آهای زن خسته ی شالیراز! یکی از همین روزهایی که صبح تا غروبش را با پاهای زبر و خیسخورده، برنج نشا کرده ای و بین کار خودت را رسانده ای خانه و فسنجانت را هم زده ای تا گردویش خوب روغن بیندازد، یکی از همین روزها که خسته ای و خستگی از چشمهایت بیرون زده اما مجبور شده ای آن را ته گلو نگه داری تا مردِ خانه وقتی از سر جاده برمیگردد اوقاتش تلخ نشود، یکی از همین روزها چای را بگذار روی سماور و به اندازه ی همان ده دقیقه ای که برای دم کشیدنش وقت لازم است، بنشین زیر درخت نارنج و چادرت را بکش روی سر و آرامِ آرام، طوری که صدایت از نخهای چادر آن طرفتر نرود، خودت را به گریه بسپار.
بنشین و برای تمام سالهایی که زندگی نکرده ای گریه کن. گریه برای زنها از نان شب هم واجب تر است. گریه برای زنها از مسکن برای آدم میگرنی هم واجب تر است.
زنها باید برای دردهای کوچکِ کوچکِ کوچک هم خودشان را به گریه بسپارند. خودشان را رها کنند و بگذارند گریه آنها را با خودش ببرد به گذشته و آینده و سالهای دورِ زیستنشده.
گریه برای زنهای خانه دار مثل اسباب سفر میماند. مثل ماشین زمان میماند. مثل قالیچه ی سلیمان.
در چند دقیقه آنها را میبرد به هر جایی که دلشان بخواهد. میگذارد خوب همه چیز را تماشا کنند. خوب غصه بخورند. خوب با خودشان و تصویر مثالی خودشان در گذشته و حال و آینده حرف بزنند و ناله کنند و حتی بد و بیراه بگویند. بعد آنها را برمیگرداند به اتاقی که در آن نشسته اند و دستمال کاغذی تعارف میکند.
زنها هم همه چیز را در همان دستمال کاغذی، مچاله میکنند و با خیالی آرامتر برمیگردند به زندگی.
حالا با توام! آهای زن خسته ی چمدان به دست! آهای زن سفر! زن عبور! زن رفتن!
یکی از همین روزهایی که از نوشتن خسته شده ای و هیچ واژه ای را هم پیدا نمینکنی که بتواند احوالت را توصیف کند، یکی از همین روزها که از رفتن خسته شده ای و میخواهی دیگری بار رفتنت را به دوش بکشد، سرت را بگذار روی شانه ی جاده و یک دل سیر گریه کن.
سرت را تکیه بده به شیشه ی ماشین و به جاده ای که از زیر سرت عبور میکند خیره شو... به جاده ای که شانه میشود، اما مدام زیر سرت را خالی میکند.
بعد پا به پای تمام بغضهای گلوگیرت گریه کن.
گریه برای تو از آذوقه ی سفر هم واجب تر است.
گریه برای تویی که مدام مردم را آرام میکنی و روی اشکهایشان سرپوش میگذاری از آذوقه ی سفر هم واجب تر است.
پیامبرها مردم را به فهمیدن سفارش میکردند. من اما تو را به گریه سفارش میکنم. گریه خیلی چیزها را برای آدمی روشن میکند. مثلا" فهمیدنِ همان چیزهایی که گاه با نشستن پشت در مسجد هم نمیتوان فهمید.
آدمی وقتی با خودش تنها میشود خیلی چیزها را میفهمد. خیلی چیزها...
برای فهمیدن همان چیزها هم که شده گاهی لا به لای خنده، به گریه و چشمهای منتظرش فکر کن.
پی نوشت:
غم نویس نیستم، شرحِ حالِ، شرحِ دل ...
به قولِ فاضل نظری، که از بیچارگی
گاهی به حالِ خویش می گریم ...
#بانوطلبه
@be_vaghte_del
دل گران خویش را به خار و خس نمیدهم
محبت حسین را به هیچکس نمیدهم...
#عشقحسینعلیهالسلام
#بانوطلبه
@be_vaghte_del313
در ندبه هاے جمعه
تو را جست و جو می کنم
زیباترین بهانه ے دنیاے من...سلام!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دلمنوایاناالمهدیمیخواد
#بانوطلبه
@be_vaghte_del313
بهبود رو که دیدم بغضم گرفت
دختر جانباز اعصاب و روان گریه میکرد
پدرش عصبی که میشد دیگه کنترلش دست خودش نبود
دختره میگفت کتک خوردن و شکستن وسایل ناراحت کننده نیست
بعدش بابام بهتر که میشه میفهمه مارو زده، میشینه یه گوشه گریه میکنه از پشیمونی و دعا میکنه بمیره...
#پایتخت۶
یک گوشه از عمامه ی مولا کم شد....
علی اکبر معمم شد🍃❤️
#میلاد_شهزاده_علی_اکبر
به وقت دل | رحمت نژاد
یک گوشه از عمامه ی مولا کم شد.... علی اکبر معمم شد🍃❤️ #میلاد_شهزاده_علی_اکبر
مَــــرد
خوب است ڪہ با سنِّ ڪــَم
آقــــــــا باشد🍃
#حضرت_علی_اکبر
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
به وقت دل | رحمت نژاد
یک گوشه از عمامه ی مولا کم شد.... علی اکبر معمم شد🍃❤️ #میلاد_شهزاده_علی_اکبر
مَــــرد
خوب است ڪہ با سنِّ ڪــَم
آقــــــــا باشد🍃
#میلاد_شهزاده_علی_اکبر
جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد
دگر نمیشود اصلا پی گناه بیفتد ...
روزمون مبارک جوان هایِ انقلابی
#میلاد_شهزاده_علی_اکبر
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
آدم نباید قربونِ همچین مامانی بره؟
یه روز جلوتر تولدتُ تبریک بگه ... تا اولین نفری باشه که تبریک گفته ...
حالا که از مهربونیت اشکام سرازیر شده، دلم لرزیده می گم،
ممنووونم مامانم،
رفیقِ روزهایِ بارانیِ من، ممنونم بابتِ تمامِ محبت ها و زحمت هایی که برام کشیدین ...
بابتِ تمامِ شبا و روزایی که اگر خندیدم باهام خندیدین ...
اگر گریه کردم پا به پام گریه کردین ...
ممنونم بِهِم مهربونی، گذشت، عشق، ایثار، صبوری یاد دادین ...
و
معذرت میخوام،
بابتِ روزهایی که خواسته و ناخواسته شاید به دردهاتون دردی اضافه کردم ... بابتِ روزهایی که باعثِ زحمتتون شدم ...
ان شاء الله قابل و لایق باشم، خدایِ مهربون کمکم کنه جوابِ زحماتتون با موفقیت های روزافزونم بدم و سال هایِ سال زیرِ سایه پُر از مِهرتون باشیم.
پی نوشت:
چون مامان عضو کانال هستن، لازم دونستم اینجا از زحماتشون تشکر کنم، معذرت میخوام دوستان🙏
#به_وقت_تولد
#تولدم_مبارک
#بانوطلبه
@be_vaghte_del
روزهاے جوانے دلنشین اند،
دلنشین تر از نگاه لیلے،
خوش آواتر از صداے تیشه فرهاد و
خواستنی ترند از عشق!
جوانے،
روزگار ماندنےترین خاطره هاست
#روزمون_مبارک_جووناے_ڪانال
#بانوطلبه
@be_vaghte_del313
کاروان کاروان شادی میرسد. علی در را مینوازد. در گشوده میشود. نوزاد را به آغوشش میسپارند. میپرسد: نامش چیست؟
و حسین نرم و متواضعانه پاسخ میدهد: اگر هزار فرزند بیابم نام همه را علی خواهم گذاشت.
نسیم بوسه علی نیز بر پیشانی کودک مینشیند.
شگفتا نسیم همه بوسه ها بر پیشانی میوزد!
فرشتگان آمده اند. همهمه بال هایشان سپید در سپید گستره خانه حسین را پوشانده است.🍃
#میلاد_شهزاده_علی_اکبر
#بانوطلبه
@be_vaghte_del313
به وقت دل | رحمت نژاد
کاروان کاروان شادی میرسد. علی در را مینوازد. در گشوده میشود. نوزاد را به آغوشش میسپارند. میپرسد
علی کوچکِ حسین میخندد؛ حسین نیز و همه فرشتگان و آسمانیان لبخند میزنند.
گهواره تکان میخورد.
فطرس آمده است تا به پاس محبتی که از حسین دیده است، گهواره جنبان علی باشد.
دو فرشته بزرگ خدا، جبرئیل و میکائیل که روزگاری لایلایشان نغمه آرامش کودکی حسین بود، در کنار گهواره علی نشسته اند.
این کودک محبوب زمین و آسمان است؛
مثل پیامبر..
آن قدر شبیه پیامبر است که از خاطر جبرئیل یاد های شیرین ۲۳ سال همراهی با پیامبر می گذرد...
مبارک باد ولادت دوباره پیامبر.
خجسته باد ولادت اکبر در ماه پیامبر..
#میلاد_شهزاده_علی_اکبر
#بانوطلبه
@be_vaghte_del313
مهدی جان!
دیدنِ روز ظهورت
آرزوے اکبر است...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#میلاد_شهزاده_علی_اکبر
#بانوطلبه
@be_vaghte_del313
خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم ..
.
.
#شهید_چمران
کاش فرشته اے هم بود و آدم ها را هر کجاے زمانه که خسته می شدند ، بر مے داشت و مے برد وسطِ کودکے هایشان رها مے کرد .
همانجا که اسباب بازے ها کم بود و دلخوشے ها زیاد ،
مشکلات ؛ ساده و کوچک بود و قلب ها بزرگ ...
گلدان ها پر گل بود و خانه ها همیشه بوے صمیمیت و عشق می دادند .
باید فرشته اے باشد که آدم ها را هر زمان که کم آوردند ، بردارد و ببرد به یک عصرِ جمعه ے زمانِ کودکے که بزرگترین اندوه و فاجعه ے دنیا ، تکالیفِ نانوشته شان بود .
#شرح_حال
الم نشرح لک صدرک..
یعنی آنقدر سینه ات را فراخ کرده ایم که صبوری کنی برای تک تک لجوج ها
تک تک قهر کرده ها.. تک تک دور افتاده ها و دلشکسته ها و حتی نا امید ترها..
آنها که غریبی اشان میشود...
شرح صدر یعنی انعطاف رفتار.. یعنی داشتن عطرهای مختلف برای رفتارهای مختلف..
به پیامبر شرح صدر داده شد
یعنی آدمی نیست که ایشان نتواند او را هدایت کند مگر اینکه خودش نخواهد.
امام زمان (عج) قاری بر حق قرآن است..
پس خطاب آیه به قلب ایشان نیز هست...
و او شرح صدری دارد به وسعت عالم.
او حوصله میکند.. صبوری میکند.. آغوشش برای تو باز بوده همیشه
اگر تو
خودت را برای سینه ی شرح شده ی مبارک او تطهیر کنی ..
#تدبر
#بانوطلبه
@be_vaghte_del313
به وقت دل | رحمت نژاد
الم نشرح لک صدرک.. یعنی آنقدر سینه ات را فراخ کرده ایم که صبوری کنی برای تک تک لجوج ها تک تک قهر ک
یاران شتاب کنید...
گویند قافله ای در راه است
که گناهکاران را در آن راهی نیست،
آری گناهکاران را راهی نیست،
اما #پشیمانان را میپذیرند.
شهید سید مرتضی آوینی
@be_vaghte_del313
یه وقتایی
دلِ آدم میگیره
نمیدونه از کجا شروع کنه
یهو از یه جایی حرفش شروع میشه
که اصلا نمیخواد درموردش حرف بزنه
ولی حرفه دیگه میاد
شاید بگید چه ربطی داره
ولی میخوام بگم که
دلم تنگ شده :)
برای صحنِ انقلابش
درددلای روبرو ایوونِ طلاش
شروع کنم براش بگم
از هرجایِ دلم...💔
#یهویی
#خستم
#انقطاع
#دلتنگ
#امامرضایدلم❣
#بانوطلبه
@be_vaghte_del313
روے خـودمـ تـِمِ دیـن و بـنـدگـے نـصـب کـرده ام !
امـا #سـیـسـتـم_عـامـل زنـدگـے ام هـنـوز هـمـان #هـوے_و_هـوس اســت...😔😔
#بانوطلبه
@be_vaghte_del313