اجتماعی بودن با همه صحبت کردن نیس.
اجتماعی بودن یعنی بدونی کجا و با کی، از چه کلام و لفظی استفاده کنی!
#توصیه
#بانو_طلبه
@be_vsghte_del313
میگفتش که سر جلسه درس خوابم میگیره،
تو رخت خواب بی خوابی به سرم میزنه،
استاد گفت:
نشونه اینِ که عمرت بی برکت شده!
و داره طی میشه ولی نمیتونی ازش خوب بهره ببری..
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
بعدش فرمود که :
یکی از علت های بی برکت شدن عمر،
تهاون (سستی) تو نمازه....!
4_6034824278065545884.mp3
1.44M
زیر باروون توی رویا...
یه سه شنبه شب زیبا ...
یه مسیر و قدمی سبز...
ته جاده حرمی سبز...
.
پی نوشت:
خییییلی قشنگه، پیشنهاد دانلود
من صبح ها از خونه تا حوزه پیاده میرم، یه بیست دقیقه ای راه میشه، معمولا هندزفری می ذارم و مداحی ای موزیکی چیزی گوش میکنم. امروز حس و حالم با این آهنگ عوض شد. متحول شد. و باهمه وجود دلم امام زمان خواست.
#بانو_طلبه
.
.
@be_vaghte_del313
#عزیزدل هرکی اونیه که وسط سختیا صداش میزنه....
مثلا یکی سیدالشهدا..
یکی خداجان...
یکی آسیدمهدی...
یکی شهدا...
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
عزیز یعنی بزرگ....
عزیز دل یعنی اونی که جاش توی قلب شما خاصه!
اون بالا بالا هانشسته....
فرمان و دستور از اونه...
تا نخواد کاری نمیشه،
#عزیزدل یعنی اونی که حسابش با بقیه جداست...
اصلا عزیز دل دارید شما؟!
خوشبحالتون اگه دارین!!!
برگ برنده دست کسیه که تو زندگیش دسته کم یه #عزیزدل داشته باشه...
مواظب عزیز دلاتون باشین جوونا...
مثلا مواظب امام حسین تو دل تون باشید...
ادم اگه #عزیزدل داشته باشه
اخرش شهید میشه💚
مثلا تمام شهدای مدافع حرم....
برامنه روسیاهم دعاکنیدخیییلی...
+ بگو خدا...
روز جمعه ای
ببخش اون گناهانی رو که
کربلا رو از ما گرفته...
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
روزِ جمعه وقتی روزِ جمعه ست، از اولِ هفته تا آخرِ هفته که درگیر کلاس و درسی امروز همه رو ببوسی بذاری کنار و خانواده رو دریابی!
حالا چه جوری دریابی!؟
از اون جایی که مادر جانِ من خیلی حَساسِ و میگه کنارِ درس و بحث و کلاس باید کارِ خونه ام بُکنی جمعه ها کَمی، فقط کَمی کارِ خونه ام میکنم ☺️
به نظرم خونه داری ارزشمندترین کارِ یه زنِ،
من وقتایی که دلم بگیره، واقعا از درس و کلاس و فعالیت هام خسته باشم چند روزی رو تعطیل میکنم و میشینم خونه، دلم میخواد خونه داری کنم حالا هر کاری، از گردگیری و آشپزی و شیرین پزی گرفته تا شستنِ ظرفا، وَ واقعا بهم آرامش میده و از زندگی لذت میبرم.
پی نوشت:
دخترا، خانما خونه داری شغلِ شریفیِ خیلی ارزشمندِ، مگر غیر از اینه که حضرت رسول فرمودند: هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت می کند؟
کنارِ همه دغدغه ها و فعالیت ها و کلاس و درس یه وقتی ام برایِ خونه داری بذارید نه از رو اِکراه و زور بلکه با عشق برایِ رضایِ خدا. اون وقتِ که خدا هم رحمتش شامل حالمون میشه.
#خونه_داری
#جمعه
#جمعه_نوشت
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
#رقیه_خاتون
دختری داشت حسین بن علی، از داغش
جگرم سوخت خدا، شرح غمش پیرم کرد
پی نوشت:
این پرچمُ شبِ اول محرم با بابا خریدمُ زدم دیوار اتاقم، گذاشتم تا آخرِ ماه صفر باشه، اما اینقد قشنگه و وقتی نگاش میکنم اسمِ خانم بهم انرژی میده دلم میخواد همیشه رو دیوارِ اتاقم باشه.
#من_این_امام_حسینی_بودنم_رو_والله_مدیون_روضه_ی_رقیه_ی_حسینم
#عشق_رقیه_آبرومه
@be_vaghte_del313
همهی سهسالگیِ دخترانه، همهی آن لطافت غریب،
توی رنجِ آن سفرِ درد، ذره ذره تمام شد.
عمّه توی کوفه راست گفته بود.
قلبِ کوچکش آب شد عاقبت؛ توی شام ...
#السلام_علیک_یا_سیدتنا_رقیه🖤
@be_vaghte_del313
مثل همه چیزهایی که نفهمیدیم
آخرش هم عقلِ دلِ ما نخواهد رسید به فهمیدنش ...
غصهی دلِ یک سه ساله را می گویم ...
#السلام_علیک_یا_سیدتنا_رقیه🖤😭
@be_vaghte_del313
🍃 | لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ
احساستنهایۍ
یعنیندیدنحرمتـو
#دلتنگ... 💔
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
من از هَمان دُخترهای بیعارم..
از آنهایی که بَلد نیست صورتش را دَستکاری کند...
از همانها که موقعِ بیرون رفتن ساعتها جلوی آینه رنگِ صورتش را عَوض نمیکند و با یک چهره ساده راضی میشود از چِهرهاش برای بیرون رفتن ...
همانَم که قدّم از صد و پنجاه و سه تَجاوُز نکرد..
خیلی کوتاهتَر از قفسهی کتابهایم...
همانی که کتابفروشی رفتن را به گشتنِ میانِ مغازهی لوازمِ آرایش تَرجیح میدهم...
رُک بگویم،
من هَمینم که هستم..
همینقدر ساده و معمولی ..
بیآرایش و بیآلایش ...
از خودم راضیم و
کمی از خود راضی..
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
میگفت:
آدمے که دلش ترک ترک خورده...
اثرش رو چشم بروز میده...
آروم و بے صدا میباره...
#حکایت_اشکامون
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
زندگی فقط اونجاش خوبِ که ظهر خسته از کار و کلاس میای مامان ناهار میده بهت بعدش بلافاصله میخوابی تا ۵ عصر 😍
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
شبِ دهم بود؛
تو بیتِ رهبرے
یه دختربچه اے بود بنظرم میخورد هشت ، نه سالش باشه !
چادر سرش ڪرده بود مامانش ، یه اضطرابے تو چهرش بود انگار منتظرِ چیزے باشه ها یکے ، اونجورے بود ...
از یکے از خادماےِ خانومِ بیت اجازه گرفته بود ڪه بره اونورِ نرده ڪه وایسته و آقا رو ببینه _ نرده ے پشتِ آقایون _ بعد یه صندلے گذاشتن و روش نشست و آقارو میدید ...
راستش خیلے نگاش میڪردم ، چشمش اشڪ داشت !
یهویے ڪه میدیدمش انگار قایمڪی اون اشڪاےِ نازِ تا زیرِ چونه اومدشو پاڪ میڪرد !!
مامانش پشتِ سرم نشسته بود ، پرسیدم اسمش چیه ...
گفت | فاطمه |💚
صداش زدم و گفتم آقا رو دیدے ؟ با یه شوقے ڪه نمیشه بیانش ڪرد گفت اره ...
تازه سردار آقا سردار سلیمانے هم هست !
مامانش گفت :
همه رو خوب میشناسه ! دو روزه داره گریه میڪنه ببر منو آقا رو ببینم ...
از ڪرج میایم
از بعد نماز صبحے راه افتادیم !!
... راستش نمیدونستم چیبگم !
از اینهمه معرفتِ این سرباز ڪوچولو مونده بودم ! 💚
فاطمه از مامانش پرسید | مامان پس امام ڪِے صحبت میڪنن ؟|
مامانش گفت آقا حرف نمیزنن فقط مراسم روضه ست ...
گفت | دلم میخواد صداےِ آقا رو بشنوم | 💚
یه نگاه ڪردم
تو چشمایے ڪه برق افتاده بود از اشڪ و
سرم رفت پایین و
شڪر ڪردم ڪه چقدر آقا دلداده داره ...
دلم یه لحظه برا غریبےِ علےِ فاطمه گرفت 😭
.
.
#از_خاطرات_بیت_رهبری
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
میوه ها ڪه مے پَلاسید
مادرم آنها را مُربّا میڪرد
میوه های پَلاسیده
میشدند شیرینے صبحانہ جمعہ ها ...
ڪاش یڪے بیاید
دلتنگے جمعه ها را
مُربّا ڪند
شیرین ڪند
بعد تعارفمان ڪند ...
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313