eitaa logo
به وقت دل | رحمت نژاد
544 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
389 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار حوزه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خشک کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خُدایِ عزیزِ من این بار برخلاف تمام بارهای دیگر نیامده م که برایت غُر بزنم و بگویم که خیلی وقت است منتظرم و تو یادت نمی آید کسی را منتظر گذاشته ای! . این بار آمده م همه ش یعنی درواقع از اول تا اخر نامه ام را برایت پُر کنم از شکرگزاری. . میخواهم بنویسم که ممنون انقدر درد به جانم انداختی،‌ممنون که مسیر زندگی ام را به جای مسیری با رودها ودرخت های زیبا و زمینی هموار ، پُرکردی از خار و سنگلاخ و خشکی و درد. من از تو بابت تمام لحظاتی که مجبورم کردی بلند شوم و روی پای خودم بایستم ممنونم. شاید اگر مجبور نمیشدم و اگر تو زیادی همه ش هوایم را داشتی تا همین حالا یاد نمیگرفتم که بایستم، چه برسد بر اینکه با پای لُخت مسیر سنگی زندگی را بگذرانم و جلو بروم. . حقیقتش امشب که از ناراحتیِ زیاد تپش قلب داشتم و سَر و چَشم هایم داشت از درد منفجر میشد یک آن به این فکر کردم که بهتر است تو را هم در ناراحتی ام دخیل کنم. تو قطعا بهتر از قُرص مسکن و فلان دوست و رفیق میدانی که چطور میشود حال آدم خوب شود. تو با تمام آن اندوه های بی پایان گذشته ، به من فهماندی که لازم نیست خودم تنهایی جلوی هر مشکلی بایستم و برای هرچیزی کمر خم کنم. خدایا راستش میخواهم بگویم یک وقتها فکر میکنم اگر نگذاشته بودی تا اشتباه کنم ، هیچوقت لذت اشک های از سر پشیمانی را نچشیده بودم. بعد ممکن بود هیچوقت با مناجات پشیمانان خمس عشر اشکم نیاید. حتی دیگر بلد نبودم از عمق جانم حس کنم مقابلت ضعیفم و نیاز دارم به بخشایش بزرگ تو. . شاید غیر معمول باشد برای هر ادم دیگری اما ما آدم هایی که همه چیز زندگیمان را در کلمات زندگی میکنیم و میگذرانیم برای مناجات سحرهای رمضانمان هم مینویسیم. نه در پای سجاده،‌ بلکه در مقابلِ کلیدهای لپ تاپمان. اصلا خداجان ممنون که به من کلمه را دادی که برای تو بنویسم. ممنون که به من توان دادی تا تندتند روی این کلیدها فشار دهم و کمی متفاوت تر از بقیه موارد با تو مناجات کنم. اصلا خداجان ممنون که هستی. همین که وجود داری خیالم را تخت میکند. و حتی ممنون که بی آنکه من بگویم هم تا اخرش میمانی...حتی اگر رفیق نیمه راه این راه من باشم...! |سحرِ دهم رمضان المبارک| @be_vaghte_del313
آری، تا ابد 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~ مثل خدیجه پیدا نخواهد شد. • خدیجه در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود، و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصر زمرّدی که در بهشت دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست، بشارت دهم. <(پیامبر صلی الله علیه و آله) بحار الأنوار: ج ‏۴۳، ص ۱۳۱> 👤 زیبای ام‌المومنین از حاج عبدالرضا
هدایت شده از به وقت دل | رحمت نژاد
حضرت خدیجه سلام الله علیها، فعال اقتصادی بود،بصیرت سیاسی داشت،شوهرش رو خودش انتخاب کرد،عمیق‌ترین اثرگذاری رو در ماندگارترین جنبش انسانی گذاشت و مادر تاریخ سازترین دختر بود... ۱۰۰۰سال بعد فمنیسم در غربِ وحشی به مطالبه‌گری اینها رسید و حالا می‌خواد با وقاحت و منت عقب ماندگی خودش رو به زن مسلمان بفروشه !
برایم مادری کن روز محشر.. تو ام المؤمنينی یا خدیجه...🤍
گوشه ای در اعماقِ ما وجود دارد که هرگز باران در آنجا قَطع نمی‌شود!
دو اصل مهم در زندگی ما باید باشه🌱 و بدونیم همین دو مرحله بخشی از مـسـیر پیـشرفـت و بـلوغه : 1⃣•جسارت در بیان عقیده هامون 2⃣•شجاعت در پذیرفتن اشتباهات @be_vaghte_del313
آن لحظه یِ قشنگ دَمِ افطار، آن وقتی که اجازه صادر می شود و من به خیال اینکه شاخ غول شکسته‌ام، پیروزمندانه خُرما را می‌برم دم دهان و زیر لب می‌گویم: اللهم لک صمنا ... و قبول کن از ما ... همان‌وقت یک قَطره گَرم و شور، شرمسارانه از گوشه‌ی چشمم می بارد! به یادِ آن‌هایی که پاره ی جِگر دادند و گفتند: و "قبول کن از ما این اندک را" ... @be_vaghte_del313
ایستاده‌ایم چُنان درختی سرو به پایِ آرمان‌های با عظمتِ انقلاب ایستاده‌ایم ... ~ اولین شهیدِ راهِ قُدس، راهَت ادامه دارد
سرلشکر سلامی: شهید متوسلیان اولین شهید ایرانی فتح قدس است 🔹فرمانده سپاه پاسداران در دیدار نوروزی با خانواده متوسلیان: شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس است و فتح‌های امروز جبهه مقاومت محصول راهی است که او برای آزادی قدس شریف و رهایی مردم مظلوم فلسطین از یوغ سلطه و ستم اشغالگران صهیونیست و حامیان آن‌ها باز کرد. @Farsna - Link
⬅️پیکر حاج احمد متوسلیان در تهران است!! 👤حمید داوودآبادی پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس در صفحه اینستاگرام خود پیرامون بخش های سانسور کتاب راز احمد نوشت: 🔹️هنگام انتشار کتاب"راز احمد"به خواست ناشر محترم(نشر یازهرا(س)چند خطی از بخش انتهایی کتاب(صفحات ۴۳۷ و ۴۳۸)که مربوط به جلسه‌ی نگارنده با سردارشهید حاج قاسم سلیمانی در جمعه شب ۲۴ اسفند ۱۳۹۷ بود،سانسور شد. روز ۱۵ تیر ۱۳۹۹ در برنامه‌ی زنده‌ی"یه روز تازه"شبکه‌ی پنج سیمای جمهوری اسلامی،ناگفته‌های آن جلسه را بازگو کردم. ضمن عرض پوزش خدمت مخاطبین و خوانندگان کتاب راز احمد،متن سانسور شده‌ی گفت‌وگو با سردارشهید قاسم را اینجا آورده‌ام: 🔸گفتم:"من به یک نتیجه‌ی بدی رسیدم که راستش جرات نمی‌کنم جایی بگویم. خیلی‌ها به خاطر این ادعا مرا می‌کوبند." با خنده پرسید:"مگه به چی رسیدی؟" گفتم:"به این رسیدم که جنازه‌ی حاج احمد متوسلیان در تهران است." این را که گفتم،نفس راحتی کشیدم. انگار شده بود عقده و راه نفسم را بسته بود. جرات نمی‌کردم به کسی بگویم!اینجا گفتم و خودم را خلاص کردم. 🔹️حاجی با همان طمانینه گفت: "درسته." با تعجب گفتم: "چی؟ "گفت: "درسته، ولی نه فقط حاج احمد، بلکه پیکر هر چهار نفرشان این جاست." جا خوردم. اصلا منتظر چنین جوابی نبودم. مات و مبهوت از این حرف گفتم:"یعنی پیکر هر ۴ نفرشان در تهران است؟!" 🔸که گفت: "بله. چند وقت پیش یک تبادل با قوات اللبنانیه(فالانژیست‌ها) داشتیم که 4 پیکر را به عنوان 4 ایرانی به ما تحویل دادند.از آن جایی که می‌گفتند آنها را دفن کرده بودند،آوردند." -خب پس چی؟ 🔹حاج قاسم گفت: "هیچی. البته پیکر که می‌گویم نه یک پیکر مثلا انسان کامل.هر کدام یک مشت استخوان هستند که تحویل دادند." به خودم جرات دادم و باپررویی گفتم:"الان کجا هستند؟" 🔺گفت:"فعلا که روی آنها آزمایش کردن و می‌گویند دی.ان.ای آنها نمی‌خواند.ولی هنوز پیکرها هستند." و در ادامه گفت:"قضیه‌ی این چهارنفر دقیقا مثل ماجرای امام موسی صدر است. امام موسی صدر هم شهید شده ولی خانواده‌اش نمی‌خواهند بپذیرند." سوال کردم:"خب چرا شهادت آنها را اعلام نمی‌کنید؟" نگاه متعجبانه‌ای انداخت و گفت:"اول باید یک زمینه‌ای باشد که اعلام کنند.من که نباید اعلام کنم." پ ن : سال ۱۳۹۹ بمنظور ساخت مستندی در خصوص شهید متوسلیان خدمت جناب داود آبادی رسیدیم که اظهارات عجیبی در خصوص پرونده شهید متوسلیان مطرح کردند. برابر اظهارات جناب داود آبادی و بررسی های ما کلیه سوابق مربوط به پرونده این شهدای عزیز در اختیار برادر شهید موسوی بوده که بعد در اختیار رائد فرزند شهید موسوی قرار گرفته و با وجود پی گیری های مختلف بمنظور ساخت مستند هیچ گونه اطلاعاتی از پرونده در اختیار تیم تحقیق قرار نگرفت و حتی ممانعت های جدی برای ساخت آن توسط این افراد صورت گرفت که از ساخت مستند صرفنظر گردید. مصاحبه آقای داود آبادی با خبرگزاری مهر را حتما مطالعه بفرمایید. حقایق جالبی را مطرح می کند. https://www.google.com/amp/s/www.mehrnews.com/amp/4966954/
‌‌سلام به وقت دلی ها؛ سیزده‌تون بھ همراه هرچی غَمہ،به‌در باشھ
من هنوز نمی‌تونم شهادت حاج احمد رو باور کنم. انگار یه گوشه از قلبم به تپشِ قلب حاج احمد توی یه گوشه از این خاک ایمان داره اون روز از نظر من، اون روزیِ که ما فلسطین رو آزاد کردیم و در به در توی زندان‌های صهیونیستی دنبالِ حاج احمدیم💔😭
زخمِ چهل‌ساله‌یِ ما تازه شد... مبارک بزرگ‌مردِ ایستاده‌یِ مقاومت مبارک حاجی
-با فاکتور گرفتن صدای بارون وصدای طبیعت، از نظر من قشنگترین صدا، صدای خنده آدمهاست . . مخصوصا اونایی که با خنده هاشون خنده ات میگیره، مثلا بابا، مامان، داداش ...
تنها آرزوم توی این ماه رمضون اینه: نزدیکتر شدن به تو؛ ای خدای مهربون!
-واقعاً شگفت‌انگیز نیست؟! اینکه میتونیم توی‌ قلبامون‌ باصدای بلند حرف بزنیم و هیچ کس به جز خُدا نمی‌تونه بشنوه؟
علامه محمد باقر مجلسی(رحمت الله علیه) در زاد المعاد فرمودن، امام زمان دعایِ افتتاحُ برای شیعیانش نوشته‌ که هر شب ماه رمضان بخونن فرشته ها می‌شنونُ برای خوانندهٔ دعا استغفار می‌کنن، در این دعا به ویژگیهای حکومتی که شیعیان معتقدند امام مهدی پس از ظهور ایجاد خواهد کرد اشاره شده‌ که این حکومت رو میگن اگ دلتون میخواد فرشته ها براتون استغفار کنن بسم الله ...
آمده ام به شکایت ! از نبودّ مولایم ... از سختی تحمل فتنه هایی که زیر بارش کم آورده ام و یاری گری نمی یابم... آمده ام برای زاری از فقدان ولیّم آخر اینهمه انتظاااار تا به کی؟ . " اَللَّـهُمَّ اِنّا نَشْكوُ اِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَالِهِ، وَغَيْبَةَ وَلِيِّنا، وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا، وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا، "*
خدایا توی این شبای قشنگ ماه رمضون به دعاها و عبادتهای ما برکت بده ! 🤲🏻
امروز همینجوری که به آسمون خیره بودم و چشمم خورد به اون پرنده تو آسِمون، یاد متنی افتادم که خیلی قشنگه: «من پرندگان غمگین زیادی را دیدم که هنوز پرواز میکنند.!» ‏ ••امید یه همچین چیزیِ 🌱
-اگر پروردگارت به تو الهام کرد که استغفار کنی،بدان که می‌خواهد تو را ببخشد.‌‌
هدایت شده از متصل
کوله پشتی گُل گُلی، گوشی و دوربین همیشه و همه جا یارِ من بوده اند! هم پایم بوده اند! از کلاس های حوزه علمیه گرفته تا پوشش های خبری و کلاس هایِ مدرسه! اصلا در خیلی از جلسات من را با این کوله گُل گُلی شناسایی می کنند! یادم است یکبار کسی دنبالم بود و اسمم را نمی دانست! آمده بود حوزه و با تعجب از دوستم پرسیده بود: خانمی که کتانی می پوشد، چادر عربی نگین دار سرش می کند، کوله پُشتی گُل گُلی می اندازد، عینک دودی می زند، دوربین دارد و هندزفری به گوشش است، اسمش چیست؟ از دوستم سوال کردم چرا حالا با تعجب پرسیده بود؟ و دوستم گفته بود: دختر نوجوانی بود و قصد داشت حوزه علمیه ثبت نام کند، از حوزه برایش غول ساخته بودند و گفته بودند طلبه ها در ۱۴۰۰ سالِ پیش مانده اند! وَ حالا آمده تحقیق و دیده نه طلبه ای مثل تو در ۱۴۰۰ سالِ پیش نمانده! بلکه اسپرت و امروزی است و در حوزه کسی کاری به کارش ندارد! خندیده و گفته بودم: آره فاطمه زهرا، پارک بانوان که یادت هست؟ رفته بودم دوچرخه سواری، با چند تا دختر هم‌صحبت شدم، از تحصیلاتم پرسیدند و تا گفتم طلبه ام گفتند جل الخالق! طلبه؟ پارک بانوان؟ دوچرخه سواری؟ فاطمه زهرا بلندتر از من خندیده و گفته بود: آره یادمه، تو یادته؟ یک بار برایم تعریف کردی نشست و کنفرانس خبری که می روی تا می یایی صحبت کنی و خودت را معرفی کنی، بگویی طلبه ای، تعجب می کنند! حتی مسئولین! می گویند طلبه ها هم خبرنگار می‌شوند؟ زده بودم رو شانه فاطمه زهرا و گفته بودم: ببین رفیق، روزی که خواستم چادری بشوم و طلبه، خیلی ها به من خندیدند! حتی خانواده! حتی اقوام! یکی از اقوام آنقدر خوش خیال بود که گفت این نظام نفس های آخرش است و چنج می شود! آن وقت می آیند و می گویند این طلبه ها را تحویل ما بدهید و ما الناز را تحویل می دهیم! آن روز به من گفتند در حوزه حَبسَت می کنند! تا آفتاب و مهتاب و نامحرم تو را نبیند! دوچرخه سواری، کافه گردی، سینما و کوه رفتن هم احتمالا حرام حساب بشود چون شادی ست! یک کفش مشکی پیرِزنانه طور هم باید بپوشی با شلوار مشکی پارچه ای گُشاد که زمین را جارو می کند! اصلا مشکی برای طلبه ها رنگِ عشق است! از صورتت هم فقط نوکِ بینی ات باید بیرون باشد! تَهِ تَهِ شغلت هم این می شود که بنشینی روضه بخوانی و مردم گریه کنند! می خواهی آینده ات را تباه کنی؟ می خواهی زندگی نکنی؟ برو حوزه. در نظامی که چنج بشود طلبه نمی خواهند! دوستان طلبه زیادی داشتم و دیده بودم که با این تعاریف دَم دَستی زمین تا آسمان فرق می‌کنند! طلبه اند و تحصیلات عالی دانشگاهی هم دارند! طلبه اند و شغلشان روضه خوانی و به گریه درآوردن مردم نیست! پُشتِ میز نشین اند! میزِ دانشگاه و حوزه و مدرسه و حتی مجلس! طلبه اند و دورِهمی های دوستانه، کافه گردی و حتی دوچرخه سواری در پارک بانوان دارند! دلم خواست به دریا بزند و تا نظام چنج نشده طلبه بشود... نه جامعه نه حوزه نه هیچ جای دیگر نخواست آنقدری حجاب کند که فقط نوکِ بینی اش بیرون باشد! مشکی نه و صورتی شد رنگِ عشق! صورتی ای که در همه جا از روسری و کیف و کفش گرفته تا حتی لوازم تحریر خودش را کنارِ سیاهیِ چادر نشان می دهد، تَهِ تَهِ شغلم هم روضه خوانی و به گریه درآوردن مردم نشد! البته که من بارها باعث گریه مردم شده ام اما با قلمم! وقتی از شفای یک بیمار مسیحی با دست های امام رضا(ع) گفته ام، وقتی از اربعین و حال و هوایش نوشته ام، وقتی بزرگ مردانی چون شهدا را معرفی کرده ام، وقتی خبرشهادت داده ام، وقتی از جهاد همین طلبه ها در پرستاری، تغسیل و تدفین کرونایی ها گفته ام،از رزمایش کمک های مومنانه در شب های یلدا، عید نوروزوآغازسال تحصیلی نوشته ام. من در حوزه و کلاس هایش حبش نشدم!من پُشت رسمی ترین و حساس ترین نشست ها و کنفرانس های خبری با حضور مسئولین درجه یک استانی و کشوری و چند ده مرد نشسته ام و با افتخار در رابطه با مسائل حوزه زنان و فرهنگ نطق کرده ام و با احسنت و تجلیل و تقدیر رو به رو شده ام، با همان چادر عربی و کوله گُل گُلی و کتانی و دوربین دست دانش آموزانم را بارها گرفته ام و دوچرخه سواری رفته ایم، کافه رفته ایم و جشن تولد گرفته ایم، اندازه یک گونی خوراکی خریده و سینما رفته ایم و عکس های یادگاری گرفته ایم و هشتگ زده ام به وقت چه خوب شد تا نظام چنج نشده با دِلِ دریازده ام طلبه شدم و اینگونه پُر مشغله ... 🧕 الناز رحمت نژاد 🌸|🧕🏻 @Zaneasil
رنجی که دارای معنا باشد از تو انسان بهتری میسازد..🪴