#ناشناس
هنوز مدرسه شروع نشده افسردگی من شروع شده
من آدمی نیستم بتونم یه زندگی خشک درسو تحمل کنم
اگه عبادت نکنم برای خودم خدام خانواده م وقت نزارم سفر زیارتی نرم هیئت نرم طبیعت نرم روضه نرم نمیتونم به زندگی ادامه بدم...
اصلا گاهی باید رها کنم درسو ،خودمو جم و جور کنم ولی برای اینکه بتونم به هدفم برسم باید بتونم ثباتمو حفظ کنم تا ادامه بدم باید قید همه چیو بزنم و فقط درس بخونم همه چی تعطیل.. این خیلی سخته دارم دیوونه میشم
#ناشناس
پیشنهاد میکنم یه نگاه به کتابایی که درمورد شهید چمران هستن و گفته های ایشون توش هست بندازن.
یجا دکتر چمران میگن : من سختترین کار زندگیام درس خواندن است! از درس متنفرم! اما چه می شود کرد که این درس خواندن تکلیف من است و قطعاً همه تکلیفهای انسان سخت و طاقتفرساست پس من برای مبارزه با نفسم، میجنگم و درس میخوانم و این تلخی و سختی را تحمل میکنم تا تکلیفم را انجام داده باشم.
#ناشناس
یه سوال میپرسم لطفا راستشو بگین
شمایی که پسری
فکر کن یه دختری باهاش آشنا شدی که معیار هاتو داره و محجبه ست دین و درست شناخته و خلاصه همه جوره خانوم
بهش علاقه مند شدی و میری جلو اگه بهت بگه قبلا یه کس دیگه ای رو دوست داشته اما نه اصلا با اون آدم بوده و نه باهاش حرف زده و هیچی رد و بدل نشده فقط تو دلش بوده
بازم ازدواج می کنی باهاش؟
دکتر عزیزی تو این موضوع میگم بحثی که پیش تو و خدا تموم شودن و کسی چیزی نمیدون نگید به تعرفه تون
ویدیو شم پیدا کنم میزارم
#ناشناس
https://eitaa.com/begat1380/2892
واسه هدفم باید فقط درس بخونم نمیتونم دو تاشو با هم داشته باشم..😐 ینی اصا وقت نمیشه رشته ی به این سختی
#ناشناس
https://eitaa.com/begat1380/2893
بهم انگیزه داد🥲
ولی من از این میترسم که یهو ب خودم بیام ببینم زندگیم فقط با درس خوندن گذشت و حتی اونیم که میخواستم نشد
یکی از زیباترین متنهایی که امروز خوندنم این بود که میگفت
تو آدم اصیلی هستی اگر از شادی و خوشبختی آدم ها لذت میبری اگر از آسیب و زمین خوردن دیگران اندوهگین میشوی اگر در صلحی با خودت و با جهان و آدمها اگر کدورتی از کسی به دلت نمیگیری و اگر آنقدر وسیع و آرامی که بدیها و قضاوت ها را مانند سنگ ریزه های کوچکی در خودت حل میکنی و اجازه نمیدهی هر کلام و نگاه و رفتاری تو را به هم بریزد تو آدم اصیلی هستی اگر در جهان بی عاطفه و جنجال محور آدمها مهربان و نجیب و آرام مانده ای تو داری قهوه ات را مینوشی در همان حال که دیگران برای مسائل کوچک و بی اهمیت به جان هم افتاده اند.
#ناشناس
https://eitaa.com/begat1380/2906 با پلیس یا 110 تماس بگیر تا پیگیری کنند و بهشون بگو نمیخوای خانوادت متوجه قضیه بشن اگه شهر مشهد هستی میتونی بری مشاوره حرم
#ناشناس
به خانواده اول نگو
مشاور مذهبی پیدا کن و بااهاش حرف بزن و ازش بخواه اون بگه به خانوادت
اون بهتر میتونه باهاشون صحبت کنه...
اگه بتونی تایمی که صحبت میکنه چند روزی خونه مامانبزرگ یا عمو و خاله و دایی و اینا بمونی بهتره... و مشاور ب اونام قبلش بگه درک و شعور داشته باشن اذیتت نکنن...
برا اونکه هی پیام میده هم هرجور شده از هرجا بلاکش کن
اصن سیمکارتتو بشکن ب خانواده بگو اتفاقی اینجوری شد
یا هرچیزی
مجازی نداشته باشی بهتر از اینه ک یکی سوهان روحت بشه
May 11
#ناشناس
سلام دختر، میدونم حالت بده! اما تو دو تا راه بیشتر نداری، این تروما رو تا ابد با خودت حمل کنی و بذاری همین شکلی استیصال داشته باشی و دائما نگران باشی یا اینکه یه بار برای همیشه بری و با خانواده ت صحبت کنی
میدونم ماجرای صحبت کردن با خانواده ت ممکنه باعث شکسته شدن یه سری حد و مرز ها بین تو و اون ها بشه اما به جاش دائم نگران نیستی! به قول معروف مرگ یه بار شیون هم یه بار
برات آرزوی آرامش قلبی دارم جانم.
#ناشناس
https://eitaa.com/begat1380/2901
مثلا نمیتونی حرفی بهش بزنی که دیگه قشنگ بره؟ شاید از ترسی که هی بیشتر میشه و اون احساس میکنه هی بهت اخطار و ... میده چون بعضی از ترس هاو... کاملا داخل یک فرد مشخصه
#ناشناس
https://eitaa.com/begat1380/2906
سلام ، والا در درجه اول که کلن هنگ کردم ولی بنظرم برو پیش یه مشاور و مشکلت رو باهاش مطرح کن ؛ بگو یه جوری خونوادتو در جریان بذاره تا بتونین حلش کنین ، مطمئنا خیلی وحشتناکه بخوای اینو به مامان بابات بگی ولی نمیتونی نگی هم و اینکه هرچی بترسی بدتره ینی هرچی بیشتر بگذره و هیچی نگی اوضاع بدتر میشه ! بالاخره نمیتونی همینجوری از کنارش بگذری چون یه مسئه ی عادی و معمولی نیست باید با چار تا بزرگ تر از خودت مشورت کنی تا کمکت کنن !! و اینکه احتمالا بتونن به صورت قانونی طرفو بگیرن و اینا ولی در اولین مرحله باید موضوعو با خونوادت درمیون بذاری ، حالا یا به کمک مشاور یا به کمک یه بزرگی که میتونی اینو بهش بگی ؛ امیدوارم روزای بهتری رو سپری کنی و ازین وضعیت در بیای ؛
#ناشناس
سلام
کمک رو واقعا نمیدونم چی بگم
اما خواستم باهات همدردی کنم بعنوان ی دختر ۱۸ ساله ک این بلا ۶ سالگی سرش اومد ..و بارها بعدش نه به عمق دفعه اول ولی باز هم تکرار شد ...
من سکوت کردم بلد نبودم به کسی نگفتم و این درد هر روز روحم رو بیشتر از قبل زخمی میکنه
اینجا کمک پیدا نمیشه دنبال ی مشاور ی روانشناس باش حتی شده تلفنی .. به ی بزرگتر بغیر از خونوادت کسی ک دوست داره و میدونه تو اشتباه نکردی دایی عمو یا هرکس دیگه ای میتونی بگو ...