eitaa logo
بگی نگی!
6 دنبال‌کننده
28 عکس
6 ویدیو
0 فایل
نمیدونم.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨کلام نور علامه طباطبایی تو کتابشون وقتی دارند علت بودن حرف «بـ» در ابتدای بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم رو تفسیر میکنند، توضیح میدن : «هر امری از امور، از بقا، آن مقدار نصیب دارد که خدا از آن امر نصیب داشته باشد» یعنی چی؟! یعنی اگر می‌خوای ببینی کاری که انجام میدی(هر فعلی) چقدر بقا و دوام داره باید ببینی چقدر خدا توی اون کارت نصیب کردی. چقدر به کارت مارک خدا رو زدی. خدا توی همین قرآن چندین جا گفته که کاری که به خاطر او، به احترام او و برای رضایت او انجام نشه باطله. همچنین گفته هیچ چیز جز وجه کریم تو بقا نداره. پس با شروع کردن حتی کلام خودش با نام خودش خواسته این ادب رو به بنده‌هاش هم یاد بده. حالا نقطه اوج ماجرا کجاست؟! سوره فاتحه. تا حالا دقت کرده بودین که سوره حمد تنها سوره‌ای که خدا داره از زبان بنده‌اش صحبت میکنه؟! یعنی خداوند میاد از زبان خودش به بنده‌اش یاد میده که چطور حمدش کنه، چی بگه، چجوری بگه. (یعنی چگونه ادب عبودیت را در مقام اظهار عبودیت، رعایت کنه.) حالا بسم‌الله قبل از این سوره یعنی اینکه خدایا من به نام تو عبودیت رو برای تو آغاز میکنم. یعنی می‌خوام گفت‌و‌گو رو به حد کمال برسونم و بگم که پروردگارا حمد تو رو با نام تو آغاز میکنم تا این عملم نشانه و مارک تو رو داشته باشه و خالص برای تو باشه(خدا داره اینو به بنده‌اش یاد میده) واقعا جا داره بگم الله اکبر :))))) 📚تفسیر المیزان| علامه طباطبایی مترجم: سید محمدباقر موسوی همدانی
✨کلام نور تفسیر کلمه «حمد» تو آیه «الحمدالله» یکی دیگه از مطالب بود که واقعا دوسش داشتم. علامه ابتدا میان تفاوت کلمه حمد و مدح رو توضیح میدن و میگن کلمه حمد به معنی ستایش در برابر عمل جمیل است که ثناشونده به اختیار خودش انجام داده. در حالی که مدح هم این ثنا را شامل میشه هم شامل ثنا بر عمل غیر اختیاریه. مثلا میگیم من فلانی رو بخاطر عملی که انجام داد حمد و مدح کردم ولی هیچوقت نمیگیم بوی خوش یک گل رو حمد کردم، میگیم اون رو مدح کردم. خُب پس چه کاری حمد میشه، کاری که یک. جمیل باشه یعنی زیبا و در بهترین شکل دو. اختیاری انجام شده باشه حالا میایم اثبات میکنیم: اولا خدا توی آیه ۶۲ سوره غافر میفرماید «این است خدای شما که خالق هر چیزی است» یعنی میگه هر موجودی، هر پدیده‌ای که مصداق چیز(شیء) باشه، مخلوق خداست. همچنین در آیه ۷ سوره سجده میگه «آن خدایی که هرچه خلق کرده زیبایش کرده: الذی أحسنَ کلُّ شیءٍ خلقهُ» پس اثبات کرده که هر چیزی که مخلوق اوست از اون جهت که منسوب به اوست زیبا خلق شده. یعنی جمیل است. (این از اثبات قسمت اول) و بعد در آیه ۴زمر اشاره می‌کنه که خدا واحد و قهاره «هو الله واحد القهار» و در آیه ۱۱۱ طه میگه «ذلیل و خاصع شد وجوه در برابر حی قیوم» این دوتا آیه یعنی چی؟! یعنی از اونجایی که بر همه چیز تسلط و غلبه و برتری داره و هیچ مانعی در برابر و خواست و مشیّتش نیست و همه چیز هم در برابرش خاضع و مغلوب هستن پس هیچ فعلی رو به اجبار اجبارکننده‌ای انجام نمیده. پی هر چیزی که خلق کرده با علم و اختیار خودش بوده. (اینم اثبات قسمت دوم) پس از این دوتا نتیجه می‌گیریم که هیچ موجودی نیست مگر از فعل اختیاری او که اون فعل هم جمیل و حسن است. پس از جهت فعل(یعنی کارهایی که خدا کرده، می‌کنه و خواهد کرد) تمامی حمد‌ها از آن اوست. خُب؟! نه دیگه از جهت اسماء چی؟! همون‌طور که در آیه ۸ سوره طه اومده «له الاسماءُ الحسنی» پس خدا در اسماءش هم جمیله و سزاوار ستایش. نتیجه‌گیری بزرگ چیه؟! از یه طرف خدا هم در اسماء جمیلش محمود و سزاوار ستایشه هم در افعال جمیلش؛ از طرف دیگه هیچ حمدی از طرف هیچ حامدی در برابر هیچ امر محمودی سر نمیزنه، مگر اونکه در حقیقت حمد خدا رو گفته باشه. یعنی چی؟! یعنی همیشه و در همه جا اون امر جمیل و زیبایی که مورد حمد قراره گرفته در حقیقت فعل خداست و او ایجادش کرده. پس نتیجه میگیریم جنس حمد و همه اون چیزی که بهش میگیم حمد، از اصل و اساس، از آن خداست. پ.ن: به این میگن یکپارچگی و ارتباط درونی قرآن، نه تنها تناقض نداره که هر قسمتش قسمت دیگه‌ش رو اثبات می‌کنه :)))) 📚تفسیر المیزان| علامه طباطبایی مترجم: سید محمدباقر موسوی همدانی
✨کلام نور خُب گفتیم سوره حمد تنها سوره‌ای که خدا داره از زبان خودش به بنده‌اش یاد میده که چطور حمدش رو بگه یا به عبارتی ادب عبودیت رو به جا بیاره. یکی از دلایلش هم آیه دوم سوره است که میگه «ایاک نعبد...». اما سوال پیش میاد چرا؟! چرا خدا داره حمدش رو به بنده‌هاش یاد میده؟! چون حمد یه جور توصیفه و خدا از توصیف واصفان از بندگانش منزه است. طبق آیه ۱۵۹ صافات «خداوند منزه است از آنچه توصیفش میکنند، جز بندگان مخلص او» هیچ جا حمد خدا از غیر خدا نیامده، بجز بندگان مخلص که مصادیقش توی قرآن پیامبران مثل حضرت نوح، ابراهیم و... یا اهل بهشتن که از هرگونه حرف لغوی پاکند.(آخرین سخنشان این است که الحمدالله رب العالمین/۱۰یونس) غیر از مصادیق بالا در باقی موارد هرجا سخن از حمد اومده با تسبیح جفت خورده؛ حتی تسبیح رو اصل قرار داده و حمد رو با اون ذکر کرده مثلا «هیچ چیز نیست مگر آنکه خدا را با حمدش تسبیح گوید/۴۴اسرا» و... چرا این دوتا کلمه باهم میان؟! خدا را با حمدش تسبیح گوید یعنی چی؟! خب ما می‌دونیم غیر از خدا هیچ موجودی نمیتونه به خدا، افعالش، اسمائش و صفاتش احاطه داشته باشه. هرکسی هم که بخواد چیزی رو بستاید خواه ناخواه خدا رو به همون مقدار از صفاتش که درک کرده محدود می‌کنه درحالی خدا محدود به هیچ حدی نیست. نه خودش، نه صفاتش، نه اسماءش و نه جمال و کمال افعالش. در نتیجه اگر بخوایم یک ستایش درست داشته باشیم باید ابتدا بگیم که پروردگارا! تو منزه از آنى كه به تحديد و تقدير فهم ما محدود بشی. حالا چرا عباد المخلصین استثنا هستن؟! چون خدا اون ها رو برای خودش خالص کرده، یعنی اون ها وقتی حمد خودشون رو میگن در واقع حمد خدا رو میگن، وقتی وصف خودشون رو میگن در واقع وصف خدا رو میگن. تمام برای خدا و از آن خدا هستند! حالا فکر کن ماهایی که حتی توانایی و لیاقت حمد و ثنا گفتن خدا رو نداریم و حتما باید ادبش رو یاد بگیریم؛ چقدر راحت و بیخیال درباره خدا و افعالش اظهار نظر راسخ میکنیم :// 📚 تفسیر المیزان| علامه طباطبایی مترجم: سید محمدباقر موسوی همدانی
✨کلام نور «رَبّ» یعنی مالکِ مدبر. مالکی که امری تحت مالکیتش قرار داره رو تدبیر میکنه؛ به یک معنی مالک(مالک‌یوم‌الدین) در معنی رَبّ خوابیده و نمیتونه جدا ازش باشه. از قرائت‌های مختلفی که از مالک شده، و جزییات تفاوت‌هاشون و اینکه کدوم قرائت درست‌تره می‌گذرم.(بعضی قرائت میکنند مالک یوم الدین که از مِلک میاد به معنی صاحب اختیار، بعضی قرائت میکنند مَلِک یوم الدین که از مُلک میاد به معنی پادشاه، فرمانروا) چرا میگذرم؟! چون بعد از یک ساعت مطالعه متوجه شدم دونستنش تفاوتی ایجاد نمیکنه و اختلاف مهمی نیست :))) بیشتر می‌خوام درباره مالکیت صحبت کنم. مالکیت دو نوعه: 🔸مالکیت حقیقی 🔹مالکیت اعتباری 🔸مالکیت حقیقی این شکلیه که مثلا وقتی میگید مالک چیزی هستید که وجود و هستی اون چیز قائم به هستی و وجود شما باشه و جدا و مستقل از شما نباشه. یعنی اگر شما باشید میتونید در اون تصرف کنید، اگر نباشید حتی دیگری هم دیگه نمیتونه ازش استفاده کنه. همچنین میتونید طبق دلخواه خودتون در اون تصرف داشته باشید و کنترلش کنید. 🔹مالکیت اعتباری به این شکل نیست. یعنی وجودش بستگی به وجود شما نداره. مثلا خونه شما یا ماشین شما درسته که تحت مالکیت شماست ولی این یک مالکیت اعتباریه یعنی بعد از فروششون یا حتی بعد از مرگتون اون ها هنوز وجود دارند و قابل استفاده‌اند. ⁉️خُب من یه سوال دارم ازتون. با توجه به تعاریفی که گفتم، بنظر شما اعضا و جوارح بدن‌تون مثل چشم، بینی، گوش و یا قوای بدن‌تون مثل بینایی، شنوایی، لامسه جزو کدوم قسمت از مالکیت هستند؟! اون ها تحت مالکیت حقیقی شما هستند یا تحت مالکیت اعتباری‌تون؟! 📚 تفسیر المیزان| علامه طباطبایی مترجم: سید محمدباقر موسوی همدانی