eitaa logo
یاامام رضا علیه السلام
103 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🍃 چه زیباست این نام و چه گوش‌نواز یعنے ڪسے ڪه شهادت مے ‌دهد با خویش به درستے راهے ڪه رفته است. 🥀💔 🕊
Mes: ❇️ 💥 طوفان توییتری بین‌المللی به‌مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 📆 دوشنبه ۱۲ دی‌ماه ۱۴۰۱ ⏰ ساعت ۲۲ تا ۱:۲۰ بامداد  👈 از همین الان توییت‌هایتان را به زبان‌های پرکاربرد جهان، با هشتگ‌ زیر آماده کنید: 💯 محتوای توییت‌ها موارد زیر باشد: 1️⃣ قدردانی از همه کسانی که مصداق کشور هستند (به‌عنوان ادامه‌دهندگان راه )؛ 2️⃣ تبیین نقش و ابومهدی در مبارزه با تروریسم و به‌وجود آوردن و در داخل کشور، در منطقه و در تمام جهان؛ 3️⃣ تبیین ویژگی‌ شخصیتی این دو شهید؛ 4️⃣ لزوم الگوبرداری مردم و مسئولین از این دو شهید بزرگوار 👆🙏🌹👌✌️👆
پوسترهای حاج قاسم 🇮🇷🇮🇷 _سردار _سلیمانی فدا https://eitaa.com/bcnnlrt
روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم ♦️پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح ✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. «در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر» برای شادی روح حاج قاسم سلیمانی صلوات و فاتحه ای هدیه کنیم...ان شاءالله مکتب ایشون پررهرو باشد و ما هم بتوانیم در این قافله ثابت قدم باشیم و عاقبتمون ختم به خیر ...🙏 🌹اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌹 🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🍃 https://eitaa.com/bcnnlrt