eitaa logo
بحارالاشعار
26.1هزار دنبال‌کننده
22 عکس
5 ویدیو
36 فایل
به کانال بحارالاشعار خوش آمدید کپی و انتشار مطالب کانال فقط با (#بحارالاشعار) مجاز می باشد. تبلیغات 👇 (شرایط و تعرفه) https://eitaa.com/joinchat/1917452675Ceb02069cc9 ارتباط با ادمین 👇 @ya_ali_maadad
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من، ارث از، مادر، دارم - من، خون، حيدر، دارم بچه ي کريمم - کي ميگه يتيمم ولله - عموي من برام مثل باباست هنوز که من نمردم اون تنهاست منم شاگرد مکتب عباس منم عمو جون آخرين يارت ديگه خودم ميشم علمدارت عمو حسين مظلوم ميــرم با بانگ تکبير - ميگيرم دستم شمشير قطعه ميشه دستام - تازه مثل سقام منکه - نه يه زره نه يه سپر دارم ولي مثل بابام جگر دارم هواي ديدن پدر دارم ديگه عمو داره ميره از حال منم ميشم شهيد اين گودال عمو حسين مظلوم ميلزره سوز آهم - عاقوشه قتلگاهم زخميه همه جات - جون ميدم رو دستات مولا - برا فدا شدن من آماده ام ميره به آسمونها فريادم ببخش اگه روسينت افتادم ببين که عمه داره ميبينه يکي رو سينه ي تو ميشينه عمو حسين مظلوم عبدالله ابن الحسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عمو جون مثل گل پژمردم يه نگا کن قلبم شده از غم خون عمو جون به خدا اين خيمه شده بعد اکبر برا من زندون ** ميون غصه ها هستم پريشون آسمون چشام همرنگ بارون برات از مجتبي نامه آوردم اومدم تا بگيرم اذن ميدون -- ميدوني قلبم از غصه کبابه وجود قاسمت پر التهابه دلم و اي عمو نشکن که والله با يتيم مهربون بودن صوابه -- زده اين غصه ها آتيش به جونم نکنه از شهيدا جا بمونم اگه اذنم بدي وقت شهادت سلامت رو به بابا مي رسونم -- نمي تونم توي خيمه بشينم بي کسيه تو رو اينجا ببينم دوست دارم تا بياي پيشم ببيني با تن غرق خون نقش زمينم -- قاسم ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 هرچند سهم من شده اصرار، این بار پس می زند چشمت مرا انگار، این بار گرچه به دوری دوستی عادت ندارم شاید که باشد خوب تر این کار، این بار از زیر قرآن رد شدند این بچه هایم من نیستم پیش تو بالاجبار، این بار اخباری از این دست دارد می رسد که شد داغ تر در معرکه بازار، این بار دارد مرا گویا جدا می سازد از تو هر ضربه ای که می شود تکرار، این بار من مادری کردم برایت بعد مادر پس درک کن حال مرا ای یار، این بار شمشیر و تیر و سنگ ها کاری نکردند بارید نیزه از در و دیوار، این بار نذری اکبر را که دادی پخش کردند حالا نمک از سفره ام بردار، این بار شرمنده بودم که عبا برداشتی، حال آمد زمین از دوش من این بار، این بار تشییع کن بر شانه ات جان مرا هم سهمی برای خواهرت نگذار این بار رضا دین پرور طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
19697_1628690194842.mp3
1.48M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خوب می دونی عمه که شبیه بابا از عموی خوبم من جدا نبودم مرده بودم عمه این روزا اگر که تو مدینه بودم کربلا نبودم این همه راه و - من نیومدم که تو خیمه باشم آرزوم اینه - تا فدایی ی حجت خداشم به جان زهرا قسم می دم بیا دیگه راهم و نگیر رهام کن عمه ببین عمو تو چنگ گرگا شده اسیر ای عمو حسینم -- ای عمو رسیدم زخم تو زیاده زخم نیزه هاشون بعد از این برا من غرق خاک و خونی دیگه نا نداری سم مرکباشون بعد از این برا من اومدم عمو - تیر حرمله رو گلوم بشینه ضربه های شمر - مال من باشه ای شکسته سینه چقد پست دشمنت عمو خودم می شم جوشنت عمو بازم اومد نیزه یا زهرا می میرم من رو تنت عمو ای عمو حسینم محسن طالبی پور عبدالله ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
11098.mp3
787.6K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 میزنه به قلب میدون قاسم تو ای عموجون بر لبم انتنکرونی زندگی من فداتون میرم / دیگه با یاد بابا حسنم میرم / مهر شهادت به تنم بزنم میرم / تا پاره پاره بشه این بدنم انتَنکُرونی فَأنبن الحَسَن سِبطِ النبیِّ المُصطفَی المؤتَمَن هذا حسینٌ کَالاَسیرِ المُرتهن بینَ اُناسٍ لاسقوا صَوبَ المزن آه و واویلا ای عموجانم حسین(4) -- کرب و بلا شده غوغا امون ازین جهل دنیا دوره شدم ای عموجان قاسم تو شده تنها عموجان / قاسم شد تنها ، میون اعدا عموجان / از روی مرکب فتادم اینجا عموجان / به دادم برس زیر نعل اسبا بیا ای عموجان تو به جستجوی من پر از عسل شد همهٔ سبوی من بالا نمیاد نفس از گلوی من غرقِ به خونه قاسمت عموی من آه و واویلا ای عموجانم حسین(4) -- رسیده با دل خسته عمو کنارش نشسته میگه الهی بمیرم استخون تو شکسته بمیرم /جسمت شد پرخون شدم حراسون بمیرم / له کردن تنت رو نعل اسباشون بمیرم / شد قامت کشیده قدت عمو جون بلندشو عزیزم ای همه هست عمو بلندشو نگاه کن خندهٔ پست عدو توروجان عمه قاسمم چیزی بگو نگیرجون من روتو با خس خس گلو آه و واویلا ای عموجانم حسین(4) کربلایی علی اصغر رفیعی قاسم ابن الحسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مقصد شعر و غزل دست من است عضو بی مثل و بدل دست من است سیزده شیشه اگر قاسم داشت یازده جام عسل دست من است بر زمین بودی و من حیّ علی فاعل خیرالعمل دست من است آن که بر تیزی شمشیر عدو ندهد هیچ محل دست من است ضربه ی بی مثل از تیغ گرفت ریشه ی ضرب و مثل دست من است علّت این که مرا باز چنین پدرم کرده بغل دست من است دست دادم که بگویم دشمن شده معلول و علل دست من است حلقه ی گردن تو دست دگر هاله ی دور زُحل دست من است ضرب شمشیر پدر قاسم شد سپر جنگ جمل دست من است شاعر:سعید توفیقی عبدالله ابن الحسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
12254.mp3
851.4K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عموجانم،ببین حالم که بشکسته پر و بالم با اشک غم،سراسیمه ببین راهی گودالم با دست کوچیکم برات سپر میشم میسوزونه دل رو شرار آتیشم واویلا عموی نازنین افتاده رو خاک ز سر زین واویلا میزنه به سینه‌ش شمر لعین ضربهٔ سنگین عموجانم(۴) == بند دوم دل خیمه پریشونه نگاه عمه محزونه خدا را شکر،که جسم من به راه تو پر از خونه آخ که چه زیبا شد آخر راه من آغوش گرمت شد پشت و پناه من واویلا نگاه حرمله به حنجرم شوم و پلیده واویلا تحمل تنم زیر سم اسبا بعیده عموجانم(۴) == بند سوم(هدیه محضر امام‌زمان«عج») اسیر توست دل زارم یه عمره که دوست دارم خوشم آقا که از طفلی به عشق تو گرفتارم یک نظر لطفی به دل غمگینم یک شبی تو هیئت پیش تو بنشینم یامهدی با تو حس میکنم که دل من کرب و بلایی است یامهدی تو آخرالزمان عشق شما رمز نهایی است اباصالح(۴) مصطفی فروردین عبدالله ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اصغر سر آورد ارباب ذبح اکبرش را اصغر آورد بر روی دستش مبعث شده یعنی خدا پیغمبر آورد این دفعه آقا همراه خود یک طفل نه یک لشکر آورد در حرف آخر او اولین سرباز خود را آخر آورد زیر عبایش مسجد به همراه خودش یک منبر آورد در مجلس تیر واعظ سه روضه از لهوف حنجر آورد سهم گلو شد آن تیر که عباس را از پا درآورد یعنی سه شعبه هی خنجر و هی خنجر و هی خنجر آورد یعنی سه شعبه شمر و سنان و زجر را زجرآور آورد یعنی سه شعبه با خویش گوش و گوشوار و معجر آورد یعنی سه شعبه مثل سنان هی نیزه را بالاتر آورد یعنی سه شعبه شمری شد آخر چکمه را از پا درآورد یعنی سه شعبه شد ساربان انگشت با انگشتر آورد یعنی سه شعبه خولی شد و همراه سر خاکستر آورد حضرت علی اصغر (ع) زمزمه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 افتادم از پشت فرس عمو به فريادم برس ديگر فتادم از نفس عمو به فريادم برس عمو حسين عمو حسين *** مگرنگفتي اي عمو هستي به جاي پدرم ببين زسم اسبها آخرچه آمد به سرم عمو حسين عمو حسين *** جزسنگ ونيزه كس نميگيرد نشانم اي عمو مثل دلم ببين شكسته استخوانم اي عمو عمو حسين عمو حسين *** عموبيا ببين زخون جاي حنا رنگم زدند ديدند ندارم من زره از هرطرف سنگم زدند عمو حسين عمو حسين *** گفتم يتيمم سويم از هرسو دويدند اي عمو تمام آنها با گد نازم خريدند ای عمو عمو حسين عمو حسين *** جانم به لب آمد ولي بگو به نوعروس من شادم نمي بينم اسيري ميرود ناموس من عمو حسين عمو حسين شاعر : حسین میرزایی قاسم ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
18772_1624112144088.mp3
986.9K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خبر پیچیده توی عرصه یه نفر غوغا کرده عجب صحنه ای رو تو میدون این جوون برپا کرده رجز میخونه انابن الحسن همرو رسوا کرده یاقاسم ای جانم به رزم دلارای تو ذولفقاریه خشم چشمای تو میون میدون شمشیر که میزنی ازرق میوفته به دست و پای تو الحق شیر کراری ابن سرداری همرو داری از پا در میاری تا اناالقاسم میگی رو مرکب دشمنت از ترسش میشه فراری ای جانم قاسم ابن الحسن انتکرونی رو که میگی پای لشکر میلرزه شجاعتت به هیکل صد یل شامی می ارزه زیر ضربه هات میبینه عدو عزرائیل و یک لحظه یاقاسم میزنی قدم تو میدون با اقتدار تو عمل میکنی نه که بدی شعار تو وفا و رشادت و نشون دادی به وجودت میکنه نجمه افتخار قاسم شیر کراری شاه و سرداری از بنی هاشمیون تا نصب داری چه نیازی دیگه به زره داری کافیه تا که نقابتو برداری ای جانم قاسم ابن الحسن سبک و شعر: کربلایی حسین محبی قاسم ابن الحسن (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دادم پس از تو ديگر از كف راه چاره من ماندم و يك آسمان بي ستاره فرقي ندارد زنده باشم يا نباشم وقتي ندارم روي دوشم شيرخواره آغوش مادر بود روزي جايت اما حالا سرت بر نيزه،دست آن سواره ديگر صداي هر دوتاي ما گرفته تو پلك بر هم ميزني من با اشاره تو سهم آغوش خودم هستي عزيزم آخر بغل ميگيرمت يك شب دوباره از نيزه مي آئي كمي هم پيش مادر تا بوسه گيرم از گلوي پاره پاره اصغر دعا كن تا بميرم در غم تو تا كي كنم راس تو را بر ني نظاره محسن صرامی حضرت علی اصغر (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وقتی که اشک روز چو باران و برف بود کشته شدن برای عمویم به صرف بود وقتی عسل جوانه زد از کام تشنه ام سینه برای پر زدنم مثل ظرف بود هرم کویری عطش من فرا گرفت دریای داغ های دلم را که ژرف بود تیرو زبان ناطق شمشیر و نیزه ها مثل حسن غریبی من هم سه حرف بود پایم ، که بر رکاب شهادت رسیده ام خونم ، که بر تمام تن خود چکیده ام در دست موم قدرت فولاد رفته است روحم به اوج صحنه میعاد رفته است خون کرده بود صورت زخم غبار را زلفی که بین خون همه بر باد رفته است اینجا که کوفه نیست ولی کربلا که هست دشمن به خواب سنگی بیداد رفته است از بس عطش شکوفه زد از باغ سینه ام طرز نفس کشیدنم از یاد رفته است دارد زبان مرثیه ها َُمرد میشود یعنی که استخوان تنم خرد میشود شاید نصیب قافله شادی ام کنند یعنی شهید عشق همین وادی ام کنند شاید مرا که پابه رکابم نمی رسد صد قطعه می کنند که شمشادی ام کنند شاید که نیزه بر تن و پهلوم می کنند تا جلوه های صبر حسن زادی ام کنند شمشیرهای سرزده با شوق می رسند تا جامه ای تنم شب دامادی ام کنند داغ مرابه صورت مهتاب دیده اند این گرگ ها برای سرم خواب دیده اند اصلاً بگو که آینه ها خون جگر شدند؟ شب ها بدون ماه رخت بی سحر شدند؟ حتی نسیم هم به تن تو سپر نشد حتی غبارها همه انگار کر شدند ناله مزن چنین و مگو ای پدر بیا دیوارهای زخم تنت بازتر شدند اینجا مدینه نیست ولی کربلا که هست قدری رجز بخوان که سنانها قدر شدند داری رکاب میزنی انگشتر که را؟ مثل علی اکبری اما بگو چرا؟ شاعر : رضا دین پرور قاسم ابن الحسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آمد از خیمه همچو قرص قمر آنکه آماده بهر پرواز است اشتیاق است و ترس جاماندن بند نعلین او را اگر باز است کربلا با نسیم گلبرگش رنگ و بوی گلاب می گیرد حسنی زاده است٬ حق دارد چهره اش را نقاب می گیرد آخر او ماهپاره می باشد مثل خورشید عرشه ی زین است آن گلی که به چشم می آید زودتر در نگاه گلچین است قامت سبز و قد کوتاهش بوی کامل ترین غزل دارد اینکه شوق زبان زد عشق است سیزده شیشه ی عسل دارد جشن دامادی و بلوغش بود که به تکلیف خود عمل می کرد مثل یک غنچه زیر مرکبها داشت خود را کمی بغل می کرد سینه گاهش کمی تحمل داشت آن هم از دست نعلها وا شد معجزه پشت معجزه آمد نونهالی شبیه طوبی شد گر عمو را شکسته می خواند گر کلامی به لب نمی آرد در مسیر صدای بی حالش استخوان مزاحمی دارد قامت او کمی بزرگ شده است یا عمو قامت خمی دارد؟! رد پای کشیده ی او تا وسط خیمه لاله می کارد بر سر گیسوی پریشانش رنگ خونابه نیست٬ رنگ حناست آخر این نوجوان بی حجله تازه داماد سیدالشهدا ست.. شاعر:علی اکبر لطیفیان قاسم ابن الحسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نکش پات و رو خاکها - نزن آتيش به جونم (با آه خود نسوزونم)2 اگه روزي تو شهر غم تن بابات پر زا خون شد تو ايد دشت بلا امروز سراپاي تو گل گون شد -- (واويلتا)2 واويلا -- به استقبالت اومد - باباي مهربونت (شده بابات پريشونت)2 تويي دُرّ يتيم من که بين خاک و خون خوابي براي ديدن بابا چه بي صبري چه بي تابي قاسم ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 قاسم نعمتی از عطش مستی ودر سینه شَرَر داری تو گریه سر کرده ای و حالِ دگر داری تو ظاهراً دستِ تو بسته است در این قنداقه بال ،واکرده ای وعزمِ سفر داری تو سر کشیدی که ببینند و گلو را بزنند ای جگر گوشه ی من بسکه جگر داری تو بی زره آمده ای حیدرِ در گهواره نه به کف، تیغ گرفتی نه سپر داری تو حرمله عقده ی خود را سرِ تو خالی کرد ارثی از محسن وافتادنِ در داری تو بی هوا حنجرِ تو پاره شد وخون پاشید کِی ، توان ِ لگدِ تیرِ سه پر ،داری تو من سرِ تشنکیِ تو به همه رو زده ام پسرم جای، در این قلبِ پدر داری تو حنجرت پاره شده با ز به من می خندی ز ِ پریشانیِ حالم که خبر داری تو با چه روئی پسرم سوی حرم برگردم مادری دلنگران ،دیده ی تر ،داری تو ترسم این است سرِ راسِ تو دعوا گردد طاقت نیزه سواری چقَدَر داری تو؟ خونِ تو کارِ علمداریِ عباس کند با همین پیکرِ بی سر شده ،سرداری تو حضرت علی اصغر (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بين راه عشق سلطان شهيد داشت با ششماهه اش گفت و شنيد كي يگانه كودك يكتا پرست وي به طفلي مست صهباي الست غم مخور اي بهترين همراز من غم مخور اي آخرين سرباز من غم مخور اي كودك خاموش من قتلگاهت مي شود آغوش من غم مخور اي كودك دردي كشم كه خودم تير از گلويت ميكشم *** حضرت علی اصغر (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 يه باغبون خسته دل باغي پر از آلاله داشت گلهاي کوچيک و بزرگ ششماهه و سه ساله داشت اما يه روزي نا گهان عزم سفر کرد باغبون همراه گلها . غنچه ها سوي ديار بي نشون مي رفت و روي دوش خود کوهي ز درد و غم کشيد تا که يه روزي از روزها به دشت کربلا رسيد گلچين بي حيا مي خواست لاله ها ريشه نگيرن از عطش و از تشنگي تموم گلها بميرن يه غنچه داشت اون باغبون غنچه شو خيلي دوست ميداشت هميشه غنچه گل و به روي سينه اش مي گذاشت از بس که تشنه شده بود شبنم اشک و مي مکيد از سوز گرما و عطش جايي رو چشماش نمي ديد اون باغبون خسته دل غنچه رو در بغل گرفت راهي شط آب شد رو به سوي اجل گرفت صدا ميزد آي آدمها غنچه من بي نظيره اما اگه آبش نديد رو دست بابا مي ميره يه تيره دل يه بي حيا به دست خود کمون گرفت تير سه شعبه رو کشيد حنجر شو نشون گرفت يه خنده کرد به باغبون آروم آروم چشماشو بست بغض رباب تو خيمه ها ساکت و بي صدا شکست باغبون از مرگ گلش رمق به زانو نداره بايد يه جوري تير رو از حنجرش در بياره ديگه به گل خونه نرفت اومد به پشت خيمه ها دور از نگاه مادرش دور از چشاي بچه ها با نوک خنجر آقامون سينه خاک و چاک مي کرد يواش يواش عزيز شو با گريه زير خاک مي کرد **** حضرت علی اصغر (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
2120-1665330936730.mp3
1.1M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امشب به صف کرب و بلا قحطی آب است از گریة اصغر جگر آب، کباب است ای ساقی بی آب عباس اباالفضل اصغر شده بی تاب عباس اباالفضل افسوس که پژمرده گل یاس حسین است دریا خجل از خجلت عباس حسین است ای ساقی بی آب عباس اباالفضل اصغر شده بی تاب عباس اباالفضل آب آور لب تشنة گل های مدینه آبی برسان بر لب عطشان سکینه ای ساقی بی آب عباس اباالفضل اصغر شده بی تاب عباس اباالفضل این آب فرات است که مهریة زهراست لب تشنه چرا دختر او زینب کبراست ای ساقی بی آب عباس اباالفضل اصغر شده بی تاب عباس اباالفضل بشتاب که خون در دل دریاست اباالفضل خشکیده لب یوسف زهراست اباالفضل ای ساقی بی آب عباس اباالفضل اصغر شده بی تاب عباس اباالفضل صحرای بلا پر شده از گریه و ناله مگذار بسوزد جگر طفل سه ساله ای ساقی بی آب عباس اباالفضل اصغر شده بی تاب عباس اباالفضل حضرت علی اصغر (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عمه بنگر تیره گشته آسمان روی خاک تیره،مولای زمان بود وهستم را رهاکن دیرشد عمه دستم را رهاکن دیرشد عمه جان بگذار تاپرپر شوم زودتر من ازعمو بی سر شوم عمه جان بنگر که سنگش میزنند گرگهای کوفه چنگش میزنند عمه جان بنگر شکاف ابرویش بی حیایی زد لگد بر پهلویش ناکسان دور عمویم صف زنند اوزمین افتاده آنها دف زنند عمه،افتاده عِمامه از سرش کن تماشا زیرو رو شد پیکرش عمه جان بنگر عموتنها شده تیرکینه بر دهانش جا شده لاله ی زهرا و حیدر چیده شد بین مقتل پیکرش پاشیده شد عمه جان بنگر چه آمد برسرش یکنفر خیره سوی انگشترش عمه بنگر گیسوی او چنگ خورد تیر بر قلب و به صورت سنگ خورد عمه جان بنگر به خون غلتیدنش یکنفر درگیر سر ببریدنش عمه بنگر بر زمین قرآن فتاد شمر روی صفحه ی آن پا نهاد صبر و طاقت داده ام دیگر ز دست موقع جان بازی عبدالَّه است **** محمود اسدی شائق عبدالله ابن الحسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نوجوان قبیلۀ خورشید عالم دَهر مکتب توحید آمده نیزۀ جمل در دست سیزده شیشه عسل در دست نام او چیست در عشیرۀ عشق؟ قاسم بن الحسن،نبیرۀ عشق کارصد تیغ کرده مژگانش خشم عباس برق چشمانش با لب خشک خود غزل می خواند شعر اهلا من العسل می خواند از نگاه و صداش غم می ریخت رجزش دشت را به هم می ریخت نعره می زد: منم یتیم حسن کفنم را حسین کرده به تن غیرتی سبز خون رگهایم نوه ی بوتراب و زهرایم آمدم پابه پای شمشیرم انتقام مدینه را گیرم یا علی گفت و لب تر از می کرد اسب ها را یکی یکی پی کرد تیغ را رقص ذوالفقاری داد همه کفر را فراری داد با دل شیر تا کجا رفته!؟ چقدر او به مجتبی رفته!!! گر چه از چارسو گلاویزند کوفیان مثل برگ می ریزند لشگر ظلم را چه شاکی کرد مرحبا، خوب گرد و خاکی کرد تیغ می زد،سینجلی می گفت مست و مدهوش یاعلی می گفت عاقبت تشنگی به بندش کرد نیزه ای آمد و بلندش کرد از لب آسمان زحل افتاد سیزده شیشه عسل افتاد طاقت صبر را زکف برده مثل زهرا چه بد زمین خورده!؟ دیدم از رد بند نعلینی قد کشیده به طرفة العینی دشنه کینه را صدا کردند سر مهتاب را جدا کردند کاروان را ز کربلا بردند سر او را مغیره ها بردند شاعر : وحید قاسمی قاسم ابن الحسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
14806.mp3
364.7K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شب پنجم حضرت عبدالله ع ای که برای من عمو، مثل بابایی ۳ افتاده غرق خون روی، خاک صحرایی ۳ کردم عمو دستم سپر برایت ۲ جان و سر عبداللهت فدایت عمو حسین عمو حسین مظلوم برخیز از اینجا عموی، مهربان من ۳ چشم انتظار تو بود، عمه جان من ۳ ترسم عمو اینجا اگر بمیری ۲ سکینه ات را ببرند اسیری عمو حسین عمو حسین مظلوم عبدالله ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 این که این قدر تماشا دارد به رگش خون علی را دارد مجتبی آمده تصویر شود به حسن رفته؛ تماشا دارد گیسوانی که زده شانه حسین هر قدر دل ببرد جا دارد سیزده بار زمین فهمیده منّتی بر سر دنیا دارد شاه در بدرقه اش آمده است تا ببینند که بابا دارد نیست پایش به رکاب از بس که میل پرواز به بالا دارد چشم بد دور به بازو بندش... ...ریشه ی چادر زهرا دارد نوجوان است و دعایی بر لب پشت او زینب کبری دارد نوجوان است ولی وقت نبرد پای هر ضربه اش امضا دارد نوجوان است ولی از رجزش از دمش صاعقه پروا دارد رجزی خواند و همه فهمیدند بعد از این معرکه آقا دارد شکل رزمش چقدر پیچیده ست شیوه حضرت سقّا دارد قبضه ی تیغ که می چرخاند آذرخشی ست که می سوزاند شور در پهنه ی صحرا انداخت موج بر سینه ی دریا انداخت یک هماورد ندارد بس که هیبتش لرزه به صحرا انداخت باد تا بند نقابش وا کرد پرده از محشر کبری انداخت عاقبت ازرق شامی آمد رو به قاسم نظری تا انداخت چار فرزند به میدان آورد دو طرف را به تقلّا انداخت همه جا بود سکوتی سنگین کربلا چشم به آنجا انداخت دست پرورده عباس نظر... ...تا که بر قامت آنها انداخت چار فرزند حرامی را با ضربه ای یک به یک از پا انداخت اولین چرخش تیغش از تن سرشان را به ثریّا انداخت نوبت ازرق شامی شد و باز پیش آنها سر او را انداخت همه را ضربه ی شصتش یادِ... ... ضربه ی کاری مولا انداخت مجتبی باز به تکرار آمد بانگ تکبیر علمدار آمد حیف غم بود که معنا کردند گرد او هلهله برپا کردند تا که دیدند حریفش نشدند دشتی از سنگ مهیا کردند همه طوری به سرش ریخته اند گوئیا گمشده پیدا کردند گل سرخی به زمین باز شد و ساقه را از دو سه جا تا کردند استخوان های شکسته او را چقدر خوش قد و بالا کردند نیزه ها بر سر او زار زدند تیغ ها را به تنش جا کردند تا که دیدند عمو می آید همگی خنده به لب وا کردند نعل ها رد شده و ضرب زدند تا مشبّک بدنش را کردند مادرش آمده بالینش حیف چقدر خوب مدارا کردند مادرش آمد و با زخمی نو باز خون بر دل زهرا کردند کاکلش را ز دو سو چنگ زدند وقت غارت شد و دعوا کردند تا روی خاک کشیدن ها را ایستادند و تماشا کردند وای بر من چه خیالی دارند نعل ها شکل هلالی دارند قاسم ابن الحسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
24751-1659337348040.mp3
1.54M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دلت رفته آقای مظلوم با چشمی که می باره دائم کنار تن ماه گلگون تن غرق در خون قاسم تن پاره پاره ی قاسم شده آتیش ِقلب نجمه کنارش نشسته ،بمیرم رو صورت داره جای لطمه میگه بی تو قاسم ندارم قراری چرا جای سالم به پیکر نداری بیا یابن زهرا...... زبان حال حضرت زبیده با حضرت قاسم علیهماالسلام: ببین مرد خونَم، عروست عزاداره پیش تن تو لباس ِسیاهه تن من چرا قرمزه پیرهن تو تو ای ماه من پیکر تو چقد داره زخم‌ ِهلالی زیر پای اسبای دشمن بمیرم تو داشتی چه حالی؟ زده شونه موتو پای اسب دشمن زیر نعلا ای کاش جای تو بودم من بیا یابن زهرا...... پاشو تازه داماد ببین که شده بی پناه همسر تو نخواه که از این پس عزیزم ببینم رو نی ها سر تو چه خوب شد که رفتی ندیدی میشم همسفر با اراذل میشم روبرو پای نیزَت با نیش خندای چند تا قاتل نمی بینی من رو توی شادی شام عدو وقت گریَم به من میده دشنام بیا یابن زهرا... ️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) قاسم ابن الحسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عمو جون مثل گل پژمردم يه نگا کن قلبم شده از غم خون عمو جون به خدا اين خيمه شده بعد اکبر برا من زندون ** ميون غصه ها هستم پريشون آسمون چشام همرنگ بارون برات از مجتبي نامه آوردم اومدم تا بگيرم اذن ميدون -- ميدوني قلبم از غصه کبابه وجود قاسمت پر التهابه دلم و اي عمو نشکن که والله با يتيم مهربون بودن صوابه -- زده اين غصه ها آتيش به جونم نکنه از شهيدا جا بمونم اگه اذنم بدي وقت شهادت سلامت رو به بابا مي رسونم -- نمي تونم توي خيمه بشينم بي کسيه تو رو اينجا ببينم دوست دارم تا بياي پيشم ببيني با تن غرق خون نقش زمينم -- قاسم ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در خیمه بود دست پدر سوی آسمان ناگه ز رزمگاه صدای پسر شنید تا آن نوا شنید ندانم چها گذشت خواهر بدید رنگ برادر ز رخ پرید برپُشت زین نشست و بدان سوی روی کرد اما نَسیم وار، پی اش عمه می دوید می خواست بلکه بار دگر زنده بیندش «یارب مکن امید کسی را تو نا امید» با زانو آمد و به سر جسم او نشست او را به بر کشید و ز دل آه بر کشید در شعله های آتش غم آه بر کشید بر گوش آسمان ز زمین ناله اش رسید می رفت تا پدر برود همره پسر زینب اگر کنار برادر نمی رسید تا در کنار جسم پسر جا پدر گرفت در یک اُفُق قِرانِ مه و مِهر شد پدید علی انسانی حضرت علی اکبر (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar