eitaa logo
بداهه های #روح _الله_عمران
96 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میان آن همه شب... ماه را صدا می زد چه ماه... آنکه به گودال ... دست و پا می زد😭 . ◾️
چگونه با تو بگویم که سینه لبریز ست همیشه شام غریبان همیشه پاییز ست . ◾️
هر کجا را نگاه می کردی آتش و گُرگ و دود و غوغا بود دختری می دوید و دنبالش سرِ یک گوشواره دعوا بود زیر لبهاش می خواند ◾️
چه داغ ها که نشسته ست کنج مصراعی می رود و ست می ماند ◾️
نیمه ی شب شده اما چه به روزم آورد داغ آن نیزه که بر حنجر اربابم خورد!
خودش رسید و خودش پای نیزه ها رفت و یکی یکی ز تنش نیزه را جدا می کرد خودش به دست خودش حنجر برادر را گرفت و باز به لبها خدا خدا می کرد .
سر زلف او را گرفته به دستی که دیگر ببرّد سرِ نیمه جانش . آمد و دست بر زلف او را به تیغی قلم کرد و دیگر ... توانش... "ثوابش به روح بلند تو !" سم اسب و یک طفل؟! آه استخوانش
آتش آن نیست که بر خرمن پروانه زدند آتش آن ست که بر خرمن جانم زده ای
ما شاعران حضرت ارباب ... بی کَسیم هر جا که روضه ای .. عَلمی بود می رسیم از این و آن که هیچ نگیریم ذره ای الفخر عندنا که به پیش شما خَسیم .
چه حس و حال قشنگی بگو خدا را شکر همینکه گاه به گاهی می گویی
نیامدی کمرم را نخواه "تا" بشود . بیا که دست تو باید مرا عصا بشود .
Alamdar (19).mp3
1.56M
نجوای عارفانه و سوزناک شهید سید مجتبی علمدار