eitaa logo
بهشتِ♡‌مادری 🕊|•°
1.1هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
29 فایل
👨‍👩‍👦‍👦مرتبط با وضعیت دهشتناک جامعه یعنی جمعیت!! با ارائه مشاوره فرزندپروری‌ و برگزاری دوره‌های آموزشی ارتباط با ادمین : @Z_latify حرفتو ناشناس بزن: https://harfeto.timefriend.net/16768441384337
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و 🍀 روز سی‌‌ام و توسل به 🎞 کلیپ شهید حسن باقری در بیانات اخیر رهبر انقلاب گریه برای دشمن! 🌷هوا سرد بود. باران نم نم می‌آمد. سوار موتور شدیم. نزدیک دار الشیاع، موتور را پایین تپه گذاشتیم و پیاده رفتیم. کلاش و سه تا خشاب داشتم. حسن باقری فقط نقشه دستش بود. بالای تپه دراز کشید؛ دوربین را گرفت و به عراقی‌ها نگاه می‌کرد. یک مرتبه چشمم به حسن باقری افتاد. دیدم دارد اشک می‌ریزد. تعجب کردم. صحنه‌ای برای گریه کردن نبود. گفتم: آقای باقری برای چه گریه می‌کنی؟ دوربین را به دستم داد. گفت: نگاه کن. فاصله زیادی با عراقی‌ها نداشتیم. دیدم یک عراقی سبیل کلفت به سربازها دستور می‌دهد که روی سنگر پلاستیک بکشند. خنده‌ام گرفت. گفتم: آقای باقری چیزی برای گریه کردن نیست. گفت: ولش کن، چیزی نیست. گفتم: آقای باقری می‌خواهم بفهمم برای چه گریه می‌کنی؟ آن موقع بچه بودم، نمی‌دانستم حسن باقری چه فرمانده بزرگی است. گفتم: حتماً باید بگویی. من مسلح هستم، تو مسلح نیستی. گفت: این حرف دیگری شد. حق با توست؛ من تسلیم! با من شوخی می‌کرد. گفت: آقا سید، برای عراقی‌هایی که توی دوربین دیدی گریه‌ام گرفت. امشب همه این‌ها صددرصد کشته می‌شوند؛ خط‌شکن‌های ما اول از این‌ها عبور می‌کنند، حالا دارند خودشان را از باران حفظ می‌کنند. حقیقتاً دلم شکست. تکان خوردم. حسن را بوسیدم. گفتم: اگر تو فرمانده عملیات باشی صددرصد پیروز می‌شوی، این بستان آزاد می‌شود. گفت: ان‌شاءالله آزاد می‌شود آقاسید، به امید خدا. 📚 کتاب "ملاقات در فکه" 👩‍🍼 @behesht_madari135  ••• ❀┐🍓