#یادداشت: نگاهی به یارکشی های قفقازی ها
با گذشت چند هفته از تنش مرزی فیمابین دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان در خط مرزی تووز-تاووش و سرد شدن فضای ملتهب هر دو کشور، مقامات دو حزب حاکم در ایروان و باکو در حال ترسیم یک نقشه راه برای ماههای پیش رو از طریق تقویت مناسبات خارجی خود هستند که سکوت معنا دار جمهوری اسلامی ایران در نوع خود قابل توجه است.
به دنبال استقلال دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سالهای نخستین دهه ۹۰ میلادی، تنش های سابق بین دو کشور، وجه بین المللی به خود گرفت و با ورود کشورهای خارجی به عرصه دیپلماتیک حل و فصل مناقشات بین باکو و ایروان، مساله برخورد منافع میان سه بازیگر اصلی حوزه قفقاز، یعنی ایران ، ترکیه و روسیه مطرح گردید که البته ردپاهای کمرنگ تری از عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و ایالات متحده امریکا نیز در وقایع آن دوران قابل مشاهده بود. سیر تعامل جریانهای مختلف سیاسی در بحران قره باغ که تاثیر مستقیمی هم بر شکل گیری ساختار سیاسی دو کشور نهاد، نهایتا موضع هر دو کشور ایران و ترکیه را در عرصه سیاست قفقاز تضعیف کرد و به پررنگ شدن نقش روسیه انجامید.
در طی هفته های گذشته، انتشار خبر برگزاری رزمایش مشترک بین نیروهای ارمنستان و روسیه و همچنین فیمابین نیروهای جمهوری آذربایجان و ترکیه، واکنش های ضد و نقیضی در فضای رسانه ای ایران به دنبال داشت که در این نوشتار، تلاش بر ارایه یک تحلیل جامع با تکیه بر وضعیت سیاسی هر دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان است.
اگرچه ملی گرایان آذربایجانی همواره روسیه را به عنوان حامی مطلق العنان ارمنستان قلمداد کرده و مسکو را در جایگاه دشمن به شمار آورده اند لکن مقامات مسکو در طی سالهای اخیر نشان داده اند که نسبت به توسعه روابط خود با باکو بی میل نیستند. باید اذعان نمود که جمهوری آذربایجان علاوه بر جمعیت و مبادلات تجاری بیشتر نسبت به همسایه غربی خود، از ظرفیت های بسیاری از جمله تاثیرگذاری و تاثیرپذیری با مسلمانان روسیه برخوردار است و این کشور در دوران پس از استقلال نیز همچنان از نظر اقتصادی به مسکو وابسته است لذا می توان اظهارات «ایاز مطلب اف» رئیس جمهور پیشین آذربایجان مبنی بر اینکه راه حل مناقشه قره باغ در بهبود روابط با روسیه است را تا حدود صحیح دانست اما باید اعتراف نمود، همچنان غبار ترس از روسیه بر بدنه جامعه جمهوری آذربایجان باقیست.
انتشار خبر برگزاری رزمایش مشترک بین نیروهای ارمنستان و روسیه در فضای سیاسی جمهوری آذربایجان، بار دیگر این ترس را در میان توده های مردم گستراند اما پس از گذشت چند روز، مشخص شد که روس ها تمایلی به برگزاری این رزمایش نداشته و در واقع خبر مزکور یک «بلوف رسانه ای» بوده است اما آنچه که رسانه ها را در بهت و حیرت فرو برد انتشار تصاویر واقعی از برگزاری رزمایش نظامی مشترک بین نیروهای جمهوری آذربایجان و ترکیه در جمهوری خودمختار نخجوان بود چرا که سیگنال مثبت مسکو به باکو، با پاسخ دلسرد کننده ای مواجه شد.
به طور کلی، سیاست خارجی جمهوری آذربایجان در سه دهه گذشته مبتنی بر حفظ روابط کجدار و مریز با تمامی همسایگان بوده است چرا که مقامات باکو به خوبی می دانند که تثبیت جایگاه کشورشان تنها با حفظ موازنه میان قدرت های خارجی اعم از روسیه، امریکا، ترکیه، ایران و رژیم صهیونیستی امکانپذیر بوده و سنگین تر شدن کفه قدرت به نفع هر یک از بازیگران سیاسی، می تواند واکنش تندی از سوی دیگران را به دنبال داشته باشد. برگزاری رزمایش مشترک با ترکیه را با اندکی اغماض می توان در راستای سنگین شدن کفه قدرت به نفع آنکارا قلمداد کرد البته نباید دور از نظر داشت که علی اف در هفته های اخیر در مقام رویارویی با آن دسته از احزاب مخالف داخلی ایستاده است که غالبا تحت حمایت و یا متمایل به ترکیه هستند فلذا گمان می رود این رزمایش برای اطمینان دادن به آنکارا انجام شده است تا احتمالا ترکیه دست به حمایت از احزاب مخالف آذربایجانی نزند.
نباید دور از نظر داشت که مناقشه قره باغ هر چند به عنوان مهمترین نقطه اختلاف بین دو جمهوری ارمنستان و آذربایجان به شمار می رود اما در مقایسه با مناطق مهمتری چون سوریه، عراق و لیبی که از کانون های برخورد منافع روسیه، ترکیه و ایران به شمار می روند از اهمیت چندانی برخوردار نیست لذا نمی توان این یارکشی ها را چندان جدی انگاشت اما با این حال، گمان می رود که به زودی در باکو شاهد جهت گیری هایی به نفع روسیه خواهیم بود.
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#یادداشت:
آتش جنگهای قومیتی قفقاز شعله ور میشود؟
حضور بیموقع نیروهای ترکیه در جمهوری نخجوان و خاک اصلی آذربایجان و تمرینهای نظامی هوایی، هوابرد و زمینی شاید در ابتدای کار یک نمایش قدرت محسوب میشد اما حرکت کلی جمهوری آذربایجان نشان میدهد این یک گزینه صرفا تبلیغاتی نیست. تلویزیون و رسانههای دولتی این کشور به یکباره سیاست جدیدی را در پیش گرفتهاند. آنها سری به آرشیوهای خود زدهاند و پخش فیلم و سریالهای کشورشان را که در دوران شوروری و پس از استقلال تولید شده را از سر گرفتهاند. سوژههای اسطورهای و مبارز از جمله کوراوغلی، قاچاق نبی، قهرمانان ملی همچون سرتیپ هزی اصلانف(جنگ جهانی دوم) و فیلمهایی با مضمون جنگ جهانی دوم و حضور آذریها در این نبردها و صد البته جنگ قرهباغ در صدر جدول پخش برنامهها هستند و به یکباره بساط پخش فیلمهای مستهجن کم رنگ تر شده است.
یادداشت: طاها عبدالهی
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#یادداشت
«امیر حسین عاصف»
⭕️تکرار شکست ۱۳۹۲با توجیه تکلیف گرایی در ۱۴۰۰! آیا ما فقط موظف به انجام تکلیفیم؟!
📌در حالی که برخی کانالهای ناشناس نزدیک به پولهای صادق محصولی که این سالها خسارات زیادی را یه جبهه انقلاب زده اند از هر فرصتی استفاده میکنند تا خیانت خود را در انتخابات پیش رو که منجر به شکست خواهد شد همانطور که در انتخابات ۹۲ جبهه انقلاب را با شکست مواجه کرد با سخنی از امام (ره) که به وزیر اطلاعات وقت گفته بود توجیه کنند نظر رهبر انقلاب کاملا مخالف آنهاست و دقیقا بعد از انتخابات ۹۲ رهبر انقلاب در سخنانی پاسخ آنها را در یک سخنرانی داد
پیش از انتخابات سال ۹۲ عده ای معتقد بودند تعدد کاندیدا منجر به شکست میشود اما عده ای که جبهه پایداری هم پیشتاز آنها بود میگفتند همانطور که امام گفته بودند ما مکلف به انجام تکلیفیم نه حصول نتیجه
🔺رهبر معظم انقلاب بعد از این انتخابات فرمودند:
«یک سؤال دیگر این است - که اینجا هم باز بعضی از دوستان گفتند - که رابطهی «تکلیفمداری» با «دنبال نتیجه بودن» چیست؟ امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختیها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟ حتماً تکلیفگرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتائج معینی بود؛ دنبال نتائج بودند. مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتی هم به نتیجهی مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمیکند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده. اگر انسان برای رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل نکرد، وقتی نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیتها را ملاحظه کرده و دیده است و بر طبق این واقعیتها برنامهریزی و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمیکند؛ او کار خودش را انجام داده. بنابراین، این که تصور کنیم تکلیفگرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست»
شایسته است تا انتخابات ریاست جمهوری، جبهه انقلاب مراقب پولهای صادق محصولی که هیچ گاه منبع پولهایش را هم شفاف نکرده باشند!
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#یادداشت:
آیا نزاع آذری-ارمنی در قفقاز بالا میگیرد؟ پ.ک.ک در ارمنستان؟
همزمان با عملیات نظامی آذربایجان در منطقه ناگورنو-قاراباغ نقش نیروهای ارتش ترکیه و پاکستان در کنار مزدوران سوریه ای آشکار شده است تا جایی که این موضوع در حال تبدیل شدن به یک جنگ تمام عیار در منطقه است.
اوکراین نیز در چارچوب این جنگ آمادگی خود را برای کمک به آذربایجان اعلام کرده و مناقشه از سطح منطقه فراتر رفته است.
بر همین اساس اخباری درباره اعلام آمادگی گروه های چپ گرای کرد کنگره خلق کردستان اعم از حزب کارگران کردستان ترکیه (PKK) و یگان مدافع خلق کردهای سوریه(YPG) در این دنبرد منتشر شده است. اما این گروهها چرا باید به ارمنستان بروند؟
دلایلی که برخی طرفداران این قضیه به آن اتکا میکنند، از این قرار است: ابتدا اینکه یک درصد کردهای جهان در ارمنستان و نخجوان زندگی میکنند و در نبردهایی که بر سر قره باغ رخ داده، کردها نیز قربانی شده و در قامت نیروهای ارمنستان بیشتر خود را نشان داده اند. مورد دوم تامین نیازمندیهای نظامی گروههای کرد از طریق ارمنستان است. سومین مورد نیز حضور ترکیه و مسلحین سوری در این نبرد است که با کردها سر جنگ دارند.
پرسش اینجاست که کردها از چه مسیری میتوانند به ارمنستان برسند؟
بشار اسد رییس جمهور سوریه که دل خوشی از اقدامات ترکیه و مسلحین سوری در کشورش ندارد اقدامات ترکیه و مزدورانش در جنگ علیه ارمنی ها را محکوم کرده است. از سوی دیگر با دادن امتیازاتی به کردها سعی کردهاند آنها را در سوریه به سوی خود بکشانند. حال که یک جنگ نیابتی دیگر سر بر آورده است حضور کردها در نبردهای کوهستانی میتواند بسیار موثر باشد و وزنه تحولات را به سمت ارمنستان سنگین تر کند.
پیش از آغاز حمله و یک هفته مانده به شروع جنگ سپتامبر قره باغ، رسانه های ترکیه و آذربایجان در سناریوهایی پیش دستانه به نقش ایران برای امکان عبور کردها به سمت ارمنستان پرداخته بودند و تلاش میکردند جمهوری اسلامی ایران را از عبور این نیروها بر حذر دارند.
البته تا زمانی که روسها یک طرف معادله باشند نیازی به همکاری ایران با کردها نیست و آنها میتوانند با هواپیماهای روسی خود را به ارمنستان و خطوط نبرد در قره باغ برسانند.
از طرف دیگر ارمنیهای ساکن دیگر کشورها نیز با اعلام آمادگی خود برای مشارکت و کمک مالی حاضرند برای تغییر معادله از هیچ کوششی فرو گذار نکنند و از هم اکنون زنگ خطر برای آذربایجان به صدا در آمده است.
ارمنیهای ساکن گرجستان، لبنان، روسیه، آمریکا و فرانسه پیش از این ثابت کرده اند که هر کمکی برای بقای خود میکنند.
تماسهای سرگئی لاوروف وزیر خارجه ارمنی تبار فدراسیون روسیه در همین چارچوب صورت میگیرد.
همچنین حضور جمعیت ۱۵ میلیونی آذریها در خاک ایران و مرزهای جنوبی ارمنستان و هیاهویی که برای به صحنه کشاندن آنها و فشار سیاسی، اقتصادی به ارمنستان شنیده میشود حاکی از آن است که یه یک برخورد بزرگ در حال وقوع است. هر چند جمهوری اسلامی ایران تنها به حمایت سیاسی از آذربایجان پرداخته و در نبردی که نفعی برای ایران ندارد شرکت نمیکند اما همین تفکر مرزهای شمال غرب را به چالش میکشد.
از طرفی الهام علیف نیز خود را حاکم اسلامی معرفی میکند و خواستار حمایت حداکثری تمام مسلمانان از خود و اقدامات دولتش است. از سوی دیگر نیکول پاشینیان نیز این نبرد را مقدس و برخوردی تمدنی برمیشمارد.
همین گزینهها در کنار لجاجت ترکیه و اصرار بر ادامه جنگ میتواند یک جنگ نیابتی دیگر، اما این بار در کنار شاهراه های ارتباطی و انرژی اوراسیا بر پا کند.
یادداشت: طاها عبدالهی
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#یادداشت: وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران و مسئله قره باغ
مواضع منفعلانهی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران درخصوص بحران قره باغ و خطر حضور گروههای تکفیری در مرزهای شمالی ایران، منجر به جولان برخی کشورها در پیشبرد تحولات منطقه شده است.
احترام به تمامیت ارضی و توقف فوری هرگونه تعرض به خاک کشورهای ثالث، مقابله با نفوذ گروههای تروریستی، آتشبس و آغاز مذاکره سیاسی راهکار پایان مناقشه قره باغ و نقشه راهی برای جمهوری آذربایجان و ارمنستان است که طبیعتا بایستی با میانجیگری یک کشور بیطرف اجرایی شود.
بلاشک پیشبرد چنین موضوع مهمی نیازمند دستگاه سیاست خارجی فعال و مسلطی است که در خوشبینانه ترین حالت در روزهای اخیر در ایران وجود نداشته است.
در این خصوص چند نکته مهم حائز اهمیت است:
– وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران از آغاز درگیریهای قره باغ تاکنون در خاتمه این مناقشه نقشی ایفا نکرده است و سطح پیام اخیر وزیر خارجه به طرفین مناقشه در حد و جایگاه “ایران” و یک کشور همسایه قوی که تبعات جنگ میتواند متوجه آن نیز باشد، نبوده است. یا حداقل اگر تلاش های قابل ذکری در این خصوص صورت گرفته است، دستگاه تبلیغاتی وزارت خارجه باید و موظف است آن را به شکل علنی تری برای همراه کردن افکار عمومی داخل و خارج کشور به انتشار آن اهتمام بورزد.
– با توجه به رفت و آمدهای اخیر وزارت خارجه ایران، اینطور برای عموم به نظر میرسد که در نظر شخص وزیر خارجه، روابط با کویت در سطحی است که برای عرض تسلیت نیاز به سفر و حضور در نزد امیر جدید کویت است، اما سطح درگیری آذربایجان و ارمنستان و خطرات آن در حدی نیست که وزرای دو کشور جهت انجام گفتگو به تهران دعوت شوند! این حجم از بیتوجهی نه تنها نمایانگر رها کردن امنیت کشور بلکه چراغ سبز به افزایش نفوذ برخی کشورها در شمال غرب ایران است. اگر این کار تاکنون صورت گرفته است اما وزرای خارجه کشورهای آذربایجان و ارمنستان و یا معاونان آنها برای حضور در ایران تمکین نمی کنند؛ وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران و مجموعه ی نظام باید کاری کند و طوری برخورد کند که آنها مجبور به انجام آن باشند و این یک گزینه انتخابی برای همسایه های شمالی ایران نیست.
– آیا کارشناسان وزارت خارجه متوجه چالش های امنیتی حضور عناصر گروههای تروریستی در مرزهای شمالی ایران هستند؟ تکفیریهایی که قریب یک دهه در سوریه و عراق با تهدیدات آنها مواجه بودهایم، به لطف دولت ترکیه سر از مرزهای شمالی ایران درآورده اند و علیرغم این موضوع، روستاها و مناطق مرزی ایران هدف راکت و گلوله باران طرفین جنگ واقع شده است که علاوه بر وزارت خارجه، گویای کم توجهی و یا حداقل ضعف عملکردی وزارت دفاع و دستگاه امنیتی نیز میباشد.
– موضع ایران در خصوص مناقشه قره باغ، با استناد به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد اینست که ارمنستان بایستی از خاک جمهوری آذربایجان خارج شده و طرفین هرگونه کشتار را متوقف کنند. اما این موضوع بایستی از راه سیاسی و حقوقی دنبال شود نه از راه جنگ، کشتار و به کارگیری تروریستهای تکفیری و تجهیزات صهیونیستی. اما وزارت خارجه چه اقدامی در این راستا داشته است؟ جز اینست که روسیه گوی میانجیگری را از ایران ربوده و میزبان گفتگوی دو کشور شد؟ جز اینست که نفوذ ترکیه و رژیم اسرائیل در منطقه افزایش یافته است؟
مناقشه قره باغ مهم است؛ نه از باب درگیری دو کشور کوچک که مساحت آنها مجموعا از استان فارس کمتر است یا از باب تسلیحات ارتش آنها بلکه از این باب که اسرائیل و تکفیریها در باطن و ظاهر این قضیه هستند و این فتنه میتواند آغازگر یک سلسله اتفاقات ناگوار و ویرانگر باشد که با تعلل های بیش از حد ممکن است کنترل سنتی ایران بر مناطق قره باغ برای همیشه از دستان ایران خارج شود.
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#یادداشت
📝 چرا تحریمهای پسابرجام کاریتر شد؟
✍️ دکتر #سید_یاسر_جبرائیلی، مربی حکمرانی و سیاستگذاری گروه اقتصاد و صنعت:
🔻اینکه تحریمهای سال ۹۷ به بعد شدیدتر از تحریمهای ۹۱-۹۰ شدهاند، سخن درستی است. قبل از برجام بالغ بر یک میلیون بشکه نفت صادر میکردیم و مراودات تجاری ما هرچند آسیبدیده، اما در حد قابل قبولی قرار بود. اما دلیل اینکه در دوره قبل از برجام، تحریمها به شدت تحریمهای بعد از ۹۷ موثر نبود چیست؟ آیا چون دولت آمریکا دموکرات بود یا اوباما انسان مودب و باهوشی بود، تحریمها نرمتر بودند و ترامپ آنها را سختتر کرد؟
🔻این گزاره که تفاوت شدت تحریمها به تفاوت اوباما و ترامپ بازمیگردد، یکی از مصادیق تحریف است. تحریم نفت و بانک مرکزی ایران در دوره اوباما وضع شد، اما در آن دوره ایران پای میز مذاکره ننشسته بود، برنامه هستهایاش محدود و بیخاصیت نشده بود، و در یک کلام ورقهای زیادی برای بازی کردن در دست داشت. وقتی دولت تدبیر و امید در ایران روی کار آمد، از یک سو عطش برای مذاکره نشان داده شد و از سوی دیگر با عباراتی چون "خزانه خالی است" و "آمریکا میتواند با یک بمب تمام تاسیسات ایران را از کار بیندازد" و "آب خوردن مردم هم در گرو توافق هستهای است"، اظهار عجز شد، و از سوی دیگر به صورت یکجانبه همه داشتههای راهبردی هستهای به قیمت نسیه محدود گشت. علاوه بر این، تضمین داده شد که در صورت خروج آمریکا از برجام ایران همچنان به اجرای تعهدات خود ادامه دهد.
🔻این مجموعه رفتارها به دشمن این پیام را داد که میتواند بر فشار بیافزاید و امتیازات بیشتری بگیرد. این بود که ترامپ از برجام خارج شد و تحریمهایی را که هرگز آنگونه که باید برداشته نشده بود، بازگرداند.
🔻مسئله دیگری که باعث کاریتر شدن تحریمها شد، اجرای توصیههای FATF بود که امکان رهگیری مبادلات مالی ایران به ایجاد مانع در برابر تجارت خارجی ایران را برای آمریکا تحصیل کرد. یک مقام دولتی گفته است وقتی میخواهیم با یک بنگاه یا شرکتی وارد تجارت شویم، سفیر آمریکا مستقیماً با مدیران شرکت یا آن بانک ارتباط برقرار کرده و تهدیدش میکند. اینکه آمریکا قبل از تجارت، از نیت تجاری ایران خبردار شده است، یعنی حتی بر فراهمسازی مقدمات یک فرآیند تجاری اشراف دارد، و این از نتایج اجرای توصیههای FATF است. جای تاسف است که وقتی FATF ایران را در لیست سیاه خود قرار داده است، به چه دلیل باید اجرای ۳۹ بند از ۴۱ بند برنامه اقدام توافق شده با این نهاد ادامه یابد؟
🔻نتیجه اینکه اولاً تشدید تحریمها نتیجه نشان دادن عطش برای مذاکره، امضای توافق خسارتباری چون برجام و از کف دادن داشتههای هستهای، اعطای امتیازات یکجانبه به آمریکا، و اجرای استانداردهای FATF است؛ ثانیاً تحریمهای اوباما در زمان خودش "تحریمهای فلجکننده" نامیده شد، یعنی دولت دموکرات اوباما هدف رسمی خود را فلج کردن اقتصاد ایران اعلام کرد و القای این سخن که او با ما بود و انسان خوبی بود و مهربانتر بود، خدمت به آمریکا و خیانت به مردم ایران است؛ ثالثاً اگر در ایران دولتی بر سر کار بیاید، یک برجام دیگر با دولت آمریکا را امضا کند، تجربه این چند سال اخیر به ما میگوید وضعیت اقتصادی کشور ما پس از یک سیکل هشت ساله مشابه دیگر، حداقل ۱۰۰ درصد وخیم تر از امروز خواهد بود.
🔻بنابراین، راهکار برون رفت از شرایط فعلی، نه امید بستن به انتخابات آمریکا، که زمینهسازی برای روی کار آمدن یک #دولت_جوان_حزبالهی است که ایران را به دست ایرانی بسازد و دشمن را از تحریم پشیمان کند. یک دولت خسته و لیبرال، مشوق دشمن برای فشار بیشتر خواهد بود.
💠 پژوهشکده حکمت
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#یادداشت
✍ رضا نصیرپور
گفته می شود ارسال پالس مذاکره، عامل جرات دشمن بر جنایت است. در حالی که این پالس ها از سوی روحانی دائما در این ۷ سال ارسال شده است.
عامل شهادت حاج قاسم، فتنه ی بنزینی و پالس عدم تسلط ساختارهای حاکمیتی بر اوضاع کشور و بسط ید جریان نفوذ در بر هم زدن انسجام داخلی و عامل شهادت فخرائی، فتنه ی مخالفت با استیضاح از سوی جریان قدرتمند امنیتی و هیئات رئیسه مجلس و ارسال پالس ضعف ساختارهای حاکمیتی نظام برای رهاسازی خود از جریان نفوذ است.
همه ی ملت فهمیده اند که حسن روحانی دارای تابعیت نظام سلطنتی بریتانیا و قسم خورده بر وفاداری به ملکه ی شیطان پرست انگلیس، در دهه شصت با عنصر اسرائیلی جلسه داشته و ضمن ادای بیشرمانه ترین جسارت ها به حضرت امام، از استکبار جهانی خواسته که با قدرت مقابل انقلاب اسلامی بایستند. و همه به چشم دیده و بجان چشیده اند که روحانی در این ۷ سال از هر ضربه ای که توانسته بر پیکره ی اسلام و انقلاب و ملت دریغ نورزیده.
قاطبه ی ملت زجر کشیده از دولت نفوذ خواهان برکناری وی، مجلس انقلابی هم مبدل به ناظر بی طرف گردیده ولی جریان امنیتی آلوده با سماجت در پی حفظ این جریان در قدرت هستند.
رهبری نظام خطبه ۳۴ نهج البلاغه می خواند و چند ماه بعد در پیام به فرماندهان و آحاد بسیجیانش مجددا امر به طراحی و عملیات ابطال کید دشمن می کند ولی جریان حزب اللهی تواصی به سکوت و انتظار...
حتی هوشیاری مطالبه از دفتر نشر بیت برای عدم تحریف و تقطیع، سخنرانی های ولی امر خود را ندارد تا بتواند بلاواسطه فرمان را بشنود و به میدان بیاید.
شما جای دشمن بودید چه برداشتی از وضعیت نظام داشتید؟
انتقام سختی در پی نخواهد بود مگر زمانی که پایگاه اصلی آمریکا در منطقه یعنی جریان آلوده ی امنیتی که بخش مهمی از آن در پاستور مستقر است، کاملا تسخیر و به سزای اعمال ننگینش رسانده شود و این محقق نخواهد شد مگر با ورود لشکر جوانان مطالبه گر آرمان ها به میدان.
#پ_ن:تکلیف نفوذی ها که مشخص است، لکن خون بیگناهان و آه مظلومان و مستضعفان در صحرای محشر لکه ی ننگینی بر نامه ی اعمال متدینین ساکت خواهد بود.
و الامر الیکم
کانال #امیدصادق
#استیضاح_روحانی
#رضا_نصیرپور
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
#یادداشت
🔘ابتکار فرانسه در لبنان به بنبست رسید
💠خبرگزاری صدا و سیما ایران در گزارشی عنوان کرد که روزنامه فرانسوی «فیگارو» در یادداشتی با تیتر «ابتکار فرانسه در لبنان به بنبست رسید» به موضوع نشست امروز (چهارشنبه - ۲ دسامبر) «گروه حمایت» از لبنان پرداخت که از طریق ویدئو کنفرانس و به دعوت پاریس و سازمان ملل در سطح سران کشورهای گروه حمایت برگزار میشود و تلاشی برای کمک به لبنان در سایه بحران اقتصادی و سازمانی بیسابقه در سایه فروپاشی سیستم مالی و پولی آن است.
💠به نوشته این روزنامه فرانسوی، این نشست بینالمللی مجازی در حالی صورت میگیرد که آمار و ارقام بانک جهانی بیانگر انباشت تولید ناخالص ملی لبنان به میزان ۲۶ درصد طی دو سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ است.
💠فیگارو در ادامه نوشت: حتی اگر به صورت مستقیم به سازمانهای غیردولتی لبنان برای جلوگیری از فروپاشی کامل اجتماعی لبنان، پول و بودجه اختصاص داده شود، کمککنندگان و ذینفعان به خوبی میدانند که بدون حضور بازیگران و عاملان در موسسات و نهادهای عمومی و دولتی لبنان، اتفاقی نخواهد افتاد.
💠به نوشته این روزنامه، همین اندازه کمکهای بینالمللی، نشان داده است که در مقابله با فروپاشی نظام سیاسی لبنان اثری ندارد و روشن است که نمیتواند اصلاحاتی ایجاد کند. این امر به منزله یک قرص تلخ برای «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه است که تاکنون دو بار به بیرون سفر کرده تا رهبران لبنان را به توافق بر سر تشکیل یک دولت مهم ترغیب کند. به نظر میرسد که او به آنها یک فرصت دیگر داده و همین امر موجب افزایش نارضایتی جنبش مردمی لبنان میشود.
💠این روزنامه در ادامه نوشت که با گذشت چهار ماه از این تحرک دیپلماسی ماکرون، همه امور به بنبست رسیده است. دو نخستوزیر متوالی برای تشکیل دولت جدید لبنان انتخاب شدند. پس از استعفای دولت «حسان دیاب» که هنوز ریاست دولت پیشبرد امور را برعهده دارد، «مصطفی ادیب» و «سعد الحریری» هر دو علنا طرح ابتکاری فرانسه را تایید کردند. اما نفر اول در کمتر از یک ماه از قدرت کنار رفت و دومی با وجود گذشت بیش از یک ماه از مامور شدن به تشکیل کابینه، هنوز دولتش را تشکیل نداده است.
💠بنابراین گزارش، در حالی که هر روز بر میزان بحران اقتصادی و اجتماعی لبنان افزوده میشود، این کشور بار دیگر خود را اسیر برنامههای بینالمللی مرتبط با پیامدهای ژئوسیاسی انتخابات آمریکا میبیند. سفرهای ماکرون به بیروت به تنهایی کافی نیست و فشار او به تنهایی، بدون حمایت آشکار آمریکا و تایید صریح ایران نمیتواند کاری پیش ببرد.
💠در پایان این یادداشت که ترجمه عربی آن در روزنامه «القدس العربی» منتشر شد، آمده است: به نظر میرسد که هفتههای پایانی منتهی به مراسم تحلیف «جو بایدن»، به دلیل تداوم دولت «دونالد ترامپ» بر پیروی از سیاست فشار حداکثری علیه تهران، بسیار خطرناک باشد.
🔷تاکنون جزئیات دقیقی از ابتکار فرانسه در لبنان منتشر نشده است، اما براساس کلیات منتشر شده در رسانهها، این طرح بر ضرورت توجه فوری به چهار بخش کمکهای بشر دوستانه به منظور مقابله با شیوع بیماری کرونا، بازسازی زیرساختها به دنبال انفجار ۴ اگوست در بیروت، اصلاحات سیاسی و اقتصادی و برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام در لبنان تاکید دارد.
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz
🇮🇷 بدون مرز 🇮🇷
🔸مسیر ترانزیتی امارات - ایران - ترکیه فعال شد مدیرکل ترانزیت و حمل و نقل بین المللی سازمان راهداری و
#امارات #ایران
#یادداشت: ابعاد صفحهی جدید در روابط ایران و امارات چیست؟
🔸تغییر نگرش و رویکرد باز سیاست خارجی امارات با آغوش باز دولتهای ایران و ترکیه روبرو شده و منجر به بازگشایی صفحهی جدیدی از روابط خارجی این کشورها با یکدیگر شده است.
در هفته اخیر انتشار دو خبر در عرصه سیاست خارجی منطقه غرب آسیا مورد توجه عمومی و رسانهها واقع شد که از اهمیت بالایی برخوردار است. سفر "محمد بن زاید" ولیعهد امارات متحده عربی به ترکیه و دیدارش با اردوغان منجر به توافقی برای ایجاد یک مسیر ترانزیتی شده است که این مسیر از ایران عبور میکند. ترانزیت کالا از طریق ایران علاوه بر منافع اقتصادی بیشتر، زمان انتقال کمتری نسبت به سایر مسیرها از جمله کانال سوئز در مصر دارد.
خبر دوم پیام مهم "علی باقری کنی" معاون وزیر خارجه ایران بود که از گشودن صفحهی جدید روابط با امارات اطلاع میداد.
برخی ابعاد این تغییر رویکرد امارات را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱- این تغییر رویکرد میتواند زمینهساز همکاری در بخشهای دیگر از جمله مسائل منطقهای از جمله جنگ یمن نیز باشد. البته برخی تحلیلگران معتقدند که امارات پس از توافق با ایران در سال ۲۰۱۹ میلادی حضور نظامی خود در یمن را کاهش داد و باعث شکستهای پی در پی عربستان و دولت مستعفی منصورهادی در یمن شد. اما واقعیت این است که جنگ علیه انصارالله به نبرد پرهزینهای برای اماراتیها تبدیل شده بود و گفتگو با ایران توانست آنها را از حملات انصارالله مصون دارد.
۲- شاید سیاست خارجی جدید امارات که یک سوی آن در تل آویو دنبال میشود و سوی دیگر آن در تهران و دمشق، برای برخی قابل درک نباشد اما این خاصیت سیاست باز است. اماراتیها برای وابسته کردن کشورها به منافع خود، سیاست درهای باز را انتخاب کردهاند و البته این موضوع از جهات مختلفی قطعا به مذاق دوستان قدیمی امارات یعنی عربستان و مصر خوش نخواهد آمد.
۳- سیاست باز امارات با استقبال دولت جدید ایران که به دنبال کاهش تنش با همسایگان است، روبرو شده و ممکن است ولیعهد امارات را در آیندهای نزدیک به تهران نیز بکشاند. این روابط برای تهران نیز نتایج مهمی در پی دارد و علاوه بر منافع اقتصادی، گویای عزم جدی و حسن نیت آنها برای حل مسائل بزرگتر نظیر کاهش تنشها در منطقه و مذاکرات هستهای است.
در مجموع تصمیمات جدید امارات در قبال روابط با ایران و ترکیه گویای رویکرد جدید آنها به مسائل منطقه است که برآمده از تئوری "سیاست درهای باز" است. "تنوع نظرات شیوخ امارات" و "نداشتن بنیان فکری منسجم" از عوامل اصلی اتخاذ چنین رویکردی است و همانگونه که منافع بالایی به دنبال دارد، ممکن است امارات را به دردسرهای جدی بیندازد.
#تحولات_جهان_اسلام
🇮🇷بدون مرز
@bedonemarz
@bedonemarz
#فلسطین #اسرائیل
#یادداشت: بررسی حملات اخیر در فلسطین اشغالی؛ اسرائیل خودزنی میکند یا پای داعش به فلسطین باز شد؟
🔸سوءاستفاده اسرائیل از شرایط منطقه و حملات مسلحانه اخیر در فلسطین اشغالی منجر به تسریع روند اجرای توافق ابراهیم و ایجاد نیاز تشکیل ائتلاف در کشورهای عربی برای مقابله با ایران و محور مقاومت شده است. نشست سیاسی اخیر در صحرای نقب گویای این موضوع است.
در طول یک هفته اخیر دو عملیات مسلحانه علیه صهیونیست ها در شهرکهای بئرالسبع و الخضیره واقع در فلسطین اشغالی رخ داد که بررسی جوانب مختلف آن بسیار مهم است. این دو عملیات منجر به کشته شدن شش صهیونیست و سه فلسطینی که عامل اجرای حملات بودند، شده است.
این اتفاقات با دو موضوع مهم همراه است:
۱- هجمه شدید مقامات و رسانههای صهیونیستی به محور مقاومت (از ایران تا فلسطینیها).
۲- نشست شش گانه اسرائیل و کشورهای آمریکا، مصر، مراکش، امارات، بحرین در صحرای نقب.
آنچه که از اظهارات مقامات صهیونیست برمیآید، نشست نقب مجموعه اهدافی را در پیرامون مسائل مربوط به ایران از موضوع هستهای تا منطقهای دنبال میکند. نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی در اظهارات اخیر خود در دیدار با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا، بر عدم خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست تروریستی آمریکا، مقابله با قدرت هستهای ایران و نفوذ متحدین ایران از جمله انصارالله در منطقه تاکید کرده بود. از طرفی دیگر رسانههای صهیونیستی پیشبرد طرح عادی سازی روابط با اسرائیل که تحت عنوان "توافق ابراهیم" مطرح میشود را به نفع فلسطین جلوه داده و گروههای فلسطینی و حامیان آنها را مانع تحقق صلح در منطقه عنوان کردند.
مقامات و رسانه های صهیونیستی با مانور ویژه رسانهای و روانی بر اصطلاح "تروریسم" بارها نام گروههای مقاومت و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در کنار داعش و القاعده عنوان کردهاند و با ایران هراسی به دنبال ایجاد ائتلاف منطقهای با کشورهای عربی (ناتو عبری-عربی) در منطقه غرب آسیا هستند.
از این رو اجرای حملات مسلحانه در جنوب و شمال فلسطین اشغالی همزمان با چنین تحولاتی، و به دنبال آن انتشار بیانیه داعش مبنی بر به عهده گرفتن مسئولیت این حملات، جای سوالات فراوانی در ذهن به وجود میآورد که در موارد احتمالی زیر بدان اشاره میکنیم:
۱- "عملیات به صورت خودجوش توسط فلسطینی ها انجام گرفته است و سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل با جعل تصاویر و ویدیوها آنرا به داعش منتسب کردند." اگر این سناریو درست است، در این صورت ضرورت انتشار بیانیه های رسمی گروههای مقاومت فلسطینی و رفع اتهام از مجریان این عملیاتها احساس میشود.
۲- "عوامل حملات مسلحانه بئرالسبع و الخضیره، همگی از اعضای داعش بودهاند." اگر این سناریو درست است، این مورد نیز نشانگر ضعف اطلاعاتی-امنیتی اسرائیل در رصد داعش یا اقدام عمدی اسرائیل در باز نگه داشتن دست داعش در فلسطین، شتابزدگی گروههای مقاومت در حمایت از حملات مشکوک و... است.
اسرائیل با ارائهی سوابق اطلاعاتی این افراد (ایمن و خالد اغباریه)، مدعی است که عوامل حمله الخضیره با یکدیگر پسر عمو بوده و در سال ۲۰۱۶ میلادی به ترکیه سفر کرده و قصد ملحق شدن به داعش را داشتند، اما موفق به این کار نشدند و پس از بازگشت به فلسطین توسط نهادهای امنیتی اسرائیل بازداشت شدهاند. اسرائیل همچنین مدعی دسترسی به موبایل ایمن یا خالد اغباریه شده و ویدیویی از لحظات قبل عملیات مسلحانه را نشر کرده است. نکتهای که ماجرا را مهم میکند اینست که ویدیوی آنها به دست داعش نرسیده و اسرائیل آنرا منتشر کرده است. چرا که زمان انتشار بیانیه داعش ساعاتی پس از انتشار این ویدیو توسط اسرائیل بوده است. داعش از تصاویر این ویدیو استفاده کرده و در متن بیانیه مسئولیت حملات الخضیره و بئرالسبع را به عهده گرفته است.
احتمال دیگری که وجود دارد اینست که اسرائیل طراح پشت پرده این حملات بوده باشد. به این صورت که از طریق یک واسطه سلاح و تجهیزات نظامی را به آنها رسانده باشد و آنها را به سوی اجرای حمله هدایت کرده باشد. البته این احتمال در خصوص حمله بئرالسبع ضعیف تر است چرا که مجری حمله با خودروی صهیونیست ها را زیر گرفته و بعد با سلاح سرد به افراد دیگری حمله کرده بود.
در مجموع بررسی این احتمالات به ما این تحلیل را میدهد که جزئیات حملات اخیر در فلسطین اشغالی همانند عملیاتهای مقاومتی فلسطینی ها در گذشته نیست. بنابراین برای قضاوت در مورد آن باید همچنان صبر کرد و منتظر اطلاعات بیشتر ماند.
🇮🇷بدون مرز
@bedonemarz
@bedonemarz
⭕️#یادداشت | عصر جدید همسایگی
🔸تنها دو روز پس از عملیات تاریخی و موفقیتآمیز انصارالله یمن علیه تأسیسات نفتی عربستان سعودی، دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت آمریکا گفت:"این حمله به عربستان سعودی بود، نه به ما". این اتفاق در شرایطی رخ داد که بسیاری از کارشناسان سیاسی و خاصه مقامات عربستان سعودی انتظار داشتند آمریکا موضع جدی و سختگیرانه بگیرد و حتی اقدام عاجل نظامی را در دستور کار قرار دهد؛ اما هیچ گاه ایالات متحده وارد مرحله اقدام نشد. نیز در ژانویه ۲۰۲۲ و در حمله پهپادی انصارالله یمن به ابوظبی سه نفر کشته شدند. ۲۲ روز پس از این حمله ژنرال کنت مکنزی فرمانده سنتکام به ابوظبی سفر کرد، اما رئیس امارات، شیخ محمد بن زاید عمدا از دیدار با مکنزی خودداری کرد. این نارضایتی از عملکرد آمریکا، در تصمیم کشورهای خلیجفارس برای امتناع از حمایت از حمایت از رأیگيری تحت رهبری آمریکا در آوریل ۲۰۲۲ برای تعلیق عضویت روسیه در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد انعکاس یافت. اوج رخدادهایی از این دست زمانی بود که در خرداد ۱۳۹۸ نیروی پدافندی هوافضای سپاه هواپیمای بدون سرنشین گلوبال هاوک آمریکا را بر فراز حریم هوایی جمهوری اسلامی ساقط کرد. پس از آن ترامپ رئیسجمهور وقت آمریکا از ایران که در زمان شلیک، هواپیمای با سرنشین را ساقط نکرده تشکر کرد. این اما اتفاق کوچکی نبود. این رخداد موجب شد راهبرد کشورهای حوزه خلیجفارس در خصوص امنیت خودشان به طور اساسی فرو بریزد. سران عرب تا پیش از این تصور میکردند در مناقشه احتمالی بین اعراب با ایران و شرکای منطقهای جمهوری اسلامی ایران، آمریکا بلافاصله و بیتردید وارد مرحله حمایت نظامی آشکار از آنان خواهد شد؛ اصولا زیرساخت نظام امنیتی دولتهای ضلع جنوبی خلیجفارس دهها بر این پایه استوار شده بود. حالا اما به چشم خویش میبینند که آمریکایی که انتظار داشتند در هنگامه خطر به طرفداری از دولتهای عربی وارد اقدام شود، توانایی پاسخ و عکسالعمل در برابر ایران اسلامی برای حفظ منافع منافع اعلامی خودش را نیز ندارد، چه برسد به آنکه در زمان جنگ به فریاد آنان برسد. مدتی پس از ساقط شدن هواپیمای بدون سرنشین آمریکا، هیأت نظامی اماراتی به بهانه برخی همکاریهای دریایی به سرپرستی حمدعلی مصباح الاحبابی وارد تهران شدند. اما حقیقت این سفر درک واقعیتهای جدید منطقه و نمایانتر شدن قدرت منطقهای ایران توسط امارات متحده عربی ارزیابی شد. این چند سطر بدین خاطر نوشته شد که در نظر بیاوریم در دوره ترامپ که پیشبینی میشود سیاست سختگیرانه را علیه جمهوری اسلامی ایران را پیش خواهد برد ظرفیتهای همسایگی ایران کاملا با گذشته تفاوت دارد و این یعنی وزارت خارجه فعال جمهوری اسلامی ایران میتواند از این فرصتهای مهم برای منافع ملی تولید منفعت کند.
✍🏼#عزیز_غضنفری
🇮🇷 بدون مرز
https://eitaa.com/joinchat/1644822562Cb7b89e38ae
#یادداشت
⭕️حضرت آقا در پیام نوروزی فرمودند سال ۱۴۰۳ شبیه سال ۶۰ بود!
🔎توجهم جلب شد که وقایع سال ۶۰ را مرور کنم تا بهتر مقایسه کنم:
🔸۳۱ خرداد. شهادت مصطفی چمران
🔸۱ تیر. عزل بنیصدر
🔸۶ تیر. ترور نافرجام آیتالله سید علی خامنهای در مسجد ابوذر تهران
🔸۷ تیر- انفجار در محل حزب جمهوری اسلامی در تهران و شهادت سید محمد حسینی بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر دیگر.
🔸۱۴ مرداد- ترور سید حسن آیت نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی و عضو مجلس خبرگان قانون اساسی.
🔸۸ شهریور- انفجار در ساختمان نخستوزیری ایران و شهادت محمدعلی رجائی رئیس جمهور و محمدجواد باهنر نخستوزیر وقت جمهوری اسلامی ایران.
🔸۱۴ شهریور- ترور علی قدوسی روحانی شیعه و دادستان کل انقلاب اسلامی.
🔸۲۰ شهریور - ترور سید اسدالله مدنی روحانی مجتهد شیعه و امام جمعه وقت تبریز.
🔸۷ مهر- ترور سید عبدالکریم هاشمی نژاد روحانی سخنران و نویسنده شیعه.
🔸۷ مهر- سقوط هواپیمای سی۱۳۰ در ایران و شهادت چندین فرمانده ارشد نظامی ایرانی از جمله جواد فکوری و محمد جهانآرا.
🔸۲۰ آذر- ترور سید عبدالحسین دستغیب مجتهد شیعه و امام جمعه شیراز.
با خودم گفتم بعد از این اتفاقات تلخ و ضربههای سهمگین سال ۶۰ بر پیکر جمهوری اسلامی ایران، سال ۶۱ احتمالا سال سختتری برای کشور بود...
🔎سراغ مرور وقایع سال ۶۱ رفتم:
🔹۳ خرداد. آزادسازی و فتح خرمشهر، با اسارت ۱۹هزار نیروی عراق.
🔹۱۸ بهمن. آغاز عملیات والفجر مقدماتی برای دستیابی به شهر العماره عراق
*برداشت:*
۱. درست بعد از سالی که بزرگترین ضربات مهلک بر ایران وارد شد و همه تصور میکردند این انقلاب و نظام رمقی برای ادامه ندارد، در سال بعد بزرگترین فتح و پیروزی برای ایران اسلامی محقق شد.
۲. دردها و سختیهای سال ۱۳۶۰ مختص ایران بود و دردهای سال ۱۴۰۳ به وسعت جبهه مقاومت.
فتحالفتوح سال ۱۳۶۱ مختص ایران بود و انشاءالله فتحالفتوح ۱۴۰۴ و پس از آن به وسعت جبهه مقاومت...
#محتوای_خوب
🇮🇷 بدون مرز
https://eitaa.com/joinchat/1644822562Cb7b89e38ae