eitaa logo
آموزش بازاریابی ومدیریت بازارحرفه ای
276 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
0 فایل
@bazaryabimodern118 دکترسبک روح مدرس ومشاور اجرایی بازاریابی،مارکت و برند تلفن 09213163749 www.hassansabokroh.blogfa.com Www.hassansabokroh.blogsky.com Www.hassansabokroh.blog.ir @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Email:mmodernmarket1987@gmail.com www.Instagram.com/Bazaryabimodern1987
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴نقش جنسیت فرد در راستگویی هنگام مذاکره @bazaryabimodern1987 🔸تصور کنید یک بنگاه معاملات ملکی دارید و می‌خواهید خانه‌ای را که سقف آن موقع باران چکه می‌کند، بفروشید. آیا واقعیت را به خریداران می‌گویید؟ پاسخ به این سوال، به جنسیت شما بستگی دارد! 🔸تحقیقات مریم کوچکی، استادیار مدیریت در مدرسه کلاگ، نشان می‌دهد احتمال اینکه یک فرد به دروغ بگوید سقف کاملا سالم است، در مردان بیشتر از زنان است. اما در مورد زنان یک فرق کوچک وجود دارد. اگر یک زن بخواهد از طرف شخص دیگری مذاکره کند و مثلا فقط نماینده یک بنگاه املاک باشد، به اندازه یک مرد ممکن است دروغ بگوید. اما اگر او بخواهد ملکی را که متعلق به خودش است بفروشد، احتمال دروغ گفتن او خیلی کمتر است. 🔸کوچکی می‌گوید: «در این مواقع زنان احساس می‌کنند تحت فشار هستند.» آنها فکر می‌کنند اگر دروغ نگویند، شخصی را که از طرف او نماینده شده‌اند مایوس می‌کنند. این احساس گناه باعث می‌شود از ارزش‌هایی که برای خود دارند، دور شوند. 🔸تحقیقات قبلی در مورد مذاکرات رقابتی، تفاوت‌های جالب جنسیتی را نشان می‌دهد. به‌عنوان مثال، مردان در مقایسه با زنان، هنگام مذاکره استانداردهای اخلاقی شخصی کمتری را رعایت می‌کنند و زنان بیشتر به انتظاراتی که جامعه از آنها دارد، توجه می‌کنند. 🔸به‌طور کلی، تحقیقات نشان داده زنان بیشتر از مردان دچار احساس گناه می‌شوند. این احساس گناه همیشه هم بد نیست و می‌تواند عامل رفتار اخلاقی باشد. کوچکی در این زمینه می‌گوید: «تحقیقات زیادی نشان می‌دهد که گناه می‌تواند یک نیروی مثبت باشد. افرادی که دچار احساس گناه می‌شوند، بیشتر اخلاقی رفتار می‌کنند.» اما ورق می‌تواند برگردد. اگر زنان در مورد یک کار اخلاقی احساس گناه کنند، این احساس می‌تواند به رفتار بد منجر شود. 🔸در یک مطالعه، زنان وقتی در نقش نماینده یک خریدار بودند، به اندازه مردان دروغ گفتند. اما وقتی قرار بود خودشان خریدار باشند، فقط ۴۴ درصدشان به دروغ روی آوردند. بنابراین، زنان وقتی از طرف شخص دیگری وارد مذاکره می‌شوند، به اندازه مردان دروغ می‌گویند، چون حس می‌کنند چنین انتظاری از آنها می‌رود. 🔸نکته جالب این است که محققان دریافتند زنان در هر دو موقعیت، با عبارت‌های توجیه‌کننده کار غیراخلاقی مخالف هستند. 🔸تحقیق دیگری به این موضوع پرداخته که آیا وقتی زنان از طرف یک مرد نماینده می‌شوند یا از طرف یک زن، تغییری در رفتار مذاکره خود دارند یا نه؟ نتایج نشان داد وقتی زنان در مذاکره نماینده یک مرد هستند، ۶۸ درصد موارد دروغ می‌گویند، در حالی که وقتی از طرف یک شریک زن وارد مذاکره می‌شوند، ۴۲ درصد موارد دروغ می‌گویند! 🔸کوچکی در نهایت نتیجه می‌گیرد که حتی بهترین افراد با استانداردهای اخلاقی بالا، تحت فشار مدیران خود رفتارشان را تغییر می‌دهند. بنابراین، مدیران باید انتظارات واضحی داشته باشند و به کارمندان خود این پیام را بفرستند که لزومی ندارد برای گرفتن نتیجه نهایی از هر روش فریب‌آمیزی استفاده کنند. @bazaryabimodern1987
💢به فروش به چشم یک معامله نگاه نکنید @bazaryabimodern1987 👈فروشندگان ضعیف فقط روی بستن قرارداد و فروختن محصول‌شان تمرکز می‌کنند. اما فروشندگان موفق روی برقراری رابطه بلندمدت با مشتری تمرکز می‌کنند. رویکرد شما کدام یک از اینهاست؟ 👈فروش صرفاً به معنای فروختن یک محصول یا خدمت به یک مشتری بالقوه نیست. فروش به معنای برقراری یک رابطۀ اعتمادزا و مشارکت‌جویانه با مشتری است و برای این منظور باید به منبعی مطمئن برای مشتری تبدیل شویم تا بتواند برای حل مشکلات مزمن خود و رفع نیازها و خواسته‌های رو به افزایش‌اش روی ما حساب کند 👈برای همین، برای تبدیل شدن به یک فروشندۀ حرفه‌ای و موفق، ابتدا باید هدف‌ اصلی‌مان از فروش و فلسفۀ کاری‌مان در شغل فروشندگی را بر اساس این نکتۀ مهم تعریف کنیم: «ما به این دلیل شغل فروشندگی را انتخاب کرده‌ایم که بتوانیم محصولی به مشتری بفروشیم که مشکل‌اش را حل کند و پایه و اساس یک رابطۀ بلندمدت بین ما و مشتری قرار گیرد» 👈اگر رویکرد ما در ارتباط با مشتری، به جای آن که یک رویکرد بلندمدت باشد، یک رویکرد کوتاه‌مدت باشد، صرفاً روی فروش هر محصول یا خدمتی که آمادۀ فروش داریم، تمرکز می‌کنیم و کاری به این موضوع نداریم که آیا این محصول یا خدمت واقعاً به درد مشتری می‌خورد یا نه 👈اما اگر رویکرد ما ایجاد یک رابطۀ بلندمدت و سودمند با مشتری است، به جای آن که فقط یک بار محصول یا خدمتی را به مشتری بفروشیم و سودی از این راه به دست بیاوریم، روی معرفی و عرضۀ محصول و خدمتی به مشتری تمرکز می‌کنیم که واقعاً برای مشتری مفید است، حتی اگر سود آن برای ما کمتر از بقیۀ محصولات و خدمات‌مان است 👈بدون شک، رویکرد ایجاد روابط بلندمدت با مشتری، زمان، منابع و انرژی زیادی از ما می‌گیرد، اما اگر بتوانیم با تعدادی مشتری خوب، روابطی قوی و پایدار ایجاد کنیم، در بلندمدت متوجه می‌شویم، زمان، منابع و انرژی که صرف این کار کرده‌ایم، بسیار کمتر از یافتن مشتریان جدید و انجام یک معاملۀ کوتاه‌مدت با آنهاست 👈پس همیشه به این سوال فکر کنید که رویکرد شما در فروش چیست؟ آیا می‌خواهید زمان، منابع و انرژی‌تان را صرف یافتن مشتریان جدید و انجام یک معاملۀ کوتاه‌مدت با آنها کنید یا می‌خواهید زمان، منابع و انرژی‌تان را روی حفظ مشتریان ارزشمند کنونی‌تان و ارتقاء روابط‌تان با آنها سرمایه‌گذاری کنید؟ @bazaryabimodern1987
💢زرق و برق را فراموش کنید @bazaryabimodern1987 👈مدیران برند گاهی چنان شیفته فعالیت‌های خلاقه‌ می‌شوند که از یاد می‌برند هدف برندینگ، انتقال یک پیام مشخص به مشتریان هدف است. به همین دلیل است که در بسیاری از اوقات، یک تبلیغ یا یک پروموشن چنان چشم‌گیر و خلاقانه طراحی می‌شود که برندی که باید از آن حمایت کند را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد 👈برای مثال، وب‌سایت معروف pet.com که کار اصلی‌اش فروش لوازم مختلف برای حیوانات خانگی است، در یکی از کمپین‌های برندینگ خود یک عروسک دستکشی بامزه به نام مِسکات را عرضه کرد تا از این طریق علاقه مشتریان به برند شرکت را افزایش بدهد 👈بعد از مدتی، مشتریان آن قدر عاشق این عروسک بامزه شدند که شرکت تصمیم گرفت آن عروسک را بفروشد 👈جالب اینجاست که مدتی بعد، فروش این عروسک آن قدر زیاد شد که شرکت فراموش کرد کار اصلی‌اش فروش لوازم حیوانات خانگی است، نه عروسک 👈برگر کینگ هم زمانی دچار ایده‌های پر زرق و برق شد. در آن زمان، مدیران شرکت برای افزایش محبوبیت برندشان تصمیم گرفتند ساندویچ‌های مختلف شرکت را در بازی‌های کامپیوتری بگنجانند 👈پس از مدتی، مدیران برگر کینگ به جای آن که به فکر توسعه برندشان باشند، به فکر یافتن ایده‌های خلاقانه‌تری برای طراحی بازی‌های جذاب‌تر بودند، به گونه‌ای که اگر کسی نمی‌دانست، تصور می‌کرد این افراد، مدیران یک شرکت بازی‌سازی هستند نه مدیران یک رستوران زنجیره‌ای 👈پس یادتان باشد، اگر هم سراغ کمپین‌ها و ایده‌های خلاقانه برای برندینگ می‌روید، نباید تمرکزتان را از برند به آن ایده‌ها منتقل کنید چون آن ایده‌ها باید در خدمت برندتان باشند نه برند در خدمت آن ایده‌ها @bazaryabimodern1987
🔴▪️رفتار خود را تغییر دهید، لازم نیست احساسات خود را تغییر دهید. @bazaryabimodern1987 ⭕️این کاملا طبیعی است که نسبت به کسی، احساس ناراحتی یا نفرت داشته باشید. لااقل فعلا تلاش نکنید که آن احساس را تغییر دهید. در عوض بکوشید رفتار خود را تغییر دهید. ✅ به برخی از این کارها فکر کنید: 🔸شاید بتوانید در دفتر او توقفی کوتاه داشته و در کنار هم چای بنوشید. 🔸شاید بتوانید برای کارمند آن شخص، یک ایمیل بفرستید و از یکی از رفتارهای تحسین برانگیز او تشکر کنید. 🔸شاید بتوانید با رییس آن شخص صحبت کرده و از خوبیهای او بگویید. 🔸یک بار می توانید بدون هدف کاری و صرفا با هدف دیدار یکدیگر، او را به یک نهار یا شام دعوت کنید. 🔸فیلم یا کتابی که فکر میکنید موردعلاقه اش است را برایش ارسال کنید. حتی میتوانید یک گام بیشتر در مسیر مسئولیت پذیری بردارید: دفعه بعد که با آن شخص صحبت میکنید، با او در مورد اینکه چطور می توان روابط موجود را بهتر کرد، صحبت کنید. @bazaryabimodern1987
💢تحلیل تهدیدهای بازار @bazaryabimodern1987 👈بازاریاب‌های حرفه‌ای در کنار شناسایی سریع تهدیدهای بازار، یک توانایی منحصر به فرد دیگر هم دارند: می‌توانند تهدیدهای بازار را به خوبی تحلیل و خطرناک‌ترین آنها را انتخاب کنند، چون به خوبی می‌دانند هر تهدیدی آن قدر مهم نیست که بخواهند به آن واکنش نشان بدهند 👈به همین دلیل است که توانایی تحلیل تهدیدهای بازار، یکی از مهم‌ترین مهارت‌های یک مدیر بازاریابی حرفه‌ای است. برای تحلیل تهدیدهای موجود در بازار، باید به دو عامل زیر دقت کنید: 1️⃣میزان تاثیر تهدید بر کسب و کار شرکت 2️⃣احتمال رخ دادن و به واقعیت پیوست تهدید 👈با ترکیب این دو عامل، می‌توانید ماتریسی دو در دو بسازید که شامل چهار خانه زیر است: 1️⃣تهدیدهایی که تاثیر چندانی بر کسب و کارتان ندارند و احتمال وقوع آنها هم بسیار کم است این نوع تهدیدها، کم‌خطرترین تهدیدها به حساب می‌آیند و لازم نیست اقدام خاصی برای مقابله با آنها انجام بدهید 2️⃣تهدید‌هایی که تاثیر چندانی بر کسب و کارتان ندارند، ولی احتمال وقوع آنها بالاست این دسته از تهدیدها نیز خطر چندانی ندارند و فقط باید مراقب باشید آن قدر گسترش پیدا نکنند که روی کسب و کارتان اثر بگذارند 3️⃣تهدیدهایی که روی کسب و کارتان اثر می‌گذارند، ولی احتمال وقوع آنها کم است این تهدیدها، تهدیدهای بالقوه به حساب می‌آیند و باید مراقب احتمال وقوع آنها باشید و خودتان را برای زمانی که این تهدیدها از بالقوه به بالفعل تبدیل می‌شوند، آماده کنید 4️⃣تهدید‌هایی که هم روی کسب و کارتان اثر می‌گذارند و هم احتمال وقوع آنها بالاست این دسته از تهدیدها خطرناک‌ترین تهدیدی هستند که یک کسب و کار با آنها مواجه می‌شود و باید اقدامات فوری و مختلفی را برای مقابله با آنها طراحی کنید @bazaryabimodern1987
🔴چگونه انتظارات از خودتان را تنظیم کنید؟ @bazaryabimodern1987 * کار کردن برای یک فرد موفق می‌تواند الهام بخش باشد، اما در عین حال می‌تواند خسته‌کننده باشد. اگر نگران گزارش دادن به مدیری با استانداردهای بسیار بالا هستید، نشریه هاروارد بیزنس ری‌ویو چند استراتژی پیشنهاد کرده است که می‌تواند به شما کمک کند تا با آنها کارآمدتر کار کنید. * با تعدیل نتظارات خود و آنها شروع کنید. در مورد ظرفیت‌ها و توانایی خود در تکمیل کاری که از شما خواسته می‌شود، به طرز بیرحمانه‌ای با خود صادق باشید. چه چالش‌هایی وجود دارد که می‌توانید با آن روبرو شوید؟ اصلاً برای رسیدگی به چه چیزهایی امکانات ندارید؟ یک جدول زمانی واقعا واقع‌بینانه چیست؟ * در مرحله بعد، این انتظارات را به طور واضح و بدون عذرخواهی با رئیس خود در میان بگذارید. برای پیش‌بینی حمایتی که ممکن است به آن نیاز داشته باشید، با مدیرتان کار کنید، پاسخ پرسش‌هایی که ممکن است داشته باشید را بیابید، و پیش‌بینی روشنی از دستاوردهایی که میسر هستند یا نه، داشته باشید. این مکالمه نه تنها به شما کمک می‌کند از قول دادن بیش از حد و ناتوانی در انجام تعهداتتان جلوگیری کنید، بلکه می‌تواند فرصت‌های بالقوه رشد را برای شما و رئیس‌تان آشکار کند. * در نهایت، اگر مدیر موفقی دارید که شما را با درخواست‌های پی در پی بمباران می‌کند، از او بخواهید که در اولویت‌بندی به شما کمک کند. به آنها دریچه‌ای واضح از وظیفه‌ای که روی آن کار می‌کنید بدهید تا بتوانند به شما کمک کنند تصمیم بگیرید که ابتدا چه کاری انجام دهید و چقدر زمان برای آن صرف کنید. @bazaryabimodern1987
💢5 لایه اصلی یک محصول 👈یکی از ضعف‌های رایج در مدیریت محصول، عدم آشنایی با مفهوم «طبقه‌بندی محصول» است که باعث می‌شود مدیر محصول نتواند ویژگی‌ها و آینده محصول را به درستی تعیین کند 👈هر محصولی شامل این پنج طبقه است: @bazaryabimodern1987 1️⃣منافع اصلی (Core Benefits) که شامل ویژگی‌های اصلی محصول هستند که باید چه در محصول فعلی و چه در محصولات آتی، همواره بالاترین عملکرد و کیفیت را داشته باشند 2️⃣محصول واقعی (Actual Product) که محصول یا خدمتی است که در حال حاضر به بازار عرضه می‌کنیم. محصول واقعی باید نقاط تشابه فراوانی با محصولات واقعی رقبا داشته باشد، در غیر این صورت، توسط مشتری نادیده گرفته می‌شود 3️⃣محصول مورد انتظار (Expected Product) که محصول یا خدمتی است که مشتری با توجه به سوابق، تبلیغات و وعده‌های ما انتظار دارد دریافت کند. محصول مورد انتظار باید ویژگی‌های برتری نسبت به محصولات واقعی رقبا داشته باشد 4️⃣محصول مکمل (Augmented Product) که محصولات و خدماتی هستند که در کنار محصول واقعی‌مان عرضه می‌کنیم، مثل خدمات پس از فروش، خدمات مشاوره‌ای یا قطعات مصرفی 5️⃣محصول بالقوه (Potential Product) که محصول یا خدمتی است که می‌خواهیم در آینده و بر اساس بهبود کلی یا جزئی محصول واقعی فعلی‌مان به بازار عرضه کنیم @bazaryabimodern1987
💢چانه‌زنی حرفه‌ای روی حقوق درخواستی یک داوطلب @bazaryabimodern1987 1️⃣سعی کنید در ابتدای مصاحبه متوجه شوید که حقوق و مزایای فعلی و حقوق درخواستی داوطلب چقدر است. با پیدا کردن این دو عدد می‌توانید محدوده حقوق پیشنهادی‌تان را پیدا کنید. اگر این کار را نکنید، قدرت چانه‌زنی‌تان را از دست می‌دهید 2️⃣برای تحلیل بهتر حقوق و مزایای فعلی داوطلب، شرایط کاری او را هم در نظر بگیرید. مثلا ممکن است داوطلب باید مسیری طولانی را طی کند تا به شرکت کنونی‌اش برسد، در حالی که مسیر شرکت شما خیلی نزدیک‌تر است. یادتان باشد از همین موارد به ظاهر بی‌اهمیت می‌توانید برای چانه‌زنی روی حقوق درخواستی داوطلب استفاده کنید 3️⃣هنگام چانه‌زنی درباره حقوق درخواستی داوطلب، کل بسته پیشنهادی‌تان شامل حقوق پایه، مزایا، پورسانت، پاداش و غیره را مطرح و آن را با حقوق فعلی داوطلب مقایسه کنید 4️⃣در کنار مزایای مالی شرکت‌تان، امتیازهای معنوی و غیرمادی آن را هم برای داوطلب توضیح بدهید. مثلا محیط کاری لوکس، فرهنگ کاری عالی، امکان یادگیری، امکان رشد، بیمه تکمیلی و غیره را برای داوطلب به صورت کامل توضیح بدهید و سپس سراغ چانه‌زنی روی حقوق و دستمزد او بروید 5️⃣به داوطلب مدنظرتان بگویید در چه صورتی حاضر است با حقوق کمتری برای شما کار کند؟ یادتان باشد بسیاری از داوطلبان حرفه‌ای حاضرند با شرایطی مثل ساعات کاری شناور، مرخصی تشویقی و غیره با حقوق کمتری برای شما کار کنند 6️⃣قبل از شروع چانه‌زنی درباره حقوق درخواستی داوطلب، یک بار دیگر نکات مثبت شغل مدنظرتان را برای او توضیح بدهید و به او تاکید کنید که این شغل چه تاثیری روی رزومه و آینده کاری او دارد 7️⃣از داوطلب بخواهید قبل از هر تصمیمی با دوستان، فامیل و همکاران فعلی‌اش مشورت کند. یادتان باشد عجله کردن برای عقد قرارداد با فرد داوطلب، این موضوع را به ذهن او متبادر می‌کند که از نظر نیروی انسانی خیلی در مضیقه و فشار هستید و در نتیجه، احساس می‌کند می‌تواند حقوق بیشتری از شما بگیرد @bazaryabimodern1987
💢استراتژی عرضه محصول رایگان @bazaryabimodern1987 👈امروزه، توزيع محصولات رايگان به يك فعاليت بازاريابي گسترده و فراگير تبديل شده است. به عنوان نمونه، شركت‌ اِستي لُودِر، يكي از بزرگ‌ترين توليدكنندگان لوازم آرايشي در آمريكا، محصولات خود را به طور رايگان در اختيار هنرمندان و ورزشكاران معروف قرار مي‌دهد 👈اين شركت همچنين، با برگزاري مسابقات مختلفي، سبد كاملي از محصولات گوناگون‌اش را به صورت رايگان به برندگان اهدا مي‌كند 👈شركت هاي ديگري نظير ژيلت و هِولت-پاكارد نيز قيمت محصولات اصلي‌شان را بسيار پايين تعيين مي‌كنند و در عوض از فروش قطعات جانبي (مثل تيغ‌هاي يدكي يا جوهرهاي يدكي) سود خوبي به دست مي‌‌آورند 👈حتی شرکت‌های خدماتی مثل شرکت‌های هواپیمایی هم از این استراتژی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، شركت هواپيمايي رایان ‌اِیر، كه در اروپا فعاليت مي‌كند، توانست با استفاده از این استراتژی، سود سرشاري را به دست آورد 👈راز موفقيت رایان ‌اِیر این بود كه موسس شركت، مایکل اُلِری، به صنعت حمل و نقل هوايي، مثل صنعت خرده‌فروشي مي‌نگريست و معتقد بود كه شركت‌هاي هواپيمايي بايد پول هر خدمتي كه در طول پرواز ارایه مي‌كنند را از مشتري بگيرند، به جز صندلي‌اي كه در اختيار وي قرار مي‌دهند 👈بر همین اساس است که در هر پرواز، یک چهارم تا یک سوم صندلی‌های هواپیمایی رایان اِیر به صورت رایگان عرضه می‌شوند و شرکت تلاش می‌کند تا چند سال آینده این میزان را به نصف افزایش دهد 👈در این مدل قیمت‌گذاری، مسافران فقط ماليات متعلقه و عوارض فرودگاهي كه بين 10 تا 24 دلار است را مي‌پردازند. ميانگين بهاي ارائه خدمت «مسافرت هوايي» نيز تقريباً 52 دلار است كه آن هم به عهده مسافران است 👈علاوه بر این، مسافران بايد بهاي هر خدمت اضافه‌اي كه در طول پرواز دريافت مي‌كنند را بپردازند: كنترل بار (50/9 دلار به ازاي هر چمدان)، خوراكي بين‌راهي (50/5 دلار براي هات داگ، 50/4 دلار براي سوپ مرغ و 50/3 دلار براي آب معدني)، و بهاي حمل و نقل داخل فرودگاهي و از فرودگاه تا محل اسكان مسافر (به طور ميانگين، 24 دلار) 👈در طول پرواز هم خدمه هواپیما، محصولات مختلفي را به مسافران عرضه مي‌كنند: مثل دوربين ديجيتالي (به قيمت 50/137 دلار) و دستگاه پخش موسيقي آی‌پاد (به قيمت 165 دلار). علاوه بر اين محصولات، خدمات جديدي مثل خدمات تلفن همراه و بازي‌هاي کامپیوتری هم به تازگي به خدمات اين شركت اضافه شده‌اند 👈اين استراتژی قیمت‌گذاری به خوبي جواب داده به نحوي كه تعداد مسافران اين شركت به بيش از 42 ميليون نفر رسيده و تعداد مقصدهاي پروازي هم به 127 شهر افزايش يافته است 👈علاوه بر اين، حاشيه سود اين شركت، 15% است در حالي كه ميانگين حاشيه سود ساير شركت‌هاي هواپيمايي در اروپا، فقط 7% است که نشان می‌دهد استراتژی عرضه محصول رایگان، برخلاف ظاهرش، بسیار سودآور است @bazaryabimodern1987
💢چهار ریسک اصلی در یک کسب و کار @bazaryabimodern1987 1️⃣ریسک‌هایی که باید آنها را بپذیرید 👈این ریسک‌ها، مواردی هستند که اگر آنها را نپذیرید، کسب و کارتان نمی‌تواند رو به جلو حرکت کند و موفق شود 2️⃣ریسک‌هایی که به شما به عنوان رهبر ربطی ندارند 👈این ریسک‌ها، مواردی هستند که پذیرش و مقابله با خطرات آنها، وظیفه یک مدیر یا واحد شرکت‌تان است و شما به عنوان رهبر نباید در آنها دخالت کنید. مثلا ریسک استخدام نیرو برای یک واحد، به عهده مدیر آن واحد است و رهبر سازمان در این قبیل ریسک‌ها دخالت نمی‌کند 3️⃣ریسک‌هایی که می‌توانید تحمل کنید 👈این قبیل ریسک‌ها، خطر و هزینه‌شان کم است، ولی فایده زیادی برای شرکت دارند. مثلا ریسک انجام یک کمپین خلاقانه به صورت محدود، بسیار کم‌خطر و کم‌هزینه است، ولی دو فایده مهم دارد: کارمندان واحد بازاریابی تجربه کسب می‌کنند و اگر کمپین موفق از آب دربیاید، فروش را افزایش می‌دهد 4️⃣ریسک‌هایی که نباید بپذیرید 👈این دسته از ریسک‌ها، خطرات و هزینه‌های سنگینی دارند، ولی فایده پذیرش آنها بسیار کم است. در نتیجه، یک رهبر عاقل به هیچ وجه این ریسک‌ها را نمی‌پذیرد. برای مثال، عرضه یک محصول کاملا جدید به صورت گسترده، ریسک بزرگی است که به هیچ وجه نباید زیر بار پذیرش آن بروید @bazaryabimodern1987
🔴▪️یک توصیه برای مذاکره @bazaryabimodern1987 🔅"دیپاک مالهوترا " که از چهره‌های شناخته شده مذاکره است یک توصیه کاربردی مطرح می‌کند: به جای "چه" از "چرا" استفاده کنید. 🔺تمرکز روی "آن‌چه" طرف دیگر مذاکره تقاضا دارد می‌تواند کار را به بن بست برساند، به جای آن پرداختن به "چرایی" تقاضاهای وی می تواند کارسازتر باشد. با فهمیدن دلیل اصلی خواسته‌ها می‌توان بیشتر به موفقیت مذاکره امید داشت. 🔻برای مثال، وقتی طرف مقابل تقاضای زمان بیشتری می‌کند و شما تمایل به بستن سریع‌تر قرارداد دارید، با شناسایی دلیل این تاخیر(مثلا نبود منابع مالی و نه عدم تمایل به خرید) می‌توانید امکان رسیدن به توافق را بیشتر کنید. گاهی به جای "چه می‌خواهی" استفاده از "چرا می‌خواهی" مناسب‌تر است. @bazaryabimodern1987
🔴۱۰ نکته‌ی مفید برای بالا بردن مهارت‌های ارتباطی : @bazaryabimodern1987 🔸 یک شنونده‌ی واقعی باشید! 🔸 حس همدردی خود را تقویت کنید 🔸مختصر و مفید صحبت کنید 🔸 شنونده خود را بشناسید 🔸حواس‌پرتی را کنار بگذارید 🔸 سوال مطرح کنید 🔸 داستان تعریف کنید 🔸 داشتن آمادگی ذهنی برای شروع و مدیریت گفتگوی کوتاه 🔸پرهیز از بیان کلمات غیرضروری در مکالمات 🔸 به زبان بدن دقت کنید. @bazaryabimodern1987