💢 همسرم_من_مستاجر_این_عالمم
.
💌 همسرم، من همان اول زندگانیم به شما گفتم که من مستأجر این عالم هستم و معلوم نیست که خانه من در کجاست؟ آیا در کردستان بالای کوه های سر به فلک کشیده است یا در جنوب با آن گرگ های وحشی بجنگم و یا در آن سوی لبنان و یا در فلسطین و قدس عزیز، خلاصه باید مرا ببخشی که همان اول زندگی شما را زجر داده ام ولیکن من مظلومیت شما را به مادرم زهرا(س) خواهم گفت.
.
📷 سردار #شهید یداله کلانتری (#بابلسر) #شهادت : #شلمچه ۴ #بهمن ۱۳۶۵🇮🇷
.
#گردان_حمزه_سیدالشهدا
#هفت_تپه_ی_گمنام
#شادی_روحش_صلوات
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#سردار_شهید
#حمید_باکری
دعا کنید که خداوند #شهادت را نصیب شما کند که در غیر این صورت زمانی فرامیرسد که جنگ تمام میشود و رزمندگان سه دسته میشوند:
۱- دستهای به مخالفت با گذشته خود بر میخیزند و از گذشته خود پشیمان اند.
۲- دستهای راه بی تفاوتی را برمیگزینند و در زندگی مادی غرق میشوند و همه چیز را فراموش میکنند.
۳- دسته سوم به گذشته خود وفادار میمانند و احساس مسئولیت میکنند که از شدت غصهها و مصائب دق خواهند کرد.
پس از خدا بخواهید با وصال #شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جز دسته سوم ماندن سخت و دشوار خواهد بود.
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
آرامش در زندگی
نبودن جدال نیست
بلکه تجربه حضور خداست !
.
📷 💐شهید سید مهدی حسینی (#محمودآباد) #شهادت : ۲۸ #اسفند ۱۳۶۸ #هورالهویزه
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#شهیدانه
#مثل_شهدا
💐شهید_والامقام
💐شاپور_برزگر
یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود، بهش گفتند: با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب.
میگفت: «مگه #حضرت_ابوالفضل_ع با یک دست نجنگید؟ مگه نفرمود : « والله ان قطعتمو یمینی، انی احامی ابدا عن دینی ».
عملیات والفجر۴ مسئول محور بود .
#حمید_باکری بهش مأموریت داده بود گردان #حضرت_ابوالفضل_ع رو از محاصره دشمن نجات بده با عدهای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت .
لحظههای آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود : « مگه مولایم #امام_حسین_ع در لحظه #شهادت آب آشامید که من بیاشامم ؟»
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
#کمیباشهدا باشیم...
#حاجقاسمسلیمانی...
🕊#شهادت نردبان آسمان خداست...
به یاد #شهدا باشیم تا #آسمانی شویم..
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
15.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽فیلم کمتر دیده شده از شهیدان حاج حسین خرازی و حاج احمد کاظمی در عملیات والفجر هشت
#شهادت❤️
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🕊#شهید_مدافع_حرم
🍃#شهیدحسینعطری
شهیدی که با زبان روزه به شهادت رسید
🌀به روایت: دوست شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی در پایگاه مسجد فعالیت می کرد
در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه بر می گشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکشو کلاه و لباس زمستانی می فروخت
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمامِ وسایلِ او را خرید تا او مجبور نباشد در آن سرما کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند
بعد از انجام اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود
بعدا فهمیدم که وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود ..
🦋#شهادت: ۹۲/۳/۱۴
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
💐🌴🌼❤️🌼🌴💐
#ازدواج_شهدایی
#سردار_شهید
#علی_تجلایی
قبل از شروع مراسم عقد ، #علی_آقا نگاهی به من کرد و گفت :
شنیدم که عروس هرچه از خدا بخواهد ، اجابتش حتمی است .
گفتم ، چه آرزویی داری؟
درحالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود ، گفت : اگرعلاقهای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم #شهادت بخواهید .
از این جمله تنم لرزید.
چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود.
سعی کردم طفره بروم ؛ اما #علی_آقا قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم ، ناچار قبول کردم .
هنگام جاری شدن خطبه عقد هم برای خودم و هم برای #علی طلب #شهادت کردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشک نگاهم را به #علی دوختم ؛
آثار خوشحالی در چهرهاش آشکار بود.
مراسم ازدواج ما در حضور #شهید_آیت_الله_مدنی و تعدادی از برادران #پاسدار برگزار شد.
نمیدانم این چه رازی است که همه #پاسداران این مراسم و #علی_آقا و #آیت_الله_مدنی همه به فیض #شهادت نائل شدند ...
راوی:
همسر_شهید
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهدا
#حجاب
#شهیده_والامقام
#زینب_کمایی
#شهیده_زینب_کمایی در خرداد ماه سال 1346 در شهر آبادان به دنیا آمد .
با شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 #زینب به همراه خانواده مجبور به ترک شهر و دیار کودکی اش شد و به اصفهان آمدند و در شاهین شهر اصفهان ساکن شدند .
به دلیل فعالیت های مستمر #زینب و تلاش های بی وقفه اش جهت تغییر وضعیت فرهنگی شاهین شهر ، پس از گذشت شش ماه از حضورش در این شهر هدف سازمان منافقین قرار گرفت و درشب اول فروردین سال 1361 در راه بازگشت از مسجد تا خانه توسط اعضای این گروه ربوده و به #شهادت رسید و #پیکر_پاکش پس از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید .
از خصوصیات #زینب هر چی بگم کم گفتم ولی چند تا خصوصیتش را ذکر می کنم :
حفظ کامل #حجاب و تأکید بسیار بر این امر که آخرش هم با همین #حجابش توسط منافقین به #شهادت رسید .
#نماز اول وقت با تمام آداب
انجام کامل #واجبات و ترک محرمات
#زینب به جز #واجبات ، به انجام مستحبات هم اهمیت می داد .
مهربانی او زبانزد عام و خاص بود .
#جاذبه بسیار بالائی داشت و همه تلاشش بر این بود که بتواند جوانان و نوجوانان عزیز را به سوی اسلام و قرآن راهنمائی کند .
و ... و ... و ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🔰شهیدی که پس از #شهادت کارنامه دخترش را #امضا کرد.
شهید سیدمجتبی صالحی خوانساری🕊
شهادت ۶۲/۱۱/۳۰ کردستان
🔵راوی : دختر شهید
آخرین روزهای سال ۶۲ بود که خبر شهادت پدرم به ما رسید.بعد از یک هفته عزاداری، مادرم با بستگانش برای برگزاری مراسم یاد بود به زادگاه پدرم ، شهرستان خوانسار رفتند.
من هم بعد از هفت روز به مدرسه رفتم. همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: والدین باید #امضاء کنند.
آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید کارنامه مرا امضاء کند به خواب رفتم.
پدرم را در خواب دیدم که مثل همیشه خندان و پر نشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت زهرا آن #کارنامه را بیاور تا امضاء کنم. گفتم کدام کارنامه؟ گفت: همان کارنامه ای که امروز در مدرسه به تو دادند. کارنامه را به او دادم و پدر شروع کرد به نوشتن
فردا صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم از خواب دیشب چیزی یادم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می کردم، ناگهان چشمم به آن کارنامه افتاد. باورم نمی شد. اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات کارنامه دست خط پدرم بود که با رنگ قرمز نوشته بود:
"این جانب نظارت دارم سید مجتبی
صالحی و امضاء کرده بود.
برای اینکه شبهه ای پیش نیاید امضا و نوشته کارنامه توسط علما و اداره آگاهی مورد تایید قرار گرفته و به رویت امام خمینی می رسد و نسخه آن در موزه شهداء تهران در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد.
📙برگرفته از کتاب آخرین نامه اثر گروه شهید هادی
╭🦋
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهدا_و_حجاب
#شهیده_والامقام
#زینب_کمایی
زینب ( میترا ) کمایی در 8 خرداد ماه سال 1346 هنگام اذان مغرب در شهر آبادان دیده به جهان گشود. او قبل از انقلاب نه تنها نماز و روزه اش ترک نمی شد، بلکه در میان خانواده و دوستانش به رعایت حجاب مشهور بود.
پس از پیروزی انقلاب، فعالیت های زینب به شکل مستمر آغاز شد. او علاوه بر شرکت در کلاس های مختلف عقیدتی، اخلاقی و دوره های نظام بسیج، در اکثر فعالیت های انجمن اسلامی مدرسه به طور فعال شرکت می کرد.
زینب مبارزات وسیع خود را علیه بد حجابی و ضدانقلاب آغاز کرد. با شروع جنگ تحمیلی به اصرار خانواده مجبور به ترک آبادان شد. درتابستان 1360 پدرش در شاهین شهر اصفهان خانه ای خرید و خانواده را به آنجا برد. در اسفند ماه سال 1360 برای خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد رفت.
آن نماز آخرین نماز زینب 14 ساله بود . وقتی از مسجد بر می گشت منافقان آن را با چادرش خفه کردند و به #شهادت رساندند . خانواده او بعد از 2 روز جنازه اش را پیدا کردند. پزشک قانونی اعلام کرده بود که او به خاطر جثه ضعیفش با همان فشار اول به #شهادت رسیده است. پیکر او را با 360 #شهید عملیات فتح المبین در گلستان #شهدای اصفهان به خاک سپردند.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
╭🦋🇮🇷
╰┈➤🌹@be_yad_shohadaa🌹