eitaa logo
بذل الخاطر
938 دنبال‌کننده
920 عکس
2 ویدیو
11 فایل
کانالی جهت صید و بذل برخی عبرتها، خطورات و نکات توحیدی، علمی و اجتماعی در فضای دینی و مسائل دنیای نوین. و کارگاهی برای تمرین طرز نگاه های جدیدتر و عمیقتر دینی با سبکی غیر رسمی. هدف ثبت افکار است نه جذب مخاطب (یک طلبه ساده) @ghorba :ارتباط با نگارنده
مشاهده در ایتا
دانلود
باسمه تبارک و تعالی (۱۸۹) «نبرد شناختی بزرگتر از نبرد اقتصادی» «تیری ادراکی به بهانه مرگ بانویی به نام مهسا امینی» 🔴حقیقت عظیم این روزها جریان راهپیمایی معجزه گونه ی اربعین است. بلاغت حکم میکند همه از آن صحبت کنند. فعلا هیچ موضوعی اهمیت آن را ندارد که در برابر این موضوع به چشم بیاید. سالهای گذشته سیاست رسانه ای غافلان و دشمنان راه حق کتمان این حقیقت بزرگ بود. 👈امسال که دیدند سیاستی شکست خورده و رسواست این روش را برگزیدند که با پرداختن به حواشی مانند مشکلات خروج از مرز و مشکلات حمل و نقل و ... اصل جریان را به حاشیه ببرند! 👈ولی باز فایده ی چندانی نداشته و به زودی آن مشکلات طبیعی نیز به سرعت حل شد. حالا این روزها دقیقا مصادف با اربعین حسینی دشمنان قسم خورده راه حقیقت روش دیگری برگزیده اند. 👈با دامن زدن به یک حاشیه ی دیگر در مورد فوت یک دختر جوان اصل فضای رسانه ای را نه تنها از عظمت اربعین غافل کنند بلکه در این بین فرار رو به جلو هم بنمایند! ضربه ای هم به راه حقیقت بزنند! 🔹بنده انگیزه ای برای پرداختن به مباحث جزئی در این بذل خاطرها ندارم. همواره علاقه مندم لااقل مباحث این بذل خاطرها کلّی و حالت انطباق بر مصادیق زیاد داشته باشد تا فایده اش همیشگی باشد. تطبیقش بماند برای خود مخاطبین. ✋البته بحث از جزئیات و تطبیق نیز گاهی ضرورت دارد ولی دأب بنده پرداختن به آن در این نوشته ها نیست. ولی به دلایلی مناسب دیدم که اینبار در این زمینه نکته ای بیان کنم.
🔵نکته مهم در این موارد که همواره بوده و خواهد بود ورای اینکه حقیقت ماجرا چیست و آیا قصور یا تقصیری هم بوده یا نبوده این است که اینها از تیر و ترکشهای نبرد بزرگ ادراکی و شناختی است. چندی پیش رهبر معظّم انقلاب در کلامی مهم بیان فرمودند امروزه دشمن بیش از جنگ اقتصادی در حال جنگ رسانه ای است. خیلی بحث مهمی است. ✔اگر کسی این مسائل را در قالب چنین جنگی نبیند بصیرت خوب را در درک مسائل نخواهد داشت. به جای آنکه تیرانداز را ببیند تیر را میبیند! آخر تیر که صحبت چندانی ندارد! اگر این تیر نبود دشمن از تیر دیگری استفاده میکرد. مهم دیدن دشمن و انگیزه های دشمنی است. ✋بنده معمولا به جای جنگ رسانه ای علاقه دارم تعبیر جنگ ادراکی را به کار ببرم. جنگ نرمی که گاهی بسیار خطرناکتر از جنگ اقتصادی و نظامی که توپ و تانک و موشکهای آن همین رسانه ها و موبایلها و ماهواره هاست. 🔹الآن بحث ما بحث از اسباب فوت این خانم نیست. اگر کسی مسأله را اینگونه طرح کند دقیقا به معنای اصابت تیر نبرد شناختی دشمن به هدفش است. ✅همان نبردی که به جای زخم در جسم مخاطبش به دنبال زخم در ذهن مخاطبین است. نیازمند سپر و سنگری است که همان بصیرت ادراکی است. ✔در این مورد به صورت خاص برنامه ی دشمن اولا به حاشیه بردن اربعین با ترفند فرار رو به جلو است! در ادامه بد نام کردن حکومت دینی. در ادامه تلاشهای نهایی برای برداشتن موانع در راه از بین بردن حکم حجاب. در ادامه به دنبال اهداف شومشان در تحقق انقلاب جنسی اند. در ادامه به دنبال چیدن ثمرات سیاسی این انحراف بزرگ هستند. هنوز برخی غافلان نفهمیده اند که مسأله حجاب امتدادهای سنگین سیاسی دارد. 🔴آنچه تأسّف بار است آن است که انسان وقتی موضعگیری افراد مختلف را میبیند عمق مجروحیّت آنها را در این نبرد ادراکی متوجّه میشود. آنهایی که انتظار دلاوری و جنگاوری از آنها میرود. بلکه برخی اصلا طوری هستند که انگار خود دشمن هستند! گروهی از روحانیون موسوم به مبارز –جلّ الخالق!- تحلیلشان از این واقعه در تقبیح گشت ارشاد این بود که: 📖«الَّذِينَ‏ ضَلَ‏ سَعْيُهُمْ‏ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعا» 👈آخر چقدر باید انسان تأسّف اینها را بخورد! وای از آن روز که بگندد نمک! نوه ی امام راحلمان هم دیدم موضع گرفته! از ضرورت توقّف روندهای معیوبی گفته که هر از چندی موجب بروز حادثه می‌شود! استدلال را ببین تو را به خدا! 👈مثل این است که دختری را در مدرسه به خاطر بی انضباطی به دفتر مدرسه ببرند! آنجا به خاطر بیماری زمینه ای که داشته استرس بگیرد و سکته کند و بمیرد! آیا ایشان با این استدلالشان میخواهد بگوید پس باید جلوی روند معیوب احضار بی انضباطها به دفتر مدرسه گرفته شود؟! 🔻ترفند ناجوانمردانه شان این است که طوری القاء میکنند که انگار هر کس تحلیل ما را از اسباب مرگ این خانم جوان و سپس استنتاج ما را از آن نپذیرد پس به مرگ او راضی است؟!🔺 ✋اینها اگر انسان دینی هستند پس غیرت دینیشان کو؟ و اگر به قول خودشان انسان مدنی هستند پس غیرت قانونی شان کو؟! مگر خلاف قانونی رخ داده است؟! مگر این حکم شرعی و قانونی آنقدر در چشمانشان بی ملاک شده که حتی از راه نا آرامی اجتماعی هم شده میخواهند ابطالش کنند؟! ⚪اینها حکایتشان گاهی این نیست که تیری در نبرد ادراکی به آنها اصابت کرده! بلکه حکایتشان این است که نه تنها خودشان را جلوی تیر پرتاب میکنند بلکه این تیرها را به سمت دیگران نیز هدایت میکنند! حکایتشان همان است که صدّیقه طاهره بیان فرمود که: «المسرعة الی قیل الباطل» هستند 👈هنوز هیچ چیزی معلوم نیست از یک واقعه چند پهلو یک پهلویش را گرفته و در ادامه استنتاجی آن هم مغالطه آمیز میکنند: 📖«فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِه‏» 👈حالا بگذریم از آن لاشخورها و کفتارهای همیشگی که انتظاری از آنها نمیرود. 🔹ولی بسیاری از اینها نان اسلام و حکومت اسلامی را میخورند و اینطور حرف میزنند! آیا واقعا هیچ غیرتی ندارند؟! آیا نمیدانند که انسان مؤمن و جامعه ی ایمانی و حکومت دینی لا یخافون فی الله لومة لائم هستند؟! در راه اقامه دین الهی از فشارها نمیترسند؟! 👈اصلا مگر انسان میتواند موحّد باشد و از غیر خدا بترسد؟! و لا یخشون من أحد الّا الله! مگر میشود خدا را دوست داشته باشد و به حکمش بی اعتنایی یا بی حرمتی کند؟! ✋از این مؤمنین خودمان هم هیچ نگو که بسیاری گاهی در این موارد روشنفکر بازی در آورده و عمق جنگ ادراکی دشمن را نمیبینند! درست موضع نمیگیرند. باعث تضعیف جبهه حق میشوند. 👈البته مؤمنین هم باید در این موارد دقّت کنند که دشمنان همین اختلاف افکنی ها را باعث تفرقه بین صفوف مؤمنین نکنند. آن هم یک تیر مخفی تر و سختتری است که در نبرد ادراکی وجود دارد. تیر تفرقه!
باسمه تبارک و تعالی (۱۹۰) «آیا گشت ارشاد را باید تعطیل کرد؟» 🔵موضع گیری برخی عزیزان که اتّفاقا از مدافعان دین هستند را در هجمه اخیر به گشت ارشاد دیدم. انصافا آدمی را شگفت زده میکند؛ به یاد ابیات ابن الرومی افتادم: واخوان تخذتهم دروعاً فکانوها و لکن للأعادی و خِلتهم سهاما صائبات فکانوها و لکن فی فؤادی وقالوا قد صفت منا قلوب لقد صدقوا و لکن من ودادی 👈بسان فتنه ای شده که عیار بصیرت انسانها را تا حدودی نشان میدهد. بسیاری از آنهایی که امید آن بود که در این صحنه ها شمع یا مشعل هدایت باشند خودشان دچار شبهه شده اند. 👈به خاطر فشار رسانه ای در جنگ ادراکی فتوا به تقبیح کار نیروی انتظامی و یا لزوم تعطیلی گشت ارشاد یا چیزی در این وادی داده اند. ⚪وقتی موضعگیری این طیف را دیدم به یاد گفت و گویی در پویانمایی پاندای کونگفو کار ۲ افتادم. پاندا به خوبی عمق خطای اینها را بیان کرده است! 👈طاووس مکّاری به نام ارباب شِن با اختراع توپ جنگی یکی یکی اساتید کونگفو را شکست داده و شهر بزرگ گانگ منگ را که پایتخت کنگفو است تصرّف نموده است. 👈وقتی پاندا و دوستانش برای مبارزه با طاووس به این شهر میرسند در کمال تعجّب میبنینند اساتید بزرگ کونگفو زنده و در زندانی خود خواسته ای قرار گرفته اند! اصلا دوست ندارند از زندان بیرون بیایند! فکر میکنند اگر بیرون بیایند طاووس همین مقدار باقی مانده را هم نابود میکند! شهر را به آتش میکشد! 👈وقتی با اعتراض پاندا مواجه میشوند میگویند: «وقتشه تسلیم بشی پاندا؛ کونگفو مرد!» پاندا در پاسخ به آنها عمق سیاست عجیبشان را بیان میکند که:
🔻«آخر این چه حرفیه؟! میخواهید با حفاظت نکردن از شهر گانگ منگ از شهر حفاظت کنید؟! باید با هم متّحد بشوید!»🔺 👈ولی آنها زیر بار نمیروند و پاندا هم عصبانی میشود و میگوید: 📖«باشه شما در زندان ترستان بمانید با میله های نا امیدی بشینید و سه وعده خجالت کوفت کنید!» 🔹رفقا این حکایت خیلی از ماست. بسیاری از متدیّنین بلکه رهبران و وعّاظ دینی مانند بزرگان شهر گانگ منگ شده اند که میخواهند به زعم خودشان با حفاظت نکردن از دین از آن حفاظت کنند! 👈نکند فکر میکنند دین مرده است؟! ترجیح داده اند خود را زندانی نگاه دارند و حرفی نزنند تا دشمن با سلاح فشار رسانه ای اش این آخرین بقایای دین را بمباران نکند! عجب سیاستی! 👈اینها هنوز ماهیت دشمن و عمق دشمنیش را نشناخته اند؟! دشمن به دنبال از بین بردن حکومت دینی است. فعلا یکی از بهترین اهرمهایش بحث حجاب است 👈هم از آن جهت که با آن به حکومت دینی که مبلّغ این احکام است ضربه بزند و هم از این جهت که ترویج بی حجابی به معنای از میان بردن بنیانهای دینی جامعه است 👈مسأله حجاب خیلی برد سیاسی دارد. در نوشته های متعددی به آن پرداخته ام. اصلا یک مسأله ی عادی نیست 👈در جای دیگر هم گفتم مسأله تجویز برهنگی است نه در آوردن رو سری! فعلا سنگرش روسری است 🔹حالا باید چه کرد؟! باید همانطور که پاندا گفت😊 همه با هم متّحد شوند! این را پاندا و آن هم قرنها پیش فهمید ولی هنوز بسیاری از ما نفهمیدیم😂 حالا از شوخی بگذرم! 👈متدیّنین باید موضع واحد و قوی بگیرند. بنیان مرصوص باشند. انصافا ما همیشه چوب عدم اتحاد و کار سازمانیمان را میخوریم! 👈بزرگان حوزه و بزرگان دینی و حکومتی یک صدا و قوی موضع بگیرند. فرصت را از فرصت طلبان بگیرند! نه اینکه بازوی اجرای حکم خدا را تضعیف کنند! توهین دستگاه نظامی حکومت دینی خود گناهی بزرگ است 🔸گاهی در یک مغالطه ی آشکار گفته میشود چرا این خانم را گرفتند! چرا دیگران را نگرفتند؟! مگر این شخص چه کاری کرده بود که دیگران نکرده بودند؟! ✔پاسخ آن است که این اشکال نمیتواند خطایی را در برخورد با این خانم اثبات کند. فوقش میتواند کم کاری مسئولین یا ما را در بیشتر شدن این تذکرات اثبات کند و در هر حال به قول طلبه ها «ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه». از طرفی فایده ی این برخوردهای انضباطی بیشتر در فضای جلوگیری از ترویج و تعمیق مظاهر بد حجابی است. یک کار عقلائی است. برای چنین غرضی لازم و یا ممکن نیست تا با همه افراد برخورد شود. همه ما به خوبی میدانیم اگر سایه ی این گشت ارشادها بر سر جامعه نباشد برخی معدود انسانهای فریب خورده به راحتی انگیزه کافی برای برهنگی در سطح جامعه و تغییر چهره ی آن را نیز دارند. شکّی در این نیست. آن وقت خواهید دید که همین اندازه نهی از منکر زبانی مردم و یا گشتهای ارشاد ضعیف و کم رمق نیز چقدر اثر مهمی داشت 🔸گاهی در یک مغالطه ی دیگر گفته میشود شما با این رویه های باطلتان تا کنون چقدر موفّق به محجّبه کردن شده اید؟! پاسخ این هم روشن است ✔گشت ارشاد برای فرهنگ سازی در زمینه حجاب نیست. نوعی برخورد قهری اجتماعی برای جلوگیری از مظاهر آن است. اصلا قرار نیست با چنین ابزاری افراد محجّبه شوند. گشت ارشاد برای آن است که مانعی بر سر راه دستهای آلوده دشمن و یا انگیزه های آلوده برخی برای سوق دادن جامعه به برهنگی است که خود یک سیاست صهیونیستی جهانی است 🔸گاهی نیز مغالطه میشود که اصلا شما چه حقّی دارید که میخواید به زور مردم را محجّبه کنید؟! ✔پاسخش هم این است که این دستور یک حکم دینی مسلّم است و وظیفه ی حکومتی دینی اقامه ی دین است. از طرفی در همین غرب مگر در بسیاری از کشورها با وجود شعار آزادی حکم به بی حجابی اجباری در مدارس نکرده اند؟! بالاتر از آن مگر در برخی سواحل غربی بانوان را به خاطر پوشش دینی و لباس زنانه پوشیده جریمه نمیکنند؟! بهانه شان هم این است که اینها معنای سیاسی و فرهنگی دارد که با نظام آنها منافات دارد 🔸گاهی نیز اشکال میشود که چرا با وجود این همه مشکلات اجتماعی و دینی اینقدر حجاب را بزرگ کرده اید؟! ✔پاسخش این است که اوّلا واقعا بحث مهمی است و ثانیا متأسّفانه مشکل این بحث این است که در واقع بزرگ هم نشده ولی آنچه رخ داده آن است که دشمن به خاطر اهدافی که دارد آن را بزرگ میکند. آیا واقعا اولویّت نظام ما مبارزه با بد حجابی بوده؟! ای کاش واقعا یکی از اولویتها و یا حتّی ثانویّتها بود! 🔹در هر حال این بحثها زیاد است. عمق این جریان از جهتی به جنبه های سیاسی و تبلیغاتی دشمنان نظام دینی برمیگردد و از جهت دیگر از مظاهر نزاع ریشه دار تفکّر دینی با منافقی هزار چهره به نام تفکّر مدرن است 👈منافقی که حاضر نیست خیلی صریح باطن خود را نشان داده و به میدان بیاید زیرا میداند به واسطه چهره ی زشتش خریداری نخواهد داشت. عمق مدرنیته چیزی جز الحاد نیست. در جای دیگری از این امر بحث کرده ام
باسمه تبارک و تعالی (۱۹۱) «هل تجوز الصلاة خلف مجهول الحال؟» «فقه متعالی» 🔵یکی از دوستان درخواست کرد نظرم را در زمینه شرطیّت عدالت برای امام جماعت بیان کنم. انصافا هم بحث مهمی است که مدّتهاست دوست داشتم دلیل این فتوا را بررسی کنم. ثمره مهم این بحث آن است که آیا واقعا نمیتوان به مؤمن مجهول الحال اقتدا کرد؟ 👈مدّتی این مسأله در ذهنم بود و واقعا هم دیدم باعث زحمت برای مؤمنین شده و گاهی تمایل آنها را برای حضور در جماعت کاسته است. آنهایی که تقیّد بیشتری دارند گاهی نماز خود را اعاده میکنند. 🔹فرصتی دست داد و تتبّعی در منابع و کتب فقهی کردم تا بتوانم ببینم مسأله را با روش فقهی که مدّتهاست پسندیده ام آیا میتوان حلّ کرد؟ البته بسیار سریع و در چند ساعت محدود نگاشته شد ولی برای آنهایی که به خوبی عمق تفکّر اجتهادی را دریافته اند این نوشته دلالتهای فراوانی میتواند داشته باشد. 👈آنهایی که خود اهل فنّ بوده و شناسنامه و تبار هر نوع و هر سبک استدلال و نقّادی را به خوبی درک میکنند. 💡در هر حال به ذهنم خطور کرد مطلبی بر اساس آنچه برای خودم «فقه متعالی» نامیده ام در این زمینه بنگارم. 👈از آنجا که مقداری بحث طولانی شد آن را در قالب یک متن جداگانه قرار دادم تا چندان از سبک و سیاق بذل خاطر دور نشویم. اگر دوستان بعد از مطالعه دقیق نقد یا نظری داشتند استفاده میکنم. 👈پیشنهاد میکنم قبل از مطالعه ی این نوشته اول به کتب روایی و سپس به کتب فقه اجتهادی مانند جواهر و کتاب الصلاه شیخ انصاری یا آثار مرحوم آیت الله خوئی و یا کتب قدیمیتر مانند حدائق و مدارک رجوع کنید. این نوشته حاشیه ای بر آنهاست.
🔹توصیف آن به «متعالی» از آن روست که تا حدودی با آن در تفاوت بین حکمت مشّاء با حکمت متعالیه آشنا شده ایم. حکمت صدرایی گویا همان حکمت قدیم است و همان حکمت قدیم نیست. ⚪در عین اینکه معمولا مباحث فلسفی را تغییر نداده ولی گویا روحی دیگر به همه مباحث دمیده است. به همین نسبت با تبیین خاصی که فعلا موضع بیانش نیست میتوان ادبیات یا فقهی نگاشت که همان ادبیات و فقه قدیم باشد و همان ادبیات و فقه قدیم نباشد. 🔹فقه متعالی مزاجی خاص از بحث فقهی در بین دو فضای فقه اجتهادی و فقه پژوهشی است. روشی که مدّتها آن را در مباحث نحوی و ادبی تحت عنوان «نحو متعالی» آزموده ام و ثمرات بسیار مهمش را دیده ام. 👈به فضل الهی در ادبیات شکّی ندارم که روشی بی نظیر و بی بدیل است. ولی تا کنون به دلایلی در اعمال آن در فقه احتیاط نموده ام. 👈شاید در ظاهر چندان خود را جز در قالب سعه تتبّع و تحقیق نشان ندهد ولی اساسا قارّه ای دیگر از سبک اندیشه ی ادبی و فقهی است. به قول امروزی های پارادایمی دیگر است. 🔻اساس فقه متعالی مبتنی بر توجّه گسترده و عمیق به نگاه های درجه دوّم و بازخوانی تاریخ علم و سعی در تفکیک بین پدیده و پدیدار و در ادامه تلاش در کشف زوایای تاریخی فلسفه علم و روانکاوی دانش محقَّق برای فهم علل تعیّن یافتن فهممهای خاصّ از پدیدار برای پیدا کردن زمینه های قضاوت در راستای نسبت پدیدارها با پدیده های واقعی و ادلّه ناب دینی با تأکید بر رصد مباحث از عالم پیش فرضهاست🔺 ✅از آن رو که دانش گاهی اضلاع روانی و اجتماعی مهمی در کنار ضلع معرفتی اش دارد در فقه متعالی به روانکاوی تاریخی تحلیلی دانش در کنار بحثهای استدلالی و معرفتی اهمیت خاص داده میشود. 👈همچنین بر این مطلب تأکید میشود که بسیاری از مشهورات یا نظرات چیزی جز خوانشی خاصّ از اطلاعاتی محدود نبوده و قابلیت تجدید نظر دارد. 📡عمده تلاش در فقه متعالی رصد مباحث از عالم شگفت انگیز پیش فرضهاست. همان عالمی که معمولا از آن غفلت میشود ولی نوعا سرنوشتها در آنجا رقم خورده است. ✅به نظر میرسد ورود به عالم فقه متعالی به معنای عبور از دنیای فقه اجتهادی پیشرفته به دنیای بزرگتر فقه متعالی است. 🔹در جای خود بحث کرده ام که فقه ما تا کنون شاهد تحقّق پنج تعیّن عقلی بوده است. زمانی عقل حدیثی بوده و زمانی دیگر عقل کلامی و سپس عقل اجتهادی و سپس عقل اخباری و در قرون اخیر عقل اجتهادی پیشرفته و اخیرا عقل پژوهشی؛ 👈اساسا فقه موجود مولود یک رشد خطّی تدریجی نبوده و مختصات کنونی اش در جغرافیای دانش در بستری از تحوّلات جاری در عالمهای فقهی باید تبیین شود. 🔴سعی میکنم با یک مثال بخشی از حقیقت مخفی در این تحوّل قارّه ای دانش را بیان کنم. قرنها در فضای حوزه های ما تا قبل از ظهور اخباری گری فقه اجتهادی حاکم بود. اوج آن را میتوان در لمعه و شرح لمعه شهیدین دید. کتابی که مشحون از دقایق و لطایف است که بدون اغراق اگر شخصی عمرش را در دنیای آن خرج کند باز هم شاید نکاتی باقی بماند! اصلا یک سرزمینی است که میتوان برای همیشه در آن قصد اقامت کرد. 👈ولی همینکه با کتاب مکاسب شیخ انصاری که حاصل دوران اجتهاد پیشرفته بعد از اخباری گری است آشنا میشویم یک عبور معرفتی و روانی بسیار گسترده و عمیق از شرح لمعه میکنیم. 👈اصلا آن دنیای شرح لمعه با همه عظمت و لطائفش جلوی دیدگان ما کوچک میشود! نه به این معنا که همه ی دقائق آن را درک کرده و از آن عبور میکنیم بلکه گویا به عالم وسیعتری و به کاخ با عظمتتری و به تفکّر فاخرتری رسیده ایم که دیگر آن نوع تلاش علمی به چشممان نمی آید. 👈گویا احساس میکنیم خیلی بزرگتر و بلند نظرتر شده ایم! میتوانستیم سالهای سال در همان دقایق شرح لمعه بمانیم ولی انسان عاقل میگوید این کار را نکن و خود را زودتر به دنیای مکاسب برسان! 👈از ریشه مسائل برایت آسانتر و افقها برایت وسیعتر میشود. تفکّرت فاخرتر میشود. ⚪حال اگر این مطلب روشن شد میتوان از این امر پرسید که آیا ممکن است یک عالم فقهی و یک دنیای جدید از سبک اندیشه ورزی یافت شود که نسبت به عالم فقه اجتهادی پیشرفته که در مکاسب میبینیم چنین نسبتی داشته و به صرف ورود به آن گویا از عالم مکاسب و کتب مانند آن یکباره عبور نماییم؟! گویا احساس کنیم تفکّرمان فاخرتر و دیدگانمان نافذتر شده! هر چند لازم نباشد همه دقائق و لطائف مکاسب را درک کرده باشیم؟! ✅به نظر میرسد فقه متعالی چنین عالمی است. به جای آنکه افراد را درگیر دقائق و نکات اجتهاد پیشرفته نماییم بهتر است زودتر آنها را به عالم فقه متعالی دعوت کنیم. وقتی وارد آن شدیم اصلا احساس میکنیم خیلی بزرگتر شده و در عالم فقه مکاسبی نمیگنجیم!
باسمه تبارک و تعالی (۱۹۲) «پیراهن عثمانی با نام مهسا امینی» «سخنی با حوزویان، دلسوزان نظام و عموم مؤمنین» 🔵«کیف بکم اذا رأیتم المعروف منکرا و المنکر معروفا!» برخی مؤمنین و علمای دینی گویا نقطه جوششان خیلی بالاست! دیر موضع میگیرند! وقتی دین خدا و ولیّ الله تنها ماند و دشمن کار خودش را کرد و سرها بر نیزه ها رفت تازه به جوش آمده و توّابین میشوند! 👈تأسّفم آن است که بسیاری واقعا حاضرند در راه خدا خون بدهند ولی وقت شناس نیستند! نه حیاتشان به درد دین میخورد و نه مماتشان! 🔸برخی غافلان تا پیش از این شاید حساب اسلام را از جمهوری اسلامی جدا میدانستند. حاضر نبودند برای دفاع از جمهوری اسلامی موضعگیری کنند. ولی الآن دیگر چرا ساکتند؟! مگر نمیبینند مساله انکار حکم خداست! پیروان دینی دیگرند؟! 📖وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلا تَفْزَعُونَ، وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبائِکُمْ تَفْزَعُونَ؛ وَ ذِمَّةُ رَسوُلِ اللَّهِ مَحْقُورَةٌ 👈مگر نمیبینند که دشمن اینبار علنا به بهانه ای واهی عدّه ای را جمع کرده و با لشگرکشی علیه حکم خدا به نبرد حکومت اسلام آمده است! 👈اگر الآن صدایشان در نیاید پس دیگر کی به درد این دین پاک و نصرت راه حق می خورند؟! برای امام کدام دین عزاداری میکنند؟! لشگرکشی علیه قانون خدا در جامعه ی اسلامی؟! غلط کرده اند. 👈مگر غیرت دینی اجازه ی سکوت میدهد؟! پس این دلسوزان دین و نظام اسلامی کجایند؟! «لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْم‏»
✋این سلسله سر درازی دارد و اگر اینجا تسلیم شدید یکی یکی با لشگرکشی های دیگر چیزی از حکومت دینی بلکه اسلام باقی نمیگذارند! 👈اندکی دیگر باید در عُقر دارتان ذلیلانه شاهد لشگرکشی جنود جهل برای آزادی شرابخواری و همجنس بازی و هزار منکر دیگر شوید! با سکوت و موضع محکم نگرفتنتان دشمنان خدا و فریب خوردگان را جری نکنید! 👈به آنها حق ندهید! بنیان مرصوص باشید! الآن به درد اسلام نخورید پس دیگر کی به درد میخورید؟! 📖«أَ لَیْسَ کُلّ ذلِکَ إِنَّما نلتُمُوهُ بما یُرْجَى عِندَکُمْ منَ الْقِیامْ بِحَقِ اللّهِ... فَلا مالًا بَذَلْتُمُوهُ؛ و لا نَفْسَاً خاطَرْتُمْ بِها لِلَّذى خَلَقَها؛ وَ لا عَشیرَةً عادَیْتُمُوها فی ذاتِ اللَّهِ» 🔴هیچ احدی هیچ حقی ندارد که به بهانه ی مرگ کسی علیه حکم خدا در جامعه ی دینی که حکومت دینی دارد موضع بگیرد! مساله از فسق گذشته! نکند از منصبها و احترامتان میترسید؟! مداهنه کاری میکنید؟! از آن ملکوتیان و از آن نور آسمان و زمین که همه در محضر اوییم خجالت نمیکشید؟! از غضب او نمیترسید؟! 👈ای موحّدان نکند از غیر خدا میترسید؟! مگر انسان میتواند غیرت حقّ داشته باشد و در برابر شبیخون به خیمه ی حق سکوت کند؟! مگر انسان میتواند عاشق باشد و چیزی نگوید؟! ✋از این هجمه ها میترسید و از آن مالک زمین و آسمان و قادر متعال نمیترسید؟! «أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُ‏ أَنْ‏ تَخْشَوْهُ‏ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين‏» 🔹سکوت در این زمان به معنای تأیید جریان شرک و جنود جهل است. کفران نعمت است. توهین راه حق است. سکوت در اینجا به معنای فرار از میدان نبرد است. مگر نمیبینید که دشمن راه حقّ برای نبرد به میدان آمده؟! 📖«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبار* وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى‏ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ» 🔹ای مؤمنین و ای علمای دین و ای دلسوزان راه حق! از چه میترسید؟! آیا از مردم میترسید؟! مگر آن رسول پاک در آن کتاب هدایت برایتان از جانب خدایتان پیام نیاورد که نکند زمانی از نیرویی به نام مردم در برابر خدا بترسید: «فَلا تَخْشَوُا النّاسَ وَ اخْشَونِ»؛ «یستخفون من الناس و لا یستخفون من الله و هو معهم» 👈مگر نفرمود لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق! خوب میدانستند که شیطان زمانی خود را پشت نقاب مردم میخواهد مخفی کند و به نبرد حقّ بیاید! 🔹فقط پروای آن واحد قهّار را داشته باشید! فقط جانب آن مالک الملوک و ربّ الارباب را نگاه دارید! دلها همه دست اوست! همه اوست! اول و آخر و ظاهر و باطن اوست! 👈زمانی بهانه تان این بود که قدرت نداریم! الآن که همه چیز دارید! آری آنچه ندارید اتّحاد است! آنچه ندارید تقوای جمعی است! 📖«وَ ما سُلِبْتُمْ ذلِکَ، إلّا بِتَفَرُّقِکُمْ عَنِ الْحَقّ وَ اخْتِلافِکُمْ فی السُّنَةِ بَعْدَ الْبَیّنَةِ الْواضِحَةِ» 👈اگر رضایت عده ای غافل فریب خورده را بر رضای الهی ترجیح دادید به همان اوهام باطلتان هم نخواهید رسید! 📖مَنِ الْتَمَسَ رِضَى اللّه ِ بِسَخَطِ النّاسِ رَضىَ اللّه ُ عَنْهُ وَ اَرْضى عَنْهُ النّاسَ وَ مَنِ الْتَمَسَ رِضَى النّاسِ بِسَخَطِ اللّه ِ سَخِطَ اللّه ُ عَلَيْهِ وَ اَسْخَطَ عَلَيْهِ النّاسَ. 🔹نکند از فشار رسانه ای و فشار افکار عمومی و تمسخر و ملامت آنها میترسید؟! مگر آن رسول پاک در آن کتاب هدایت برایمان نیاورد که این هم یکی دیگر از ابتلائات ما در این زندگانی زود گذر دنیایی است؟! مگر در وصف برگزیدگانش نفرمود: 📖«يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم‏» 🔹یا نکند بدون ابتلاء، تمنّی درجات سعادت و مجاورت شهدا و صدّیقین راه حق را دارید؟! زهی خیال باطل! مگر نمیدانید باطن همین مجاهدتهایتان است که جنّات تجری تحتها الانهار و رضوان و فردوستان خواهد بود؟! 📖«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرين‏» 👈مگر نمیدانید همه ی اینها برای تمحیصتان است؟! مگر نمیدانید قبری، برزخی، قیامتی و آخرتی در پیش دارید که بر سفره ی اعمالتان در آن خواهید نشست؟!
⚪بدانید که اگر از این ملامتها و فشارها و جوسای ها و... نترسیدید و موحدانه فقط از او ترسیدید و جانب آن نور آسمان و زمین را گرفتید نصرت الهی به مددتان خواهد آمد! جنود آسمانها و زمین از آن اوست؛ شرط این نصرت آن است که در راه اقامه ی مرضات او از هیچ چیزی نترسید! 📖«وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ * الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ» 🔴وقتی خوب و قویّ موضع نمیگیرید خودش برای بسیاری از مردم و مؤمنین شبهه ایجاد میکند! حتّی آنها باورشان میشود که نکند حقّ با دشمن است! نباید سخت گرفت! حجاب باید آزاد باشد! ولی وقتی موضع قطعی شما را ببینند بسیاری متوجّه میشوند. شکی در این نیست. 👈اصلا چرا اینقدر به اینها رو میدهید؟! چرا محکم نمی ایستید؟! چرا یک گوشمالی به این شایعه سازان و دروغ پردازان نمیدهید؟! اینها که در هر حال شما را متّهم به هر نوع ظلمی میکنند! 👈چرا به این فرصت طلبان اجازه میدهید به سادگی و بدون هیچ هزینه ای اینطور راحت در برابر حکم خدا موضع بگیرند! اصلا دردشان هم نیاید! بدتر از آن حتّی احساس نکنند که حرف ضدّ دینی زده اند! 👈باید به اینها هم حالی کنید که در زمینه حکم خدا با کسی شوخی ندارید! هیچ ملاحظه ای ندارید! هیچ تعارفی نیست! محور همه دوستی ها و دشمنی هایمان خداست! باید به اینها هم یک تشری زد و یک گوشمالی داد که: 📖«لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فيها إِلاَّ قَليلاً * مَلْعُونينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتيلاً * سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْديلاً» 🔹به آن بدبختان ظلمت زده که با لباس دین به خاطر حقد و کینه ی حکومت دینی و اغراض پست سیاسیشان منافقانه حتی حاضر شدند بر علیه حکم خدا موضعی در تأیید جنود جهل بگیرند نیز باید گفت چه ارزان خود را فروختید! و سیعلم الذین ظلموا أیّ منقلب ینقلبون! 🔸بدانیم که الآن موقع بصیرت و موضع بیان و زمان قاطعیت است. بدانیم آسمانیان به ما مینگرند! در محضر خداییم! نکند به خاطر خالی کردن میدان جامعه ی ایمانی مورد غضب خداوند متعال قرار گیرد. 🔸نکند آن حقیقت بزرگ هستی و آن نور الانوار را فراموش کنیم! نکند یادمان برود اینها همه ابتلائات ماست! عن قریب است که از هیچ کدام از ما در این عالم اثری باقی نماند! 🔸نکند رو سیاه از این عالم برویم! بدانیم عاقبت با متّقین است! بدانیم زمین را بندگان صالح خدا به ارث خواهند برد! 📖«اللّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِكَ وَ تُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِيِّكَ‏ وَ لَا تَسْتَبْدِلْ بِنَا غَيْرَنَا آمینَ یا ربَّ العَالَمینَ»
باسمه تبارک و تعالی (۱۹۳) «فلسفه گشت ارشاد را چگونه برای بدحجابان تبیین کنیم تا نظر آنها را دشمن ندزدد؟!» 🔵آیا مشکل گشت ارشاد بد حجابی همین بانوانی است که اطرافمان میبینیم؟! گویا بسیاری از بانوان احساس ترس و خطر کرده اند! نوعا هم واقعا انسانهای عفیف و محترمی هستند که چنین تذکّر و برخوردی را در شأن خود نمیدانند! برخی در همین فامیل و نزدیکان خودمان هم شاید باشند. 💡در گروه مجازی اقواممان دیدم بحث داغ است! مطلبی آنجا عرض کردم که به ذهنم خطور کرد با توجّه به داغ بودن بحث برای همگان آن را عمومی کنم. 👈کاری به این بحث از منظر دینی فعلا ندارم! آنکه حکمش روشن است. گرچه خوب هنوز تبلیغ نشده است. تبلیغ فقط این نیست که به گوش انسانها رسیده باشد! 👈گاهی در یک فرآیند پیچیده ی روانی به گوش میرسد ولی گویا اصلا فهمیده نمیشود! به نظرم بسیاری اصلا این حکم را هنوز نفهمیده اند! بسیاری «مَنْ بَلَغَتْهُ الْحُجَّةُ فَسَمِعَتْهَا أُذُنُهُ وَ وَعَاهَا قَلْبُه‏» نشده اند. گوش شنیده ولی قلب درک نکرده! 🔹فعلا از زاویه ی دیگر به مسأله گشت ارشاد میخواهم بپردازم که عقلائی و برای همگان حتّی با ذهنی غیر دینی منفعت بلکه ضرورتش قابل درک باشد. 👈در آن گروه گفتم اصلا فکر نکنید مسأله شما هستید! بله شما هم وضع حجابی خوبی ندارید. ولی مسأله فعلی گشت ارشاد نیستید. خودتان را مخاطب ندانید! 👈گاهی وقتی مسأله خیلی بد در ذهنها طرح میشود چیزی مثل گشت ارشاد یک نیروی مزاحم و بی اعتبار در نگاهمان جلوه میکند. نکند اصلا خوب نفهمیده ایم جریان چیست؟!
🔻ای فامیل عزیز! مسأله خیلی ریشه ای تر از این حرفهاست. مسأله اصلی بد حجابی شما نیست بلکه مسأله مقابله با یک تصمیم شوم توسّط اتاقهایی مخفی است که برای سرنوشت بشریت نقشه کشیده اند! برنامه ای برای تحقّق انقلاب جنسی به مثابه ابزاری برای پیش برد اهداف تاریک سیاسی و استعماری نوین! یک سیاست جهانی برای از بین بردن خانواده به عنوان یک نهاد تأثیر گذار در برنامه های کلان سیاسی در طرح های صهیونیستی است🔺 ✅الآن مسأله این نیست که فلان شخص بد حجاب است بلکه مسأله این است که یک فشار و یک برنامه ریزی عمیقی هست که جامعه را در حال هل دادن و سوق دادن و مجبور کردن به بی حجابی میکند. ✅مسأله اصلی جلوگیری از شما نیست بلکه مسأله اصلی جلوگیری از رفتار آن نیّاتی شومی است که در قالب حجاب برخی از شماها در حال پیش برد نیّات فاسدش است! 👈فعلا گشت ارشاد و نهی از منکر عمومی و تلاشهای نرم و سخت دیگر مانند دستهای پاک جامعه ی ماست که پنجه در پنجه ی آن دست آلوده و آن نیّات شوم انداخته است. 👈وقتی خوب این را درک کنیم باید همگی به چیزی به نام گشت ارشاد کمک کرده و در ارتقای کیفی این نهاد مؤثّر که سپر چنین هجمه ی تاریکی است بکوشیم. 👈مسأله آگاه کردن مردم و قطع نمودن این دستهای شوم و آلوده ای است که دارد بانوان محترم و پاک ما را به سمت اهداف شومش میکشاند! ⚪ای فامیل عزیز! خودتان وقتی خرید لباس و مانتو میروید یا شبکه های مجازی و ماهواره ای را ببینید و منصف باشید کاملا این را درک میکنید. اصلا انگار شما را مجبور میکنند به یک انتخابهای خاص! 🔻خیلی از ما فکر میکنیم بد حجابی یک انتخابی بوده که خودمان داشته ایم. وقتی دقیقتر و آزادنه تر نگاه کنیم میبینیم واقعا ما را مجبور به این انتخاب کرده اند! واقعا آگاهانه بسیاری پای در این مسیر نگذاشته اند🔺 👈اگر باورتان نمیشود امتحان کنید! ای خانم بد حجاب سعی کنید مدّتی با حجاب باشید! ببینید در جامعه چقدر در حال بالا بردن هزینه مادّی و معنوی حجاب هستند! 👈خودتان احساس میکنید واقعا حجاب در فضایی که در حال ایجاد کردنش هستند کار دشواری برایتان شده! احساس میکنید این یک نیروی نامرئی است که شما را دارد هُل میدهد که حجاب نداشته باشید! ✅مسأله ما مبارزه با این نیروی اهریمنی و قطع انگشتان کثیفش از پیکر جامعه ی پاکمان است. ⚪ای فامیل عزیز! فکر نکنید اگر آزادی حجاب آمد و چیزی مانند گشت ارشاد نبود وضعیت برایتان بهتر میشود! زهی خیال باطل! اگر این نیرویی که مانعی در راه آن دست آلوده است نباشد خواهید دید با چه سرعت زیادی جامعه ی ما را به مظاهر رقّت بار بی عفّتی پرتاب میکند! ✋خود شماها را مجبور میکند برای آنکه در چشم همسران فعلی یا همسران آینده تان بیاید با چه مظاهر کثیفی رقابت کنید! حالتان از خودتان زمانی به هم خواهد خورد! کالایی میشوید برای یک عدّه انسانهای پست هوس ران! 👈مسأله ی این دست آلوده برهنگی و سپس از بین بردن نظام جنسی نه فقط اسلامی بلکه انسانی است. سنگرش فعلا اینجاست. و چه سنگر مهمّی است. گردنه است. 👈اگر از این گردنه به سادگی بگذرند دیگر کار سخت میشود. ضرر اصلی اش هم ابتدا به شما بانوان محترم و به نظام خانواده خواهد خورد. 👈در ادامه یکی یکی به امور دیگری مانند هم جنس گرایی و شرب خمر و هزار گناه بزرگ دیگر کشیده میشود. 🔴ای فامیل عزیز! ما که شما را میشناسیم و میدانیم پاک و عفیف هستید! میدانیم مقوله زیبایی را از مقوله امور جنسی و بی بند و باری در ذهنتان کاملا تفکیک کرده اید. گرچه ندانستید که در ذهن مردان چنین تفکیکی نیست ولی بگذریم! 👈مسأله این است که به تعبیر برخی برادران اگر فرضا در همین شهر تهران ۱۰ میلیون جمعیت باشد حدود نیمی از آنان بانوان هستند. 👈اگر از این ۵ میلیون فقط یک درصد آنها تصمیم بگیرند از فردا برهنه به خیابان بیایند میدانید چه میشود؟ ۵۰ هزار نفر برهنه بیرون می آیند! 👈آیا واقعا تصوّرش هم امکان دارد؟! اصلا چهره ی شهر دیگر قابل تحمّل میشود؟! مگر نمیدانید چنین انسانهای بیمار و همچنین چنین نیّات شومی و هزینه های گزافی برای تحقق چنین امری توسّط دشمنان ما وجود دارد؟! 👈این گشت ارشادها و تذکّرات عمدتا اگر فایده ای داشته باشد این است که نگذارد کار به اینجا بکشد! برای محجّبه کردن شماها نیست! آن امر ساز و کار دیگر دارد. 🔹شما خودتان خانم هستید و دیده اید احدی به شما در بیرون کاری نداشته است. با چماق سراغتان نیامده است. ✅اگر هم بعضا تذکری میدهند عمدتا اینگونه تحلیل کنید که برای آن است که آن یک درصد که انگیزه ی کافی برای این کار را مخصوصا با فشار تبلیغاتی و سیاستهای وارداتی دارند جرأت پیدا نکنند.
🔹همواره یکی از مسائلی که علمای علم اجتماع با آن دست به گریبان بوده اند همین اقلّیتهایی هستند که متناسب با غایات جامعه حرکت نکرده و اگر خوب مدیریت نشوند مشکلات زیادی را برای مردم به بار خواهند آورد. 👈فارابی این دسته را نوابت نامیده و آنها را به اقسام متعددی تقسیم کرده است. آری اوباش هم اقسامی دارند. 👈به تعبیر او نوابت در جوامع مانند خارها و دیگر علفهای هرزی هستند که بین مزرعه رشد کرده و زراعت را هم با خطر مواجه میکنند. 👈امری که امروزه شیاطین روی آن حساب باز کرده اند سازماندهی و استفاده از نیروی این نوابت در جوامع دیگر است. 👈یا به عنوان عناصری برای تولید فرهنگ جدید میان آنها و یا به عنوان عناصری برای ایجاد هسته های اوّلیه اغتشاش! 🔹اگر در همان تهران یک درصد جمعیت از این قسم باشند خود عددی بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر میشود! مگر شوخی است! دشمن خوب بلد است که چطور از اینها استفاده کند! ما هم فکر میکنیم واقعا این مردم هستند که ناراضی هستند! 👈شکی نداشته باشید اگر این فشار برداشته شود زمینه آن هست که وضع کشور ما از مثل ترکیه هم به مراتب بدتر شود. چون تبلیغات و انگیزه های بسیار زیادی برای این امر وجود دارد. میلیاردها دلار برای فساد جامعه ی ما خرج کرده و میکنند!
باسمه تبارک و تعالی (۱۹۴) 🔸رسانه و مهندسی خیال🔸 🔸اقلیت پر روی اکثریت نما🔸 رأی أکثریت را با همین هیاهوهای رسانه ای و آشوبهای خیابانی میدزدند. اینها سارقانی حرفه ای هستند! اگر غفلت کنیم میبینیم رأی اکثریت را دزدیدند و با خود بردند! 👈با شگردهای خودشان امیال اقلّیت خود را به جامعه و سیاستمداران تحمیل میکنند. اقلیتی که نقاب اکثریت را بر چهره میزنند! اقلّیتِ اکثریّت نما! 👈این شرذمه قلیلون کجا و آن دریای جمعیت راهپیمایی اربعین در همین شهر تهران و آن اقیانوس انسانی در مشّایه کربلا کجا! ولی دشمن با جنگ روانی و نبرد ادراکی سعی میکند آنها را به چشم بیاورد. به نوعی کارش ساحری است! 🔻آخر انسانها که بر اساس واقعیت تصمیم نمیگیرند! بر اساس آنچه میپندارند واقعیت است و خیالش را میکنند تصمیم میگیرند! انسان نه از خطر خیالی میترسد و نه از خطر واقعی! بلکه از آن خطری که خیال میکند واقعی است میترسد! سیاست اینها همین است که واقعیت را چطور خیال کنیم! اینها آموزش دیده اند! کارشان مهندسی خیال است. رسانه بهترین ابزار این رشته ی مهندسی است. رسانه بزرگترین ابزار ساحران نوین است!🔺 ✔اساس جنگ رسانه ای در درک این نکته مهم است که بدانید شما گمان میکنید که مثلا از مار میترسید! ولی وقتی دقت کنید میبینید از خیالی که آن را واقعا مار میدانید میترسید! لذا اگر ماری جلوی شما باشد و خیال کنید طناب است نمیترسید! ولی اگر طنابی جلوی شما باشد و خیال کنید مار است میترسید! ✔بخش مهمی از جنگ ادراکی دقیقا همین است که به جای آنکه در عالم واقع به نبرد حریفتان بروید در عالم خیال به نبرد او بروید! طنابی جلویش بیاندازید و به او بباورانید که مار است! چشم بندی و ساحری کنید! قلیلی را به خیابان بکشانید و با ترفند القاء کنید کثیر است! 👈سحر و ساحری رسانه را دست کم نگیرید! ببینید چطور واقعیت را تغییر میدهد! این رسانه ها و ماهواره ها و شبکه های مجازی همان ساحران فرعونهای زمان ما هستند! 📖فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ 👈ید بیضاء و عصای موسای جبهه ی حق همواره معجزه حقانیتش بوده است. اینکه مبتنی بر فطرت و واقعیت و منسجم با عالم تکوین است. منطق و برهانی قویم دارد. منتها باید به این منطق قوی تکیه زد و مثل کوه ایستادگی نمود! مسائل را درست دید و درست تحلیل کرد و مایه هدایت بود. 👈یکی از عزیزان میگفت بی بی سی را میدیدم طوری القاء میکرد که گویا کلّ کشور به پا خواسته! همه قیام کردند! این همان مهندسی خیال و ساحری این مکاران زمان ماست! نکند فریبشان را بخوریم! ✅چه بسیار اکثریتهایی که نفهمیدند اکثریتند و از نیرویشان بهره نبردند! چه بسیار اکثریتهایی که با سحر و مهندسی خیالشان گمان کردند اقلیتند و باورشان شد و شکست خوردند! ✅چه بسیار اقلیتهایی که پنداشتند اکثریتند و نیرویی دیگر یافتند! چه بسیار اقلیتهایی که پنداشتند اکثریتند و اکثریت شدند! عمق جنگ رسانه ای و جنگ ادراکی و شناختی همین است. ✅چه بسیار اکثریتهایی که رأیشان دزدیده شد و تبدیل به اکثریتهای استحاله شده شدند! هیچ وقت هم نفهمیدند چه کلاهی سرشان رفت! بلکه عاشق آن کلاه هم شدند! همان کاری که در سقیفه کردند! در بذل خاطر شماره ۳ از آن صحبت کردم. 👈در این نبرد ادراکی نخبگان و معتمدان جامعه خیلی نقش مؤثری دارند! موضعگیری آنان مرز حقیقت و خیال را برای مردم بازتاب میدهد. نکند نخبگان و معتمدانمان کسانی باشند که خود مسحور مهندسی خیال شده و بصیرت و قوه تشخیصشان معیوب شده باشد! 👈اگر نخبگان جامعه سکوت کنند و یک صدا و قوی صدای بلندشان را در جامعه طنین انداز نکنند اقلیت پر رویِ هیاهوگر بلندگو به دست جای اکثریت را میگیرد! 👈چه بسیار دیده ام و دیده اید یک نفر با استعدادها و صلاحیتهای حداقلی ولی با پر رویی و تقلّب عجیب و باور نکردنی حداکثری خود را به مناصب بالای حتّی علمی😳 رسانده و حاکم بر همه میشود! 👈گاهی که پیش خودت تحلیلش میکنی میبینی این شخص با ۸۰ درصد پررویی و ۲۰ درصد سواد و صلاحیت به این منصب رسیده! همه ما را تبدیل به زیردستان خودش کرده و چه تصمیماتی برایمان میگیرد! 👈وقتی مؤمنین کار گروهی و سازمانی نداشته باشند تا به شکل طبیعی استعدادهای واقعی کشف شده و رشد کنند زمینه برای رشد این علفهای هرز و بند بازان حرفه ای برای غصب مناصب پیش خواهد آمد. 👈چه بسیار در جلسات دیده ام که یک نفر با پررویی تمام و هیاهو رای اکثریت را جذب میکند و امیال و اهداف خود را بر همه تحمیل میکند. ✔این پر روهای بالفطره و فرصت طلب در مقیاس گروه های اجتماعی نیز گاهی هستند. مخصوصا در زمان ما که شیاطین با سلاح علوم انسانی و صرف هزینه های گزاف به دنبال سازماندهی آنها برای تحمیل نظراتشان بر جامعه بر آمده اند. این ساز و کارهای شیطنت را تبدیل به نظریات منسجم و برنامه ریزی های دقیق کرده اند!
باسمه تبارک و تعالی (۱۹۵) «جنگ جنسی» «ضرورت تبییین فعالیتهای گشت ارشاد در قالب تبلیغ مفهوم جنگ جنسی» 🔵جامعه ما به دلایل مختلف مدّتهاست مورد تهاجم و جنگهای مختلفی قرار گرفته است. طبیعی هم هست؛ با نظام استکبار و سلطه در افتاده و زیر بار برنامه های صهیونیستی حاکم بر نظم جهانی نرفته است. 👈با هوشمندی مسئولان عالی نظام هر از چندی با تولید مفاهیم مناسب سعی در تبیین ابعاد جنگ دشمن شده است. همین رشد و بلوغ مفهومی باعث شده نوعی بصیرت برای مردم در دیدن مناسب و تحلیل امور به وجود آمده و نسبت به بسیاری از خطرات ناشناخته نسبتا مصون بمانند. 👈در همین فضا مفاهیمی مانند جنگ اقتصادی و جنگ رسانه ای ابلاغ شده است. اینکه صحنه را در قالب و پنجره چنین مفاهیمی دیده و تحلیل کنیم. ✋ولی به نظر میرسد جای یک مفهوم مهم هنوز خالی است. همان خلأ و فقدانی که باعث شده دشمن ضربات خود را راحتتر بر پیکره ی جامعه ی ما وارد کند. 🔻امروز نیاز مبرمی به برجسته کردن و تبلیغ مفهومی به عنوان «جنگ جنسی» داریم. مفاهیم تولید شده ی قبلی مانند جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و مانند آن به خوبی وضعیت فوق تهاجمی دشمن و عمق مسأله را در جنگ جنسی نشان نمیدهد🔺 👈یکی از عوامل شبهه افکنی پیرامون اصل گشت ارشاد در تهاجم اخیر هم فقدان این مفهوم در تبیین صحنه کنونی است. اگر این مفهوم خوب تبلیغ میشد و بشود بسیاری از شبهات در این زمینه رفع میشود. ✅اصلا عمق مسأله گشت ارشاد در شرایط جنگ جنسی بیش از آنکه یک دفاع شرعی و دینی تلقّی شود یک دفاع انسانی و ملّی فهم میگشت.
🔴الآن دیگر مسأله از فسق و باب تزاحم بین یک فرع فقهی و حفظ نظام و یکپارچگی و امنیت جامعه گذشته است. مسأله حجاب مسأله یک فرع فقهی و بی حجابی صرفا یک فسقی در عرض دیگر گناهان نیست. در مباحث مختلفی به این امر پرداختم. مسأله پذیرش یک انتخاب اجتماعی هم نیست. گفتیم که در نگاه دقیق این زن ایرانی نیست که بی حجابی را انتخاب میکند 👈بلکه مسأله این است که دشمن دارد او را با تهاجمات نرم در جنگ ادراکی به شکل منافقانه ای در جنگ جنسی وادار به این انتخاب میکند. ✔آیا اساسا در چنین فضایی معقول است که از اصل وجود گشت ارشاد صحبتی کنیم؟! آیا بلاغت کلام اصلا اجازه میدهد حتّی فعلا در کیفیّتش هم بحثی کنیم که قطعا به معنای ضربه خوردن به اصلش در شرایط فعلی تمام میشود؟! 🔹در نوشته های بسیاری از دلسوزان وقتی دقت میکردم معلوم بود یک خلأ جدّی در زمینه عدم تحلیل صحنه و آرایش در قالب مفهوم جنگ جنسی وجود دارد. 👈نمیدانند دشمن چه خوابهایی برای ما در جنگ جنسی دیده است! نمیدانند همین پوشش نسبی و عدم آزادی در آن جلوی چه دسیسه هایی را از آنها گرفته است! 👈نمیدانند آزادی حجاب مخصوصا برای جامعه ی ایمانی و حکومت دینی چه سمّ مهلکی است! اثرات سوءش حتّی بیشتر از آزادی آن در نظامهای الحادی و کفر است. 🔹برخی میگفتند خب انتخاب خودشان است و نمیخواهند حقیقت را ببینند و گوش دهند پس آزادش کنیم! برخی میگویند خب هدف این است که به او تجاوز نشود پس میگوییم اگر انتخاب کردی بی حجابی را و تجاوز شدی به خودت مربوط است! برخی میگفتند نه اینها نیست ولی باید برای حفظ یکپارچگی کوتاه آمد و... . ✋به نظرم نقطه مشترک همه ی این تحلیلهای این است که از جنگ جنسی غافل شده اند. همه ی اینها به سود دشمن است. 👈الآن جریان این است که یک برنامه ریزی و عملیّات وسیع، عمیق و سریع توسّط دشمنان نه تنها ایران بلکه بشریّت برای عقب راندن دائمی مرزهای نه فقط حجاب بلکه عفاف و آن هم نه فقط دینی بلکه انسانی در حال رخ دادن است. 👈اهداف شوم سیاسی نیز ورای آن پنهان است. هدف اصلی هم از میان بردن بنیان خانواده و هسته های قدرت اجتماعی است که مانعی در جهت تحقّق سلطه گری آنان است. ✅مسأله هجوم همه جانبه ی تعمّدی به نظام جنسی نه فقط دینی بلکه سنّتی انسانی است. اصلا مسأله روسری نیست. 🔻این بد حجابی و بی حجابی ها در شرایط امروزی از قبیل فروعات دینی و فسقهای جزئی نیست. اینها خاکریزهای یک جنگ بی امان جنسی است. این بد حجابی ها و بی حجابی ها در نگاه عمیقتر جراحات و تلفات این جنگ بزرگ است🔺 👈گردنه ی مهم این جنگ در جامعه ی ما همین حجاب عرفی و نه حتّی شرعی است که میشناسیم. 🔹الآن باید صحنه جامعه از منظر مظاهر حجاب و پوشش از منظر جنگ جنسی برای مردم تبیین شود. اینکه چطور دشمن پیاپی در حال «عقب راندن خطوط دفاع جنسی» است. 🔻الآن اگر کسی در این امر شک کند که اکثریت مطلق جامعه طرفدار حجاب شرعی هستند در این نباید شک کند که اکثریت مطلق جامعه طرفدار حجاب عرفی هستند. در جنگ جنسی به شدّت به خطوط حجاب عرفی نیز حمله شده است. حتّی آنهایی که مذهبی هم نیستند به این امر اذعان کامل دارند!🔺 👈با چه سرعتی میخواهند ما را به آزادی مشروب خانه ها و همجنس بازی و برهنگی و... بکشانند. ✋ما الآن در شرایط صلح جنسی نیستیم تا مسأله در قالب نگاه دینی و فسق و گناه تحلیل شود. به گونه ای که گشت ارشاد را صرفا در این قالب نقّادی کنیم. 👈الآن در شرایط جنگ جنسی هستیم که باید به فعالیتهای گشت ارشاد و دیگر نهادهای مدافع از نظم جنسی جامعه از منظر دیگر هم نگریست. همان منظری که مورد تشویق و تأکید جامعه است. مسأله را چرا خوب تبیین نمیکنیم؟! 👈هر چند ضرورت گشت ارشاد برای منع از گناهان بزرگ شرعی در جامعه ی دینی در سواحل و مجالس و ... که قابل انکار نیست.
⚪وقتی خوب مفهوم جنگ جنسی برای مردم تبیین شد آنگاه آنها ضرورت آمادگی نسبی برای این نبرد را بهتر درک میکنند. باید جامعه را با خطرات این جریان آشنا نمود. آنها را از این جریان هراسان نمود. اهداف شوم دشمن را مدام تبیین کرد. 👈چیزی شبیه کاری که در زمینه هراس از کاهش جمعیت و فرهنگ سازی برای فرزند آوری در حال انجام است. ✅ما امروزه نه تنها به چیزی شبیه گشت ارشاد البته به شکل نیرومندتر و هوشمندانه تر نیاز داریم بلکه نیازمند تشکیل قرارگاه دفاعی در جنگ جنسی هستیم. 🔴وقتی صحنه به شکل جنگ جنسی برای نخبگان و مردم تبیین شد اصلا طور دیگری به مسائل مینگرند. حتّی بسیاری از بانوان در نوع حجابشان تجدید نظر میکنند. ✅در فضای جنگ جنسی تضعیف یا حکم به تعطیلی نهاد دفاعی مهمی مانند گشت ارشاد خیانتی جنگی است. متّهمین و خائنینش دادگاه صحرایی میخواهند! 👈البته زمانی به دلیل نبود جنگ رسانه ای مانند امروز بعد شرعی گشت ارشاد جدّیتر بود ولی الآن واقعا مسأله فرق کرده است. 👈دشمن به دنبال ترویج فساد است. به دنبال انقلاب جنسی است. دشمن در اسب تروآی آزادی حجاب به دنبال حمله به بنیانهای اساسی جامعه ی ایمانی است. 🔹چگونه جامعه ی دینی که به دنبال تحقق اهداف بلند عقلی و دینی است میتواند حکم به آزادی مظاهر شهوتی بدهد که به معنای اسارت عقل است؟! اگر جامعه ی دینی مدیریت شهوانی نشود مگر میتوان به اهداف بلند انقلاب رسید؟! مگر با دست و پای بسته میتوان حرکت کرد؟! بگویید بساطمان را جمع کنیم دیگر! 👈مانند آن فیلم مشهور گلادیاتور آن سلطان خبیث میخواهد یک چاقوی برّانی بر پهلوی نظام اسلامی به عنوان آزادی حجاب بزند و بعد او را دعوت به نبرد کند! 👈اگر اینها را آزاد میکردند آیا جبهه های نبرد در دفاع مقدّس با آن شور و معنویّت تشکیل میشد؟! اگر این آزادی بود آیا تا کنون کشور تاب و توان ایستادگی در برابر زورگویان عالم را داشت؟! 👈همین آزادی حجاب خودش باعث تفرّق بیشتر و شکسته شدن وحدت نسبی جامعه ی ما میشود! 🔹بیم بنده آن است که بعد از این جریانات به وجود آمده در هجمه ی اخیر خطوط دفاع جنسی ما در جنگ بزرگ جنسی تضعیف شود! دیگر نتوان به سادگی نهی از منکر عادی داشت. برخی فرصت طلبان در این زمینه جریتر شوند. اینجا جای سکوت نیست. جای موضع قاطع و هوشمندانه است. هرگونه تسلیمی به معنای پیروزی نسبی دشمن در این نبرد است. ✋متأسّفانه نوعا دلسوزان در تحلیل این جریانات به فکر حفظ حکومت اسلامی و خوابیدن اعتراضات هستند. ولی مسأله این است که این اتّفاقات چه تأثیراتی را در عرصه های دیگر میگذارد! ✋نکند باعث تضعیف شدید خطوط دفاعی ما در جنگ جنسی شود. اصلا چقدر به فکر این امر هستند! نکند خودشان را باخته اند! ✔همینکه سالهاست برخی نفرت و کینه از گشت ارشاد را به دل گرفته و با انواع وسایل سعی در تضعیفش داشته اند نشان میدهد که تا حدودی اهدافش را تأمین کرده است. نشان میدهد که مانعی بر سر راه آنانی است که خود بهتر خود را میشناسند. 👈بسیاری از اسلام هم کینه دارند! از حکومت اسلامی کینه دارند و... باید از آنها دست بکشیم؟! 👈همین کینه را همواره از شورای نگهبان و ولایت فقیه و مانند آن داشته اند. خدا رحمت کند شهید همّت عزیزمان را که فرمود: 📖«هر موقع در مناطق جنگی راه رو گم کردید نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را میکوبد همان جبهه خودی است»!
باسمه تبارک و تعالی (۱۹۶) 🔸بحثی پیرامون «كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَب‏»🔸 «آیا واقعا این جمله باید به عنوان یک حکمت تلقّی شود؟!» ⚪در زمان فتنه مانند آن شتر نر دو ساله ای باش که نه هنوز میتوان از آن سواری گرفت و نه پستانی دارد که بتوان از او شیری دوشید! مانند آن زمانی که شتر به هیچ دردی نخورده و رهای رهاست! کسی در آن طمعی ندارد. 👈آیا میتوان از این روایت اینگونه دریافت که در فتنه ها باید عزلت و انزوا پیشه کرده و خود را همواره کنار کشید؟! هیچ موضعی نداشت و به هیچ طرفی کمکی نکرد؟! آیا واقعا چنین دلالتی دارد؟! اگر نه دقیقا مراد چیست؟! آیا اصلا میتوان آن را معنا کرد؟! اگر میتوان معنا کرد آیا تفسیر هم میتوان کرد؟! 🔹در این نوشته روشن میشود که این عبارت خودش مصداق خودش است به این معنا که خودش یک فتنه ای است که در موردش باید ابن اللبون بود و به سادگی دست به تفسیر آن نزد. تا کنون معانی باطلی از آن اراده شده و مورد سوء استفاده های بسیار قرار گرفته است. 👈در این نوشته همچنین به شکل غیر مستقیم به روش بحث تاریخی در تفسیر این دست عبارات و جمع بندی آن و همینطور تفکیک مهم بین تفسیر مراد و تفسیر مقبول یا همان فرق بین تفسیر کردن و معنا کردن و برخی آسیب شناسی های رایج در زمینه تفسیر روایات اشاره شده است.
باسمه تبارک و تعالی (۱۹۷) «فتنه پژوهی و فقه الفتنه» 🔵هر کدام از معصومین علیهم السلام مظهر برخی امور بوده اند. این مظهریّت موجب آن است که فقاهت مربوط به آن عرصه را بیشتر از سیره ی آنها دنبال نماییم. برخی از این مظهریّتها به درجه ظاهریّت و آشکار بود هم رسیده است. مثلا رسول اکرم صلی الله علیه و آله مظهر جذب و تبلیغ و تأسیس حکومت دینی بود. 👈امام حسین علیه السلام قهرمان مبارزه با ظلم و جهاد بزرگ سیاسی برای امر به معروف و نهی از منکر؛ 👈امامین صادقین علیهما السلام نماد علم و توسعه فرهنگ دینی بودند. امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف مظهر حکومت نهایی و اقامه ی عدل جهانی هستند و... . 💡به ذهنم خطور کرد که در این بین امیر المؤمنین علیه السلام در دیدگان ما هنوز ظاهر در آنچه مظهر واقعی آن بودند نگشته اند. ✋وقتی چنین است با آن عینک اصلی که باید با آن به مطالعه ی سیره ی این نور هدایت بپردازیم آشنا نیستیم. 👈ما معمولا تا نام مبارک امیر المؤمنین علی علیه السلام را میشنویم یاد سلسله امور عرفانی، انسانی و ولایی می افتیم. به یاد شجاعت و کرامت نفس و به یاد مراتب بالای عرفانی و یا به یاد امامت ایشان و مظلومیّت ایشان بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله. ولی: 🔻«دقّت در تاریخ و سیره ی علوی علیه السلام نشانگر آن است که این ذات نورانی نماد و مظهر و قهرمان مبارزه با فتنه های تاریک گوناگون است»🔺
🔹وقتی از امیر المؤمنین علی علیه السلام سخن میگوییم باید زود به ذهنمان فتنه و روشها و فقاهت مبارزه با فتنه ها متبادر شود. همان فتنه های متراکم و گوناگونی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در آن آخرین زیارتی که به قبرستان بقیع رفتند به آن اشاره کردند: 📖«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْقُبُورِ لِيَهْنِئْكُمْ مَا أَصْبَحْتُمْ فِيهِ مِمَّا فِيهِ النَّاسُ أَقْبَلَتِ الْفِتَنُ‏ كَقِطَعِ‏ اللَّيْلِ‏ الْمُظْلِمِ يَتْبَعُ أَوَّلَهَا آخِرُهَا» 👈بر اساس کلام رسول اکرم از طرفی امّت اسلامی بعد از ایشان مواجه با یک فتنه نبود بلکه سخن از آغاز فتنه ها بود که ظهور در گوناگونی انواع آن دارد و از طرف دیگر به بیان ایشان این فتنه ها تراکم، تاریکی و پیچیدگی بسیاری خواهد داشت. 👈مانند پاره های شبی بدون مهتاب است که تاریکی خاصی همه جا را فرا میگیرد! خاصیت تاریکی آن است که حقایق در پیرامون انسان وجود دارند ولی به دلیل نبودن نور دیده نمیشوند. همه چیز مشتبه میشود. 👈از همین رو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بارها و بارها امّت اسلامی را به تبعیّت از ثقلین و سفن نجات و مخصوصا امیر المؤمنین علی علیه السلام به منزله ی هارون امّت اسلامی دعوت کردند. 👈در حدیث مشهور خاصف النعل فرمودند: «إِنَّ مِنْكُمْ‏ مَنْ يُقَاتِلُ بَعْدِي عَلَى‏ التَّأْوِيلِ‏ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيل‏». در حدیث مشهور دیگر نیز فرمودند: «تُقَاتِلُ عَلَى سُنَّتِي النَّاكِثِينَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْقَاسِطِينَ‏ وَ الْمَارِقِين‏» و فرمود: «يَا عَلِيُّ إِنَّ أُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ بَعْدِي‏» ⚪از همینجاست که میتوان انتظار داشت مطالعه ی سیره ی علوی علیه السلام به معنای بررسی انواع گوناگون فتنه های پیچیده و استنباط فقه مواجهه با فتنه ها باشد. مطالعه ی سریع در این برهه ی خاصّ لااقل ۶ نوع فتنه ی پیچیده را نمایان میکند که امیر المؤمنین سعی در عبور دادن امّت اسلامی و مخصوصا پیروان خود از آن را نمودند. 👈یکی فتنه ی مرتدّین مسلمان بود که همان فتنه ی سقیفه است و یا لها من فتنة! خدا میداند چه فتنه ای بود! 👈دیگر فتنه ی حکومت خلفا و شکل گیری سنّت شیخین در امّت اسلامی بود. فتنه ی سوّم فتنه ی حکومت عثمان و کشته شدن او بود که خود فتنه ای بس بزرگ بود! ما هنوز عمقش را نفهمیده ایم. 👈فتنه ی چهارم فتنه ی اهل جمل یا همان ناکثین بود. فتنه ی پنجم فتنه ی معاویه و اهل شام یا همان قاسطین بود. فتنه ی ششم نیز فتنه ی خوارج یا همان مارقین بود: ✅«فتنة المرتدّین، فتنة الشیخین، فتنة عثمان، فتنة الناکثین، فتنة القاسطین و فتنة الخوارج» 🔴آری امیر المؤمنین علی علیه السلام قهرمان مبارزه با نفاق و فتنه بود. «أَيُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاة» همو که با صبر، بصیرت، روشنگری، شجاعت و درایت شگفت انگیز خود، نقابهای رنگارنگ نفاق و فتنه را درید! همان فتنه های تاریک مانند تاریکی های شب ظلمانی که تنها به برکت وجود این خورشید هدایت برای شیعیان از میان رفت و اگر آن وجود نورانی نبود هیچ احدی توان مبارزه با آن فتنه ی تاریک را نداشت. ✔از همینجاست که تدبّر در تاریخ اسلام به خوبی نشانگر آن است که شیعه به برکت ایشان از همان ابتدا فرهیختگی، بصیرت، ذهن انتقادی و روشنفکری خاصی را نسبت به عموم مسلمین داشته است. طریق و مذهب انسانهای عمق بین و بصیر بوده است. 👈همو که خود بعد از گذر دادن امّت اسلامی از برخی از این فتنه های بزرگ تصریح کرد احدی جز من جرأت در آوردن چشم این فتنه را نداشت. 👈این تعابیر و این بیانات نشانگر آن است که باید به سیره ی امیر المؤمنین به صورت ویژه در زمینه فتنه شناسی و استنباط قواعد فقه الفتنة پرداخت. 🔷سخن از تاریخ امیر المؤمنین علی علیه السلام به معنای فتنه پژوهی و درس خارج فقه الفتنه است. متأسّفانه هنوز نه تنها دقایق بلکه فصول این کتاب سترگ فقهی به نام کتاب الفتن و فقه الفتنة استنباط نشده است. واقعا ابعاد و ظرایف بسیاری در این زمینه وجود دارد که متأسّفانه به شکل علمی و فقیهانه مورد بررسی قرار نگرفته است. 👈فقه ما متأسّفانه در بسیاری از ابعاد خود رشد مطلوب نداشته و خود را قرنهای قرن است که محدود به باب طهارت تا دیات کرده است! دیگر از ابواب دیگر در آن خبری نیست.
👈چیزی به عنوان درس خارج فقه در این زمینه و یا کتابهای اجمالی هم یافت نمیشود. اگر از دیرباز این مطالب مطرح میشد امروز دستمان خیلی پُر بود. میتوانستیم خیلی جلوتر برویم. 🔹وقتی چنین کتاب یا بابی در فقه ما استنباط نشود تبعات بسیاری را به دنبال خواهد داشت. یکی تورّم بحث در جنبه های دیگر! دیگر خالی شدن دست نخبگان و مراجع دینی از فقاهت مطلوب در مواجهه با فتنه ها و مبتلا شدن به سلیقه گرایی و احتیاط گرایی و... که به جامعه ی دینی نیز سرریز خواهد کرد. ✋اینکه ما ندانیم کی باید سکوت کرد و کی حرف زد و چگونه حرف زد و کی قیام کرد و چگونه قیام کرد و در برخورد با اصناف مردم چگونه مدارا کرد و در تزاحمها چه کرد و ... . اینکه مثلا ندانیم این کدام فتنه است که مصداق «قاتلوهم حتّی لا تکون فتنة» است. 👈نبودن چنین فقاهتی همچنین باعث بروز مغالطات، تحریفات و سوء استفاده هایی از متون روایات میشود. مثلا برخی روایات مانند «کن فی الفتنة کابن اللبون» بدون بررسی لازم برجسته سازی شده و معانی باطلی بر آن تحمیل میشود و... . 👈فتنه های ساده تبدیل به مضلّات الفتن برای نخبگان و جامعه ی دینی میشود. 🔹همچنین روشن است که وقتی کتاب سترگی مانند کتاب الفتنة و فقه آن استنباط نشود در ادامه تبلیغی نیز در این زمینه رخ نخواهد داد. وقتی تبلیغی رخ ندهد دین محقّق بین جامعه نیز خالی از این نوع فقه دینی و بصیرت خواهد بوده و بالتبع به دلیل این جهل با وجود این تراث نورانی مهیّای فتنه ها خواهد شد! به دلیل عدم روشنگری مطلوب مردم اسیر طمع فتنه گران خواهند شد. 👈ذهن جامعه بلکه و حتّی مراجع دینی، پیچیدگی فقیهانه لازم را در شناخت موضوعات متنوّع فتنه و احکام آنها ندارد. 👈در همین دوران انقلاب اسلامی با تلاش هنرمندان مؤمن و ساختن فیلمهایی نظیر امام علی علیه السلام و فیلم مختار و مانند آن حتّی در همین حدّ اندک به شکل قابل توجّهی متوجّه بالا رفتن سواد فتنه شناسی جامعه ی دینی شده ایم. 🔹وقتی حوزه ی ما که متکفّل این امر است به بررسی این روایات نپردازد دیگر انتظاری از علوم انسانی نوین و استفاده ی آنها از ظرفیتهای روایی در بیان نظریه های متقن علمی و بررسیهای از این دست وجود ندارد. ⚪مشکل در این زمینه ریشه ای تر از فقه و یا علوم انسانی امروزی است. در کتب حدیثی نیز با این نگاه به شوراندن نقلها و دسته بندی و تبویب روایات پرداخته نشده است. چه بسیار دلالتهای کلّی در بیانات و سیره ی علوی علیه السلام که توان آن را دارد که فصول مهمّ کتاب فتنه و مانند آن را به وجود بیاورد که متأسّفانه به دلیل ضعف علم حدیث ما به چشم آورده نشده است. 👈علم حدیث بسان فراهم کننده ی مادّه ی خامی است که فراورده های خود را در اختیار فقها قرار میدهد. خود کاری تخصّصی است. 👈علمی است که مدام باید زنده بوده و ابواب و فصول جدیدی را از متون روایات استخراج و دسته بندی و تتبّع کرده و به دست فقها بدهد. ما در این عرصه نیز مشکلات زیادی داریم. 🔴اکیدا خودم و مخاطبین فاضل و مؤمنین اهل مطالعه را دعوت میکنم که به دقّت به مطالعه ی کتبی که مربوط به سیره ی علوی علیه السلام بپردازیم. در ابتدا انس با نهج البلاغة خوب است. و در ادامه مطالعه ی کتبی مانند وقعه صفّین نصر بن مزاحم و وقعة جمل شیخ مفید و الغارات ثقفی و مانند آن. همچنین برای مطالعه بیانات و سیره ی علوی علیه السلام در برهه ی ارتداد بزرگ مسلمین از ولایت بعد از رحلت میتوان به کتبی مانند الموفّقیات زبیر بن بکّار و کتاب سلیم بن قیس هلالی، الردّة واقدی، السقیفة جوهری و... پرداخت. 👈شرح ابن ابی الحدید نیز در این زمینه مطالب بسیاری را جمع آوری کرده است. در ادامه بسیاری از مباحث مربوط به بیانات و سیره ی علوی علیه السلام در این فتنه ها در احادیث معصومین علیهم السلام مخصوصا امامین صادقین علیهما السلام آمده است. 🔹حتّی تحدیق نظر در همین عنوان فتنة و بررسی روایات و سیره در این قالب کافی است که با حجم زیادی از روایات نورانی در این زمینه مواجه شویم. فتنه به راستی کلید واژه ای واضح در بیانات و مطالعه ی سیره ی علوی علیه السلام. 👈در انتها قسمتی از خطبه ای را که امیر المؤمنین علی علیه االسلام در بیان فتنه ی بنی أمیّه بعد از نهروان بیان کردند را نقل میکنم:
📖«أَمَّا بَعْدَ حَمْدِ اللَّهِ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرِي بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَيْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ كَلَبُهَا فَاسْأَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي ... 📖إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ يُنْكَرْنَ‏ مُقْبِلَاتٍ‏ وَ يُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ يَحُمْنَ حَوْمَ الرِّيَاحِ يُصِبْنَ بَلَداً وَ يُخْطِئْنَ بَلَداً أَلَا وَ إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِي عَلَيْكُمْ فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ عَمَّتْ خُطَّتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِيَ عَنْهَا... 📖تَرِدُ عَلَيْكُمْ فِتْنَتُهُمْ [شَوْهاً] شَوْهَاءَ مَخْشِيَّةً وَ قِطَعاً جَاهِلِيَّةً لَيْسَ فِيهَا مَنَارُ هُدًى وَ لَا عَلَمٌ يُرَى نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْهَا [بِنَجَاةٍ] بِمَنْجَاةٍ وَ لَسْنَا فِيهَا بِدُعَاة»
باسمه تبارک و تعالی (۱۹۸) حجاب و معضلی به نام:‌ «اندیشه در سبد مصرف»! «حجاب نمادی از جنگ بین تفکّر تعالی گرای دینی و تفکّر مادّی گرای مدرن» «سرطان استکبار» 🔵با بسیاری که در زمینه حجاب صحبت میکنیم معتقدند که باید به آزادی مردم احترام گذاشت. به انتخابشان احترام گذاشت. هر کس به عقیده ی خودش رفتار کند. 👈شکّی در این نیست که این نوع مواجهه با حجاب به این گستردگی و مقبولیت یک امر نوینی در تاریخ جامعه دینی و بلکه ملی ماست. هیچ گاه چنین امری گفته نمیشد! پس چرا امروزه این نوع استدلال اینقدر برجستگی پیدا کرده است؟ 👈آیا گذشتگان عقلشان نمیرسید که باید به آزادی و انتخاب انسانها احترام بگذارند و آیا این نوع مواجهه حاصل رشد و تکامل عقل بشری است؟! مساله چیست؟! ⚪خوب است مقداری در این زمینه تأمل کنیم؛ ببینیم چه بر سر انسان آمده که چنین آزادی ای را به شکل بدیعی کاملا معقول و موجه میپندارد! این انسان آن انسانی که میشناختیم نیست! نکند انسانی دیگر است؟! 🔸وقتی در این نوع مواجهه دقّت کنیم با یک پدیده ی جالبی مواجه میشویم. اینکه: ✅آنچه اهمّیت دارد انسان و خواست اوست! وقتی چنین است همه چیز نسبت به چنین انسانی حالت مصرفی پیدا کرده و اصالت خود را از دست میدهد. ✅این انسان نیست که باید خود را با امور دیگر وفق دهد بلکه این امور دیگر است که همه باید در خدمت انسان در آید! 👈وقتی چنین است انسانی نوین متولّد میشود که انسان مصرف گراست. چون تنها موجود اصیل خود اوست همه چیز دیگر برایش کالای مصرفی میشود. حتّی عقاید! یعنی به باورها و عقاید نیز با دیده ی کالای مصرفی مینگرد!
✋مراد باطنی اینها از این جمله که: «انسان در انتخاب عقایدش آزاد است» این است که انسان آزاد است بسته به تمایلش هر عقیده ای را مصرف کند! 🔹وقتی در این امر دقّت کنیم متوجّه میشویم مناط اعتبار عقاید دیگر صدق آنها به معنای اثبات مطابقت آنها با نفس الامر نیست بلکه منفعت آنها برای انسان مصرف گراست. 👈مطلبی حقیقت دارد که مطابق امیال من باشد نه آنچه صادق است ولو من آن را نپسندم. 👈حال که چنین است میتوان بهتر درک کرد که چرا میگویند حجاب باید آزاد باشد. باید خود انسانها انتخاب کنند. ⚪وقتی مقداری در باطن این دعاوی بیشتر کنکاش کنیم سر از اینجا بیرون می آورد که من لزوما با دین مشکلی ندارم ولی در تعارض بین دین و انسان این انسان و خواسته ی اوست که برایم مقدّم است. 👈دین تنها آن قسمتهایش خوب است که مزاحم با خواست انسان نباشد و الا باید به خواست او احترام گذاشت! آنچه بالذّات مقدّس و محترم است خواست و انتخاب انسان است! 👈باز مقداری که بیشتر دقّت کنیم به اینجا میرسیم که اصلا آن قسمتهایی از دین نیز که خوب است چون انسان پسند است خوب است. حتّی معنویّت دینی و حسّ و حال خوب آن نیز به خاطر انسان خوب است. 👈معنویّت دینی نیز در چنین تفکری معنویّتی کالایی و در سبد مصرف انسان متکبّر مصرف گراست. 😳حتّی گاهی برای برخی حجاب چون انتخاب خودشان است خوب است! جلّ الخالق! ا اینجاست که میبینی جز در حجاب در اکثر مواضع دیگر یک مادی گرای لیبرال تمام عیار است! 👈بیشتر که دقّت کنیم اصلا مسأله این میشود که دین هیچ ارزشی ندارد و هر چه ارزش است همان انسان و آزادی اوست! ✔این را نیز وقتی خوب باز کنیم معنایش این است که معبود نهایی خود انسان است. انانیّت محض! این همان مخّ الحاد و نفسانیّت پنهان در دنیای مدرن است. در عمق و نهاد آن دین و خدایی ورای انسان وجود ندارد. 👈البته اگر میلت میکشد و میپسندی خدایی هم باشد اشکالی ندارد. چون تمایل داری و برای انسان نفع دارد پس خدا را هم قبول کن چون خودت را قبول داری! اگر هم هزینه ی حذف خدا برایت گزاف است و زندگی بی خدا برایت نمی ارزد اشکالی ندارد قبولش کن! سبحان الله😳 🔻انسان جدید مدعی یک کشف کپرنیکی بزرگ شده است! اینکه چرخ هستی بر محور خدا نمیچرخد بلکه بر محور انسان میچرخد. آری مسأله این است. اگر خدایی هم هست انسان خودش خدای خدایش است! خودش مالک و خالق خدایش است!🔺 👈چنین خدایی اگر هم قبول شد اصلا نباید امر و نهیی داشته باشد! این انسان است که له الخلق و الامر! از همینجاست که میفهمیم چرا اینها اینقدر از شریعت بدشان می آید! چرا اینقدر اگر از امام علی و امام حسین علیهما السلام هم فرضا خوششان بیاید از امام صادق دیگر در باطنشان گریزانند! 🔹ولی بسیار منافق است. چرا؟ چون در ابتدا با عدم توجّه به حقائق و نه انکار آنها و با مطرح کردن خواست انسان شروع میکند و در ادامه یکی یکی از پشت به حقائق خنجر زده و آنها را نفی میکند تا بتواند خود را بر مسند حکمرانی عالم بنشاند! ✔از اینجاست که سرّ تقدّس مفهوم آزادی را در دنیای امروزی بهتر درک میکنیم. آزادی آن روی سکه انسان گرایی و اصالت دادن به انسان در برابر هر حقیقت دیگر است. آن روی سکّه استکبار و استعلاء و تفرعون امروزی انسان است. در چنین فضایی مفهومی بسیار کلیدی است. 🔻وقتی انسان گرایی در برابر خدا گرایی یا حق گرایی به شکل نظریه و فلسفه برای فرد یا جامعه ای ظهور کرد باید دانست مبتلا به بیماری مهلک (سرطان استکبار) شده است. اگر زود معالجه نکند همه ی وجودش را گرفته و فرد و جامعه را به هلاکت دنیا و آخرت میکشاند🔺 👈آری امروزه اين فضای مسموم انانيت و استكبار انساني كه خود مولود سلسله جریانات پیچیده و مشکوک است به جایی رسیده که انسانها عقایدشان را هم در سبد مصرف میبینند. 👈بلکه معنویتشان هم در سبد مصرف است. در ادامه دینشان هم کالایی و در سبد مصرف است. ✋از اینجاست که میبینی یک انسان بی حجاب گاهی در درونش بدون احساس عذاب وجدان به یک جمع عرفی معقولی بین بی حجابی با اعتکاف و زیارت و آنتالیا رفتن و... میرسد!!! چون محور خودش و لذت و پسندش است. تعارضی باقی نمیماند. 👈اومانیسم و خودمحوری باعث نگاه مصرفی به همه امور میشود زیرا محور انسان و خود است و از جمله اين امور نيز عقائد است. یعنی عقیده ای حقّ است که من به آن علاقه مند باشم و همه آزاد هستند هر جور دوست دارند فکر کنند 🔴ولی چه باید گفت؟! باید گفت ای نطفه ی بد بو چه میگویی؟! ای جیفه ی کرم زده چه میگویی؟! ای انسان ضعیف که نه مالک موتت هستی و نه حیاتت و نه سلامتت و نه بیماریت و نه ...چه میگویی؟! از کدام کبریاییت سخن میگویی؟! ای متوهّم غافل رانده شده از عالم حقیقت چه میگویی؟! از کدام عظمت و بزرگی حرف میزنی؟! ای عبد چه میگویی؟! ای مملوک چه میگویی؟!