👌شیخ رجبعلی خیاط
👁چشمت به نامحرم می افتد،
اگر خوشت نیاید که مریضی!!
اما اگر خوشت آمد،
فوراً چشمت را ببند
و سـرت را پایین بینداز و بگو:
#یا_خَیرَ_حَبیبٍ_و_مَحبـوبْ 😻🌹
امروز واسه خاطر آقا نگاهتو کنترل کن.
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج☘️
:
•◍🌻⃟—•◍
;; ❳
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
#بدون_تو_هرگز
#قسمت72
نويسنده: شهید سيد طاها ايمانی
🌹قسمت هفتاد و دوم: شبیه پدر
🍃دستش بین موهام حرکت می کرد ... و من بی اختیار، اشک می ریختم ... غم غربت و تنهایی ... فشار و سختی کار ... و این حس دورافتادگی و حذف شدن از بین افرادی که با همه وجود دوست شون داشتم ...
- خیلی سخت بود؟ ...
- چی؟ ...
- زندگی توی غربت ...
🍃سکوت عمیقی فضا رو پر کرد ... قدرت حرف زدن نداشتم ... و چشم هام رو بستم ... حتی با چشم های بسته ... نگاه مادرم رو حس می کردم ...
- خیلی شبیه علی شدی ... اون هم، همه سختی ها و غصه ها رو توی خودش نگه می داشت ... بقیه شریک شادی هاش بودن ... حتی وقتی ناراحت بود می خندید ... که مبادا بقیه ناراحت نشن ...
🍃اون موقع ها ... جوون بودم ... اما الان می تونم حتی از پشت این چشم های بسته ... حس دختر کوچولوم رو ببینم ...
🍃ناخودآگاه ... با اون چشم های خیس ... خنده ام گرفت ... دختر کوچولو ...
🍃چشم هام رو که باز کردم ... دایسون اومد جلوی نظرم ... با ناراحتی، دوباره بستم شون ...
- کاش واقعا شبیه بابا بودم ... اون خیلی آروم و مهربون بود... چشم هر کی بهش می افتاد جذب اخلاقش می شد ... ولی من اینطوری نیستم ... اگر آدم ها رو از خدا دور نکنم ... نمی تونم اونها رو به خدا نزدیک کنم ... من خیلی با بابا فاصله دارم و ازش عقب ترم ... خیلی ...
🍃سرم رو از روی پای مادرم بلند کردم و رفتم وضو بگیرم ... اون لحظات، به شدت دلم گرفته بود و می سوخت ... دلم برای پدرم تنگ شده بود ... و داشتم ... کم کم از بین خانواده ام هم حذف می شدم ... علت رفتنم رو هم نمی فهمیدم ... و جواب استخاره رو درک نمی کردم ...
✨" و اراده ما بر این است که بر ستمدیدگان نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان بر روی زمین قرار دهیم "✨
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
🔴او آینده سپاه بود...
پدر بزرگوار فرمانده شهید مرتضی حسین پور(حسین قمی):
🌷وقتی #حاج_قاسم خبر #شهادت مرتضی را شنید تا صبح نخوابید. بعد از آن هم پیام دادند که
ای کاش من #شهید میشدم ،مرتضی میماند.
مرتضی #آینده سپاه بود، ما تا 20 سال دیگر همچون حسین قمی را نمی توانیم #تربیت کنیم.
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🌷سخن و #وصیتنامه شهید #حسین_خرازی
✏️خطاب به فرماندهان و رزمندگان اسلام:
- ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم كلامی و دعایی جز این نباید داشته باشیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.»
- اگر در پیروزیها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انكار خداست.
- اگر برای خدا جنگ میكنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش كنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر كار برای خداست گفتنش برای چه؟
- در مشكلات است كه انسانها آزمایش میشوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم.
- هر چه كه میكشیم و هر چه كه بر سرمان میآید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.
- سهلانگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.
- همه ما مكلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارساییها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی میجنگیم نه به قصد پیروزی تنها.
- مطبوعات ما جنگ را درشت مینویسد، درست نمینویسد.
- مسأله من تنها جنگ است و در همانجا هم مسأله من حل میشود.
- همواره سعیمان این باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یك الگو در نظر داشته باشیم كه شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند كه در این راه شهید شدند.
- من علاقمندم كه با بیآلایشی تمام، همیشه در میان بسیجیها باشم و به درد دل آنها برسم.
وصیتنامه اول:
... از مردم میخواهم كه پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول میخواهم كه آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا كنند و از خدا میخواهم كه ادامهدهنده راه آنها باشم. آنهایی كه با بودنشان و زندگیشان به ما درس ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولین عزیز و مردم حزبالهی میخواهم كه در مقابل آن افرادی كه نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف كنند و الان در كشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بیحجابی زدهاند در مقابل آنها ایستادگی كنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید.
وصیت نامه دوم :
استغفرالله، خدایا امان از تاریكی و تنگی و فشار قبر و سوال نكیر و منكر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا دلشكسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت تو را میدانم و بس. و بر تو توكل دارم. خدایا تا زمان عملیات، فاصله زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی [ره] تو فرمانده كل قوا هستی، خودت رزمندگان را پیروز گردان، شر مدام كافر را از سر مسلمین بكن. خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهكاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول كن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهرهمندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم ... میدانم در امر بیت المال امانتدار خوبی نبودم و ممكن است زیادهروی كرده باشم، خلاصه برایم رد مظالم كنید و آمرزش بخواهید.
#یادش_با_صلوات
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
با من از نگاه آخرتـــ بگو
از وداع با برادرتـــ بگو
از شرابـــ عاشقے سبــو زدے
بوسہ بر ڪجاے روے او زدی...
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
•﷽•
شهادت را لیاقت لازم نیست. معرفت
لازم است. منتهای آرزوی هر انسانی
رسیدن به کمال است که راه گریز
و سریع آن جهاد در راه اوست...!
#شهید_بیضایی🌱
:
•◍🌻⃟—•◍
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
#بدون_تو_هرگز
#قسمت73
نويسنده:شهید سيد طاها ايماني
🌹قسمت هفتاد و سوم: بخشنده باش
🍃زمان به سرعت برق و باد سپری شد ... لحظات برگشت به زحمت خودم رو کنترل کردم ... نمی خواستم جلوی مادرم گریه کنم ... نمی خواستم مایه درد و رنجش بشم ... هواپیما که بلند شد ... مثل عزیز از دست داده ها گریه می کردم ...
🍃حدود یک سال و نیم دیگه هم طی شد ... ولی دکتر دایسون دیگه مثل گذشته نبود ... حالتش با من عادی شده بود ... حتی چند مرتبه توی عمل دستیارش شدم ...
🍃هر چند همه چیز طبیعی به نظر می رسید ... اما کم کم رفتارش داشت تغییر می کرد ... نه فقط با من ... با همه عوض می شد ...
🍃مثل همیشه دقیق ... اما احتیاط، چاشنی تمام برخوردهاش شده بود ... ادب ... احترام ... ظرافت کلام و برخورد ... هر روز با روز قبل فرق داشت ...
🍃یه مدت که گذشت ... حتی نگاهش رو هم کنترل می کرد... دیگه به شخصی زل نمی زد ... در حالی که هنوز جسور و محکم بود ... اما دیگه بی پروا برخورد نمی کرد ...
🍃رفتارش طوری تغییر کرده بود که همه تحسینش می کردن ... بحدی مورد تحسین و احترام قرار گرفته بود ... که سوژه صحبت ها، شخصیت جدید دکتر دایسون و تقدیر اون شده بود ... در حالی که هیچ کدوم، علتش رو نمی دونستیم ...
🍃شیفتم تموم شد ... لباسم رو عوض کردم و از در اتاق پزشکان خارج شدم که تلفنم زنگ زد ...
- سلام خانم حسینی ... امکان داره، چند دقیقه تشریف بیارید کافه تریا؟ ... می خواستم در مورد موضوع مهمی باهاتون صحبت کنم ...
🍃وقتی رسیدم ... از جاش بلند شد و صندلی رو برام عقب کشید ... نشست ... سکوت عمیقی فضا رو پر کرد ...
- خانم حسینی ... می خواستم این بار، رسما از شما خواستگاری کنم ... اگر حرفی داشته باشید گوش می کنم... و اگر سوالی داشته باشید با صداقت تمام جواب میدم ...
🍃این بار مکث کوتاه تری کرد ...
- البته امیدوارم ... اگر سوالی در مورد گذشته من داشتید ... مثل خدایی که می پرستید بخشنده باشید ...
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
[♡🌾]
•
ٺپش،ٺپش
دلٺنگم…
نوا،نوا
حسݩھ🌱
صداےقلبعلۍ،شاهلافتۍ
حسنھ🌱
بہزیࢪپاےٺوباشدٺمامارض
والسما؎🌻
((🎍"°•
#یاحسݩ🔗
°•|چادرےها دخٺران زینباند|•°
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه درس مهم زندگي 👌
❣اگر ميخواهي 🍃🌸
دروغي نشنوي، اصراري
براي شنيدن حقيقت نداشته باش.
❣به خاطر داشته باش 🍃🌸
هرگاه به قله رسيدي، همزمان
در کنار دره اي عميق ايستاده اى.
❣هرگز با يک آدم 🍃🌸
نادان مجادله نکنيد؛
تماشاگران ممکن است نتوانند
تفاوت بين شما را تشخيص دهند🍃🌸
🌸🍃
مگر مےشود
در #قلب_پدر
#عشق و محبت #فرزند نباشد؟! اما او
رفت
و #آرزوهایش را
پشت درهاے دنیا
خاڪ ڪرد
و آسمان را در #آغوش ڪشید...
#شهیدمدافع_حرم
#شهید_محمد_اینانلو🌷
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
عشق یعنی یک خمینی سادگی
عشق یعنی با علی دلدادگی
عشق یعنی لافتی الا علی
عشق یعنی رهبرم سید علی
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
#بدون_تو_هرگز
#قسمت74
نويسنده:شهید سيد طاها ايمانی
🌹قسمت هفتاد و چهارم: متاسفم
🍃حرفش که تموم شد ... هنوز توی شوک بودم ... 2 سال از بحثی که بین مون در گرفت، گذشته بود ... فکر می کردم همه چیز تموم شده اما اینطور نبود ...
🍃لحظات سختی بود ... واقعا نمی دونستم باید چی بگم ... برعکس قبل ... این بار، موضوع ازدواج بود ...
🍃نفسم از ته چاه در می اومد ... به زحمت ذهنم رو جمع و جور کردم ...
- دکتر دایسون ... من در گذشته ... به عنوان یه پزشک ماهر و یک استاد ... و به عنوان یک شخصیت قابل احترام ... برای شما احترام قائل بودم ... در حال حاضر هم ... عمیقا و از صمیم قلب، این شخصیت و رفتار جدیدتون رو تحسین می کنم ...
🍃نفسم بند اومد ...
- اما مشکل بزرگی وجود داره که به خاطر اون ... فقط می تونم بگم ... متاسفم ...
🍃چهره اش گرفته شد ... سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد ...
- اگر این مشکل ... فقط مسلمان نبودن منه ... من تقریبا 7 ماهی هست که مسلمان شدم ... این رو هم باید اضافه کنم ... تصمیم من و اسلام آوردنم ... کوچک ترین ارتباطی با علاقه من به شما نداره ... شما همچنان مثل گذشته آزاد هستید ... چه من رو انتخاب کنید ... چه پاسخ تون مثل قبل، منفی باشه ... من کاملا به تصمیم شما احترام می گذارم ... و حتی اگر خلاف احساس من، باشه ... هرگز باعث ناراحتی تون در زندگی و بیمارستان نمیشم ...
🍃با شنیدن این جملات شوک شدیدتری بهم وارد شد ... تپش قلبم رو توی شقیقه و دهنم حس می کردم ... مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم ... هرگز فکرش رو هم نمی کردم ... یان دایسون ... یک روز مسلمان بشه
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
🚨 با امام زمان (عج) حرف بزنیم
💠 مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند: هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و دل کنید.
خوب نیست شیعه روزش شب شود و شباش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد. بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. با حضرت درد و دلی کند.
💠 آیت الله بهجت می فرمود:
بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است. قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسیده است. او نزدیک است، درد و دلها را میشنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید!
💠 در زمان حضرت امام هادی علیهالسلام شخصی نامهای نوشت از یکی از شهرهای دور
نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ایشان نوشتند: «إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک» لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو ما از شما دور نیستیم.
📙 بحارالانوار، ج۵۳، ص۳۶
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
چند راز روحیه ی قوی 🌸
_موهبتهای خود را شمارش کنید نه مشکلاتتان را
_در لحظه زندگی کنید🍃🌸
_به عزیزانتان بگویید دوستت دارم
_بخشنده باشید نه گیرنده.🍃🌸
_در هر چیزی و هر کسی خوبیها را جستوجو کنید.
_هر روز دعا کنید.
_هر روز حداقل یک کار خوب انجام دهید.
_در زندگی اولویت داشته باشید.🌸
_اجازه ندهید مسائل کوچک و خیالی شما را آزار دهد.🍃🌸
_عادت "همین الآن انجامش بده" را تمرین کن.
_زندگیتان را با افرادی که انرژی مثبت دارند پر کنید
_خندیدن و گریه کردن را بیاموزید.🍃🌸
_لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند.
_از هیچ چیز یا هیچ کس غیراز خدا حساب نبرید
_در سختیها به خدا توکل کنید🍃 🌸🍃
Clip-Panahian-CheraEjazeMidiZamanetBiKhodBegzare-64k.mp3
1.71M
🎙چرا اجازه میدی زمانت بیخود بگذره؟
➕پیشنهادی برای والدینی که نوجوان در خانه دارند
🔴 #استاد_پناهیان
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
#در_محضر_شهدا
بعد از مدتها کشمکش درونی که هنوز آزارم می دهد؛ برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده رسیده ام و آن در یک جمله خلاصه می شود... 👆
🌷شهید امیر حاج امینی🌷
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
💠 ایدهی جالبِ شهید دکتر محمد علی رهنمون برای تربیت فرزند
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
#بدون_تو_هرگز
#قسمت75
نويسنده: شهید سيد طاها ايمانی
🌹قسمت هفتاد و پنجم : عشق یا هوس
🍃مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم ... حقیقت این بود که من هم توی اون مدت به دکتر دایسون علاقه مند شده بودم... اما فاصله ما ... فاصله زمین و آسمان بود ... و من در تصمیمم مصمم ... و من هر بار، خیلی محکم و جدی ... و بدون پشیمانی روی احساسم پا گذاشته بودم ... اما حالا...
🍃به زحمت ذهنم رو جمع کردم ...
- بعد از حرف هایی که اون روز زدیم ... فکر می کردم ...
🍃دیگه صدام در نیومد ...
- نمی تونم بگم ... حقیقتا چه روزها و لحظات سختی رو گذروندم ... حرف های شما از یک طرف ... و علاقه من از طرف دیگه ... داشت از درون، ذهن و روحم رو می خورد ... تمام عقل و افکارم رو بهم می ریخت ... گاهی به شدت از شما متنفر می شدم ... و به خاطر علاقه ای که به شما پیدا کرده بودم ... خودم رو لعنت می کردم ... اما اراده خدا به سمت دیگه ای بود ... همون حرف ها و شخصیت شما ... و گاهی این تنفر ... باعث شد نسبت به همه چیز کنجکاو بشم ... اسلام، مبنای تفکر و ایدئولوژی های فکریش ... شخصیتی که در عین تنفری که ازش پیدا کرده بودم ... نمی تونستم حتی یه لحظه بهش فکر نکنم ...
🍃دستش رو آورد بالا، توی صورتش ... و مکث کرد ...
- من در مورد خدا و اسلام تحقیق کردم ... و این ... نتیجه اون تحقیقات شد ... من سعی کردم خودم رو با توجه به دستورات اسلام، تصحیح کنم ... و امروز ... پیشنهاد من، نه مثل گذشته ... که به رسم اسلام ... از شما خواستگاری می کنم ...
🍃هر چند روز اولی که توی حیاط به شما پیشنهاد دادم ... حق با شما بود ... و من با یک هوس و حس کنجکاوی نسبت به شخصیت شما، به سمت شما کشیده شده بودم ... اما احساس امروز من، یک هوس سطحی و کنجکاوانه نیست... عشق، تفکر و احترام من نسبت به شما و شخصیت شما ... من رو اینجا کشیده تا از شما خواستگاری کنم ...
🍃و یک عذرخواهی هم به شما بدهکارم ... در کنار تمام اهانت هایی که به شما و تفکر شما کردم ... و شما صبورانه برخورد کردید ... من هرگز نباید به پدرتون اهانت می کردم ...
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
⇯ #کلام_شهید
❂ سرنوشتـــــ مُقلـداݩ
واقعـیِ #خمینـی
جـُز "شهادتـــــ " نیست....
#شهید_دکتر_بهشتی
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
جهان با #خنده هایت
صورت زیباتری دارد ...
بخند این خنده های #مــاه،
کلی #مشتری دارد ... 😌
#شهید_سجاد_طاهرنیا ❤️
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
•🕊•
|بهشگفتن تو که تو خانواده مرفهی زندگی میکنی و تو اون زیبایی و جوانی هستی چرا تو سوریه تو جنگ با داعشی؟
بابڪنورےگفت:"من گشمده ی خودمو تو #شام پیدا کردم"🙂🌈|
#شہیدبابڪنورے♥️
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
•• [ و تـو خـنـدیـدیُ
مـن فـهـمیدم ڪه جـهان
روی خـوشـی هـم داردD:♥️🖇] ••
#رفیقانہ
#شهیدبابڪنورے
•●❥❥
🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹