🌷روایت عشـــــــــــق 🌷
موتور آرمان را دزدیده بودند. چند روز قبل از شهادتش دنبال وام بود تا برای خودش موتور بخرد؛ برای کمک هزینه هم میخواست انگشترش را بفروشد. هربار که قصد این کار را میکرد میگفت: دلم نمیاد این انگشتر رو بفروشم. به همه ضریح ها متبرکش کردم.
آخر سر هم با انگشترش روضه ها را برای ما زنده کرد.
-دوستشهیدارمانعلیوردی
#شهیدانه
#شهیدآرمانعلیوردی
@beeeee🇮🇷🕊
خوش به حالت رفیق
دیدی آخرش خودتم شهید شدی؟!💔
راستی رسم شهداست، یادشون کنیم! یادمون می کنن
ما همگی به یادتیم پس یادمون کن
برامون از خدا شهادت بطلب 🤲🏻
#شهیدآرمانعلیوردی
@beeeee🇮🇷🕊