#خاطرات_شهید
●کارهای اعزامش جور نمی شد، احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش می کنند از این موضوع خیلی ناراحت بود، یکبار گفت: دیگر به هیچ کس برای رفتن به سوریه رو نمی زنم.
● آن روز وقتی به حرم حضرت رضا (ع) وارد شدیم حال عجیبی داشت. چشم هایش برق خاصی داشت. وارد صحن که شدیم رو به حرم سلام داد، تا پنجره فولاد گریه کنان با حالت تند راه می رفت، خودش را چسباند به پنجره فولاد، از قسمت خانم ها می دیدمش که زار می زد و می گفت: ببین آقا دیگه سرگردون شدم، برای دفاع از حرم آواره ی شهرها شدم، رسوا شدم، تو مزار شهدا انگشت نما شدم.
●طاقت نیاوردم رفتم داخل حرم، دلم خیلی برایش سوخت، یک زیارت نامه از طرف خودم برایش خواندم. آمدم داخل صحن دیدم کمی آرام شده است.
●نشسته بود رو به روی پنجره فولاد، نزدیکش شدم بهم لبخند زد، تعجب کردم، گفت: حاجتم را گرفتم تا ماه دیگر اعزام می شوم، شک نکن. محکم شده بود. گفت: امام رضا (ع) پارتی ام شد. درست ماه بعد اعزام شد همانطور که امام رضا (ع) بهش گفته بود.
✍به روایت همرزم شهید
#شهید_حسین_محرابی
#سالروز_شهادت🌷
#سنگرشهدا
●ولادت : ۱۳۵۶/۶/۳۰ نیشابور
●شهادت : ۱۳۹۵/۹/۱۰ حلب
@bedonimarz
@bedonimarz
#خاطرات_شهید
●روز قبل از عملیات بازگشایی جاده سر دشت – بانه، انبار تنباکو توقف کرده بودیم قرار شد فردا ساعت دوازده عملیات داشته باشیم.
●وقتی صبح داخل حیاط شدم، با تعجب دیدم سیدرضا یخ های حوض را شکسته و در حال غسل کردن است. گفتم: «تو این سرما چیکار میکنی؟»لبخندی زد و گفت: «غسل شهادت.»
●وسوسه شدم. من هم غسل کردم. دندونهام از سرما به هم می خورد. عازم عملیات شدیم. او شهید شد و من سالم برگشتم.
✍ به روایت سیدمهدی هراتیان
#شهید_سیدرضا_ترابی
#سالروز_شهادت🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
مرحوم پدرم می گفت که سنی که حاج آقا مصطفی دارد با وزن علمی فعلیشان نسبت به سید (حضرت امام) وزینتر است .
گفتند که حاج آقا مصطفی فعلیتش الان از سن امام که در این سن بود بهتر است. ایشان میگفت که اگر آقا مصطفی بماند، یک اثر عظیمی در جهان اسلام میگذارد.
چون کمتر کسی است که هم در فلسفه، هم در عرفان، هم در فقه، هم در اصول، هم در تفسیر، هم در رجال، هم در ادبیات، هم در شعر، هم در تاریخ سرآمد باشد. در حافظه، خدای حافظه بود. اصلاً مجموعهای عجیب بود. کم میشود کسی در این سن باشد و این مقدار اطلاعات علوم مختلف را داشته باشد. لذا وقتی با بزرگان بحث میکرد معمولاً همه را مغلوب میکرد. بیان بسیار خوب، حافظه فوقالعاده، و استعداد عجیب و غریبی داشت.
✍راوی:آیت اللّٰه سیدمحمدموسوی بجنوردی
#شهید_آیت_اللّٰه_سیدمصطفی_خمینی
#سالروز_ولادت 🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مداحی کمتر شنیده شده از شهیدسید مجتبی علمدار ، بسیجی و پاسدار جنگ دفاع مقدس
شنیدن این صوت با صدای این شهید
حس دیگهای داره...
#شهید_سیدمجتبی_علمدار 🌷
ولادت : ۱۳۴۵/۱۰/۱۱ ساری
شهادت : ۱۳۷۵/۱۰/۱۱ عوارض ناشی از شیمیایی
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
💠جوان ایرانی، پایه گذار حشدالشعبی عراق
این دلاور ایرانی را باید مبدع فرهنگ بسیجی در میان عراقی ها نامید. همان چیزی که اکنون به عنوان حشد الشعبی در میان عراقی ها نام گرفته و یکی از قدرتمندترین تشکیلات های نظامی مردمی منطقه است.
این جوانِ بهبهانی، هنگامی که فرماندهی «تیپ 9 بدر» را پذیرفت، با همراهی مجاهدین عراقیِ مقلد امام امت، گردان های توابین و احرار را نیز از میان اسیران عراقی تشکیل و "لشکر قهرمانِ ۹ بدر" را بنا نهاد.
عملیات های بسیاری شاهد جانفشانیِ رزمندگان لشکر ۹ بدر در جبهه حق علیه باطل در دفاع مقدس بود و حالا بسیاری از تربیت شدگان این فرمانده، امروز به یاد او سازمان بدر را در عراق، پایه گذاری کرده اند. شهید گرانقدر ابومهدی المهندس از جمله شاگردان این شهید و معاون ایشان در لشکر بدر بود.
📎پ ن: ۲۸ دیماه ۱۳۶۵
سالروز شهادت سرلشکر شهید اسماعیل دقایقی گرامی باد.
#شهید_اسماعیل_دقایقی🌷
#عملیات_کربلای_پنج
#شلمچه
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
اینم کانالی که تعداد اعضاش کمه ولی اعضا را به سود و منفعت کلان میرسونه
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📚#تفحص_شهدا
🌸شهیدی که بعد از تفحص جنازه اش سالم بود و از پهلویش خون تازه می ریخت...🌸
#شهیدمحمد_اسلامی_نسب
عملیات کربلای 4 به اتمام رسیده بود...
اطلاع یافتیم که دشمن تعدادی از شهدا را در زیر خاک های گرم و سوزان شلمچه دفن کرده است...
جمعی از اسرای عراقی را برای تفحص از جسد این عزیزان در منطقه نگه داشتیم...
مدتی را به جستجو پرداختند، اما اثری نیافتند...
نا امیدانه دست از تلاش برداشتند و آستین به عرق خیس کردند...
در راه رفتن به اردوگاه بودند که ناگهان فریاد یکی از آنها به هوا خواست و مفهوم کلام عربی اش این بود که من جای دفن شهدا را به خاطر آوردم، برویم تا نشانتان بدهم...
برادران را به پای تپه ای برد که پرچم عراق بر روی آن نقاشی شده بود ...
زمین را حفر کردند و اجساد را بیرون آوردند...
از قبل به مسئول تعاون لشکر تأکید کرده بودیم که اگر جسد شهید اسلامی نسب پیدا شد به ما اطلاع بدهد...
همین طور هم شد...
سریعاً خودمان را به معراج شهدا رساندیم، حیرت و شگفتی غیر قابل وصفی بر چهره هایمان گل انداخت وقتی آن پیکر مجروح را تازه و معطر دیدم...
خدایا! خیلی عجیب بود...
جنازه بعثی ها که یکی دو روز از آن می گذشت بوی تعفنش بلند می شد اما شهید ما هنوز بعد از سه ماه پیکرش سالم بود...
بعد از سه ماه و هشت روز که شهید اسلامی نسب را برای خاکسپاری آورده بودند پهلوی این شهید شکافته بود و خون تازه بیرون می آمد...
به اين شهيد به دليل آنكه علاقه بسيار زياد به معنای واقعی به حضرت زهرا(س) داشت دوستانش بهش ميگفتند سردار زهرايی...
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
~🕊
#دست_نوشتھ_شھید📝
[⚘ما اگࢪ ؏ـاشـق جبھھ بودیم،
بھ خاطࢪ صفاۍ بچھ هایے بود ڪھ لذت هاۍ مادۍ ࢪا فࢪاموش ڪࢪدند و اکنون ما نیز چون شـماییم.
وقتے دࢪ خون خویش غلتیدیم و چشـم از دنیا بسـتیم،
فڪࢪ مےڪࢪدیم ڪھ دیگࢪ همھ چیز تمام شـد
اما این گونھ نشـد.
دࢪدهاۍ شـما دࢪ فࢪاق ما،
دݪ ما ࢪا بیشـترࢪآتش مےزند💔.
دࢪسـت اسـت ڪھ ما بھ هࢪ چھ مےڪنید، آگاهیم؛
اما این بݪاۍبزرگے بود
ڪھ اێ ڪاش نصیب ما نمےشـد.🥀]
[⚘وقتے شـما از این و آن طعنھ مےخوࢪید
و ݪاجࢪم بھ گوشھ اتاق پناھ مےبࢪید
و با عڪس های ما سخن مےگویید
و اشڪ مےࢪیزید،
بھ خدا قسـم اینجا ڪࢪبلا مےشـود
و بࢪای هࢪ یڪ از غم هاۍ دݪتان
اینجا تمام شـھیدان زاࢪ مےزنند..💔🥀]
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
چه لبخندی زدی وقتِ گذشتن
عجب آسودهای هنگام رفتن . . .
📎پ ن : شهادت : 21 بهمن 64 فاو ؛ عملیات والفجر هشت
#شهید_محمدرضا_حقیقی
#سالروز_شهادت🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#خاطرات_شهید
▫️هستند کسانی که استعداد دارند اما جرأت #جبهه رفتن ندارند آن ها بروند دانشگاه ما میرویم...
با شروع جنگ تحمیلی از همان روزهای اول جنگ لباس رزم برتن ڪرد وقتی گفت میخواهـد به جبهه برود همه گفتند تو استعداد زیادی داری حیف است بروی در این بیابانها خرج شوی...
#محمدرضا در جوابشان گفته بود: "کسی ڪہ این استعداد را به من داده، خیـلی راحت و در یڪ چشم برهـم زدن می توانـد آن را از من بگیرد جوری ڪہ دیگر حتی اسم خـودم هم یادم برود؛ هستند کسانی که استعداد دارند اما جرأت جبهه رفتن ندارند، آنها بروند دانشگاه، ما می رویـم جبـهه..."
همیشه می گفت: جنـگ در رأس همه امور مـا است...
📎پ ن :
این شهید عزیز پس از چند روز نگهداری در سردخانہ بہ اهواز منتقل شد تا در بهشت آباد این شهر بہ خاڪ سپرده شود، نڪتہ عجیبی ڪہ درباره این شهید زبانزد است لبخند زیبایے است ڪہ چند روز پس از شهادت و بہ هنگام تدفین بر لبان این عزیز نقش بست.
#شهید_محمدرضا_حقیقی 🌷
شهادت: عملیات والفجر ۸
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#روز_مهندس
به یاد نابغهی مهندسی سپاه
که با مهندسی جنگ ؛ مسیر بهشت را
برای رزمندگان دفاع مقدس هموار کرد ...
📎پ ن :فرمانده قرارگاه صراط المسقیم
#شهید_مهندس_سیدمحسن_صفوی🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#خاطرات_شهید
●خبردار شد که دوستش نیازمند پول هست ،
رفت و تموم پسانداز هفت سالهی خودش رو بخشید بهش ، بی منت...
☝️شبیه شهدا رفتار کنیم ؛ سخت نیست...
#خاطرات_شهدا
●شهیدحسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید مى شوم. گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب داری؟! گفت: نه، ولی مطمئنم.
●چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که اسمهایشهدا را مى نويسد. تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید.
●به من رسید، گفت: حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مى شود. تا این در ذهنم آمد زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم. اما دیگر وابستگی ندارم. اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم....!
✍به روایت سردارشهیداحمدکاظمی
#خاطرات_شهدا
●حاج حسين رزمنده ها را عاشقانه دوست داشت و گاه اين عشق را جوری نشان میداد كه انسان حيران میشد.
یک شب تانک ها را آماده كرده بوديم و منتظر دستـور حرکت بوديم. من نشسته بودم كنار برجک و حواسم به پیرامونمان بود و تحرکاتی كه گاه بچهها داشتند. یک وقت ديدم یک نفر بين تانک ها راه میرود و با سرنشینان، گفت و گوهای كوتاه میكند.
●کنجکاو شدم ببينم كيست !! مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنار تانكی كه مـن نشسته بودم رويش. همين كه خواستم از جايم تكان بخورم، دو دستی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيد! گفت: به خدا سپردمتون!!
تا صدایش را شنيدم، نفسم بريد
گفتم: حاج حسين گفت: هيس؛ صدات در نياد ! و رفت سراغ تانک بعدی.....
📎فرماندهٔ دلاور لشگر ۱۴ امام حسین(ع)
#سردارشهید_حسین_خرازی🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۶/۶/۱ اصفهان
●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۸ شلمچه ، عملیات کربلای۵
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
‼️ وقتی بزنبهادر محلّه، سید پابرهنهی جبههها شد!
آقـا حمیـد قصه ی مـا، جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد ،
لات هـای محله کلی ازش حساب
می بردنـد .
خلاصه بزن بهادری بود بـرای خودش.
یـه روز مادر ایـن آقـا حمید ، ایـشون رو از خونه بیرون انـداخـت و گـفت :
بـرو دیگـه پـسر ِمـن نیستـی ،خستـه شـدم از بـس جـواب ِکـاراتـو دادم ...
همه ی همسایه هـا هـم از دستش کلافـه شـده بودنـد ...
تا اینکه برادرش شهید شد و حمید تحت تاثیر پیکر برادر ...
روزی از روزهـا یـک راننـده ی کـامیون
بهش می گه حمیـد تـو نمی خـوای آدم شی ؟؟! بیـا بـا من بریم جبهه، حمیـد میگه اونجـا من رو راه نمیدن با این
سابقه، راننده به حمید می گه تو بیا و ناراحت نباش ...
🔹سید حمید مـا مدتی بعد بر میگرده رفسنجـان ،اولین جـا هم میره پیش دوستـاش کـه سر کوچه بودن !!
می گه بچه هـا من دارم میرم جبهه !!
شماها هم بیائیـد!! می گه بچـه هـا خاک بر سر من و شماهـا ؛ پاشیم بریم
ناموسمـون در خطـره...!
اومد خونـه از مادر حلالیـت طلبیـد و خداحافظی کرد و رفـت ...
🔹بـه جبهـه کـه رسید کفشاشـو داد به یکی ، و دیگـه تو جبهه کسی
اونـو با کفش نـدیـد ، می گفت :
اینجا جایی که خون شهدامـون ریخته شده ؛ حرمت داره ... و معروف شــد به
"سید پا برهنه"
اونقدر مونـد تـا آخـر با شهید همت دو تایی سـوار موتـور ،
هدف قرار گرفتن و رفتن پیش
سید الشهداء..
📎آخرین مسئولیت : مسئول اطلاعات و عملیات قرارگاه کربلا
#شهید_سیدحمید_میرافضلی
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
✍ راوی: حاج حسین یکتا
مادرها به بچه هاتون بگین قهرمان مملکت و کشورمون مادریه که در طی پنج سال هم مادر شهیدان شد و هم همسر شهید و آخرشم خودش شهید شد !!!
قهرمان اونی نیست که دین و مملکت و خانواده و حجابش را فروخت و رفت اونور آب با بودجه و هزینه ضد انقلاب و منافقین داره بی حیایی و بی ناموسی رو ترویج میکنه....
#شهیداحمدتلخابی
#شهیدابوالقاسم_تلخابی
#شهیدعلی_تلخابی
#شهیده_کبری_تلخابی🌷
📎پ ن : سال و محل شهادت
▫️مادر مکه سال ۶۶
▫️پدر فاو سال ۶۴
▫️ ابوالقاسم «فرزند» سال۶۳ بدر
▫️احمد «فرزند» سال ۶۱ فکه
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
◾️ قلههای مقدس ظهور
▪️ سپهبد قاسم سلیمانی: من معتقد هستم امام زمان (عج) كه ظهور بكنند، حكومتی که ايجاد ميكنند، قلّهی آن حکومت، آن دورهای خواهد بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد... مهرماه۱۳۹۵
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#خاطرات_شهید
🔹جانش رهبر و ولایت بود. در صورتی که لبخند روی لبهای آقا دیده میشد میخندید و میگفت: جانم به فدایت. هیچگاه از نماز و قرآن به وقت خود نمیگذشت و آن را به تاخیر نمیانداخت و همیشه در مسجد محل اذان میگفت و قرآن میخواند.
🔸صدایش بسیار دلنشین و دلگرم بود و هر چند وقت یکبار صدای خود را در اذان گفتن تغییر میداد و میگفت: عزیزم این سبک که اذان میگویم چگونه است. قبل از رفتن به سوریه نیز در آخرین نماز جماعتی که با همکارانش برپا شد، اذان میگوید و به همکاران خود سفارش میکند که فیلم مرا گرفته و صدایم را ضبط کنید که این آخرین اذان و قرآنی است که برایتان میخوانم.
🔹همرزم ایشان میگفت: وقتی برای زیارت به حرم رفتیم او بعد از زیارت با تمام وجودش از حضرت زینب(س) خواست که مرگ او را شهادت قرار دهد. تا اینکه صبح جمعه 13 فروردین 95 ابتدا غسل جمعه و سپس غسل شهادت را انجام میدهد و در عصر جمعه به آرزویش که شهادت بود، رسید.
#شهید_مدافع_حرم_محسن_الهی
#شهدای_فارس
#سالروز_شهادت🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🌷هر ۲۰ سال شهادت یک سپهبد در جمهوری اسلامی
●شهید سپهبد قرنی که در سوم اردیبهشت سال ۵۸ به دست گروهک #فرقان به شهادت رسید و اولین شهید ترور در انقلاب اسلامی محسوب می گردد. شخصیتی بود که نه تنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت
●بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرحهایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح میشد که در پشت این قضیه دست آمریکا بود به ارتش هویت داد و به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و او را به شهادت رساندند و بعد از ایشان در سال ۷۸ شهید سپهبد صیاد شیرازی و بیست سال بعد در سال ۹۸ سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیدهاند.
📎روحشان شاد یادشان گرامیباد🌷
#شهید_سپهبد_محمدولی_قرنی
#سالروز_شهادت 🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
نذر دیدارش ؛
فراوان روزهها دارم به دل
ربنّــا سر داده شد
خرمای افطارم ڪجاست؟
#شهید_مهدی_باکری🌷
#لحظات_سبز_افطار
#التماس_دعا
#سنگرشهدا
#سلام_شـهید
عزم، جزم ڪردی
براے نابودیِ
إسرائیل..
و امـروز،
جاے تو خالے هست؛
وقتے #کار_دستی_هایت،
خواب از چشم خصم ربوده!
#سردار_شـهید_حسن_طهرانے_مقدم
#پدر_موشڪے_ایران🌷
#القدس_أقرب
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
تازه داماد بود و قرار بود
مراسم عروسیاش برگزار شود
خودش در سـوریه بود؛
به خانواده گفت:
کارت مراسم را پخش کنند ...
وعده داد که خودش را میرساند!
خانواده هم کارتهای عروسیاش را
پخش کردند. راست می گفت؛
خودش را رساند, اما چگونه ...!
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_امیر_سیاوشی🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonemarz
@bedonemarz
#خاطرات_شهید
●می دانستم که حسین شهید شده است. محمدرضا که تازه از اندیمشک به خانه آمده بود به من گفت: مادر، می خواهم شما را به معراج شهدا ببرم تا پیکر حسین را ببینید. با هم رفتیم. در آنجا به طوری که اشک در چشمانم حلقه زده بود، صورت حسین را بوسیدم.
●کنار قبری که حسین را به خاک سپردیم، قبر خالی بود. محمد رضا با دست به آن اشاره کرد و گفت: چند روز دیگر شهیدش می آید. در همان مراسم، از همه دوستان و آشنایان حلالیت طلبید و هنگام رفتن به من گفت: مادر مرا حلال می کنی؟ گفتم: تو به من بدی نکرده ای که بخواهم حلالت کنم. گفت: نه، این طوری نمی شود، بگو از صمیم قلب حلالت می کنم. من هم گفتم:
حلال ِ حلال.
●چند روز بعد، شهید آن قبر را آوردند. خودش بود؛ محمد رضا را همانجا به خاک سپردیم.
✍روای: مادر شهید
📎پ ن :شهیدسیدمحمدرضا دستواره قائم مقام لشکر۲۷محمدرسول الله «ص»
#سنگرشهدا
#شهید_محمدحسین_دستواره🌷
🇮🇷بدون مرز
@bedonemarz
@bedonemarz
#مقام_معظم_رهبری:
شہيدمحمود کاوه جزءعناصر کم نظیری بود
که من او را در صدد خودسازی یافتم.حقیقتا اهل خودسازی بود.
هم خودسازی معنوی، اخلاقی وتقوائی و هم خودسازی رزمی.
#شهید_محمود_کاوه
#سالروزشهادت🌷
#سنگرشهدا
@bedonemarz
@bedonemarz
#شهیدی_که_مریدابراهیم_هادی_بود
● داوود عابدی که یکی از یلان گردان میثم بود، با صدای رسا و قشنگی روضه میخواند و با لهجه اصیل تهرانی و بسیار تو دلی دعا میکرد. بچهها به داوود میگفتن: «داوود غزلی».
● او یک بار هم ابرام هادی را زیارت نکرده اما مریدش شده بود. هر وقت مرا میدید، از پهلوانی و مرام و مسلک ابرام میپرسید. میخواست مثل ابرام داش بشود. گیوه ی نوک تیز میپوشید. شلوار کردی تن میکرد و کلاه کف سری میگذاشت. این جوری، بسیار خوش رخ تر میشد.
●داوود، یک تسبیح سندلوس اعلا داشت که هر روز صبح، با یک تکه چوب مخصوص بهش روغن میزد تا شفاف و براق بماند. داوود از عملیات والفجر چهار به گردان میثم آمد و من هر وقت او را میدیدم، این تسبیح سندلوس دستش بود.
#شهید_داوود_عابدی
#مرید_شهید_ابراهیم_هادی🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonemarz
@bedonemarz
چند سالیست
ڪہ همه خواب وخوراڪم شده تو
خنده و گریہ و این #دلخوشےهایم همه تـو
چشم را وا بڪنم
روے تورا مےنگرم
#کلّهم آنچه ببینم و بگویم
همه تـو..
#شهید_حمید_طباطبایی_مهر🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonemarz
@bedonemarz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰امروز جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۶۱
پنج روز است که در #محاصره هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های #کانال_کمیل بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است.
امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود..
ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان #حضرت_زهرا سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند.
در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند.
نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭
کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به #قتل_عام بچه های باقی مانده کمیل و حنظله
بچه های کمیل و حنظله همراه با راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهرهای مختلف ایران داشتند حماسه دیگری رقم می زدند.
ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد :
ابراهیم شهید شد...😭😭😭
#شهید_ابراهیم_هادی
#علمدار_کمیل
#شهید_گمنام
#رفیق_شهیدم❤️
#سالروز_شهادت🌷
#سنگرشهدا
🇮🇷بدون مرز
@bedonemarz
@bedonemarz