا گفتوگو کردن نشانه اعتماد به نفس، فرماندهی و احاطه شما بر موضوع مورد گفتوگو است، برعکس با سر پایین وبا چشمهای دوخته شده به پاهای خود صحبت کردن در جلسات کاری پیام متضادی را به مخاطب انتقال میدهد.
4️⃣ توسعه تخصص: کلارک میگوید، راه دیگر برای افزایش نفوذ در محل کار این است که در صنعت یا سازمان خود بهعنوان یک متخصص شناخته شوید. این توانمندی یک شبه اتفاق نخواهد افتاد، اما شما میتوانید برای توسعه تخصص و مهارتهای حیاتی کسبوکار اقداماتی انجام دهید.
5️⃣ نقشه راه استراتژیک: هنگامیکه زمان قدرت نفوذتان برای ترویج ابتکار و ایده خاصی که بهوجود آوردهاید فرا میرسد باید یک فرد استراتژیست باشید. توجه داشته باشید که اینجا جنگ بازی موقعیت است، موقعیت چه کسی ممکن است بهوسیله برنامههای شما تهدید شود و چگونه میتوانید آنها را همسو و در راستای اهداف ویژهای که طراحی کردهاید به حرکت درآورید ؟
6️⃣ به مردم آنچه میخواهند ارائه دهید: شما میتوانید بهوسیله شرح صادقانه مساله بهعنوان یک مزیت برای افرادی که میخواهید در کنار شما باشند، نفوذ خود را روی یک مساله خاص افزایش دهید. نیازها، دیدگاهها و سلیقه هر ذینفع را در نظر بگیرید. مورگان میگوید کشف کنید، افراد نیاز به شنیدن چه چیزی دارند و چه چیزی توجه آنها را جلب میکند.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️چگونه "جلسات موثر" برگزار کنیم؟
@bazaryabimodern1987
1⃣جلسه موثر نباید بیش از یک و نیم ساعت طول داشته باشد.
2⃣دستور جلسه باید روشن و شفاف باشد و ابهام ایجاد نکند.
3⃣افراد مرتبط با موضوع جلسه دعوت شوند. افرادی که دانش کافی در رابطه موضوع جلسه را دارند.
4⃣نباید در جلسه از صندلیهای بلند که جلوی دید را میگیرد استفاده کرد.
5⃣اندازه اتاق جلسه باید متناسب تعداد اعضا پیش بینی شود.
6⃣اتاق جلسه از نور کافی و تهویه مناسب برخوردار باشد.
7⃣اطلاعات لازم برای تصمیم گیری از قبل و به همراه دستور جلسه به اعضا ارسال شود تا زمان کافی برای مطالعه وحضور در جلسه داشته باشند.
8⃣برای جلسات غیر رسمی که زیر 3 نفر است؛نیازی به دستور جلسه نیست.
9⃣جلسه برای قدرت نمایی از سوی مدیریت برگزار نشود.
🔟جلسه به منظور احاله تبعات منفی تصمیم تشکیل نشده باشد؛ بدین شکل که مدیر به تنهایی امکان تصمیم گیری را داشته است، ولی به جهت تبعات منفی آن بدنبال درگیر کردن گروه است.
1⃣1⃣برای هر موضوعی جلسه تشکیل ندهید. در آن صورت، اثربخشی جلسات از بین خواهد رفت.
@bazaryabimodern1987
💢مدل AIO در بخشبندی بازار
@bazaryabimodern1987
1️⃣فعالیتهای مشتریان (Activity) که در آن مشتریان را بر اساس فعالیتهایی که با محصولمان انجام میدهند، بخشبندی میکنیم. سولومون معتقد است این نوع بخشبندی باعث میشود کاربردهای جدیدی را برای محصولمان پیدا کنیم و با تمرکز تبلیغاتی روی آن کاربردهای جدید یا معرفی محصولات خاص برای آنها، بازارمان را توسعه بدهیم
2️⃣علاقه مشتریان (Interest) که در آن مشتریان را بر اساس میزان علاقهشان به محصولمان به سه بخش «علاقهمند»، «بیتفاوت» و «بیعلاقه» بخشبندی و برای جلب نظر هر کدام از این بخشها، کمپینهای بازاریابی مجزایی را طراحی و اجرا میکنیم
3️⃣نظر مشتریان (Opinion) که در آن مشتریان را بر اساس نظرشان درباره تجربیات قبلیشان از خرید محصول شرکت به چهار بخش «طرفدار»، «راضی»، «بیتفاوت» و «ناراضی» بخشبندی و برای ادامه فروش به هر کدام از این بخشها، برنامه بازاریابی مجزایی را طراحی و اجرا میکنیم
@bazaryabimodern1987