بسم الله الرحمن الرحیم
برای خواهرم، خواهرت، که در شیراز، سیلی خورد...
مستضعفین بیروایت
ble.ir/join/NjY3ZWIyMm
https://t.me/takooch
وقتی #سپیده_رشنو در اتوبوس داشت آن دختر چادری را با کلمات و حرکاتش تکهپاره میکرد و آن دختر چادری برای او خط و نشان میکشید که فیلمش را میدهد دست بچههای بالا، اتفاق عجیبی افتاد. #احسان_عبدی_پور یک رشتهاستوری دربارهٔ رشنو منتشر کرد. این رشتهاستوری برای خیلیها که سایت #پی_اس_ارنا را نمیخواندند و اسم سپیده رشنو را جزو نویسندگانش ندیده بودند، اولین مواجهه و شناخت از رشنو را رقم زد. عبدیپور استادتمام روایت است. با آن قلم صیقلی، از هنردوستی و هنرمندی و تلاش شبانهروزی رشنو برای شروع کسبوکار خودش گفته بود و ضمن اظهار حیرت، نوشته بود نمیداند خشم رشنو از کجا آمده و این دختر خیلی ظریفتر و لطیفتر از این حرفهاست. خلاصه کنم. در روایت عبدیپور، رشنو طرف مظلوم و بیکس ماجرا بود، انگار که دختری که با چنگ و دندان در اتوبوس به جان یک محجبه افتاده، یکی دیگر باشد.
بعد، مصاحبهٔ رشنو بعد از دستگیری در صداوسیما پخش شد، با صورت رنگپریده، حجابی متفاوت و رنگی کبود بر گونه، انگار آن دختر با موهای افشان و رژ سرخ بر لبها، یکی دیگر بوده. بعد، ما با حیرت و خشم و تأسف به هم نگاه کردیم و برای بار هزارم باورمان نشد این حجم از جهل و نابلدی و دیوانگی در رسانهٔ ملی را که همه به پای حاکمیت فاکتور میشود.
یک زن چادری با دختر نوجوانش که آن هم چادریست، به خانم بیحجابی تذکر حجاب داده. شوهر زن، مثل گرگ، جهیده سمت زن و صورتش و چادرش. دختر زن ضجه میزند: #مامانمو_نزنید . یک زن بیحجاب که معلوم نیست زن مرد است یا عابر پیاده، به کمک مرد میآید تا زن چادری بیشتر کتک بخورد. یکی داد میزند: «بسه! کشتیش!» و مرد نعره میکشد و ضربه میزند.
زن. زن چادری. همین. او شناس ما نیست. اسمش را نمیدانیم. قبل و بعد ماجرا را نمیدانیم. میدانیم حاکمیت نباید میگذاشت دعوا به سطح مردم با مردم برسد. میدانیم نباید بار نهی از منکر را به دوش مردم میانداخت که قانون الکن مبهم، برای هیچکدامشان روشن نیست و کسی زحمت نکشیده روشنش کند… میدانیم، اما نمیدانیم بر این زن چادری که مادر است چه گذشته که جلوی چشم دخترش، نتوانسته در مقابل حرام الهی سکوت کند و بیتفاوت بماند و بیم جان را پس زده و تذکر داده.
ما روایت نداریم.
کسی ما را روایت نمیکند.
کسی از پیش و پس عمر ما برای بقیه نمیگوید که روز واقعه، درست فهم شود.
ما چشمرنگی نیستیم. ما حتی سیاهپوست هم نیستیم که دنیا با پز برابری نژادی هوایمان را بگیرد. ما آن زن چادری هستیم که اشکهایش را برای روضهٔ کوچهٔ بنیهاشم نگه میدارد.
#پرستو_علی_عسگر_نجاد
https://t.me/takooch